متن شعر عباس احمدی در دیدار شاعران و اهالی فرهنگ و ادب با امام خامنه ای(رمضان ۹۷)

متن شعر آقای عباس احمدی در دیدار شاعران با امام خامنه ای(رمضان ۹۷)

خانه / اشعار / آرشیو موضوعی اشعار / متن شعر آقای عباس احمدی در دیدار شاعران با امام خامنه ای(رمضان ۹۷)

گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده»

من داد زدم: آی عمو! شعر ز سعدی است

پیچید به خود مثل یکی مارگزیده:

گفتا که شکایت کنم از دزدی سعدی!

متن شعر آقای احمدی در دیدار شاعران با امام خامنه ای(رمضان ۹۷)

یک شب به هوای طلب فوت و فن شعر

رفتم شب شعری منِ استاد ندیده

تا این که از این راه شود شعر تَر من

مطلوب دل و دیده ی اصحاب جریده

دیدم چه مراعات نظیری است در آنجا

داخل شدم و حیرت من گشت عدیده

مردان همگی پاچه ی شلوار تفنگی

زن ها همگی مانتوی پندار دریده

بر بینی شان تیغ عمل خورده و لب ها

بوتاکس شده همچو انار ترکیده

من غرق تفکر شده بودم که به ناگاه

آهو بره ای همچو گل شاخه بریده

با نیّت بد زد به دلم چشمک نابی

گفتم: برو ای شاعره ی خیر ندیده

از سوی دگر هلهله برخاست به ناگاه

گفتم چه شده؟ – حضرت استاد رسیده

آمد به جلو البته بر دوش مریدان

استاد که در نوع خودش بود پدیده

از مرتبه ی زلف، زده طعنه به گوریل

پیش از جلسه شصت گرم شیره کشیده

می شد به یقین گفت که در مملکت شعر

یک تپّه نمانده است که بر آن نپریده!

القصه نشستیم در آن جمع، ولیکن

زان خیل ندیدیم کسی صاحب ایده

ترس من از این بود و یقین داشتم این را

کاین عقده بدل میشود آخر به عقیده

از آن طرف محفل یک دفعه به پا خاست

قرتی بچه ای لاغرک و رنگ پریده

مویش فشن و دور سرش را زده با تیغ

چون مرتع سبزی که در آن گاو چریده!

بالای تریبون شد و آنگاه چنین خواند:

طرفه غزلی – گرچه خودش گفت: قصیده! –

«ای یار وفا کرده و پیوند بریده

این بود وفاداری و عهد تو ندیده؟

در کوی تو معروفم و از روی تو محروم

گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده»

من داد زدم: آی عمو! شعر ز سعدی است

پیچید به خود مثل یکی مارگزیده:

گفتا که شکایت کنم از دزدی سعدی!

بر صورت او هم بزنم چند کشیده!

گفتم: دهدت عقل، خدا، زد به ملاجم

رفتیم دعا گفته و دشنام شنیده!

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *