حضرت على عليه السلام ـ كه از همه ياران پيامبر صلى الله عليه و آله به خصوصيات تنزيل و تأويل قرآن آگاه تر بود ـ پيش از همه به اين كار اقدام كرد و به مردم عرضه كرد؛ لكن به دلايلى مورد استقبال و پذيرش دستگاه رسمى خلافت واقع نشد. امام على عليه السلام آن را به خانه برگرداند و بنا بر روايتى فرمود: «از اين پس هرگز آن را نخواهيد ديد». آن مصحف پس از امام عليه السلام، نزد فرزندان و امامان معصوم عليهم السلام باقى ماند.

مصحف حضرت على عليه السلام

حضرت على عليه السلام ـ كه از همه ياران پيامبر صلى الله عليه و آله به خصوصيات تنزيل و تأويل قرآن آگاه تر بود ـ پيش از همه به اين كار اقدام كرد و به مردم عرضه كرد؛ لكن به دلايلى مورد استقبال و پذيرش دستگاه رسمى خلافت واقع نشد. امام على عليه السلام آن را به خانه برگرداند و بنا بر روايتى فرمود: «از اين پس هرگز آن را نخواهيد ديد». آن مصحف پس از امام عليه السلام، نزد فرزندان و امامان معصوم عليهم السلام باقى ماند.

پس از رحلت رسول اكرم صلى الله عليه و آله، ياران و اصحاب آن حضرت، به جمع آورى آيات قرآن اقدام كردند.

حضرت على عليه السلام ـ كه از همه ياران پيامبر صلى الله عليه و آله به خصوصيات تنزيل و تأويل قرآن آگاه تر بود ـ پيش از همه به اين كار اقدام كرد و به مردم عرضه كرد؛ لكن به دلايلى مورد استقبال و پذيرش دستگاه رسمى خلافت واقع نشد. امام على عليه السلام آن را به خانه برگرداند و بنا بر روايتى فرمود: «از اين پس هرگز آن را نخواهيد ديد». آن مصحف پس از امام عليه السلام، نزد فرزندان و امامان معصوم عليهم السلام باقى ماند.

گفتنى است قرآن ها يا نسخه هايى از قرآن ـ كه منسوب به امام على بن ابى طالب است و در بعضى از موزه ها و كتابخانه ها موجود است ـ نمى تواند از نظر تاريخى و شواهد و قراين به طور حتمى، متعلق به آن حضرت باشد.

ويژگى هاى مصحف حضرت على عليه السلام :

 عليه السلام، نسبت به ديگر مصحف ها، از امتيازات فراوانى برخوردار بود؛ از جمله:
1. بنا بر گفته برخى صاحب نظران، مصحف امام على عليه السلام براساس ترتيب نزول، تنظيم شده بود.[1] 2. مصحف آن حضرت، مطابق با قرائت پيامبر صلى الله عليه و آله بود و اختلاف قرائت در آن راه نداشت.
3. مشتمل بر اسباب و مكان هاى نزول آيات و نام اشخاصى بود كه آيات در شأن آنان نازل گشته بود.
4. جوانب كلى و تأويل آيات در اين مصحف روشن شده بود.[2] بنابراين مصحف امام على عليه السلام، قرآن ديگرى يا مشتمل بر آياتى غير از آنچه در قرآن هاى موجود است، نيست. تفاوت عمده آن در ترتيب و اشتمال بر توضيحات و اطلاعات جانبى (مانند شأن نزول و…) است كه در فهم قرآن، تأثير به سزايى دارد. خود آن حضرت نيز فرمود: «لقد جئتهم بالكتاب مشتملاً على التنزيل و التأويل»[3]؛ «من قرآن را همراه با توضيحات مربوط به نزول و تأويل آن عرضه كردم».
و نيز فرمود: «آيه اى بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل نشد، مگر آنكه بر من خوانده و املا فرمود و من آن را با خط خود نوشتم و نيز تفسير و تأويل، ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه هر آيه را به من آموخت و مرا دعا فرمود تا خداوند فهم و حفظ آن را به من مرحمت فرمايد. از آن روز تا به حال، هيچ آيه اى را فراموش نكرده ام و هيچ دانش و شناختى را كه پيامبر صلى الله عليه و آله وسلم به من آموخته و من آن را نوشته ام، از دست نداده ام»[4].

پی نوشت ها
[1]. سيوطى، الاتقان، ج 1، ص 183، نوع 18.
[2]. ر.ك:
الف. جوان آراسته، حسين، درسنامه علوم قرآن، ص 163؛
ب. فصلنامه بينات، ش 28، ص 184؛
ج. راميار، محمود، تاريخ قرآن، ص [4]5.
[3]. بلاغى، محمدجواد، آلاء الرحمان، طبع نجف، ج 1، ص 257.
[4]. تفسير برهان، ج 1، ص 16، شماره 14 ؛ ق معرفت، محمد هادى، تاريخ قرآن، ص 86.

هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *