متن بیست و سومین جلسه آموزش مداحی، مجمع الذاکرین هیأت رزمندگان اسلام توسط اساتید گرانقدر حاج سعید حدادیان و حاج مصطفی خورسندی

خانه / آموزش / متن بیست و سومین جلسه آموزش مداحی، مجمع الذاکرین هیأت رزمندگان اسلام توسط اساتید گرانقدر حاج سعید حدادیان و حاج مصطفی خورسندی

استاد حاج سعید حدادیان:

بسم الله الرحمن الرحیم

السلام علیکم یا اهل بیت نبوه 

سلام علیکم و رحمة الله

ما امروز یک تشییع جنازه ای رفتیم، بعد متوجه شدیم که واقعا بعضی از مداح هایی هم که در هیأت هایی که خیلی اسم و رسم هم دارند اما نوعا بلد نیستند سر خاک چه کنند! این ها فکر می کنند که فقط لابلای کار یک میکروفون بدهند به این ها، این ها بگویند «عجب رسمیه …»، یا نوحه ی چیذر را بر دارند آنجا بخوانند و… . سخن چون خط و خال و چشم و ابرو است /که هر چیزی به جای خویش نیکوست؛ سر خاک یا نخوان، یا اگر قرار است تو بخوانی فرمول دارد؛ سر قبر بعضی ها آنقدر حسین حسین می گویند یادشان می رود که لا اله الا الله بگویند! برادر من، «لا اله الا الله» ذکر تشییع جنازه است، این را کم نگذار، اگر کار دست تو افتاد مواظب باش؛ بله حالا آدم یک مقدار هم نوحه ی امام حسین(علیه السلام) پیش بیاید و یا فاطمیه است و یا هر چیزی آدم به مناسبت شوری، ذکری، زمزمه ای، مانعی ندارد، ولی تشییع جنازه ذکر اولش «لا اله الا الله» است.

یک نکته ی خیلی مهم که برای ته کار است را من برای شما بگویم: الان از مسجد یا از تشییع جنازه آمدند، غذا هم خوردند یک عده دارند مشایعت می کنند بازماندگان را به خانه، حالا شما هم جزء آن ها هستی و همه هم به شما نگاه می کنند که چه کاری می کنی، می رسی دم خانه باید بگویی : «اَللّـــهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم و…»، «رحم الله من یقرأ الفاتحة مع الصلوات» و سپس تسلیت عرض می کنیم به بازماندگان «فَقید سَعید» یا «فَقیده سَعیده» فلانی.

چند نکته برای تقلین خواندن:

  • تلقین فقط برای مُرده نیست، برای زنده ها هم است. از بقیه بخواهید که به تلقین گوش بدهند و زمزمه هم کنند.
  • در تلقین خواندن حواستان حتما به اعراب ها باشد که اعراب ها را درست بخوانید و برای زن ها اعراب فرق می کند، مثلا «إسمعْ» می شود « إسمعی» و… .
  • تلقین را با سوز بخوانید. به آخر تلقین که می رسید باید اشک بگیرید.

چند نکته ی دیگر:

  • روی میت را، دخترش ببیند، خواهرش ببیند، مادرش ببیند، کل این ها مکروه است و کراهت شدید دارد.
  • یکی از کارهای مهم که سر قبر نباید یادتان برود این است که آقایان سر قبر فاتحه شان تمام شد، بگویید لطفا از مزار این فقید دور شوند، مخدرات می خواهند جهت قرائت فاتحه بیایند. (آقایان کنار بروند، خواهرها بیایند فاتحه بخوانند.)
  • از خواندن نوحه های تکنیکی، نوحه های سخت، نوحه های بویژه فانتزی سر خاک پرهیز کند.
  • مستحب است موقع دفن کردن سوره یاسین و صافات را بخوانند. در خواست کنید از آن هایی که می توانند بنشینند و این سوره ها را بخوانند.

موقعی هم که زن ها فاتحه را خواندند و تمام شد، چند تا دعا کنید، آخرین دعا هم همیشه این است «بِاسْمِكَ الْعَظیمِ الاَعْظَمِ…» و… . بعدش «الهی یا قدیم الاحسان بحق الحسین…» و بعد می گویید ده مرتبه یا الله و بعد دعا می کنید، دعا که کردید چند کار را باید انجام بدهید   «آقایان توجه داشته باشند خاندان معزا تقاضا داشتند که حتما جهت مثلا صرف ناهار تشریف فرما شوید مثلا حسینیه ی فلان، منزل فلان و … . و بعد تشکر کنید و بازهم تسلیت بگویید و اعلام ختم ها که آقا مجلس ختم فلان جا و فلان جا است و بعد آخرین کار هم این است که «وسایل ایاب و ذهاب نقلیه آماده حرکت است و… . آخرین کار هم سلام است، رو به قبله سلام دهید «السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک یا بن رسول الله و رحمت الله و برکاته» ، رو به حرم امام رضا(علیه السلام) سلام دهید و دوباره بر می گردید سلام به امام زمان(ارواحنا فداه)؛ تمام که شد همیشه آخرش می گویید الفاتحه.

در روضه خواندن هم حواستان باشد که سوژه ی روضه یک دفعه چیزی نشود که نتوانی جمع کنی. و بعد هم گریز بزنید به کربلا و امام حسین(علیه السلام)، چون همه چیز امام حسین (علیه السلام) است، بزرگترین مصیبت برای اباعبدالله است.

صلوات

استاد حاج مصطفی خورسندی:

«بسم الله الرحمن الرحیم»

حتما بروید آداب کفن و دفن را در حاشیه ی مفاتیح نگاه بکنید، بعضی از مطالب را متون عربی اش را حتما بخوانید.

کتاب رساله ی حقوق امام سجاد(علیه السلام)، شرح نراقی، باب والدین (حیدری نراقی)، این کتاب را حتما بگیرید و بخوانید، چهل حق قبل از فوت است و چهل حق بعد از فوت.

کتاب ارزش پدر و مادر نوشته ی سید اسماعیل گوهری، حتما این را بخرید و بخوانید.

کتاب لاله های محبت، نوشته ی آقای شیدای نیشابوری؛ این کتاب لاله های محبت پیرامون تقریبا کلیه ی اموات مطلب دارد، حتما باید بلد باشید. استاد ما می فرمودند که یا پشت میکروفون نرو، یا برای همه چیز آماده باش.

در روضه خواندن، شما باید بعضی ها را قریب به ذهن کنید، قریب به ذهن نشود نمی تواند روضه را درک کند؛ این قریب به ذهن کردن خودش یک فن و روش است، دل آماده می شود برای گرفتن بعضی از مطالب.

مباحث تشکری و پیام های تسلیت، این ها را رجوع کنید به روزنامه، بعضی از مطالب زیبای تسلیت را شما از آنجا حفظ کنید. اصلا خود تسلیت گفتن مهم است؛ چگونه من تسلیت بگویم؟ این را یاد بگیرید. تبریک گفتن، تسلیت گفتن، گاهی اوقات لازم است که از مطالب دیگران استفاده بکنید. مطالب را اول سعی کنید بنویسید، حفظ کنید، بعد از آن آرام آرام در ذهن شما که حک شد، دیگر به راحتی می توانید جمله سازی کنید. من دیدم که بعضی ها قشنگ می خوانند ولی نمی توانند حرف بزنند؛ حرف زدن، فن بیان خودش یک روش بسیار مهمی است که باید یاد گرفت و آموخت که چه بگویم و چگونه بگویم. سعی کنید مطالبتان را بنویسید.

در بحث روضه هم، آن هایی که هنوز در بحث روضه زیاد وارد نشدند سعی کنند روضه ها را بنویسند.

 در بحث روضه چهار موضوع را توجه کنید:

  • مقدمه: مقدمه می تواند آیات باشد، روایات باشد، داستان ها باشد، حتما دنبال روایات و آیات بروید، کرامات، کرامات الحسینیه، کرامات الرضویه، کرامات العباسیه و.. این ها را بگیرید، وقت بگذارید بخوانید. شما گاهی اوقات یک معجزه را که بیان می کنید، این می شود مقدمه ی روضه ات. سعی کنید مقدمات روضه را خوشگل بچینید؛ روی مقدمه روضه کار کنید، مثلا یک روایت، یک حکایت. گاهی اوقات با یک داستان، با یک حکایت، با یک روایت، یا یک شعر، مقدمه را می چینی، یک مرتبه گریزت را می زنی. در مقدمه روضه شما میتوانید از حکایات، روایات، داستان ها و کرامات استفاده کنید.
  • اصل روضه: خود مقتل
  • استنباط روضه: یعنی باید بتوانی آن نقطه آتشین را با استنباطت ایجاد کنی
  • تشابهات: در تشابهات گریز دارید دیگر. مثلا: اولا شما دارید اصل مقتل را می خوانید:

آمد و زد شاخه ها را بر کنار / تا که شد گمگشته ی او آشکار /  گفت آیا یوسف زهرا تویی؟ …، اصل مقتل را داری می خوانی، حالا استنباط، سوال: اینکه می گویی نیزه شکسته ها را کنار زد، شمشیر شکسته ها را کنار زد، سوال من این است که مگر این ها با نیزه شکسته آمده بودند؟ استنباط را ببینید. یعنی مطالبی را که در مقتل می بینید، روی آن ها کار کنید. آنچه که می بینید لزوما نباید همان را بیان کنید، باید آنچه را که می بینید، استنباط خودتان را و درک خودتان را بیان کنید .

ما سه موضوع داریم: 1- زبان حال 2- زبان قال 3- زبان مداح.

زبان حال اغلب مطالبی که در قالب شعر دارد بیان می شود، این ها همه زبان حال است. جایی می شود زبان قال که عین مقتل گفته شود، مثل: أ أنت اخي؟ آیا تو برادر منی؟، این می شود زبان قال. شما نمی توانید زبان حال ها را تبدیل کنید به زبان قال، یعنی اگر شما روزه باشید بگویید امیرالمومنین(علیه السلام) اینگونه فرمودند؛ باید عین لغت را بگویید، اگر عین لغت علی(علیه السلام) نباشد روزه باشید، روزه ی شما باطل است. حالا چه کنیم؟ یک “شاید” اول جمله ات بگذار، برای اینکه روزه ات لطمه نخورد و کسی هم نتواند به تو گیر بدهد، بگو شاید اینگونه فرمودند. با یک “شاید” زبان قال را به زبان حال تبدیل کنید.

 زبان مداح یعنی آنچه مداح از آن لحظه برداشت می کند، به طور مثال: می گوید که دیدی وقتی پدر از سر کار می آید بچه می دود، مخصوصا که دختر نازدانه ی دو، سه ساله ای باشد، روی زانوی بابا می نشیند، شروع می کند با محاسن بابا، بازی کردن، خدا نکند خش به صورت پدر افتاده باشد؛ این می شود زبان مداح؛ یعنی آنچه که او دارد به تصویر می کشد با ذهن خودش. این زبان مداح گاهی خیلی در روضه می تواند اثر بخش باشد.

داشتیم می گفتیم که در بحث روضه چهار موضوع را باید توجه کنیم: 1- مقدمه 2- اصل روضه 3- استنباط 4- تشابهات: برای مثال شما دارید از ماه رمضان می خوانید؛ یک وداع، زینب (سلام الله علیها) است، دوباره یک وداع ابی عبدالله (علیه السلام) با امام سجاد(علیه السلام)، وداع با اهل حرم؛ تمام این ها مشابهات است. یک موقع است که می خواهی مثلا در مورد وداع امیرالمومنین(علیه السلام) با حضرت زهرا(سلام الله علیها) می خواهی یک مطلبی را وارد کنی، یعنی یک گریزی به آنجا بزنی، باز بر می گردد به لغت “وداع”، یعنی این تشابهات را شما باید در یک لغتی به نام وداع بیاوری و بتوانی آن را بیان کنی. پس باید یک فضای گریزی داشته باشی.

سه نوع گریز داریم:

 1- گریز لغوی 2- گریز موضوعی 3- گریز آهنگین.

ما یک گریز موضوعی داریم، که یک داستانی را واردش می شویم. یک گریز موضوعی داریم، می تواند این موضوع کلامی و نثر باشد، می تواند شعر باشد، می تواند حکایت باشد، می تواند روایت باشد؛ به طور مثال وقتی در تشییع جنازه ای می بینید این بدن با چه عزت و احترامی این بدن دارد برداشته میشود؛ می گویید این سیل جمعیت، علمای شرکت کننده، بدن مثلا یک کنیز حضرت زهرا(سلام الله علیها)، این همه جمعیت آمده است، در روز دارید بدن را بر می دارید، این ها همه مقدمه است دیگر، شما می خواهید چه کار کنید؟! می خواهید گریزتان را بزنید؛ از این موضوع استفاده می کنید تا آنجایی که اشاره می کنید به اینکه “ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم”؛ این موضوع اولیه به عنوان یک گریز از آن استفاده می کنید. بگردید خوب انتخاب کنید. خیلی مهم است که این گریزی که می خواهید بزنید، مثلا: می خواهی از امام رضا(علیه السلام) گریز را بزنی گودال قتلگاه، یا می خواهی بزنی کربلا، یا امام حسین(علیه السلام)، می گویی امام جواد(علیه السلام) آمد، ابی صلت می گوید من درها را بسته بودم، دیدم جوان خوش سیمایی آمد، آقا فرمودند همان خدایی که من را از مدینه به طوس آورد، از در بسته هم … ، حالا اینجا را گریز بزنید؛ اینجا امام جواد(علیه السلام) سر پدر را بر زانو گرفت، اما عرض کنم که لا یوم کیومک یا اباعبدالله، کسی نبود که روز عاشورا سر ابی عبدالله را به روی زانو بگیرد؛ حالا می توانید شما اینگونه بگویید که: از مدینه تا خراسان امام جواد(علیه السلام) آمد، اما مگر از گودال قتلگاه تا خیمه ی امام سجاد(علیه السلام) چقدر راه بود! دقت کنید، بُعد مسافت. یا می گویید امام جواد(علیه السلام) اینجا سر بابا را بر روی زانو گرفت اما دل ها بسوزد برای آن آقایی که کسی نبود در گودال قتلگاه سر او را بر زانو بگیرد، نه بگذارید اینطوری بگویم آقایان اگر کربلا کسی نبود سر ابی عبدالله را بر زانو بگیرد، گوشه ی خرابه رقیه همه را جبران کرد؛ دقت کنید دو تا گریز است، اول می بری یکجا، بعد می بری یک جای دیگر؛ اینگونه روضه ببین چه غوغایی به پا می کند؛ اینگونه روضه ها را دقت کنید. گاهی اوقات شما باید گریزتان را از درون مجلس پیدا کنید، خودتان را محدود نکنید که فلان مداح چگونه گریز زد و … .

مداحی مداح است که حواشی را خوب ببیند، بتواند حاشیه را به متن بکشد. آنچه نا دیدنی است، آن بینی. شما گریز را از یک جایی بزنی که کسی اصلا به آن توجه نمی کرد. اولا توکل و توسل داشته باشید که یک چیزی بر زبان شما جاری شود، چون گاهی اوقات وقتی آدم در حال می رود، مطلبی را می گوید که نه جایی دیده و نه جایی خوانده و هیچ اشکالی هم بر آن نیست.

خواهش می کنم در مقتل خوانی، در روضه خوانی، استنباط خودتان را قوی کنید. 

گریزهای کوتاه را یاد بگیرید، گاهی اوقات با ایجاد سوال روضه می خوانید؛ به من می گویند از گودال قتلگاه بخوانم، از کجای گودال بخوانم؟ از افتادن ابی عبدالله؟ از کجای گودال بگویم؟ از رسیدن زینب(سلام الله علیها)؟ و… ، گاهی اوقات شما داری کلی مقتل می گویی، فقط با سوال.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *