معماران انقلاب

معماران انقلاب در برابر تعریف و تمجیدها چه پاسخی دادند؟|چاپلوسی ممنوع!

خانه / با ولایت / امام خامنه ای / معماران انقلاب در برابر تعریف و تمجیدها چه پاسخی دادند؟|چاپلوسی ممنوع!

افرادی که به مراتب عالی‌رتبه می رسند در اطرافشان خیل کثیری از افراد جمع می‌شوند که به تعریف و تمجید از آنها روی می‌آورند.

پاسخ معماران انقلاب در برابر تعریف و تمجیدها چیست؟

معماران انقلاب

معمولا افرادی که در جایگاه‌های ریاست و یا مقام عالی‌رتبه می‌نشیند در اطرافشان خیل کثیری از افراد جمع می‌شوند که به تعریف و تمجید از آنها روی آورده تا بلکه از این حیث به نان و نوایی برسند. از همین رو نیز بر آن شدیم تا ببنیم سیره  معماران انقلاب را در مواجهه با چنین افرادی چه بوده است. برای مثال اگر فردی خدمت امام خمینی (رحمه الله علیه) می‌رفتند و در حضور ایشان زبان به تعریف و تمجید می‌گشودند. آیا امام خمینی (رحمه الله علیه) هم خرسند شده و گوش به صحبت‌های او می‌سپرد؟

معماران انقلاب

منبری که در آن از امام خمینی (رحمه الله علیه) تعریف شد.

یک سخنران نام آشنای روزهای ابتدای انقلاب در بیان خاطره‌ای درباره امام خمینی‌ (رحمه الله علیه) گفته بود. «چند جلسه ای در بیت حضرت امام صحبت کردم.  به رسم رایج آن روز حضرت امام مبلغی را که درون پاکتی بود در ازای آن چند جلسه به من عطا کردند. پس از یکی دو روز وقتی هنگام نیاز به پول در پاکت را گشودم دیدم که مبلغ داخل آن بسیار ناچیز است. تعجب کردم که نکند این پاکت پول مربوط به مورد و شخص دیگری بوده و در آن اشتباهی صورت گرفته است.

مدتی از این ماجرا گذشته بود که روزی به مناسبتی با مرحوم حاج آقا مصطفی فرزند بزرگوار امام که با هم دوست بودیم صحبتی داشتیم. در آن فرصت به این موضوع نیز اشاره کردم. مرحوم حاج آقا مصطفی از مبلغ پول داخل پاکت پرسید و من به ایشان گفتم که : … ریال.  ایشان هم بسیار تعجب کردند و فرمودند: از آقا بپرسم ببینم ماجرا چه بوده. از ایشان تقاضا کردم طوری مطرح نکند که حضرت امام (رحمه الله علیه) تصور کنند به کمی مبلغ معترضم.  ایشان هم قول دادند که موضوع را ماهرانه طرح کنند تا برای من بد نشود.

پس از مدتی حاج آقا مصطفی به من فرمودند: فلانی ! جریان پاکت را از آقا سوال کردم و به ایشان گفتم: آقا جان ! گویا در پاکت پولی که به آقای « …. » بابت جلسات روضه دادید اشتباهی صورت گرفته و مبلغ آن بسیار ناچیز بود، شاید با پاکت دیگری اشتباه شده است. آقا فرمودند: « نه اشتباهی در کار نبود. ما از ایشان دعوت کردیم تا در وصف ائمه و معصومین علیهم السلام سخن بگوید نه این که از خمینی تعریف کند. منبری که در آن از خمینی تعریف شود بیش از این نمی ارزد. »

معماران انقلاب

پناه می‌برم به خدا از شر غرور

در خاطره‌ای دیگر هم از امام خمینی (رحمه الله علیه) آمده است که روزی فخرالدین حجازی که یک خطیب توانمند محسوب می‌شد. در هنگام سخنرانی محضر امام خمینی (رحمه الله علیه) بی‌قرار شد و گفت: «بابی انت و امی» برخوردی که موجب شد امام خمینی (رحمه الله علیه) حتی در برابر او قادر به سکوت هم نبوده و به صراحت بگویند. «من خوف این را دارم که مطالبی که آقای حجازی فرمودند درباره من، باورم بیاید!  من خوف این را دارم که با این فرمایشات ایشان و امثال ایشان، برای من یک غرور و انحطاطی پیش بیاید! من به خدای تبارک و تعالی پناه می‌برم از غرور! من اگر… برای خودم نسبت به سایر انسان‌ها یک مرتبتی [ممتاز] قائل باشم، این انحطاط فکری است و انحطاط روحی.»

 « من در عین حال که از آقای حجازی تقدیر می‌کنم که ناطق برومندی است و متعهد، لکن گله می‌کنم که در حضور من مسائلی که ممکن است من باورم بیاید، فرمودند»

معماران انقلاب

هر چه هست، اوست

اما این تمام ماجرا نبود، چرا که امام راحل (رحمه الله علیه) همواره و آشکارا مسئولان کشور را به طرد چاپلوسان فرا می‌خواندند تا مبادا آنان اندک اندک در پست‌های کلیدی نظام نفوذ کنند و به عنوان مشاوران ارشد معرفی شوند، در بخشی از صحیفه امام خمینی آمده است: «به خدا باید پناه برد و از او استمداد کرد. همه دست اندرکاران به ویژه رئیس‌جمهور، باید از چاپلوسان دغل باز و زبان بازان حیله‌گر بر حذر باشند و مشاوران خود را از اشخاص سابقه‌دار که تعهدشان قبل از انقلاب مشهور بوده است، انتخاب کنند.»

علاوه بر این در رهنمودهای سیاسی امام خمینی (رحمه الله علیه)، بار‌ها به این نکته اشاره شده که منشأ پیروزی نهضت مردم ایران، قدرت الهی بوده است و نمی‌توان این انقلاب را وام‌دار کسی یا گروهی دانست. «نباید در ذهن کسی بیاید که انقلاب مربوط به شخصی است. من باید عرض کنم که… یک فردی از افراد جامعه هستم… آنچه هست از خدای تبارک و تعالی است. خدای تبارک و تعالی است که این ملت را منقلب کرد از یک حالی به حال دیگر. او مقلب القلوب است.  همه کار‌ها و زمام همه امور در دست اوست و ما هیچ و هیچ اندر هیچ هستیم.»

از این رو، امام خمینی (رحمه الله علیه) همواره لطف‌‌های آشکار و نهان خداوند را به یاد مردم می‌انداخت و پیوسته دیگران را از ستایش خود باز می‌داشت. «تذکر می‌دهم که این‌قدر تعریف نکنید از یک شخصی، برای اینکه [او] چیزی نیست، هرچه هست اوست. ما چیزی نیستیم، ما جز یک بنده ضعیف چیزی نیستیم.»

معماران انقلاب

همه سرباز خداییم.

در جایی دیگر حضرت امام خمینی (رحمه الله علیه) در بین پاسداران و ارتشیان قهرمان در حال سخنرانی هستند. که یکی از حضار بعد از اتمام سخنان معمار کبیر انقلاب فریاد می زند ما همه سرباز تو ایم خمینی، گوش به فرمان تو ایم خمینی. امام بعد از این شعار در پاسخ به آن رزمنده می فرمایند که نه تو سرباز منی و نه من سرباز تو؛ ما همه سرباز خدا هستیم.

آیا رهبری که خود را یک شهروند مسلمان ایرانی به شمار می‌آورد و انقلاب اسلامی را حرکت خودجوش یک ملت بیدار و برخوردار از انگیزه‌های توحیدی می‌خواند، می‌تواند ستایش طلب باشد؟ آیا تعبیر «هیچ اندر هیچ»، جلوه‌ای بارز از یک نگرش عارفانه‌ نیست که آن رهبر بزرگ در بستر سلوکش به دست آورده بود؛ رهبری که همه دنیا قبولش داشتند؛ حتی دشمنان قسم‌خورده‌اش.

معماران انقلاب

«سَروَر» فقط خدای متعال است

بسیاری از افرادی که با امام خمینی (رحمه الله علیه) دم خور بوده و پس از آن با مقام معظم رهبری دیدار داشتند، ایشان را آینه تمام نمای امام خمینی (رحمه الله علیه) دانسته اند. امری که شاهد مثال‌های آن در شباهت‌های رفتاری این دو بزرگوار نیز کاملا مشهود است. مقام معظم رهبری هم در برخورد با افراد متملق رفتارهایی از خود نشان دادند که عجیب یادآور برخورد امام خمینی (رحمه الله علیه) با این دست افراد است.

برای مثال مقام معظم رهبری در شهریور ماه سال ۷۷ دیداری با فرماندهان سپاه پاسداران داشتند؛ قبل از این دیدار سرودی اجرا شد که در طی آن سرود و بنا به یکی از مصرع‌های آن  افراد جمع باهم می خواندند «سرور ما، خامنه ای».

مقام معظم رهبری در واکنش به این سرود در همان جلسه تذکر داده و فرمودند: «یک نکته هم درباره این سرود زیبایی که برادران اجرا کردند، عرض کنم، من خواهش می کنم که الفاظ این اشعار و سرودها را از کلمات مبالغه آمیز خالی کنید. هم شأن شما این است که در این راه ها پیش‌قدم باشید و هم حقیقت قضیه این است. بنده افتخارم به این است که بتوانم خدمتگزار شما و مردم باشم. «سَروَر» فقط خدای متعال است و به امر او و در پیروی و عبودیّت او بندگان صالحِ برجسته و معصومین علیهم السّلام ‌اند. ما بندگانی ناقص، نارسا، و ضعیف هستیم. بزرگترین هنر ما این است که بتوانیم در لابه لای همه ضعفهایی که داریم، کاری انجام دهیم که انشاءاللَّه طبق وظیفه باشد. این کلمات مبالغه آمیز را حذف کنید. بنده، وقتی این کلمات را می شنوم، حقیقتاً متأذّی می شوم.»

معماران اقلاب

نباید شخص پرستی در جامعه ما رواج پیدا کند

علاوه بر این  در آبان ماه سال ۸۰ در دیدار با جوانان اصفهان، قبل از فرمایشات حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، کسی ایشان را علی زمان خواند، که مقام معظم رهبری در همان جلسه اینگونه تذکر دادند : «اگر کسی در مقابل جوانان ادّعا کند و بگوید نظام اسلامی ما هیچ عیبی ندارد و همان قالبی را که اسلام خواسته، ما پیاده می کنیم، گزاف گفته است. به هیچ وجه این طور نیست. خود ما انسان های ضعیفی هستیم. وقتی کسانی اسم مبارک امیرالمؤمنین (علیه السّلام) یا اسم مبارک ولیّ عصر (روحی فداه) را می آورند، بعد اسم ما را هم دنبالش می آورند، بنده تنم می لرزد.

آن حقایق نور مطلق، با ما که غرق در ظلمتیم، بسیار فاصله دارند. ما گیاه همین فضای آلوده دنیای امروزیم؛ ما کجا، کم ترین و کوچک ترین شاگردان آنها کجا؟ ما کجا و قنبرِ آنها کجا؟ ما کجا و آن غلام حبشیِ فداشده در کربلای امام حسین (علیه السّلام) کجا؟ ما خاک پای آن غلام هم محسوب نمی شویم.

معماران انقلاب

ایشان ادامه دادند اما حقیقت این است که ما به عنوان مسلمانانی که راهمان را شناخته ایم، تصمیم خود را گرفته ایم و نیروی خود را برای این راه گذاشته ایم. با همه وجود در این راه حرکت می کنیم و ادامه خواهیم داد. نواقصی در کار ما وجود دارد. همه این نواقص هم قابل حلّ است. البته وقتی این نواقص را حل کنیم، این طور نیست که به غایت مطلوب رسیده ایم. نه، راه کمال تمام نشدنی است. در این جاده ای که ما حرکت می کنیم، هر کیلومتر به کیلومترِ آن توقّف ممنوع است؛ نباید توقف کرد؛ همچنان باید جلو رفت. بسیاری از مشکلات کنونی که ملت و کشور ما با آنها دست به گریبان است، قابل حلّ است.»

منبع: خبرنگاران جوان

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *