متن سخنرانی حجة الاسلام و المسلمین رفیعی در پانزدهمین نشست هم اندیشی سخنرانان مرتبط به هیأت رزمندگان اسلام بهمن 1395 – شهرمقدس قم

خانه / آموزش / متن سخنرانی حجة الاسلام و المسلمین رفیعی در پانزدهمین نشست هم اندیشی سخنرانان مرتبط به هیأت رزمندگان اسلام بهمن 1395 – شهرمقدس قم

اعوذوا بالله من الشیطان الرجیم

 بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع رسالت های اجتماعی حضرت زهرا سلام الله علیها

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا أبوألقاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آلِهِ الطَیِّبینَ الطَّاهِرِين سِیَّما بَقیة اللهِ فِی الأرَضین

قال الله تبارک و تعالی : يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقينَ

اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَةِ وَفیکُلِّ ساعَةٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً، بِرَحْمَتِکَ‏ یااَرْحَمَ الرَّاحِمینَ.

 تشکر می کنم از فرصتی که در اختیار قرار دادید، من مطالبی را عرض می کنم نه به عنوان اینکه سخنران این جلسه هستم، مثل بقیه که نوشته بودند و یک چند دقیقه ای صحبت داشتند، ما هم نکاتی را عرض می کنیم، از نقد و پیشنهادهای شما هم استفاده می کنیم.

قبل از اینجا هم سالن مجاور حدود ششصد نفر از روسای هیئات مذهبی بودند، من الان از آنجا می آیم، برای آن ها هم صحبت کردیم و عنوان صحبت ما آنجا شاخصه های اسلام انقلابی بود، که هفت شاخصه را برای آن ها گفتیم و در واقع بحثی را تحت عنوان دین انقلابی یا منبر انقلابی یا هیات انقلابی مطرح کردیم.

اما بحثی که به بنده گفتند امروز صحبت کنم راجع به فاطمیه است، انتخابات هم در پیش است، یک طوری باید بحث فاطمیه مربوط شود به مشارکت مردم در انتخابات، من نکاتی و محورهایی را که مورد نظرم می باشد را خدمت شما عرض می کنم، آن مراجع و رفرنس هایش را هم می گویم، امشب هم یک ملاقاتی خدمت مقام معظم رهبری داریم، یک جمع خصوصی بچه های سمت خدا چهار پنج نفری، بنا دارم این بحث را خدمت ایشان بگویم، بگویم ما می خواهیم در فاطمیه این کار را بکنیم، حالا تأیید ایشان و نقطه نظرهای ایشان را هم خواهیم گرفت.

من یک بحثی را یادداشت کردم، سه چهار بحث را نوشتم، این بحثی را که الان نوشتم تحت عنوان رسالت های اجتماعی حضرت زهرا(سلام الله علیها).       

  1. رسالت های اجتماعی در قرآن

اول من منابع قرآنی آن را می گویم، بحث رسالت های اجتماعی حضرت زهرا(سلام الله علیها) منابع قرآنی است، بحث سلوک اجتماعی هم به آن می توان گفت.

1- سوره ی نور آیه 62، مخصوصا دوستان مجمع البیان را ببینند ذیل این آیه، «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِذَا كَانُوا مَعَهُ عَلَى أَمْرٍ جَامِع»، “أَمْرٍ جَامِع” روی این دقت بفرمایند دوستان، مرحوم طبرسی در مجمع البیان می فرمایند “أَمْرٍ جَامِع”، الامرالجامع هوالذی یجمع الناس للتدبر فی اطرافه و التشاور و الحزم کالحرف” این آیه می گوید مومنینی که به خدا و پیامبر ایمان دارند، وقتی کنار پیامبر(صلی الله علیه و آله) هستند در یک امر جامع، یعنی امر اجتماعی، مثل نماز جمعه، مثل جنگ، مثل تجهیز برای یک کار اجتماعی و دیدم تفسیر نمونه اتفاقا نوشته مثل انتخابات، تفسیر نمونه مثالی که زده است می گوید مثل انتخابات که یک امر اجتماعی است. اگر امر جامعی است، تکروی نکنند «لم یذهبوا» نگویند نه ما نمی خواهیم مشارکت داشته باشیم، ما می خواهیم جدا باشیم، اگر هم کسی قرار است جدا بشود «حتی یستأذنون» این یک آیه که می شود بُعد سلوک اجتماعی را در قرآن دنبال کرد.

2- آیه دوم که به خصوص در مورد زن است، سوره ی مبارکه ی نمل آیه ی 32، خب ما به داستان بلقیس خیلی نپرداختیم، بالاخره اگر بپردازیم شاید بحث شرکت خانم ها در انتخابات ریاست جمهوری و این ها یک چیزی از آن ها در بیاید، بالاخره یک زنی حاکم یک مجموعه ای بوده است، قرآن هم هیچ کجا این را نفی نکرده است، که چرا این زن حاکم این مجموعه است! اعتقاداتش را نفی کرده است، باورهایش را نفی کرده است، اما تعریفی که ضمنی قرآن از بالقیس دارد این است، که وقتی نامه ی سلیمان آمد، گروهی را جمع کرد « يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي » شما نظر بدهید در این موضوع  « مَا كُنْتُ قَاطِعَةً أَمْرًا » من تصمیم نمی گیرم خودم، « حَتَّى تَشْهَدُونِ » نظرات را جمع می کنم. پس این حاکم زن به نظرات اطرافیانش اهمیت داده است. البته آن ها هم با ادب بودند، « قَالُواْ نَحْنُ أُوْلُواْ قُوَّةٍ» ما زور داریم « وَأُوْلُواْ بَأْسٍ شَدِيدٍ» قدرت داریم می توانیم با سلیمان بجنگیم، ولی حرف اول و آخر این است « وَٱلْأَمْرُ إِلَيْكِ » تصمیم با رهبر است، تصمیم با حاکم است حتی در جبهه ی کفر « فَانظُرِي مَاذَا تَأْمُرِينَ » بعضی از ما ها الان در این مشکل داریم، حرف می زنیم اما « وَٱلْأَمْرُ إِلَيْكِ » را قبول نداریم. رجوع به حاکم است و آن حرفی که این زن زد که بر حرف همه ی آن مردها حاکم شد، گفت هدیه ای می فرستم ببینم این شاه است یا نبیّ است، من اول تشخیص دهم. پس این اشتراک زن ها را در امور اجتماعی می رساند.

3- سوره ی توبه آیه ی 71، « وَالمُؤمِنونَ وَالمُؤمِناتُ بَعضُهُم أَولِياءُ بَعضٍ » هم زن مومن مطرح است و هم مرد مومن « يَأمُرونَ بِالمَعروفِ وَيَنهَونَ عَنِ المُنكَرِ »

4- سوره ی احزاب آیه ی 35، خدا حفظ کند آیت الله کریمی جهرمی یک کتابی دارد به نام جاذبه ی قرآن، خیلی کتاب خوبی است، همه آن هم قصه است، من خیلی از این کتاب استفاده کردم. ایشان در آن کتاب می نویسد که در ژاپن یکی از دوستان ایرانی ما دوتا دختر ژاپنی را که پدرش مهندسی بود می گوید با آن ها رفت و آمد کردم، این دو دختر را مسلمان کرد، بعد می گوید از او سوال کردیم که کدام شیوه را برای اسلام آوردن این ها انتخاب کردی؟ گفت این آیه ی 35 سوره ی احزاب، این را خواندم برای این دختر ها، « إِنَّ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتینَ وَ الْقانِتاتِ » ده مورد است دیگر، اسلام، ایمان، صبر، حفظ، این ها می رساند که، به قول آیت الله العظمی جوادی آملی که دعوتشان کردیم در جلسه ختم حضرت خدیجه صحبت کنند، خیلی زیبا ایشان صحبت کردند، از جمله فرمودند قرآن نمی فرماید آسیه الگوی زنان است « ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا » آسیه را الگوی همه ی مردان و زنان معرفی کرد، بعد اشاره ای هم به بحث مرجعیت و فقاهت کرد، فرمود مرجعیت افتخار نیست، فقاهت افتخار است، مرجعیت یک مقام اجرائی است، فقاهت که افتخار است بین مرد و زن فرقی ندارد و زن هم می تواند فقیه شود. خدا رحمت کند آیت الله العظمی بروجردی را، یک طلبه ای خیلی سر درس ایشان اشکال می کرد، ایشان هم می فرمودند نفرینت می کنم مرجع شوی ببینی مرجعیت چقدر سخت است. آیت الله العظمی جوادی فرمودند آن چیزی که افتخار است فقاهت است و این زن و مرد ندارد. این آیه ده ویژگی را برای زن و مرد مساوی قرار داده است.

5- سوره ی نحل آیه ی 97، «مَن عَمِلَ صالِحًا مِن ذَکَرٍ أَو أُنثیٰ وَهُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً»

6- این مورد را می توانید در تفسیر المیزان ببینید بحث قشنگی دارد، سوره ی بقره آیه 228 «لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ» علامه می گوید این “لام” لام حقوق است “علی” علی تکلیف است «لَهُنَّ» زنان حقوقی دارند، همان طور که تکلیف دارند، مشکل جامعه ما الان این است که تکلیف زن ها را می گوییم ولی گاهی حقوقشان را نمی گوییم، گاهی هم برعکس است « لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ».                       

2- مصادیق رسالت اجتماعی حضرت زهراسلام الله علیها
بعد از این شش آیه ای که خواندم دیگر حدیث نمی خوانم چون وقت نیست. من مصادیق رسالت اجتماعی حضرت زهرا(سلام الله علیها) را در چهار پنج بخش خدمت شما می گویم هر کدام از این ها می تواند فاطمیه یک منبر باشد.

حضرت زهرا(سلام الله علیها) و رسالت اجتماعی. یعنی حضور در جامعه، نه حضور فردی، یعنی ارتباط با مردم در چه زمینه هایی بود؟ 1- مرجعیت فکری و فرهنگی. من حداقل پنج مورد پیدا کردم ولی آدرس می دهم، این “حکمت های فاطمی” چاپ شده است، یک جلد قطور که دارالحدیث چاپ کرده است، خیلی از نهج الحیات قوی تر است چون یک گروه روی آن کار کرده اند. “حکمت های فاطمی” چاپ شده است، نزدیک هزار صفحه است؛ کتاب قطوری است، آقای ری شهری نظارت داشته اند برای من هم خود ایشان فرستادند. “دانش نامه ی فاطمی” هم چاپ شده است؛ در هفت جلد است، یک مقاله آن هم برای من است به نام فضائل فاطمه. یک سایتی هم به نام سایت سخن تاریخ، اگر سایت سخن تاریخ را دوستان در اینترنت سرچ کنید یک بخشی دارد به نام مقالات، وقتی آن کلمه مقالات را بزنید، در مورد هر امامی و هر معصومی ما بیست، سی مقاله و سخنرانی در آنجا است، بیشتر هم مقالات علمی است، مخصوصا اگر بخش حضرت فاطمه(سلام الله علیها) را کلیک کنید نزدیک به بیست و پنج سخنرانی و مقاله ی قوی در آنجا پیدا می کنید. سخن تاریخ را آقایانی که پشتیبانی می کنند مثلا آقای عبدالمحمدی، آقای باقری بیدهندی، آقای دکتر صفری، خود من هم مسئول آن مجموعه هستم، منتهی من مقالاتشان را می بینم. این مقالات آفرینشی هم نیست، گشتند مثلا در مجموعه ی مجلات کشور این مقالات را دیدند.

پس سه منبع گفتم: 1- دانش نامه ی فاطمی 2- حکمت های فاطمی 3- سایت سخن تاریخ را حتما دوستان در بحث مقالاتش ببینید.

اما مثال برای رسالت اجتماعی؛ یک مرجعیت فکری و فرهنگی، موارد متعددی داریم که حضرت زهرا(سلام الله علیها) پاسخگوی پرسش ها و سوالات زنان و مردان بود. چرا می گویم مردان؟ حتی مردان. مثلا این روایتی که شما شنیدید دارد یک آقایی آمد خدمت حضرت زهرا(سلام الله علیها) « سئلها رجل» یک آقایی آمد خدمت حضرت زهرا(سلام الله علیها) گفت که یابنت رسول الله می شود یک حدیثی از پدرتان برای من نقل کنید؟ که حضرت به آن خادم فرمودند برو آن نوشته ای که از پدرم است را بیاور، که اول گفت گم شده و حضرت فرمودند معادل حسن و حسین است و بعد آورد و آن سه مطلب را برای این آقا، این کسی که این را تقاضا کرده است یک مرد است؛ «جاء رجل الی فاطمه و قال یا بنت رسول الله هل ترک رسول الله عندک شیئا». گاهی هم مردها زن هایشان را فرستادند، این هم دارد دیگر، از جمله آن حدیث طولانی که همه ی شما شنیده اید که زنی آمد گفت شوهرم سوال می کند راجع به محبین و شیعیان شما که شیعه ی شما چه کسی است، حضرت فرمود «ان کنت تعمل» به او بگو اگر عمل می کند«بما امرناک و تنتهی عما زجرناک عنه فانت من شیعتنا» به او بگو اگر حرف های ما را گوش می دهد شیعه ی ما است؛ زن رفت به شوهرش گفت و مرد گفت که ما اگر گوش می کردیم که کاری نداشتیم که! ما هم حرفمان این است که گوش نمی دهیم! گریه افتاد؛ زن دوباره برگشت و حضرت زهرا(سلام الله علیها) فرمود حرف همان است که من گفتم « لیس هکذا شیعتنا من خیار اهل الجنة » شیعه های ما بهشت می روند اما در عرصات در قبر در جان دادن سختی هایی می کشند پاک می شوند، روایت آن را بلد هستید جلد 68 بحار است، فرمود که «یطهرون من ذنوبهم بالبلایا و الرزایا او فی عرصات القیامه بانواع شدائدها او فی الطبقه الاعلی من جهنم» این روایت دارد که حتی جهنم هم می روند منتهی طبقه سردتر آن «بعد بعذابها الی ان نستنقذهم لحبنا و ننتقلهم الی حضرتنا» پس سوال کننده یک مورد گفتم آقا بوده، یک مورد آقایی بوده که خانم را فرستاده، چند مورد هم خانم ها، که یک روایت آن شاید نشنیده باشید، خیلی روایت قشنگی است، که دو زن بحثشان شد، یکی از آن ها معاند بود و یکی مومن بود، سر یک موضوع اعتقادی، وقتی بحثشان شد، آن مومن آمد خدمت حضرت زهرا (سلام الله علیها) ظاهرا در بحث گیر کرد نتوانست آن را مجاب کند، حضرت زهرا(سلام الله علیها) یک چیزی به او یاد داد، فرمود برو در بحث این را بگو، آن هم رفت و در مناظره آن را گفت و آن معاند را محکوم کرد. مثل امام صادق(علیه السلام) که به هشام اصول یاد می داد، آن زن برگشت گفت که خیلی خوشحال شدم که آن زن را گذاشتم کنار و …، حضرت فرمودند تو خوشحال شدی؟! ملائکه خوشحال شدند، فرشته ها خوشحال شدند؛ بعد خدا فرمود که اجری که حضرت زهرا(سلام الله علیها) برد، چون استدلال را حضرت زهرا(سلام الله علیها) یاد داد، «َالف اَلف» یک میلیون برابر ثوابی است که این خانم برد. آن کسی که مباحثه کننده بود یک ثوابی برد اما هزار هزار برابر آن کسی ثواب برد که یاد داد (یعنی حضرت زهرا(سلام الله علیها)). روایت در بحار جلد دوم همان اوایل است صفحه هشت، من متن روایت را بخوانم «قد اختصم الیها امرئتان فتعارضا فی شیئ من امر الدین» دو زن سر امر دین بحثشان شد «احداهما معاند و اخراهما مومنه» یکی کافر بود و یکی مومنه، «ففتحت علی المومنه حجتها» حضرت زهرا(سلام الله علیها) باب استدال را برای آن مومنه باز کرد «فستظهرت علی المعانده» بر آن معاند پیروز شد، «ففرحت» زنِ خوشحال شد «فرحاً شدیدا، فقالت فاطمه» حضرت زهرا(سلام الله علیها) فرمود: «ان فرح الملائکه لاستظهارک علیها اشد من فرحک» فرح ملائکه خیلی از فرح تو بیشتر است «وان الله تعالی قال لملائکته» خدا به ملائکه فرمود «اوجبوا لفاطمه بما فتحت علی هذه المسکینه الاسیره» آقایان مخاطبان ما مسکین هستند. این زن چرا حضرت در این روایت می فرماید “مسکینه اسیره” یعنی کسی که بلد نباشد بحث کند، دفاع کند از دین، این کاری که حضرت زهرا(سلام الله علیها) به این مسکینه اسیره یاد داد، خود حضرت زهرا(سلام الله علیها) را فرشته ها به او بگویید «الف الف ضعف مما کنت اعددت لها» یک میلیون برابر ثوابی که برای آن زن گذاشتم برای حضرت زهرا(سلام الله علیها) گذاشتم. این بخش اول که عرض کردم.            
پس بخش اول عرایضم شد “حضرت زهرا(سلام الله علیها) و مرجعیت فکری.

2- حضرت زهرا(سلام الله علیها) و دفاع از امیرالمومنین(علیه السلام)، دفاع از امام و حجت خدا. خب این دیگر خیلی شاهد دارد، خطبه ی فدک که آیت الله العظمی صافی را من خودم دعوت کردم مدرسه امام خیلی جالب بود ایشان وقتی نشست بر روی صندلی برای سخنرانی، دست کردن در جیبشان یک کاغذی را بیرون آوردند، فرمودند آقای رفیعی که ما را دعوت کرده است و حالا تشکر کردند و …. گفتند من می خواستم راجع به این موضوع صحبت کنم و… رفتم یک یادداشتی پیدا کردم برای شصت و پنج سال پیش؛ دیدم من شصت و پنج سال پیش یک نوشته ای راجع به فدک است همان را برای شما می گویم. یک جمله ای که فرمود این بود که این خطبه بر خطب نهج البلاغه مقدم است، چون قدیمی ترین خطبه نهج البلاغه هفت روز بعد از رحلت پیامبر(صلی الله علیه و آله) است ولی این خطبه ظاهرا سه روز است، به هر حال این خطبه ی فدک، فرازهایش، مطالبش که من فاطمیه ی سال گذشته بحثم خدمت مقام معظم رهبری دشمن شناسی بود؛ بحث دشمن شناسی که حضرت زهرا(سلام الله علیها) خیلی سخت بود، کما اینکه روضه خوانی فاطمیه هم سخت است، بالاخره آدم یک کسی را باید بزند این وسط، امام حسین(ع) شمر را میزنیم معلوم است، یزید را میزنیم، ابن زیاد را میزنیم؛ اما اینجا بالاخره باید این دوتا را زد آن اولی و دومی و بالاخره هر کاری آن را بکنی می خورد به این ها، خیلی روضه خواندن با حفظ (مخصوصا در بیت) آن چیزی که آقا مد نظرشان است و دشمن شناسی. حالا دشمن شناسی، آدم این بحث را می خواهد مطرح کند دشمنی که فاطمه(سلام الله علیها) دارد به او می گوید، که در خطبه فدک می فرماید «الفاکم لدعوته مستجیبین» شما دعوت شیطان را جواب دادید، شما منافق بودید «فلما اختار الله لنبیه دار انبیائه و مأوی اصفیائه ظهرت فیکم حسکه النفاق» سخت است. ما بحث را شروع کردیم و آمدیم و بعد که آمدم پایین ایشان فرمودند که بحث شما بحث خیلی خوبی بود، مخصوصا اینکه تعریض مستقیم نداشت. بله حرف هایم را زدم، دشمن شناسی، مباحث دشمن، ولی تعریض مستقیم هم نداشت، لذا می شود به خوبی خطبه ی فدک را مطرح کرد در عین حال آن ملاحظات رهبری را هم داشت. ضمن اینکه حالا جلسات خانگی ما خیلی مقید هم نیستیم به این مسئله، بله بعضی از جلسات فاطمیه در خانه ها می باشد، اینکه من دارم می گویم برای مجالس سیمایی است، برای پخش تلویزیونی است و الا مجالسی که در خانه تشکیل می شود بالاخره حرف ها را هم می شود شفاف تر زد. این هم یک بخشی از رسالت اجتماعی حضرت زهرا(سلام الله علیها).

3- ارتباط با همسایگان. من سه محور را خدمت شما عرض می کنم:

 یک به همسایه ها دعا می کرد، همه ی شما شنیدید « الجارُ ثُمَّ الدّارُ »

 دو «کانَتْ تَعُودُ مَرْضاهُمْ » به بیماران همسایه سر میزد

 سه  « خرجت فی تعزیة بعض جیرانها» اگر همسایه ها داغی میدیدند  برای تسلیت می رفت به آن ها تسلیت می گفت (بحار 57). خب این هم سلوک اجتماعی حضرت زهرا(سلام الله علیها)است

 چهار بحث انفاق و ایثار یک نوع سلوک اجتماعی است، انفاق ها و ایثار های متعددی که شاخصه ی مهم سوره ی مبارکه ی هل اتی است.

این بحث اول من که تقدیم کردم خدمت شما با عنوان حضرت زهرا(سلام الله علیها) و رسالت های اجتماعی. این بحث را می شود با آن مقدمه ای که من گفتم بومی اش کرد، که زن در جامعه سلوک اجتماعی دارد، جناب آسیه، جناب حضرت زینب(سلام الله علیها)، حضرت خدیجه، خود حضرت زهرا(سلام الله علیها)، در گذشته سمیه اولین شهیده، ما کنگره ی هفت هزار شهید در شهر داشتیم، پیام مقام معظم رهبری به این کنگره را بخوانید خیلی جالب است، فرمایشاتی که ایشان درباره ی جایگاه زن در آنجا داشتند، این را می شود مطرح کرد و بعد ورود پیدا کرد به ضرورت حضور در سلوک اجتماعی و اصل مشارکت مردم در انتخابات. حالا من به فرد کاری ندارم آن بحث دیگری است، فرد غالبا یک هفته مانده به انتخابات در ایران شاخص می شود که چه کسی است، ولی اصل حضور، انتخابات چهل، چهل و پنج میلیونی اگر ما داشته باشیم این خیلی عالی است و این کاری است که ما در فاطمیه می توانیم با اینطور مباحث به آن بپردازیم.

3- انتخاب های فاطمی

بحث دومی که من دو سه سال قبل این بحث را خدمت رهبری هم مطرح کردم، باز هم ایشان وقتی خدمتشان برگشتیم از منبر فرمودند که هم بحث خوبی بود و هم این آیات را هم می توانستید به آن اضافه کنید، یک چند آیه را هم ایشان فرمودند که می توانستید به این بحث اضافه کنید. بحثی که من آنجا عرض کردم و می شود فاطمیه ی امسال چند جلسه روی آن صحبت کرد، تحت عنوان انتخاب های فاطمه، گزینش های فاطمه، ترجیحات فاطمه، حالا هرچه اسمش را می خواهید بگذارید ولی با انتخاب ها قشنگ تر است. ما گفتیم ملاک انتخاب مردم پنج چیز است، چرا یک چیز را انتخاب می کنند، به یک کسی رأی می دهند، یک مرامی را انتخاب می کنند، همسر انتخاب می کنند، اصلا ملاک، بیشتر الان بحث من انتخاب ارزشی است نه خانه و ماشین و اینها، حالا یک خانه نزدیک مسجد دوست دارد یکی دور از مسجد، یکی ماشین شاستی بلند و یکی ماشین شاستی کوتاه و… به این ها کاری نداریم، انتخاب های ارزشی، به خصوص در مورد مثلا رأی، دین، باورها، گفتیم پنج ملاک دارد 1- سود جویی، بعضی ها «تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا» شبث بن ربعی ملاکش سودجویی بود لذا در لشکر عمر سعد هست، در لشکر مختار است، در لشکر مصعب بن زبير هم است، یعنی هم قاتل است هم منتقم است، همه جا او را پیدا می کنیم. خدا رحمت کند دکتر آیتی را یک کتاب دارد خیلی جالب است به نام گفتار عاشورا ایشان داستان شبث بن ربعی را خیلی خوب آورده است، وقتی داستان را نقل می کند می گوید بیش از ده تغییر موضع داشت و تمام تغییر موضع هایش روی سودجویی بوده است، می گوید این موذن سجاح بوده آن زنی که ادعای پیغمبری کرده بود، بعد مسلمان شده، بعد با عثمان شده، بعد در لشکر حضرت امیر بوده، بعد قاتل عثمان شده، همه رقم موضع ها! این یک دسته، من آیه آن را هم نوشته ام که قرآن می فرماید: سوره ی بقره آیه 200            « فَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ» اصلا به آخرت کاری ندارند. دسته دوم را ما عرض کردیم ملاک ترس است، عبدالله بن عمر چرا با حجاج بیعت کرد؟ از روی ترس، خود حجاج هم به او گفت، گفت آن بدن بالای تابوت تو را به اینجا کشانده ،  دار تو را به اینجا کشانده، چون عبدالله بن زبیر را اعدام کرده بودند، این هم یک ملاک.                         
ملاک سوم تعصب است، می گوید آقا ما به آقایی رای می دهیم که آذری است، ما به کسی رای می دهیم که مثلا قمی است، به کسی رای می دهیم که …! بعضی ها ملاکشان تعصب است! قبیله! لذا در قم معروف است دیگر می گویند یکی از عوامل تعیین کننده رای نیروگاه قم است، چون هم آمار زیاد است، خیلی هم انقلابی هستند . بعضی ها خب عیبی ندارد تعصب اگر منطقی باشد عیبی ندارد ولی بعضی از اوقات قرآن کریم می فرماید یا جو زدگی « یا لُیت لَنا مِثلَ ما اُوتِیَ قارُونَ».
چهارم، ملاک تقلید است، شخصیت گرایی « إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا » بابا ما یک عمری است این مرام را داریم دیگر بگذار باشیم همینطوری راحت تر هستیم.

پنجم: بصیرت و آگاهی، سوره ی یوسف آیه 107 یا 106 « قُل هذِهِ سَبيلي أَدعو إِلَى اللَّهِ عَلى بَصيرَةٍ». آن وقت ما با این دسته بندی آمدیم گفتیم انتخاب های حضرت زهرا(سلام الله علیها) چه بوده است. هفت هشت مورد را شمردیم. یک کتابی دارد دکتر علی قائمی، آقای قائمی را من از نزدیک می شناسم، پیر مرد با صفایی است با ما هم رفیق است، الان هم خیلی پیر شده است چشم هایش نمی بیند . به روز می آید در جلسات، خب ایشان رشته اش رشته تربیت است، من به ایشان گفتم یک جایی بالغ بر صد جلد شنیدم کتاب دارید، گفت بالغ بر دویست و چهل کتاب. یک کتابی دارد ایشان به نام “در مکتب فاطمه” بسیار کتاب خوبی است، من نمی گویم این کتاب از نظر محتوا خوب است، این کتاب از نظر موضوع سازی خوب است، شما شاید دویست موضوع راجع به فاطمیه در این کتاب پیدا کنید، ایشان یکی از هنرهایش موضوع سازی است؛ من همیشه در منبر گفتم موضوع یابی حرف اول را می زند، محتوی سازی بعد از موضوع است. اگر کسی دنبال محتوی می گردد “دانشنامه فاطمی”، ولی تیتر اگر می خواهید، عنوان نو، عنوان جدید، یکی از عنوان های ایشان انتخاب های فاطمه است. انتخاب های حضرت فاطمه(سلام الله علیها)، انتخاب ساده زیستی بر تجمل، می شود روی آن بحث کرد، عبدالرحمن بن عوف ده هزار درهم مهریه پیشنهاد داد حضرت زهرا(سلام الله علیها) نپذیرفت؛ انتخاب فقر بر ثروت، یک خانه ی کوچک اما آن همه رشد؛ انتخاب دفاع بر سکوت، می رفت خب در خانه می نشست خب یک مسئله ای پیش آمده به من کاری ندارد من هم یک زن هستم در خانه بنشینم، نه، آدم در صحنه؛ انتخاب امام نور بر ائمه ی نار، بالاخره دفاع کرد.

4- دفاع از ولایت اهل بیت از استفاده از حضرت زهرا

ما در بحث شیعه بودنمان یک دلیل منطقی می خواهیم، خب می توانیم بگوییم آیه ی ولایت، آیه ی ابلاغ، آیه ی انزال، من کنت مولاه، که همه این ها را یک طوری رویشان شبهه کرده اند وهابی ها، همه هم اشکالاتشان غلط است ولی ممکن است هی ان قلت روی آن ها بگذارند، چرا پیغمبر ننوشت، چرا حضرت امیر به غدیر استناد نکرد، چرا در نهج البلاغه غدیر نیست و…، اما یک چیزی را که خود من هم همیشه پشتوانه محکمی برایم بوده است و خیلی جاها هم استفاده کردم در شیعه بودنمان حضرت زهرا(سلام الله علیها) است، این خیلی پشتوانه ی مهمی است، بالاخره کسی نمی تواند بگوید حضرت زهرا(سلام الله علیها) بی امام از دنیا رفت، این جسارت است، می شود « مَيْتَةً جاهِلِيَّةً »، و احدی شاهد ندارد که ایشان یک لحظه امامت این خلفا و ریاست این ها را قبول کرده باشد، تا آخر گفت علی علی، به عنوان صحابی، به عنوان نزدیک ترین فرد به پیغمبر، به عنوان معصوم، به عنوان همسر امیرالمومنین (علیه السلام) و مدافع او، او بهتر می دانست که اهل البیت(علیهم السلام) ادری بما فی البیت بهتر از بقیه بود. لذا این قصه ی حضرت زهرا(سلام الله علیها) را برای تقویت مبانی شیعه خیلی از آن استفاده کنید، چون هجمه علیه شیعه خیلی زیاد است و یکی از بهترین راه کارها برای دفاع از مبانی شیعه همین بحث فاطمیه است.

5- استفاده از بحث حیا

یک نکته ای هم که مقام معظم رهبری در جلسات هیئات مذهبی فرمودند من خودم هم بنا دارم اگر بشود این بحث را برای فاطمیه امسال درستش کنم، البته من بحث کردم این را، منتهی با یک رویکرد جدیدی و این دیگر حالا ممکن است به انتخابات نخورد مستقیم، ولی خیلی بحث خوبی است، بحث “حیا” است، ایشان خیلی هم روی این بحث تاکید دارند، و حضرت زهرا(سلام الله علیها) آن جمله معروف را دارد که « لأَستَحيي مِن إلهي أن اُكَلِّفَ نَفسَكَ مالاتَقدِرُ عَلَيهِ ». دو کتاب راجع به این بحث به شما معرفی می کنم، یکی از آن ها را آقای عباس پسندیده نوشته است دارالحدیث چاپ کرده است به نام فرهنگ حیا؛ یکی هم آقای دکتر بانکی نوشته است، البته برای دکتر بانکی منبری تر است. من مسجد اعظم یک سال ده جلسه از خود همین کتاب منبر رفتم، به خودش هم زنگ زدم گفتم من ده جلسه از این کتاب شما منبر رفتم. برای آقای دکتر بانکی برای منبر قوی تر است، آن هم اسمش است “حیا“، همین آقای دکتر بانکی که ما خدمت مقام معظم رهبری رفتیم ایشان هم آمده بود گزارشی داده بود آقا فرمودند شما آقای بانکی نیستید؟ گفت چرا، فرمودند کتاب دختران آفتاب برای شما است، گفت بله، فرمودند کتاب خوبی است، آقا تقریظ نوشته بر آن، برای دختران آفتاب، خیلی از ایشان تجلیل کرد آقا و همان جا هم ایشان دو سه کتاب دیگرش را به آقا داد و آقا دیگر چفیه اش را به ایشان داد و خیلی از ایشان تجلیل کرد در حضور جمع و فرمود کتاب های شما خیلی کتاب های خوبی است؛ من نقل به معنا می کنم. این کتاب خیلی بحث حیا بحث مهمی است، حیا دو قسم است مثبت و منفی، هر کدام هم هشت قسم است می شود شانزده قسم، من این شانزده قسم را در بعضی از مجموعه سخنرانی ما هم آمده است، خیلی قشنگ می شود روی این… . چون جامعه دارد رو به سمت بی حیایی پیش می رود، حیا بین پدر و فرزند، بین زن و شوهر، حیا در فضاهای مجازی. آقایان من الان به بچه های رزمندگان گفتم، من دیروز یک دبیرستان دعوت شدم، به مدیرشان گفتم من سخنرانی نمی آیم در دبیرستان، یک کرسی آزاد اندیشی بگذارید هر کسی هر سوالی دارد بپرسد من جواب می دهم، رفتیم سوالات آمد، بچه های چهارده ساله، دخترهای دبیرستان مدرسه ی قم آن هم مدرسه ای که حالا ویژه است، یعنی عمومی نیست پذیرشش با آزمون است؛ فکر می کنید بیشترین سوالات در چه فضایی بوده است؟ بخش عمده ای از سوالات در بحث خود ارضایی بود، دخترهای چهارده ساله. بخش عمده ای در رابطه با پسر بود؛ عمده ای نوشته بودند ما عملیات جنسی را در فضای مجازی دیدیم، رفتیم یک چیزی پیدا کنیم در تلگرام یک دفعه خوردیم به این، حالا چه کنیم با این ذهنیت! ببینید حیا در فضای مجازی شکسته، در روابط شکسته، قدیم کوچه ما یک مقدار کج بود، برای رابطه ی دختر پسرها خیلی خوب بود، می گفتند کوچه ی عشق به آن، غالبا آنجا قرار می گذاشتند دختر پسرها، من در خانه را باز می کرد یک پسر و دختر بودند فورا فرار می کردند حالا قشنگ یک سلام علیک می کنند، حاج آقا سلام علیکم بعد ادامه می دهند، یعنی انقدر عادی شده است از آخوند و پیر مرد و این ها هم دیگر خلاصه …. .

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *