مواضع عالمان دینی در مقابل صهيونيسم و شكل‌گيري اسرائيل

مواضع عالمان دینی در مقابل صهيونيسم و شكل‌گيري اسرائيل

خانه / مطالب و رویدادها / مواضع عالمان دینی در مقابل صهيونيسم و شكل‌گيري اسرائيل

از جمله صفحات درخشان تاريخ مبارزات شيعه، قيام و اعتراض مراجع و علماي ايران در برابر حركت خزنده صهيونيسم و رشد سرطاني اين پديده در قلب جهان اسلام است..که به نکاتی از آنها اشاره می شود؛ طبق اسناد منتشره، نخستين مهاجرت دسته جمعي يهوديان ايراني به فلسطين در سال 1299 ش . 1920 م صورت گرفت.

از جمله صفحات درخشان تاريخ مبارزات شيعه، قيام و اعتراض مراجع و علماي ايران در برابر حركت خزنده صهيونيسم و رشد سرطاني اين پديده در قلب جهان اسلام است..که به نکاتی از آنها اشاره می شود.
پس از تشكيل نخستين كنگره جهاني صهيونيسم در سال 1897 م / 1315 ق، ايجاد دولتي يهودي در سرزمين فلسطين در صدر فعاليت‌هاي جنبش صهيونيسم و اتحاديه‌هاي جهاني يهود قرار گرفت.و در دومين كنگره كه چند سال بعد تشكيل شد، وبعد از جنگ جهانی اول واعلاميه بالفور كه در سال 1917 م صادر شد نسبت به ايجاد ميهن ملي يهود در فلسطين تأكيد نمود. اندكي پس از صدور اين بيانيه، عده‌اي از يهوديان ايران به فكر تأسيس يك «انجمن صهيونيت ايران» و توسعة زبان عبري افتادند. اين انجمن در اوايل سال 1918 م در تهران تشكيل و پس از آن در 18 شهر ديگر ايران افتتاح شد. پس از پايان جنگ جهاني اول و شكست و تجزيه امپراتوري عظيم عثماني، سرزمين فلسطين تحت قيموميت انگلستان درآمد و به دنبال آن مهاجرت يهوديان سراسر جهان به فلسطين زيرنظر دفاتر صهيونيستي آغاز شد. بر طبق اسناد منتشره، نخستين مهاجرت دسته جمعي يهوديان ايراني به فلسطين در سال 1299 ش . 1920 م صورت گرفت.
در دسامبر 1931 م / دي ماه 1310 شمسي به منظور بررسي مسأله فلسطين، كنفرانسي از علما و انديشمندان جهان اسلام در بيت‌المقدس تشكيل شد. در اين كنفرانس چهره‌هاي مشهوري چون رشيد رضا از مصر، علامه اقبال لاهوري و آيت‌الله شيخ محمد حسين كاشف‌ الغطاء از عراق شركت داشتند. از ايران نيز دو نمايندة رسمي (حاج ميرزا يحيي دولت‌آبادي و سيد ضياءالدين طباطبايي) در اين كنفرانس حضور يافتند. به خواهش حاج امين‌الحسيني (مفتي فلسطين)، كاشف‌الغطاء، در بين دو نماز مغرب و عشا سخنراني كرد. سخنراني پرشور وي با استقبال بي‌نظير شركت‌كنندگان مواجه شد
در اكتبر 1233م / مهر و آبان 1312 ش. تظاهرات وسيعي توسط اعراب فلسطين در شهرهاي بيت‌ المقدس و يا فاعليه انگلستان برپا گرديد كه به خاك و خون كشيده شد و بر اثر آن دهها نفر شهيد و صدها نفر مجروح شدند.
آيت‌الله شيخ محمد‌حسين كاشف‌الغطاء مجتهد سياستمدار، روشنفكر و استعمار ستيز شيعة عراق كه در آن زمان در سفر سه ماهه‌اي به ايران آمد و مدتي در قم ميهمان آيت‌الله حائري بود، علماي قم را در جريان رويدادهاي تأسف بار فلسطين قرار داد.
در مردادماه 1316 ش چند نفر از علماي شيعه ايراني و عراقي (سيد هبه‌الدين شهرستاني، سيد محمد‌مهدي صدر، محمد‌مهدي اصفهاني، محمد‌مهدي خراساني، شيخ راضي آل ياسين) به همراه سه نفر از علماي برجسته اهل سنت عراق (يوسف عطا، حبيب‌العبيدي، ابراهيم الراوي) تلگراف اعتراض‌آميزي به جامعه ملل و وزارت خارجه انگلستان مخابره نمودند و در آن مراتب اعتراض و عدم رضايت خود را نسبت به تقسيم فلسطين توسط كميسيون انگليسي پيل اعلام داشتند و آن را ضربت به قلب اسلام و عرب دانستند. آيت‌الله سيد‌ابوالحسن اصفهاني نيز طي يادداشتي براي سفارت ايران در بغداد اظهار اميدواري كرد كه دولت ايران در جامعه ملل از همه گونه تلاش براي دستيابي ملت فلسطين به حقوق حقه خويش فروگذار ننمايد. آيت‌الله كاشف‌الغطاء هم در اقدامي همسو با آيت‌الله اصفهاني،‌ طي تلگرامي به ملك غازي (پادشاه عراق) و كميسر عالي فلسطين، از طرح تقسيم فلسطين و مظالم انگلستان در آنجا و نيز فروش اراضي فلسطيني‌ها به صهيونيست‌ها به شدت انتقاد كرد و خاطرنشان ساخت كه مردم از او فتواي جهاد خواسته‌اند.
روزنامه عربي النهار (چاپ بغداد) گزارش داد كه علماي شيعه به رياست كاشف‌ الغطاء در روز 25 خرداد 1317 در تحت قبه حضرت امير علیه السلام در نجف اجتماع خواهند نمود و در باب صدور حكم جهاد عليه صهيونيست‌ها و حاميان آنها مذاكراتي خواهند كرد و حكم مزبور به امضاي همة علما صادر خواهد شد. همين روزنامه اضافه كرد كه روحانيون شيعه براي بررسي اين موضوع از علماي سوريه،‌ لبنان، اردن، مصر، يمن امير نشين‌هاي خليج فارس، تركيه، افغانستان و ايران دعوت كرده‌اند كه در اين اجلاس حضور يابند. كاشف‌الغطاء سپس خود حكم جهاد را صادر كرد. در بخشي از آن حكم آمده بود:
«… اي اسلام و اي عرب، بلكه برادر و اي بشر! وضعيتي كه فلسطين سربريده به آن رسيده است به نظر همه آشكار شده و چنانكه گفته‌‌ايم باز هم مي‌گوييم كه قضيه فلسطين خاص خود فلسطين نبوده … اي عرب، اي مسلمانان، اي بشر، اي مردم! جهاد در فلسطين بر هر انسان واجب شده، نه تنها بر عرب و مسلمان … اين است دعوت و نداي عمومي اين جانب كه به عرب و اسلام مي‌فرستم. خداگواه است كه شصت سال از عمرم مي‌گذرد و اگر بيماري و رنجوري بر استخوان‌هاي پوسيده‌ام حمله نمي‌آوردند نخستين شخصي بودم كه به اين دعوت لبيك مي‌گفتم.»
او سپس در فتوايي ديگر به تقسيم‌بندي كشورهاي اسلامي مي‌پردازد كه بايد در اين جهاد مقدس ايفاي نقش نمايند. به گمان او نخستين كشوري كه بايد پرچم جهاد را به اهتزار درآورد اردن هاشمي است كه رؤساي آن ادعاي سيادت مي‌نمايند. و پس از آن حجاز است كه به دليل پرتوافكني خورشيد اسلام بايد قدم در اين ر اه بگذارد. آنگاه مصر و سوريه را به دليل همجواري با فلسطين مسئول شمرده و مي‌افزايد:
«مي‌گويند چهارصد ميليون مسلمان در كره زمين موجود است. چطور مي‌شد اگر يك دهم اين عده از راه غيرت اقدام نموده، براي اداي وظيفه خويش نسبت به فلسطين، به ياري مجاهدين آن مي‌شتافتند؟ البته گره فلسطين گشوده مي‌شد و مشكل آن پايان مي‌يافت…
وي در پايان و با صراحت تمام بزرگترين مشكل و خطر كشورهاي مسلمان را كه از خطر صهيونيست‌ها و انگليس عظيم‌تر مي‌باشد وجود دولت‌هاي دست‌نشاندة مسلمان قلمداد كرد.
در بهمن ماه 1318 ش آيت‌الله كاشف‌ الغطاء فتواي تاريخي و انقلابي ديگري صادر كرد. وي در پاسخ استفتاي يكي از مسلمانان كه نظر او را درباره فروش اراضي فلسطيني به يهوديان و حكم شرعي فروشندگان پرسيده بود اعلام داشت:
«… آيا بعد از اين همه، يقين ندارند كه اين فروش [اراضي]، جنگ با اسلام است؟ آيا كسي شك دارد كه اين فروش يا همراهي در فروش يا كوشش و دلالي با رضايت اين كارها، جنگ با خدا و پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم او و پايمال نمودن دين اسلام است؟ …
در آذر ماه 1324 تظاهرات بزرگي در مسجد شاه تهران به نفع مسلمانان فلسطيني و عليه صهيونيست‌ها تشكيل شد كه در مطبوعات منطقه انعكاس يافت. 29
در 29 نوامبر 1947 م / 7 آذر 1326 ش مجمع عمومي سازمان ملل رأي به تقسيم فلسطين داد كه با مخالفت نمايندگان دول عرب و پاكستان مواجه شد. آيت‌ الله كاشاني كه به تازگي از تبعيدگاه به كشور بازگشته بود سكوت مرگبار حاكم بر كشور را شكست و طي اعلاميه‌اي تاريخي رأي سازمان ملل را محكوم كرد و نسبت به خطر صهيونيست‌ها هشدار داد. ودر این ….
آيت‌الله كاشاني به صدور اين اعلاميه اكتفا نكرد و عليرغم وجود خفقان، مردم مسلمان را دعوت به تظاهرات بزرگي به نفع مردم فلسطين نمود. در روز يكشنبه 20 دي ماه 1326 بيش از 000/30 نفر از مردم تهران به دعوت آيت‌الله كاشاني در مسجد امام خميني (مسجد شاه سابق) اجتماع كردند و سپس خطيب شهير آقاي فلسفي به منبر رفت و صهيونيسم را خطر بزرگي براي مسلمانان به ويژه مسلمانان خاورميانه دانست.
در روز 31 ارديبهشت 1327 و در اثناي جنگِ ارتش‌هاي عرب و صهيونيست‌‌ها، به دعوت آيت‌الله كاشاني اجتماع پرشكوه ديگري در مسجد امام (مسجد شاه سابق) در تهران تشكيل شد و خود نيز سخنراني كرد. وي ضمن دعوت مسلمانان به رفع اختلافات و دعوت به وحدت كلمه گفت:
در پايان اين مراسم قطعنامه‌اي مبني بر اظهار همدردي با مسلمانان فلسطيني صادر شد و اعلاميه‌اي نيز از طرف شهيد نواب صفوي، رهبر فدائيان اسلام به اين شرح صادر گرديد:
«خون‌هاي پاك فدائيان رشيد اسلام در حمايت از برادران مسلمان فلسطين مي‌جوشد. پنج هزار نفر از فدائيان رشيد اسلام عازم كمك به برادران فلسطيني هستند و با كمال شتاب از دولت ايران اجازه حركت سريع به سوي فلسطين را مي‌خواهند و منتظر پاسخ سريع دولت مي‌باشند.»
چند روز بعد نيز آيت‌الله بروجردي طي اعلاميه‌اي ( به زبان عربي) از برادران مسلمان ايران و ساير ممالك اسلامي دعوت كرد تا مجتمع شوند و در حق يهوديان صهيونيست نفرين و براي پيروزي برادران مسلمان درگير در جنگ دعا نمايند.
همزمان با آن مير سيد محمد بهبهاني طي تلگرافي به پاپ خاطرنشان ساخت:
«اينك اين جانب از طرف عموم ملت اسلام مخصوصاً پيروان و روحانيون مذهب مقدس شيعه ايران، تنفر خود را از جمعيت متعدي يهود و كساني كه با آنها همراهي مي‌نمايند، به تمام ممالك عالم و مخصوصاً به مقامات بزرگ روحانيت ملت مسيح اعلان مي‌كنم و از خداوند متعال نصرت مسلمين و خذلان متجاسرين را خواهانم.
سپس به دعوت جمعيت «اتحاديه مسلمين» اجتماع بزرگي در تهران تشكيل شد و متجاوز از 6000 نفر در آن شركت كردند. وزراي مختار و كاردارهاي سفارتخانه‌هاي دولت‌هاي اسلامي نيز در اين مراسم حضور يافتند. در اين اجتماع دو نفر سخنراني كرده حمايت خود را از برادران رزمندة مسلمان اعلام داشتند. در پايان اين مراسم 2000 نفر از داوطلبان براي شركت در جبهه‌‌هاي نبرد فلسطين ثبت نام كردند.
آيت‌الله كاشاني در اعلاميه‌ها و سخنراني‌ها و مصاحبه‌هاي متعددي كه از سال 1326 ش به بعد نمود حمايت همه جانبة خود را از ملت فلسطين و كشورهاي عرب خط مقدم اعلام داشت. چند ماه بعد وي به اتهام واهي همدستي در ترور شاه (15 بهمن 1327) شبانه دستگير و به لبنان تبعيد گرديد و بدين ترتيب بزرگ‌ترين مانع از سر راه صهيونيست‌ ها در كشور برداشته شد و مبارزات ضد اسرائيلي مردم نيز به تدريج فروكش كرد.

آيت‌الله كاشاني پس از بازگشت از تبعيد تا هنگام كودتاي آمريكايي 28 مرداد 1332 در اغلب پيام‌ها و سخنراني‌هاي خود حمايت كامل خويش را از مردم مسلمان فلسطين و مبارزات ضد استعماري مسلمانان جهان اسلام عليه استعمارگران فرانسوي و انگليسي بيان مي‌كرد و صهيونيسم را خطر بزرگي براي همه مسلمانان و به ويژه مسلمانان خاورميانه مي‌دانست.

امام خميني رحمة الله علیه پس از غائله انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي در سخنراني‌‌ها و پيام‌ها‌ي خود همه جا خطر اسرائيل را براي جهان اسلام بر شمرد و روابط گسترده آن كشور را با رژيم شاه به شدت محكوم نمود و بهائيان را «عمال اسرائيل» ناميد. در بياناتي كه به مناسبت چهلم فاجعة مدرسة فيضيه (ارديبهشت 1342) ايراد كرد، رژيم شاه را «دست‌نشاندة اسرائيل» دانست و از سكوت علما به شدت انتقاد نمود و فرمود:
«واي بر اين مملكت، واي بر هيأت حاكمه، واي بر اين دنيا، واي بر ما، واي بر اين علماي ساكت، واي بر اين نجف ساكت، اين قم ساكت، اين تهران ساكت. اين مشهد ساكت، اين سكوت مرگبار، اسباب اين مي‌شود كه اين مملكت و اين نواميس، زير چكمة اسرائيل و به دست همين بهايي‌ها پايمال شود. واي بر ما، واي بر اسلام، ‌واي بر مسلمين….»
امام در سخنراني معروف و تاريخي روز عاشوراي سال 1342، فاجعة مدرسه فيضيه را به تحريك اسرائيل دانست و رژيم شاه را دست نشانده ‌آن كشور معرفي كرد و فرمود:
«اسرائيل نمي‌خواهد در اين مملكت علماي اسلامي باشند، اسرائيل نمي‌خواهد در اين مملكت احكام اسلام باشد… اسرائيل به دست عمال سياه خود مدرسة فيضيه را كوبيد، ما را مي‌كوبد، شما ملت را مي‌كوبد. … براي اينكه اسرائيل به منافع خودش برسد، دولت ايران به تبعيت از اغراض و نقشه‌هاي اسرائيل به ما اهانت كرده و مي‌كند..»
سپس با اشاره به التزام گرفتن ساواك از وعاظ كه از شاه و اسرائيل بدگوئي نكرده و نگويند كه اسلام در خطر است اظهار داشت:
«تمام گرفتاري‌ها و اختلافات، در همين سه موضوع نهفته است:… اگر ما نگوييم اسلام در خطر است آيا در معرض خطر نيست؟ اگر ما نگوييم شاه چنين و چنان است آيا آن طور نيست، اگر ما نگوييم اسرائيل براي اسلام و مسلمين خطرناك است آيا خطرناك نيست؟ و اصولاً چه ارتباطي و تناسبي بين شاه و اسرائيل است كه سازمان امنيت مي‌گويد از شاه صحبت نكنيد و از اسرائيل نيز صحبت نكنيد؟ آيا به نظر سازمان امنيت،‌شاه اسرائيلي است».61
به دنبال اين بيانات انقلابي، امام خميني در شب 15 خرداد دستگير و به مدت ده ماه زنداني گرديد. پس از آزادي از زندان امام در سخنراني‌ها و اعلاميه‌هاي خود بار ديگر خطر اسرائيل را براي ايران و اسلام برشمرد. در نخستين سخنراني خود پس از آزادي در جمع گروهي از دانشجويان دانشگاه تهران فرمود: «هدف [تحقق] اسلام است، استقلال مملكت است، طرد عمال اسرائيل است، اتحاد با كشورهاي اسلامي است…» در سخنراني ديگري كه در تاريخ 26 فروردين 1343 ايراد نمود از اعزام دانشجويان و كارشناسان ايراني به اسرائيل به شدت انتقاد كرد و مخالفت خود، روحانيت و مردم ايران را نسبت به هم پيماني شاه با اسرائيل اعلام داشت.
پس از تبعيد امام به عراق (آبان 1343)، ايشان در اغلب اعلاميه‌ها و نامه‌ها و سخنراني‌هاي خود خطر اسرائيل را براي همة مسلمانان جهان يادآور مي‌شد. در خرداد ماه 1346 به مناسبت حملة غافلگيرانه اسرائيل به كشورهاي مصر، سوريه و اردن، طي اعلاميه‌‌اي هجوم اسرائيل را محكوم كرد و هرگونه رابطة سياسي، نظامي و اقتصادي با آن كشور را حرام دانست و مسلمانان را از خريد و فروش اجناس اسرائيلي برحذر داشت مراجع شيعه عراق و ايران و آيات عظام: حكيم، شيرازي، ميلاني، مرعشي نجفي، گلپايگاني، شريعتمداري، بهبهاني و نيز فضلا و طلاب حوزه‌هاي علميه قم نيز با صدور اعلاميه‌هايي، تجاوز اسرائيل را محكوم و همدردي خود را با ملت‌ها و دولت‌هاي عرب درگير در جنگ اعلام داشتند و از مردم مسلمان ايران خواستار كمك به برادران مسلمان عرب شدند و شماره حساب‌هايي نيز به منظور جمع‌آوري كمك‌هاي نقدي مردم اعلام كردند.
در سال 1350 و همزمان با برگزاري جشن‌هاي 2500 سالة شاهنشاهي امام خميني طي سخناني كه در نجف اشرف ايراد كرد بار ديگر بر روابط فزايندة رژيم شاه و اسرائيل حمله نمود:
دو روز پس از شروع جنگ چهارم اعراب و اسرائيل كه در مهر ماه 1352 روي داد و كشورهاي عربي در ابتداي پيروزي‌هاي نظامي چشمگيري به دست ‌آوردند امام دو پيام مهم از نجف خطاب به ملت‌ايران و دول و ملل اسلامي فرستاد. ..و خواست تا به ياري دولت‌هاي عرب درگير در جنگ برخيزند و براي آزادي فلسطين در اين «جهاد مقدس» شركت كنند،

مراجع و علماي ايران و عراق حضرات ‌آيات : خويي، گلپايگاني، شريعتمداري و روحاني با صدور اعلاميه‌هايي اين تجاوز را محكوم كرده و با ملل و دول عرب درگير در جنگ ابراز همدردي نموده و خواستار كمك‌هاي مردم مسلمان ايران به آنان شدند.
در همان سال 1342 حجت‌الاسلام هاشمي رفسنجاني براي اطلاع مردم كشور از سرنوشت مردم مظلوم فلسطين و خطر صهيونيسم، كتاب تكان دهندة القضيه الفلسطينيه را از زبان عربي، تحت عنوان سرگذشت فلسطين يا كارنامة سياه استعمار ترجمه و منتشر كرد 72 كه با استقبال فراوان مردم مواجه شد و بارها به چاپ رسيد. وي همچنين در اغلب سخنراني‌هاي خود به بيان جنايات اسرائيل در فلسطين و ابعاد خطرناك سلطه‌طلبي آن رژيم در منطقه مي‌پرداخت. 73
حجت‌الاسلام فلسفي، برجسته‌ترين واعظ و سخنران مذهبي به تبعيت از امام خميني در برخي از سخنراني‌هاي مهم خود، ضمن افشاي جنايات اسرائيل در فلسطين، خطرات آن رژيم را براي مسلمانان جهان يادآور مي‌شد.
در شهريور 1348، وي طي سخناني در مسجد ارك تهران، با اشاره به آتش زدن مسجدالاقصي توسط اسرائيلي‌ها اظهار داشت: «… اگر اشغال كشورهاي عربي ارتباطي به ما نداشته باشد،‌ ما نمي‌توانيم در تجاوزي كه به يكي از اماكن مقدس مذهب ما صورت گرفته است ساكت بمانيم.» در سال 1349نيز به دليل سخنراني مهيجي كه وي عليه اسرائيل در شيراز ايراد كرد، به دستور ساواك شبانه او را تحت‌الحفظ به تهران آوردند76 و بالاخره در بهمن سال 1350 براي هميشه ممنوع‌المنبر گرديد.
آيت‌ الله طالقاني هم از علماي مجاهدي بود كه در ماه رمضان سال 1349در شب‌هاي احياء،‌سخنراني‌هاي مهيج و افشاگرانه‌اي عليه جنايات اسرائيل در فلسطين ايراد كرد.
همچنين به منظور اظهار همدردي با رنج‌هاي مردم فلسطين، خطبة نماز عيد فطر آن سال را به موضوع فلسطين اختصاص داد و از نمازگزاران خواست تا فطريه خودرا به مردم فلسطين دهند كه با استقبال پرشور مردم مواجه شد.
آيت‌ الله شهيد مرتضي مطهري نيز مبارزه سخت و پيگيري را با صهيونيسم بين‌الملل در اسرائيل و در دفاع از حقوق پايمال شدة فلسطيني‌ها دنبال مي‌كرد. وي در سخنراني تاريخي خود كه در عاشوراي سال 1390 قمري برابر با اسفند 1348شمسي در حسينيه ارشاد ايراد كرد، گفت:
«اگر پيغمبر اسلام زنده مي‌بود، امروز چه مي‌كرد؟ دربارة چه مسأله‌اي مي‌انديشيد؟ والله و بالله قسم مي‌خورم كه پيغمبر اكرم در قبر مقدسش امروز از يهود مي‌لرزد. اين يك مسأله دو دو تا چهارتاست. اگر كسي نگويد،‌گناه كرده است. من اگر نگويم والله مرتكب گناه شده‌ام و هر خطيب و واعظي اگر نگويد مرتكب گناه شده است. گذشته از جنبة اسلامي، فلسطين چه تاريخچه‌اي دارد؟ قضيه فلسطين مربوط به دولتي از دولت‌هاي اسلامي هم نيست، مربوط به يك ملت است،‌ ملتي كه او را به زور از خانه‌اش بيرون كرده‌اند. تاريخچه فلسطين چيست؟
يكي از قضايايي كه كارنامه قرن ما را تاريك مي‌كند (اين قرني كه به دروغ نام حقوق بشر، نام آزادي، نام انسانيت بر آن گذاشته‌اند) همين قضيه است…
اگر حسين‌بن علي بود مي‌گفت اگر مي‌خواهي براي من عزاداري كني، براي من سينه و زنجير بزني، شعار امروز تو بايد فلسطين باشد. شمر امروز موشه دايان است. شمر هزار و سيصد سال پيش مرد. شمر امروز را بشناس. امروز بايد در و ديوار اين شهر با شعار فلسطين تكان مي‌‌خورد.»
همچنين ضمن يكي از سخنراني‌هاي خود را در همان سال در حسينيه ارشاد، ‌اعلام داشت كه حساب بانكي به نام علامه طباطبايي، آيت‌الله سيد ابوالفضل زنجاني و خود وي جهت جمع‌آوري كمك‌هاي نقدي براي مردم فلسطين افتتاح شده است و از مردم مسلمان كشور خواست تا در حد توان خويش به ياري مردم مظلوم فلسطين بشتابند. پس از اين سخنراني بود كه آيت‌الله مطهري دستگير شد و مورد بازجويي قرار گرفت. امام موسي صدر، رهبر شيعيان لبنان نيز سخت در انديشة سرنوشت فلسطيني‌ها بود. وي سرآغاز بهبودي اوضاع سياسي، اجتماعي و فرهنگي مسلمانان جهان رادر حل مسأله فلسطين مي‌دانست و در هر محفل و مجلس به موضوع فلسطين اشاره مي‌كرد.
با اوجگيري انقلاب عظيم اسلامي ايران به رهبري امام خميني، مسأله فلسطين جزو يكي از مبرم‌ترين مسائل راهبردي جمهوري اسلامي شده است و در اين هدف مقدس با وجود همه فشارها و توطئه‌ها و تهديدها همچنان استوار و پابر جا به ياري حق تعالي ايستاده است. بدون جهت نبود كه با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، موشه دايان وزير خارجه وقت اسرائيل اظهار داشت كه اين انقلاب زلزله‌اي سهمگين براي اسرائيل است.

هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *