مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم

مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم

خانه / اشعار / مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم

در این مطلب می توانید مجموعه اشعار ویژه رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درآستانه سالروز رحلت جانسوز ایشان را مطالعه و دریافت نمایید.

مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام در آستانه سالروز رحلت حضرت رسول اکرم صلوات الله علیه مجموعه اشعار مکتوب ویژه این ایام  را که به قلم شاعرین اهل بیت علیهم السلام نوشته شده است را برای مخاطبین منتشر می‎نماید.

در ادامه می توانید متن کامل این اشعار را مشاهده نمایید:

مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم
مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم

 جواد محدثى

بار دگر، ياد تو زد آتش به جانم
جا دارد از اندوه اين درد
گر جاى اشك، از ديدگانم، خون چكانم
اى سوره عشق‏
اى آيه مهر
اى چشمه نور
اى اختر تابنده، اى ياد معطّر
اى برترين و آخرين پيغام آور
اى پا نهاده بر بلنداهاى افلاك
اى همنشين بينوا بر بستر خاك
رفتى ولى ما را به دست غم سپردى
اى خوب … اى پاك!
در روزهاى تيره و شبرنگ «بطح»
در ظلمت كور كوير جاهليت
مشعل به كف، درد آشنا، ره مى‏گشودى
در اوج خشم و كينه ديرين «يثرب»
در سينه‏ ها بذر محبّت مى ‏فشاندى
پاك و مبرا بودى از هر لغزش و عيب
سيماى تو آيينه ايزدنما بود
چشم خدا بين تو هم، چشم خدا بود
اى وارث خط شفقگون رسالت
دردا … دريغا!
اى امى گويا … از آن روزى كه رفتى
ما، همچنان در انتظارى تلخ، مانديم
بعد از تو اى محمود احمد، اى محمد (صلوات الله علیه)
ديگر بلال «اللّه اكبر» بر نياورد
جبريل از سوى خدا ديگر نيامد
خوش روزگارى داشتيم اندر كنارت
امّا دريغ، آن روزها ديرى نپاييد
رفتى … ولى از ياد ما هرگز نرفتى‏
بعد از تو اشك ديده‏مان هرگز نخشكيد
بعد از تو خاطرهايمان هرگز نياسود
بعد از تو، اى يار ضعيفان، قصه ما
غم بود و حرمان بود و درد تازيانه
يا كنج زندان، يا اسارت، يا شهادت
آزارها و حمله‏هاى وحشيانه
بعد از تو اولاد على آواره گشتند
بر خون سجود آورده و در خون نشستند
بعد از تو، ما مانديم و غوغا سقيفه
بعد از تو، ما مانديم، با زهراى مظلوم
آن چهره‏ اى، كش بارها بوسيده بودى
آزرده و سيلى خور دست ستم شد
در كوفه محراب على گرديد گلگون
صحراى سرخ كربلا رنگين شد از خون
لبهاى قرآن خوان و حقگوى حسينت.
آماج ضربتهاى چوب خيزران گشت
يار وفادارت، «ابوذر»
چون عاشقان، در غربت تبعيد، جان داد
«عمار ياسر» كشته گرديد
فريادهاى «مالك اشتر» فرو خفت
بيدارهامان بر فراز دار رفتند
اى بنده خوب خداون
بعد از تو، ما مانديم و ميراث شهيدان
بعد از تو، ما بوديم و خيل سوگواران
رفتى تو، اى تنديس اخلاق و فضائل
اى عقل كامل
رفتى ولى ما را به دست غم سپردى
يادت گرامى باد، اى ياد معطّر
اى نامت احمد
نامت بلند و جاودان باد

مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم
مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم

شیخ محمد هزین لاهیجی

به هجران، زارى دلهاى خونين
ز حد بگذشت يا ختم النّبيّن!
ز اشك و آه مهجوران بيتاب
جهانى غوطه زد در آتش و آب‏
سپاه درد با جان در ستيزست
لب هر زخم دل، خونابهْ ريزست‏
جهان از جلوه جان پرورت دور
به ما شد تنگتر از ديده مور
شدى تا گنج خلوتخانه خاك
ز داغ اندوخت صد گنجينه، افلاك‏
قد محراب زين محنت، دو تا شد
كه از سروِ سرافرازت جدا شد
ز قدرش، سايه بر عرش برين بود
كه بر پاى تو، منبر پايه مى‏سود
كنون در گوشه ‏يى افتاده مدهوش
به حسرت، يك دهن خميازهْ آغوش‏
جدا از پرتو آن روى دلكش
به دل، قنديل را افتاده آتش‏
ز داغ هجرت اى شمع شب افروز!
به شبها، شمع مى‏ گريد به صد سوز
برافروز اى چراغ چشم ايجاد
جهان شد بى‏فروغت، ظلمتْ آباد
به رخ، آرايش شمس و قمر كن
شب تاريك هجران را، سحر كن‏
ز خواب اى مهر عالمتاب، برخيز!
تو بخت عالمى، از خواب برخيز!
بلندْ آواز گردان طبل شاهى
ز نو، زن نوبت عالمْ پناهى‏
قدم بر تارك كرّ و بيان زن
علم بر بام هفتمْ آسمان زن‏
مشرَّف كن بساط خاكيان را
منوّر، منزل افلاكيان را
سراى خورشيد جان! از خواب بركن
كنار خاك را، جيب سحر كن‏
چراغ افروز بزم قدسيان شو
رواج آموز كار انس و جان شو
چو از جا، هول رستاخيز خيزد
رخ از شرمندگيها، رنگ ريزد
نظر بگشا بر احوال تباهم
بجنبان لب، پىِ عذر گناهم

مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم
مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم

 سید محسن احمدزاده

بوی غم می آید از شهر رسول
بوی اشک حیدر و آه بتول
آسمانی ها همه دل بی شکیب
بر لب شیر خدا امن یجیب
لحظه ها لبریز از دل وا پسی
فاطمه گریان ز داغ بی کسی
می چکد بر گونه ها با صد محن
دانه دانه اشک از چشم حسن
اینک، غم گرفته عالمین
بغض کرده گوشه ی خانه حسین
در میان حجره ای غرق ملال
آیه های اشک می خواند بلال
لحظه های اخر پیغمبر است
روح هستی در میان بستر است
با دلی محضون به حال احتضار
چشم های خسته ی او اشک بار
اشک او از بی کسی حیدر است
قصه نامردی و میخ در است
گوشه ای گرم نیایش با خدا
می برد بالا علی دست دعا
اهل بیت خویش را با اشک و آه
در وداع آخرین دارد نگاه
گاه گوید با علی از غسل و قبر
درد دل با چاه و مظلومی و صبر
گاه گوید با غم و درد و محن
غم مخور هستی من زهرای من
بعد من حامی دست حق شوی
اولین کس تو به من ملحق شوی
بعد من اجر رسالت هیزم است
هستی ام در آتش نا مردم است
اشک او تصویری از حق نمک
در میان کوچه ها غصب فدک
آسمان را رنگ نیلی می زنند
بین کوچه بر تو سیلی می زنند
قطره قطره اشک او دارد سخن
از دل و لب های پر خون حسن
در نگاه آخرش راز مگوست
حرف ها از بوسه زیر گلوست

مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم
مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم

شيخ محمّد حسين غروى اصفهانى (مفتقر)

ماتم جهانسوز خاتم النّبيّين ‏ست؟
يا كه آخرين روز صادر نخستين‏ ست؟

روز نوحه قرآن در مصيبت طاهاست
روز ناله فرقان از فراق ياسين‏ ست

 خاطرى نباشد شاد در قلمرو ايجا
آه و ناله و فرياد در محيط تكوين‏ ست

كعبه را سزد امروز، رو نهد به ويرانى
زانكه چشم زمزم را سيل اشك خونين‏ ست

 صبح آفرينش را، شام تار باز آمد
تيره، اهل بينش را ديده جهان بين‏ ست

رايت شريعت را، نوبت نگونسارى ‏ست
روز غربت اسلام، روز وحشت دي ن‏ست

 شاهد حقيقت را، هر دو چشم حقْ‏بين خفت
آهِ بانوى كبرى همچو شمع بالين‏ ست

هادى طريقت را، زندگى به سر آمد
گمرهان امّت را سينه‌‏يى پر از كين‏ ست

 شاهباز وحدت را، بند غم به گردن شد
كركس طبيعت را، دست و پنجه رنگين ‏ست

شد هماى فرّخْ ‏فر، بسته بال و بى‏ شهپر
عرصه جهان يكسر، صيدگاه شاهين‏ ست

خاتم سليمان را اهرمن به جادو برد
مسند سليمانى، مركز شياطين‏ ست

شب ز غم نگيرد خواب، چشم نرگس شاداب
ليك چشم هر خارى، شب به خواب نوشين‏ ست

 پشت آسمان خم شد زير بار اين ماتم
چشم ابر پر نم شد در مصيبت خاتم

مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم
مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم

غلامرضا سازگار

          شور محشر در عزای رحمةللعالمین شد
اوّل تنهـــایی مـــولا امیـــرالمــؤمنین شد
شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲)

دست حیــدر مخفیانه جسم پیغمبر کفن کرد
با سرشک دیدۀ خود شستشوی آن بدن کرد
شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲)

اشـک تنهایـی شده از دیـدۀ زهـرا روانه
تسلیت؛ سیلیِّ امّت، شاخۀ گل؛ تازیانه
شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲)

آنکـه بـوده خصـم دین و خصـم آیات شریفه
کشتن خیرالنّساء را کرده امضا در سقیفه
شد خزان باغ مدینه          می‌زند زهرا به سینه(۲)

بـــــر در بیـــت ولایــــت حـــقّ پیغـمبـــر ادا شــد
فاطمه نقش زمین شد، محسن از مادر جدا شد
شد خزان باغ مدینه          می‌زند زهرا به سینه(۲)

پیکــر پـاک محمّد تا سه شب روی زمین بود
آب غسلش اشک چشمان امیرالمؤمنین بود
شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲)

مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم
مجموعه اشعار ویژه رحلت حضرت رسول اکرم

سیدرضا مؤیّد

ای مدینه شهر دین، کو رسول‌الله
یــا امیــرالمـؤمنین، کـــو رسول‌الله
ای مدینـه کو بــلال، تا اذان گوید         شرح این داغ گران، بر جهان گوید
ای مدینه شهر دین، کو رسول‌الله
یــا امیــرالمـؤمنین، کـــو رسول‌الله

رحمــةللعــالمین، رفتــــه از عـــالم       درجهان زد رحلتش، شعله‌‌های غم
ای مدینه شهر دین، کو رسول‌الله
یــا امیــرالمـؤمنین، کـــو رسول‌الله

ســرزنـد بــا داغِ دل، لالــۀ صحـرا           تا شود در دشت غم، همدم زهرا
ای مدینه شهر دین، کو رسول‌الله
یــا امیــرالمـؤمنین، کـــو رسول‌الله

دانه دانه اشک غم،بر رُخش ریزد            نـالــۀ یــا ابتـــا، از دلــش خیـــزد
ای مدینه شهر دین، کو رسول‌الله
یــا امیــرالمـؤمنین، کـــو رسول‌الله

چشم حق بین علی،اشک‌ریزان است     خنــده دیگـر از لـب او گـریزان است
ای مدینه شهر دین، کو رسول‌الله
یــا امیــرالمـؤمنین، کـــو رسول‌الله

 

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *