مصاحبه کوتاه با حجت الاسلام ماندگاری ؛ یک شب هم من و تو نبینند بهتر است

خانه / تازه ها / مصاحبه کوتاه با حجت الاسلام ماندگاری ؛ یک شب هم من و تو نبینند بهتر است

بسم الله الرحمن الرحیم

مصاحبه اختصاصی هیات رزمندگان اسلام با حجت الاسلام ماندگاری

 حاج آقا وقتی در جامعه با جوان ها مواجه می شویم ، جوان ها از خیلی موضوعات گله دارند. واقعا در مشگلات اعتقادی و فرهنگی جامعه مقصر کیست؟

بسم الله الرحمن الرحیم. اگر باور داریم این نظریه دینی را که باید قائل به تقسیم تقصیر باشیم؛ یعنی اول از همه ، ما روحانیت و حوزه های علمیه و نظام، تقصیر خودمان را قبول کنیم که کوتاهی کردیم در این 37 ساله. یعنی به این جوان بگوییم که آقا جان ما کم کاری کردیم، ما کوتاهی کردیم تو ما را ببخش. پیش خداوند از ما شکایت نکن. این باعث می شود که او بیاید جلو بگوید این با انصاف است. وقتی که خودمان باور کردیم که کم کاری کردیم ، بعد بگوییم احتمالا تو هم کم کاری کردی. ما نگفتیم ولی تو هم نپرسیدی! وقتی که این دو تا رکن ارتباط گیری و برقراری ارتباط ، برقرار شد؛ حالا می گوییم : قبول داریم که یک مشکلی هست. پس بیا با همدیگر آن را حل کنیم. من قائل هستم که بعد از تقسیم تقصیر ، باید همه باور کنیم که اولاً تمام مشکلات ، راه حل دینی دارند. ثانیاً زمان می خواهد. ثالثاً هزینه دارد. رابعاً سختی دارد.
بیاییم به این جوان بگویم آقاجان، دشمن 20 سال است طول کشیده شما را از بعضی ارزش ها ، منحرف کرده، جابجا کرده، اولویت ها را جابجا کرده، احتمالاً ده یا پانزده سال هم طول بکشد اینها برگردد سرجایش. (این جوان )را نا امید نکنیم. به او امید بدهیم که ( این مشکلات ) درست شدنی است. ما هیچ معضلی نداریم که درست شدنی نباشد. درست شدنی است .و همچنین من بارها گفتم مشکلات امروز به ویژه حتی مشکلات فرهنگی سخت تر از ساقط کردن رژیم طاغوت نیست، سخت تر از اداره جنگ تحمیلی هم نیست. ما در ساقط کردن رژیم طاغوت و در اداره جنگ، پای دین ایستادیم وپای ولایت ایستادیم و پای استقامت ایستادیم. الآن هم پای دین بایستیم. دوباره بیاییم سراغ مسجد. مسجد، هیات، روحانیت. پای ولایت هم بایستیم ان شاءالله پای استقامت هم بایستیم. به آن جوان بگوییم که قدم اول این است که دشمن از من و شما، ایمان به غیب را گرفت!!این ایمان به غیب را برگردانیم.
دو : باور نسبت به ایمان و اسلام و استقامت را گرفت. بیاییم این باور را برگردانیم.
قدم سوم :این است که دشمن از من و شما فهم « دینی» را گرفت بیاییم فهم دینی را برگردانیم. از هر چیزی فهم دینی پیدا کنیم.
قدم چهارم : این است که رعایت دینی کنیم. هر کدام هم لوازمی دارد.
قدم پنجم : مجاهدت دینی ، یعنی « باور » ، « ایمان به غیب » ، « باور به قرآن و عترت»، « فهم دینی »، « رعایت» ، «مجاهدت دینی » ؛ راه بازگشت است. همان که قرآن می فرماید : «الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و تواصو بالحق تواصو باصبر» همان هم استقامت است وگرنه در خسارت هستی. یعنی این جوان هم همچنان که مابقی سخنرانان اشاره کردند ؛ جوان زمان طاغوت که غرق شده در منجلاب زمان طاغوت بود با همین شیوه امام خمینی برگشت. یعنی این جوان امروز به اندازه جوان زنمان طاغوت هنوز غرق نشده. پس قابل برگشت است.

خیلی ها مثل حضرت آقا باور دارند که جوان الآن به مراتب بهتر از جوان اول انقلاب اسلامی است نظرتان چیست؟

باطن او بله. ما قائل هستیم باطن او بهتر است. ظاهرش احتمالاً غلط انداز شده این را قبول داریم.اما باطن او را قبول داریم.باطن او خیلی بهتر است. ظاهرش یک کمی مشکل دارد. پس با باطن او پیوند بزنیم. نقداً از ظاهرش عبور بکنیم. وقتی با باطن او کار کردیم ظاهر ش هم درست می شود.

 در ماه رمضان با آن دسته افرادی که روزه خواری به صورت علنی می کنند چه باید کرد؟آیا ما وظیفه ای داریم؟

ما می گوییم اول برای او دعا کنیم. اول او را به عنوان یک مریض ببینیم و برایش دعا کنیم. ثانیاً اگر زمینه پذیرش هست به او تذکر بدهیم. دو نفری … آقا به آقا تذکر بدهد و خانم به خانم تذکر بدهد.
« ببخشید خانم محترم، اگر ممکنه، چون من احتمال می دهم شما یا مریض باشید یا نمی توانید روزه بگیرید؛ اما همان خدایی که فرموده به دلیل مریضی ، می توانید روزه بخورید ، همان خدا گفته جلوی مردم نخورید. ممنون می شوم اگر آب را جای دیگری بخورید»
اگر قبول کردند؛ که من معتقدم خیلی ها قبول می کنند اگر ما درست با ادبیات احترام آمیز بگوییم قبول می کنند. فرض کنیم گفتند به شما هیچ ربطی ندارد، می گوییم ؛
« من چون شما را دوست داشتم و حس کردم شما متدین هستید و خدا را قبول دارید ، خواستم این تذکر قرآنی را بدهم. دوست ندارید عذرخواهی می کنم.» اثرش قشنگ می شود.
اگر هم خدای ناکرده داشت به درگیری می کشید آن نفر دوم بیاید جلو و شما را جدا کند بگوید ببخشید.

نه از منظر ما ولی از نظر شرع این خوب است که یک عده ای در طول سال هر کاری دلشان می خواهد انجام می دهند و در مدار دین داری نباشند اما در شب نیمه شعبان می آیند شربت پخش می کنند و شب قدر هم اشک می ریزند و فردا شب دوباره می روند و شبکه من و تو نگاه می کنند…

خیلی خب گرفتم. به نظر شما این جوان همان یک شب را برود شبکه من و تو نگاه کند بهتر است یا همان یک شب را هم نرود.
خیلی ها معتقدند این همان یک نخ باریکی است که بگذاریم قطع نشود.
اعتقاد دینی همین است. اولیای خدا با آدم هایی که یک نخ کوتاهی با خدا اتصال داشتند ؛ … اصلاً بگذارید خیال شما را راحت کنم ؛ بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم ، باب معرفت اهل بیت و باب اطاعت اهل بیت بسته شد. فقط باب محبت باقی ماند.گل محبت هم قصه عاشوراست. لذا همه اهل بیت روضه خوان شدند تا ریسمان محبت مردم به امام حسین علیه السلام قطع نشود. اطاعت نمی کنند، معرفت ندارند، ، ولایت ندارند، محبت را داشته باشند. این بهترین دلیل است که هر فردی یک ذره محبت هم که دارد همین که به امام حسین علیه السلام احترام گذاشته ، ما به او احترام بگذاریم ان شاءالله باب نجات برای او باز می شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *