چرا انسان یأس از خدا پیدا می‌کند

خانه / گوناگون / چرا انسان یأس از خدا پیدا می‌کند

اگر رابطه انسان با خدای متعال رابطه استکباری بود، یعنی خشوع در مقابل خداوند در روح انسان شکل نگرفت، آن وقت صفات رذیله در انسان پیدا می‌شود مثل یأس از خدا، حسد به دیگران و …

آیت‌الله سیدمحمدمهدی میرباقری رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم درباره «جایگاه اخلاق در فضای ارتباط بین مؤمنان» به بیان برخی نکات پرداخته است که در ادامه به آن اشاره می‌شود:

* اگر روح کسی از صفات رذیله پاک نشود، نمی‌تواند ظاهر خودش را آراسته نگه دارد

اخلاقی که باید در انسان شکل بگیرد، جزو مهم‌ترین ارکان تربیت است، انسان باید از اخلاق رذیله فاصله بگیرد و همان طور که باید ظاهرش آراسته باشد، باید از فساد و معصیت دوری کند و آراسته به طاعت و بندگی خدا باشد، باطن انسان هم باید آراسته به صفات حمیده باشد و از صفات رذیله فاصله بگیرد، بلکه ریشه فساد و صلاح ظاهری انسان در اصلاح باطن انسان است، اگر روح کسی از صفات رذیله پاک نشد و لو تظاهر به کارهای خوب بکند، نمی‌تواند ظاهر خودش را آراسته نگه دارد.

*همه صفات حمیده به اصلاح رابطه انسان با خدا باز می‌گردد

ریشه همه صفات حمیده، تواضع و خشوع و بندگی در مقابل خدای متعال است. اگر کسی اهل استکبار علی الله باشد صفت حمیده در او شکل نمی‌گیرد، همه صفات حمیده به یک صفت بازگشت پیدا می‌کنند و آن اصلاح رابطه انسان با خداست، اگر رابطه حقیقی انسان با خدا بر اساس بندگی، تواضع و خشوع بود، آنگاه صفاتی که متناسب با بندگی خدا است در انسان شکل می‌گیرد.

*چرا انسان یأس از خدا پیدا می‌کند؟

اگر رابطه انسان با خدای متعال رابطه استکباری بود یعنی خشوع در مقابل خداوند در روح انسان شکل نگرفت، آن وقت صفات رذیله در انسان پیدا می‌شود مثل یأس از خدا، حسد به دیگران و رغبت به دنیا، اگر در کسی استکبار به تمام برسد تمام صفاتش رذیله می‌شود.

*خداوند چگونه ملائک را امتحان کرد

امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید: «ثُمَّ اخْتَبَرَ بِذَلِکَ مَلَائِکَتَهُ الْمُقَرَّبِینَ لِیَمِیزَ الْمُتَوَاضِعِینَ مِنْهُمْ مِنَ الْمُسْتَکْبِرِینَ» خدای متعال ملائک مقرب را به همین امر مورد امتحان قرار داد تا متواضعان و متکبران از هم جدا بشوند، بعد حضرت نحوه امتحان خدا را توضیح می‌دهد که خداوند جناب آدم را از گِل آفرید و وقتی در آن روح دمید (که روح در قالب گل پنهان شده بود)، به ملائک گفت که بر او سجده کنند و آن‌ها هم سجده کردند که این سجده، کار بسیار سختی بود، زیرا رمزش را نمی‌دانستند و این آدم از گل و در جلوی خودشان خلق شده بود. این گل چهل روز رها شده بود و ملائک او را می دیدند. حضرت(ع) می‌فرماید: اگر می‌خواست جسم او را هم از نور می‌آفرید و در او یک جلال و شوکت و بوی خوشی می‌گذاشت که شامه‌ها و عقول در مقابلش حیران شوند و امتحان ملائک آسان بشود، ولی اگر این کار انجام می‌شد صف‌ها از هم جدا نمی‌شد.

*اولین مرحله‌ای که معصیت در ما شکل می‌گیرد

اولین مرحله‌ای که طاعت یا معصیت در ما شکل می‌گیرد، در صفات ماست، لذا ما نسبت به صفات‌مان مکلف هستیم، لذا مکلف هستیم که صفات خودمان را هم تهذیب کنیم. روز قیامت نسبت به صفاتمان از ما حساب و کتاب می‌کشند، عقبات قیامت فقط عقبات نسبت به عمل نیست، بلکه عقبات نسبت به حالات و صفات و گاهی اسرار هم هست.

*فطرت همه انسان‌ها توحیدی و متمایل به صفات حمیده است

انسان اگر از مدار خدا خارج شود دیگر اخلاق کریمه در او پیدا نمی‌شود، البته بعضی‌ها هستند که خروج کامل از محور بندگی ندارند و به نسبتی صفات حمیده در آن‌ها وجود دارد و آن وقت این اشتباه می‌شود و خیال می‌کنند که صفت حمیده، صفتی مشترک بین انسان مؤمن و کافر است، کما اینکه فطرت مشترک همه انسان‌ها فطرت توحیدی است و متمایل به صفات حمیده است «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»(شمس/8) ولی در عین حال اگر تعالی انسان بر محور صفات حمیده‌اش نبود، تردید نکنید که صفات حمیده در انسان منزوی می‌شود.

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *