متن جلسه چهارم از سلسله جلسات آموزش مداحان جوان و انقلابی،توسط مداح اهل بیت علیهم السلام حاج سعید حدادیان

متن جلسه چهارم از سلسله جلسات آموزش مداحان جوان و انقلابی،توسط مداح اهل بیت علیهم السلام حاج سعید حدادیان

خانه / اختصاصی هیأت / متن جلسه چهارم از سلسله جلسات آموزش مداحان جوان و انقلابی،توسط مداح اهل بیت علیهم السلام حاج سعید حدادیان

اولویت ما تهذیب نفس خودمان است بعد مردم. آقای قاضی به شاگردی که نامه نوشته بود که فلان کار را کردم و فلان تعداد مسلمان کردم و … یک خط جواب داد؛ تهذیب نفس خود بر همه چیز اولی است. اول به داد خودت برس

متن جلسه چهارم از سلسله جلسات آموزش مداحان جوان و انقلابی،توسط مداح اهل بیت علیهم السلام حاج سعید حدادیان

بسم الله الرحمن الرحیم

اهمیت ذکر:

این جلسه ما در مورد ذکر است. اذکاری که یک مداح باید پیرامون مداحیش داشته باشد.

اگر ما اذکار واجب و آن مستحباتی که به گردنمان هست انجام ندهیم در خواندن ما بیرون می زند. ما که ترانه خوان نیستیم که با یک صدای خوش کار حل باشد. یعنی همه چیز صوت نیست. ممکن است صوت یک ضعفهای عمده ای هم داشته باشد ولی گیرا باشد.

کسی که می خواهد ترانه بخواند بنا ندارد مردم را به خدا و مقدسات دعوت کند. اما شما موقعی که در مرکز مقدسات هستید و می خواهید جایی بنشینید که حکم منبر را دارد، جایی که اسمش حسینیه است؛ لذا اگر اذکاری واجب را نداشته باشی هبائا منثورا می شود.

مثلا واقعا نمی شود بدون زیارت عاشورا زندگی کرد. مگر می شود نوکر امام حسین علیه الصلاة و السلام هر روز خدمت امام حسین نرسد و یک سلام و عرض ادبی نداشته باشد. مگر می شود کسی نوکر اهل بیت باشد و کمترین کسی باشد که صلوات می فرستد؟!

یک دعا به شما یاد بدهم. این گران قیمت است. یک صلواتی هست در مفاتیح که سه چهار صفحه است. با این انس بگیرد و سعی کنید یک چله بگیرید و چهل شب بخوانید. و سعی کنید حفظ کنید. این صلواتی است که ابوالحسن ضراب اصفهانی از امام زمان ارواحنا فداه گرفته است. در آخر اعمال شب جمعه و روز جمعه آخرین عمل است. سعی کنید هر روز یا هر شب بخوانید این بار صلوات یومیه شما را می بندد. این شاه کلید است.

نکاتی در باب خواندن:

1- لزوم تمرکز در خواندن:

در خواندن باید تمرکز داشته باشید مثل راننده که هم جلو را دارد هم عقب را هم بغل را. یک دستش هم روی دنده است و یکی روی فرمان. یک پایش هم روی گاز است و یکی روی کلاچ. تمرکز برای انسان یک مجموعه است. هم رکعات نماز را دارند هم ادا کردن نماز را.

2- روش برخورد با دیوانگان:

اگر در هیئت داشتی می خواندی و یک دیوانه جلو آمد باید کار را جمع و جور کنید. یکی از مهمترین عرصه ها برای به ظهور رساندن استادی، چگونگی مواجهه با دیوانگان عزیز و محترم است. شما مثل کسی که عملیات می رود باید بنشینید فکر کنید که چه کنید.

گاهی از حضور او استفاده کنید. یک دیوانه ی وحشتناک با صورت سیاه و موهای آشفته وارد دعای کمیل سحر حاج منصور شد. حاج منصور زد زیر  گریه و گفت روز قیامت من را ژولیده وارد محشر می کنند، غبارآلود و روسیاه محشور می کنند. مردم این دیوانه را می دیدند و زار می زدند. اما یک وقتی هم یک شخصی وارد شد بو می داد، گفت فلان فلان شده را بیرونش کنید!! یعنی هر دو جهت را باید داشته باشید.

گاهی ما چرت و پرت می گوییم خدا او را می فرستد. گاهی چیزی که داریم می گوییم صلاح نیست خدا او را می فرستد. گاهی اصلا یک حالی پیش آمده یک نفر باید بیاید خرابش کند چون بعضی لیاقتش را ندارند.

اینها بعضی هاش مقدرات است اما بعضی هایش هم این است که خدا دارد با شما عشق بازی می کند، دارد سر به سرت می گذارد. یک وقت خدا سر به سرت می گذارد، یک وقت چوب است یک وقت عشق بازی است. باید بین اینها فرق بگذارید.

اگر دیوانه ای بود که داشت جلسه را به هم می ریخت باید با افراد جلسه هماهنگ بود که او را آرام کنند.

دیوانه ها دو مدل هستند. یک مدل راست راستی دیوانه اند، یک مدل باج سیبیل می خواهند. مدل اولی که فاتحه. یک مرتبه می زند شهیدت می کند. مدل دومی سیگار و پول می خواهند. بهش بدی می ره.

اگر غیر از دیوانه کسی بود که حرفی زد مثلا گفت بس است بیا برو و امثال اینها، بگو چشم، دو خط دیگه هست می خوانم و می روم یا بگو به من گفتند تا فلان ساعت بخوان چشم الان می روم. هیچ خجالت و عرق کردن هم ندارد. خیلی جدی نگیرید. اگر جدی نگیرید مردم هم جدی نمی گیرند. مردم هم به ظرفیت نمره می دهند. شما ظرفیت نشان بده. امام زمان دارد نگاه می کند و می خندد.

3- لزوم کسب اجازه از صاحب منبر:

نوحه خواندن روی منبر عیب ندارد برای اینکه همه را ببیند ولی اذن بگیرد، امام جماعت آنجا هست، این منبر صاحب دارد صاحب منبر هم امام جماعت راتب است. این از آداب است. بعضی ها حواسشان نیست می خواهد نوحه بخواند آن آقایی که بزرگترش هست نشسته پایین این می رود آن بالا! باید یک جابجایی کنی، یک اذنی بگیری، یک تعظیمی یک تکریمی!! اینها واجبات است. یک شب ما در مسجد امین الدوله نشسته بودیم رو به قبله که مولودی بخوانیم. بچه ها گفتند بنشین روی صندلی رو به جمعیت. ما نشستیم. آقای حق شناس از دفتر کوچولو بیرون آمد و پایش هم درد می کرد. به من گفت داداش جون من امشب وقت دکتر دارم! ما فهمیدیم که کاری کرده ایم اما نمی فهمیدیم چه کار کرده ایم. خواندیم و رفتیم. فردا روز رفتم ببینم چه شده. حاج آقا ما را که دید گله کرد. گفت داداش جون شما به تواضع مشهور شده اید، من تا مجتهد نشده ام بالای منبر نرفتم و روی این صندلی ننشستم. اگر به تو گفتند بگو من همان پایین می نشینم.

4- دوست داشتن نوکران امام حسین علیه السلام:

شما امام حسین را دوست ندارید؛ مگر اینکه اسباب امام حسین را دوست داشته باشید. شما باید با همه چیز امام حسین حال کنید. مثل یک مادر که کفش کوچولوی بچه اش را در بغل می گیرد و روی چشمش می گذارد، یا یک مادر شهید پیراهن بچه اش را یا فرزندی پیراهن پدرش را. آنچه که منسوب به محبوب شما است باید دوستش داشته باشید. باید کار کنید. روش کار کردن هم سحر و دعا و اینها است. و بگو هذا ذلی ظاهر بین یدیک (دعای عرفه) هر وقت دیدی ضایع شدی زود به خدا بگو هذا ذلی ظاهر بین یدیک ببین من چقدر ذلیل هستم عرضه ندارم بر حسادتم غلبه کنم.

متن جلسه چهارم از سلسله جلسات آموزش مداحان جوان و انقلابی،توسط مداح اهل بیت علیهم السلام حاج سعید حدادیان

5- اول ساختن خود بعد دیگران:

اولویت ما تهذیب نفس خودمان است بعد مردم. آقای قاضی به شاگردی که نامه نوشته بود که فلان کار را کردم و فلان تعداد مسلمان کردم و … یک خط جواب داد؛ تهذیب نفس خود بر همه چیز اولی است. اول به داد خودت برس.

6- نگفتن عیب خود در جلسات:

به هیچ وجه از عیوب خودتان نه پشت میکروفن نه بیرون از میکروفن نگویید. به هیچ وجه. چون شما نوکر امام حسین هستید و نوکر امام حسین نباید خوار شود. چون شاید یک نالوتی بگیرد و جایی خرج کند که نباید.

7- طریقه خواندن جایی که منبری زیاد روضه خواند:

اگر یک منبری زیاد روضه خواند شاید ده تا کار بشود کرد. اول زمزمه، دوم دم پیش زمینه، سوم دم زمینه، چهارم عوض کردن فضا مثلا بگویید آقایان اگر می توانید یک چایی بدهید، پنجم یک نفر آیاتی از قرآن بخواند، ششم مسؤول هیئت چهارتا تذکر بدهد، هفتم تذکر به ماشین هایی که بد پارک کرده اند، هشتم توضیح اینکه جلسه فردا و پس فردا کجاست، سال دیگه کجاست، چقدر صدقه جمع شده است، و امثال اینها.

از نظر فنی شما یک زمزمه بخوان، جلسه گُر می گیرد. وقتی منبری روضه می خواند مردم غش می کنند شما بیا زمزمه ای بگیر، شوری بگیر، نوحه ای بخوان این جواب می دهد. گاهی حتی یک نوحه ی حماسی می خواهد که از آن فضا در بیاید.

8- اگر روضه منبری نگرفت:

اگر منبری روضه خواند و روضه اش نگرفت شما باید از اول شروع کنید با یک نغمه ی سوزناک. یکی از دلایلی که روضه ها نمی گیرد برای این است که همینطور از رو می خوانند و می روند. ما برای اینکه مطلب را جا بیندازیم می گوییم حواست هست، گوشِت با من است، چهارتا مثال می زنیم تا مطلب جا بیفتد این می شود هنر. بعضی این هنر را ندارند.

9- شرایط جلسه ای که می خواهیم بخوانیم:

بعضی جلسات را نباید قول داد. شصت نکته باید مهیا باشد که قول بدهیم. ما چه می دانیم اینها چطور هستند که قول می دهیم. یک وقت رفتی دیدی اینها ضد انقلاب در آمدند. آدم باید جایی که قول می دهد مختصری حاکم باشد. خودش باشد. ثانیا بانیها و آن تیم باید با آدم رفیق باشند. پشت صحنه آنها را ببینیم و آنها ما را ببینند و با هم حرف بزنیم. ثالثا ما نمی خواهد اعتراض کنیم بلکه باید قول ندهیم. جلسه امام حسین روی زمین نمی ماند.

10- عکس العمل در مقابل عالمی که به روضه اشکال می گیرد:

اگر بین روضه یک عالمی بلند شد و به روضه اشکال گرفت با صدای بلند، چه باید کرد؟ اولا من از سنین نوجوانی تا حالا دارم می خوانم تا به حال چنین اتفاقی برایم نیفتاده است. و به همین دلیل این صلواتی که گفتم را باید بخوانید، به همین دلیل باید اذکار داشته باشید که این بلاها به سر شما نیاید. ثانیا اینکه من هم می گویم غلط می کنی که روضه ی دروغ بخوانی. اول این را باید درستش کنید. ما باید یاد بگیریم چیزی بخوانیم که علما به ما گیر ندهند. نه برای اینکه آنها به ما گیر ندهند بلکه برای اینکه آنها هستند که می توانند بگویند این روضه درست است یا غلط. بعد هم از همه مهمتر بهترین جاهای امتحان همان جاست بگویید حاج آقا جان! ان شاء الله درستش را از شما یاد می گیریم. شما صحیحش را بفرمایید. ما خاکسار شماییم.

11- عکس العمل در مقابل اشکال گرفتن دیگران به ما:

گاهی به روضه ایراد نمی گیرد بلکه به چیزهای دیگر مثلا می گوید صدا زیاد است، بسه دیگه، گوش مردم را کر  کردید!! یا زیاد خواندید!! در چنین جایی هم باید با سعه صدر جواب دهیم و با نهایت ادب. بگویید ما نوکر شما هستیم. حاج آقا بفرمایید ما دو سه دقیقه بیشتر مزاحم نمی شویم.

12- وظیفه ما در قبال اشتباه مداح یا آخوند:

اگر دیدید یک نفر یک رفیقت یک مداحی یا یک آخوندی آن بالا زد بیرون، یک زشتی از او سر زد، یک اتفاقی افتاد و یک طوری شد سریع دعا کن برایش. یک ذکری بگیر پوشیده شود.

13- لزوم توسل به حضرت عباس علیه السلام:

توسل کنید. خیلی، شب و روز نگذرد که مثلا شما به حضرت اباالفضل توسل نداشته باشید. اصلا نمی شود بدون اباالفضل زندگی کرد. کربلایی ها بی عباس نمی توانند. بعد هم با حضرت صحبت کنید. لیست دست حضرت اباالفضل است، برنامه ها هم دست اباالفضل است، کارها دست حضرت اباالفضل است. یعنی در یک کلمه خودتان را با حضرت اباالفضل هماهنگ کنید، همه چیز را با ایشان هماهنگ کنید. اگر یک توسل خوبی به حضرت عباس داشته باشید و همین حرفها را که به من می گویید به آقا بگویید. بگویید گاهی دوستان شما برخوردشان با ما طوری است که ما رنجیده و دلخور می شویم، دعای اینها را به ما معطوف کن. چه کار کنیم دلها به ما معطوف شود؟ این امین الله می گوید فاجعل نفسی مطمئنة بقدرک راضیة بقضائک مولعة بذکرک و دعائک محبة لصفوة اولیائک محبوبة فی ارضک و سمائک محبوب می شوید. همان علما دورت می گردند.

14- چگونگی کنترل بچه ها در جلسه:

بچه ها را چه کنیم؟ از آنها کار بکشید. نوحه بخوان بده دست آنها که جواب بدهند. در این صورت همه با تو هستند. همین طور که داری روضه می خوانی بزن به نوحه. خوب جواب می دهد او هم برای تو مجلس داری می کند.

15- میزان رعایت مخارج حروف و تجوید در خواندن دعا:

آیا در خواندن دعا ادای درست حروف و رعایت تجوید لازم است؟ در بعضی دعاها برای ادای درست حروف و رعایت تجوید ممکن است از اصل دعا و حالت دعا خارج شویم؟ سید میرداماد متدش این است که حروف را درست و کامل ادا می کند، مثل قاری قرآن اصرار دارد کلمات را با طمأنینه و ادای کامل بخواند و خیلی هم عالی است ولی من اینطور نمی خوانم. من می گویم به مبالغه ی آقای سید میرداماد دعا نخوان. آقای سماواتی هم همینطور است. لازم هم نیست لحن قرآنی بگیریم بلکه ما فارس هستیم و داریم دعا می خوانیم با لحن فارسی می خوانیم. مثل گدا ببین چطور گدایی می کند با حالت التماس و تضرع. من هم ممکن است گاهی با این حالت ناز بخوانم و آن وقتی است که … اول دعا همه چیز به شما داده و الان شما دارید قر می دهید و با ناز می خوانید. گاهی هم با گریه و ضجه می خوانید. اصلا بعضی جاهای دعا بهجت دارد. مثلا اول دعای ندبه که گریه ندارد که بعضی ها ضجه می زنند.

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *