mardomi

مردمی بودن به ادّعا نیست – درس اخلاق رهبر معظم انقلاب

خانه / با ولایت / امام خامنه ای / بیانات و دیدارها / مردمی بودن به ادّعا نیست – درس اخلاق رهبر معظم انقلاب

با مردم، با زندگیِ مردم کنار بیاییم، مثل مردم زندگی کنیم، با طبقات مختلف مردم انس بگیریم. این، معنای مردمی بودن است.

مردمی بودن به ادّعا نیست – درس اخلاق رهبر معظم انقلاب

بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

أَخبَرَنَا ابنُ مَخلَدٍ قَالَ: أَخبَرَنَا الخَلَدِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا الحَسَنُ بنُ عَلِیٍّ القَطَّانُ قَالَ: حَدَّثَنَا عَبَّادُ بنُ مُوسَی الخُتَّلِیُّ قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو إِسمَاعِیلَ إِبرَاهِیمُ بنُ سُلَیمَانَ المُؤَدِّبُ عَن عَبدِ اللَّهِ بنِ مُسلِمٍ عَن سَعِیدِ بنِ جُبَیرٍ عَنِ ابنِ عَبَّاسٍ قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَی الأرضِ وَ یَأْکُلُ عَلَی الأرضِ وَ یَعتَقِلُ الشَّاةَ وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَی خُبزِ الشَّعِیرِ.(۱)

imam-khamenei-madomi
مردمی بودن به ادّعا نیست – درس اخلاق رهبر معظم انقلاب

عَن ابن عبّاس قال: کَانَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِه) یَجلِسُ عَلَی الأرض

[پیامبر] دنبال این نبود که یک فرشی، چیزی داشته باشد؛ در مسجد، در ملاقات با یک نفری که در بین راه با ایشان برخورد می کرد، و می خواست دو کلمه حرف بزند، روی زمین می‌نشست.

وَ یَأْکُلُ عَلَی الأرض

گاهی غذایش را هم همین طور که روی زمین نشسته بود، می خورد. سفره‌ای بیندازند و آدابی و تشکیلاتی و حالا یک بشقابی، کاسه‌ای، چیزی مثلاً؛ نه، همین طور روی زمین می‌نشستند و غذای ساده‌ای میل می کردند.

وَ یَعتَقِلُ الشَّاة

گوسفندی فرضاً داشتند، ریسمان گوسفند را دستشان می گرفتند. «یَعتَقِل» از «عِقال کردن» است دیگر، یعنی آن را نگه داشتن، گوسفند را نگه می داشتند. خب، این خلاف شأن است دیگر؛ ماها اگر باشیم، حالا یک گوسفندی هم داشته باشیم، دستمان نمیگیریم توی خیابان و کوچه. این بزرگوار می کردند این کار را.

وَ یُجِیبُ دَعوَةَ المَملُوکِ عَلَی خُبزِ الشَّعِیر

     گاهی یک غلامی مثلاً نشسته بود یک جایی روی زمین و داشت نان جوی می خورد؛ حضرت عبور می کردند، تعارف می کرد، آقا! بفرمایید؛ می‌نشستند حضرت پهلوی او. نمی گفتند شأن ما نیست، نمی شود، مناسب نیست.

 

     اینکه ما این قدر می گوییم و می شنویم که باید مردمی باشیم، یعنی این. مردمی بودن به ادّعاکردن نیست. با مردم، با زندگیِ مردم کنار بیاییم، مثل مردم زندگی کنیم، با طبقات مختلف مردم انس بگیریم. این، معنای مردمی بودن است. بعضی از ماها که حالا معمّم هستیم، اگر مثلاً یک آدم ذی‌شأنی، آدم محترمی باشد، خب، سلام علیک می کنیم، گرم می گیریم، اگر کاری با ما داشته باشد گوش می کنیم، آقا! یک استخاره‌ای بکنید، قرآن را د رمی‌آوریم و یک استخاره‌ای برایش [می گیریم]. اگر یک آدم فرودستی باشد، یک آدم مثلاً [سطح] پائینی باشد؛ نه، اعتنا و اهتمامی نمی کنیم! این، خلاف سیره‌ی رسول اللّه است.

     سیره‌ی پیغمبر این است که با فقرا و با ضعفا و مانند اینها کنار می‌آمد. به شئون ظاهری و آن چیزهایی که به حسب ظاهر موجب جلال و شوکت و این چیزها است، اهمّیّتی نمی داد. وضع زندگی پیغمبر این طور بود؛ این برای ما واقعاً درس است. حالا ما البتّه نه توقّع داریم، نه میشود توقّع داشت که مثل آن بزرگوار یا مثل امیرالمؤمنین رفتار کنیم؛ نه، خب، وضع آنها وضع دیگری است، جایگاهشان جایگاه دیگری است امّا آن را بایستی ملاک قرار بدهیم. آن را مثل یک نشانه‌ای [قرار دهیم]؛ شما فرض کنید از یک دامنه‌ی کوهی دارید می روید بالا، آن قلّه مورد نظرتان است، به قلّه نمی رسید امّا به طرف قلّه می روید، حرکت به آن سمت می کنید؛ باید اینجوری باشد.۱۳۹۸/۱۰/۰۳

پی نوشت:

۱) امالی طوسی، مجلس چهاردهم، ص ۳۹۳؛ «ابن عبّاس گوید: پیامبر خدا (صلّی اللّه علیه و آله) بر زمین می‌نشست، و بر زمین غذا میخورد، و گوسفند به دستشان میگرفت، و دعوت برده‌ای را به نان جوین میپذیرفت‌.»

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *