مفهوم توسل در قرآن کریم

مفهوم توسل در قرآن کریم

خانه / قرآن و عترت / مفهوم توسل در قرآن کریم

برادران یوسف وقتی پشیمان شدند که چه غلطی کردند، یوسف را در چاه انداختند، پدر در عزایش نشاندند. اینقدر گریه کرد تا کور شد. بالاخره بعد دیگر آمدند توبه کنند. گفتند: «قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ» (یوسف/97) «یا أبانا» یعنی أب، پدرجان، «اسْتَغْفِرْ لَنا» متوسل شدند، یا حسین در حق ما دعا کن. یا امام رضا در حق ما دعا کن. «یا أبانا» ای یعقوب «اسْتَغْفِرْ لَنا» در حق ما استغفار کن

مفهوم توسل در قرآن کریم

وقتی می‌خواهیم دعا کنیم توسل پیدا کنیم به اولیای خدا، حتی توسلی که وهابیت شرک می‌داند، قرآن یک چیزی گفته که دیگر وهابی‌ها هیچ نمی‌توانند بگویند. من این آیه را بخوانم. سوره اعراف «وَ قالُوا مَهْما تَأْتِنا بِهِ مِنْ آیَةٍ» (اعراف/132) «وَ قالُوا مَهْما تَأْتِنا بِهِ مِنْ آیَةٍ» به موسی گفتند: ای حضرت موسی! حالا حضرتش را من می‌گویم. ای موسی! «مَهْما تَأْتِنا» یعنی هرچه برای ما بیاوری، از هر نشانه‌ای، از هر معجزه‌ای، هر استدلالی، هرچه بگویی «لِتَسْحَرَنا بِها» که ما را با آن حرف‌ها سحر کنی، «فَما نَحْنُ لَکَ بِمُؤْمِنِینَ» ما ایمان نمی‌آوریم. خوب گوش بدهید. لجبازترین، سنگدل‌ترین آدم‌های کره زمین کفاری بودند که در مقابل موسی ایستادند و گفتند: هزار تا معجزه بیاوری ما ایمان نمی‌آوریم! دیگر از اینها بی… نمی‌داند آدم چه بگوید؟ بی همه چیز… بی همه‌ چیزتر که به پیغمبر می‌گویند: هزار تا معجزه بیاوری ما ایمان نمی‌آوریم. خدا می‌گوید: حالا که اینقدر لجباز هستید، تحویل بگیرید. جمله جمله…

بعد می‌گوید: «فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ…» قاری: «فَأَرْسَلْنا عَلَیْهِمُ الطُّوفانَ» (اعراف/133) ما به این آدم‌های لجباز طوفان نازل کردیم. «وَ الْجَرادَ» زندگی آنها را پر از ملخ کردیم. «وَ الْقُمَّلَ» زندگی آنها را پر از حیوانات ریز نظیر شپش کردیم. «وَ الضَّفادِعَ وَ الدَّمَ» در زندگی‌شان پر از قورباغه شد. آب می‌رفتند بخورند، آب درون لیوان خون می‌شد. «آیاتٍ مُفَصَّلاتٍ فَاسْتَکْبَرُوا» حالا که اینقدر لجباز هستید که به پیغمبر می‌گویید: هزار معجزه بیاوری ما ایمان نمی‌آوریم. ملخ، قورباغه، شپش و خون، طوفان بر شما نازل شد. از اینجا توسل هست. «وَ لَمَّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ» (اعراف/134) همین که دیدند زندگی‌شان پر از نکبت شد، به قول امروزی‌ها محیط زیستشان به هم ریخت، همه چیزشان به هم خورد، آنوقت متوسل شدند. «قالُوا یا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّکَ» موسی دعا کن. یا ابالفضل دعا کن! یا حسین دعا کن! لجبازترین مردم کره زمین که به پیغمبر گفتند: هزار دلیل بیاوری ما ایمان نمی‌آوریم، همین که گرفتار شدند متوسل شدند. «یا مُوسَى ادْعُ لَنا» دعا کن. «بِما عَهِدَ عِنْدَکَ» نه پوست و گوشت موسی که بگویی: زنده است، مرده است. «بِما عَهِدَ عِنْدَکَ» یعنی بخاطر تعهدی که با خدا داری. بخاطر رابطه‌ای که با خدا داری ما متوسل به مقام تو می‌شویم. مقام تو مقامی است که با خدا رابطه دارد. نه به پوست و گوشت تو! این هم یک آیه برای توسل.

برادران یوسف وقتی پشیمان شدند که چه غلطی کردند، یوسف را در چاه انداختند، پدر در عزایش نشاندند. اینقدر گریه کرد تا کور شد. بالاخره بعد دیگر آمدند توبه کنند. گفتند: «قالُوا یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ» (یوسف/97) «یا أبانا» یعنی أب، پدرجان، «اسْتَغْفِرْ لَنا» متوسل شدند، یا حسین در حق ما دعا کن. یا امام رضا در حق ما دعا کن. «یا أبانا» ای یعقوب «اسْتَغْفِرْ لَنا» در حق ما استغفار کن. حالا…

یک جامعه‌ سالم جامعه‌ای است که مردمش ایمان داشته باشند. رهبرش الهی باشد. مردم اطاعت قوی از رهبر بکنند. منحرفش پشیمان شوند. استغفار کنیم. رهبرش هم استغفار بپذیرد، گفت: باشد شما را دعا می‌کنم. «قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی» (یوسف/98) «سَوفَ» یعنی در آینده شما را دعا می‌کنم. می‌گویند: منتظر شب جمعه بود، شاید. منتظر سحر بود، منتظر شب قدر بود. منتظر چه شبی بود، گفت: الآن وقتش نیست. «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَکُمْ رَبِّی» چون دعا هم حال می‌خواهد.

خطاکار اول باید پشیمان شود. «إِنَّا کُنَّا خاطِئِینَ‏» به سوی خدا برگردد، از مقام رسالت کمک بگیرد. یأس هم پیدا نکند، بنابراین استغفار، توبه و زیارت، اینها همه وسیله‌ای برای بازسازی روحی است.

 

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *