پیام های رسانه ای و مغز خزنده

خانه / پیروان عترت / پیام های رسانه ای و مغز خزنده

 دانشندان مغز و اعصاب دریافته اند که مغز ما در درونی ترین لایه ی خود کاملاٌ شبیه مغز خزندگان عمل میکند. آنها مغز انسان را متشکل از سه بخش می دانند. بخش نئوکورتکس یا مغز بیرونی در واقع کامپیوتر تحلیل گر مغز است، اطلاعات در این ناحیه از مغز پردازش می شوند و قوه تعقل و درک زبان هم در همین بخش جای گرفته. بخش لیمبیک یا مغز میانی جایی است که تمام هیجان ها و احساسات در آن رخ میدهد. اما درونی ترین و قدیمی ترین بش مغز، ساقه مغز(یا همان مغز خزنده و یا مغز قدیم) است. بخش خزنده مغز مدیر ابتدایی ترین رفتارها و عامل بقا در خزندگان، پستانداران و انسان هاست.

سرعت تصمیم گیری لایه درونی حدود 400 برابر بیشتر از سرعت تصمیم گیری در نئوکورتکس است. و اگرچه فرایند تصمیم گیری در مغز انجام می شود، اما مغزهای میانی و بیرونی تنها بر روی تصمیم های ما «تأثیر میگذارند» و در نهایت این مغز خزنده ای ماست که در خیلی اوقات (بویژه در کودکی یا مواقع خطر) تصمیم گیرنده نهایی است. بنابراین، انسان ها در هنگام تصمیم گیری خیلی وقت ها دقیقاٌ مثل سوسمارها، مارمولک ها یا مارها تصمیم میگیرند. برخی صفات اخلاقی انسان ها مثل شبیه همنژاد یا همگروه خود بودن( در بدترین حالت آن نژاد پرست بودن)، فریبکار بودن، خشم، علاقه برای تولید مثل، تمایل به تغییر(محافظه کار بودن)، علاقه به حفظ دارایی ها(تعصب و حرص) تلاش برای برتری داشتن و صاحب محدوده جغرافیایی بودن(کشورگشایی و برتری طلبی) از همین مغز خزنده ی قدرتمند ما ناشی می شود.

مغز خزنده ای ما کاملاٌ «منفعت طلبانه» تصمیم گیری میکند و برای همین در اصول تبلیغاتی هم بسیار مورد علاقه متخصصان رسانه و تبلیغات است. بهمین خاطر آنها اغلب به جای اینکه سعی کنند بخش عقلانی و حسابگر مغز را تحریک کنند، دنبال خلق پیام های رسانه ای هستند که بتواند بخش خزنده مغز را تحریک کند. موقعیت های متضاد به شدت این بخش از مغز را تحریک میکند. علاوه بر این بخش خزنده مغز عاشق قصه شنیدن است و یک داستان خوش ساخت و واقعی می تواد آن را دگرگون کند. بهمین خاطر است که شما می بینید که بسیاری از پیام های تبلیغاتی تلویزیونی سعی میکنند آدم هایی را در موقعیت هایی نشان بدهند که سخت مستأصل بوده اند و با خرید یک محصول تمام مشکلشان حل شده است!

پیامهای رسانه ای اثراتی دقیق و ماهرانه و پیچیده دارند بهمین خاطر در بسیاری از اوقات این اثرات برای ما ملموس نیستند. تصور اینکه همه افراد با دیدن یک آگهی تبلیغاتی فوراً به سمت فروشگاه ها هجوم می برند، خیلی ساده انگارانه است.

ما در بسیاری از مواقع اصلاً قادر نیستیم تشخیص بدهیم که تحت تأثیر چه پیامی اقدام به خرید کالای خاصی کردهایم. ممکن است یک پیام تبلیغاتی سال ها بعد از دریافت آن توسط ما، در موقعیتی خاص بر رفتار ما تأثیر گذاشته باشد. مطمئناً هیچ کسی با انجام یک بازی کامپیوتری خشن بلافاصله تبدیل به یک قاتل نمی شود. ما در دنیای پیام های رسانه ای غوطه ور هستیم. همه آنها به یک شکل و در یک زمان معین بر روی ما تأثیر نمی گذارند و تأثیرات آنها نیز در غالب اوقات ملموس و قابل تشخیص نیست. بنابراین اثرات رسانه ها بر روی ما ساده نیست و پیچیدگی های خاص خودش ر دارد و حتی گاهی بنا بر شرایط محیطی و یا درونی ما ممکن است کاملاً معکوس نیز باشد.

انتهای مطلب/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *