مهدویت در قرآن – قسمت 1 : آیه 16 سوره حدید

خانه / انتظار و مهدویت / مهدویت در قرآن – قسمت 1 : آیه 16 سوره حدید

مهدی در قرآن – قسمت 1 : آیه 16 سوره حدید

مهدویت در قرآن – قسمت 1 : آیه 16 سوره حدید

مهدی در قرآن 02

 

 

أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ (16)

 

Has not the Time arrived for the Believers that their hearts in all humility should engage in the remembrance of Allah and of the Truth which has been revealed (to them), and that they should not become like those to whom was given Revelation aforetime, but long ages passed over them and their hearts grew hard? For many among them are rebellious transgressors.

منبع ترجمه به بان انگلیسی : .thequranrecitation.com

 

ترجمه : « تفسير جامع، ج‏7، ص 64(نرم افزار جامع التفاسیر) »

سبب نزول آيه فوق آن بود كه منافقين بسلمان فارسى گفتند ما را خبر بده از آنچه در توراة ديده‏اى از عجايب خداى تعالى آيه مزبور نازل شد و فرمود آيا وقت آن نرسيده است كسانيكه بزبان ايمان آورده‏اند دلهايشان بياد خدا ترسان گردد و بآنچه از طرف حق نازل شده بدل توجه كنند و مانند كسانيكه پيش از اين بر ايشان كتاب آسمانى آمد و روزگار طولانى بر آنها گذشت و قسى القلب شده و اكثر فاسق شدند نباشند.

ابن بابويه از حضرت صادق عليه السّلام روايت كرده فرمود تأويل اين آيه جاريست در زمان غيبت امام عصر عليه السّلام و منظور، غيبت آن بزرگوار است كه مدتها بطول مى‏انجامد و اينحديث را نعمانى و مفيد نيز روايت كرده ‏اند.

 

ترجمه : استاد کاظم پور جوادی

ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است خاضع گردد؟ و مانند کسانی نباشند که پیش از این به آنها کتاب داده شد و پس از زمانی طولانی که بر آنها گذشت قلبهایشان سخت شد و بیشترشان فاسق شدند. (16)

 

تفسیر از « ترجمه بيان السعادة، ج‏13، ص 574-573(نرم افزار جامع التفاسیر) »

[أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ‏] آيا وقت آن نرسيده تا كسانيكه ايمان آورده‏اند دلهايشان به ياد خدا ترسان گردند.

 

وقتى حال منافقين و نور مؤمنين را ذكر كرد و از سوى ديگر نفاق ناشى از ايستادن در يك مرتبه و راضى شدن به وقوف در آن مرتبه است كندى حركت مؤمنين را به مقامات بالاتر گوشزد كرد به نحوى كه از ايستادن بر مراتب حاصله آنان را بر حذر نمود، زيرا استفهام در اينجا براى توبيخ و انكار است.

از امام صادق عليه السّلام روايت شده: معناى اين آيه اين است كه در امام قائم عليه السّلام چنين باشد، يعنى اين آيه در باره‏ى مؤمنين در زمان غيبت نازل شده و خداوند با اين آيه آنها را بر حذر داشته كه به سبب وقوف بر مقام واحد و عدم خروج به مقامات بالاتر منافق شوند، مانند منافقين زمان حضرت محمّد صلّى اللّه عليه و آله كه به سبب وقوف در يك مقام و خارج نشدن از آن به مقامات بالاتر منافق شدند، چه به آنان كتاب نبوّت داده شد و قبل از مؤمنين آن را پذيرفتند و قبول كردند.

 

 

تفسیر از « اطیب البیان فی تفسیر قرآن »

در اخبار داريم كه اين آيه شريفه راجع به دوره غيبت حضرت بقيّة اللَّه است و مكرر گفته شده كه اخبار در بيان مصداق اتمّ است منافى با عموم و اطلاق آيات نيست لذا مى‏فرمايد:

 

أَ لَمْ يَأْنِ ؛ استفهام انكاري است يعنى البتّه که رسيده وقت آن.

 

لِلَّذِينَ آمَنُوا براى مؤمنين. أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ ؛ خشوع قلب ، نرمى قلب است كه زود متأثر مى ‏شود و به زبان ما نازك دل است و ذكر الهى مواعظ و نصايح است كه در قلب اثر بگذارد پند بگيرد از غفلت بيرون آيد به ياد خدا و روز جزاء بيفتد و پيرامون معاصى نرود و كوتاهى در عبادت و بندگى نكند.

 

وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ ؛ آيات شريفه قرآن و فرامين الهى و دستورات دينى كه تمام حق است و بايد پيروى نمود و مخالفت نكرد.

 

وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ يعنى نباشند مؤمنين مثل اهل كتاب يهود و نصارى كه آنچه انبياء آنها ، آنها را نصيحت مى‏ كردند و موعظه مى‏ نمودند دست از شرك و كفر و فسق و فجور خود بر نمى‏ داشتند و خردلى به آنها اثر نمى‏ گذاشت بلكه چه اندازه از انبياء خود را كشتند و چه اندازه آنها را تكذيب كردند حتّى دارد سه مرتبه تورية از آنها برداشته شد و تواترش منقطع شد و نصارى چهار انجيل تشكيل دادند و انجيل برنابا را دور انداختند و شرح مزخرفات و كفريات اين توراتى كه فعلا در دست يهود است و اناجيل اربعه را مفصّلا در مجلّد اوّل كلم الطّيب در باب نبوّت خاصّه بيان كرده‏ ايم مراجعه نمائيد.

 

فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ ؛ خداوند مهلت داد آنها را و مدّت امهال آنها طولانى شد در اثر اين امهال روز به روز كفر و زندقه آنها زيادتر شد فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ كه در جميع كفّار و مشركين قساوت قلب آنها به قدر قساوت قلوب يهود نيست كه به هيچ راهى مستقيم نميشوند و اعدى عدّ و مسلمين هستند وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ شما مؤمنين هم در دوره غيبت به اين پايه و درجه نرسيديد كه امروز به عين مشاهده ميشود در اين جوانها رجالا و نساء كه ابدا اعتنايى به علماء دين و به احكام شريعت سيّد المرسلين و به مواعظ قرآن مبين ندارند و روز بروز بر قساوت آنها افزوده مي شود تا به كجا برسد.

 

تفسیر : « تفسیر شریف لاهیجی »

أَ لَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنْ تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ

آيا وقت آن نيامد مر مؤمنين را اينكه نرم شود دلهاى ايشان

لِذِكْرِ اللَّهِ از استماع مواعظى كه بان متذكر خداى تعالى كردند

وَ ما نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ و از استماع آنچه نازل كرده از كلام راست كه آن قرآنست

وَ لا يَكُونُوا و آيا نيامد وقت اينكه نباشند مؤمنان

كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ مِنْ قَبْلُ مانند آنان كه داده شده‏اند كتاب پيش ازين يعنى يهود و نصارى كه تورية و انجيل براى ايشان نازل گرديد

فَطالَ عَلَيْهِمُ الْأَمَدُ پس دراز شد بر ايشان زمان راحت و

تنعم فَقَسَتْ قُلُوبُهُمْ

پس سست شد دلهاى ايشان و روى بگناه آوردند و موافق شريعت خود عمل نميكردند

وَ كَثِيرٌ مِنْهُمْ فاسِقُونَ و بسيارى از ايشان بيرون رفتگانند از جاده اطاعت

 

و در احاديث اهل بيت وارده شده كه؛

آيه وَ لا يَكُونُوا كَالَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ در باب اهل زمان غيبت صاحب الامر عليه السلام نازل شده و مراد از امد زمان غيبت است گويا كه خداى تعالى بشيعيان ميگويد كه اى معشر شيعه مباشيد مانند اهل ملل سابقه كه از طول زمان غيبت شك در وجود حجة اللَّه و قائم آل محمد صلوات اللَّه عليه و آله كنيد و گمان كنيد كه زمين طرفة العينى از آن حجت خاليست.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *