چرا «باید» ایران از کشورهای ضد استکبار حمایت کند؟

خانه / مطالب و رویدادها / چرا «باید» ایران از کشورهای ضد استکبار حمایت کند؟

ماهیت انقلاب اسلامی انقلاب اسلامی چیست و چگونه است /

چرا «باید» ایران از کشورهای ضد استکبار حمایت کند؟

محسن سلگی

در شناخت ماهیت انقلاب اسلامی ایران، توجه به چیستی، ضرورت و چگونگی این رخداد لازم است تا بتوان شناختی درست و درکی بدور از اوهام و نظریه پردازی های خارجی که جهت تغییر مسیر انقلاب هستند، بدست آورد.

چیستی(What): 

با پیروزی انقلاب اسلامی، ایران رویکردی تهاجمی و جهان‌گرایانه(از سنخ و جنس فرهنگی) را با اتکای به ایدئولوژی اسلامی در پیش گرفت. تا آن‌که با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، جمهوری اسلامی با توجه به حفظ بقا و ام‌القری به اندرونی متوجه شد و در نتیجه رویکرد امنیتی– نظامی در سیاست خارجه مستولی گشت و ایران را نه تنها از جهان‌گرایی (Internationalism) که از منطقه‌گرایی (Regionalism) نیز به معنای موفق آن تا حد قابل توجهی دور نگه داشت.

با وجود این، به سبب ایدئولوژی سیّال و دینامیسم استثنایی ایدئولوژی انقلاب اسلامی-ولایت فقیه- ایران توانست نه تنها متحدانی در فراسوی مرزهای خود بیابد، که حتی بر نظریه‌های مرزگرا و منطقه‌گرایی کلاسیک نیز تأثیر ساخت‌شکنانه بگذارد؛ بدین معنی که نظریه‌های منطقه‌گرایی پیش از انقلاب (دهه 80 میلادی) نظریه‌هایی بودند که بر مرزهای فیزیکی و جغرافیای عینی اتکاء و ابتناء داشتند، اما در اثر وقوع انقلاب اسلامی -به عنوان مهم‌ترین دلیل تغییر و نه تنها دلیل- نظریه‌های منطقه‌گرایی پس از حک و اصلاح در قالب نظریه‌های نومنطقه‌گرایی مورد بازبینی و بازتعریف قرار گرفتند؛ به این مفهوم که مرزهای عقیدتی و فکری و معنایی در روابط بین‌الملل بیش از مرزهای فیزیکی اهمیت یافت و به دنبال این تغییر معناگرایی در روابط بین‌الملل مورد اقبال قرار گرفت. ایران با وجود درگیری هشت ساله، اما توانست بر نظریه‌ها تأثیر انقلابی بنهد.

ضرورت یا چرایی(why):

اکنون در مقام ضرورت و چرایی، باید این نکته را افزون ساخت که در شرایطی که در نظریه‌های نومنطقه‌گرایی، منطقه به محیط‌های هم‌مرز تعریف و تحدید نمی‌شود، بلکه بعدی ایدئولوژیک، فرهنگی، فکری و معنایی نیز دارد – تا جایی که عده‌ای از «پایان جغرافیا» سخن گفته‌اند- جمهوری اسلامی که خود مبدع تحول در بسیاری نظریه‌ها و مکاتب فکری روابط بین‌الملل و گذار آنها به معناگرایی است، به عنوان رهبر «باید» -به مثابه تکلیف و بایستگی- و «حق دارد»- به منزلة شایستگی- از حرکت‌های ضداستبکاری حمایت کند.

رهبر انقلاب فرموده‌اند که ایران از تحولاتي حمايت مي‌كند كه داراي سه ويژگي مردمي، اسلامي و ضد استكباري باشد.یعنی از همان خصایل انقلاب اسلامی برخوردار باشند. محض نمونه، در سوريه، گروه هايي كه به عنوان مخالفان حاكميت دست به مبارزه مسلحانه زدند، نه تنها از اين ويژگي‌ها برخوردار نبوده، بلكه تكيه‌گاه اصلي آنان همواره استكبار جهاني بوده است.

چگونگی(How):
مباحث مربوط به چگونگی متأثر از چیستی و چرایی یک امر یا پدیده است و حمایت ایران از کشورها و گروه های مقاومت در این بعد  نیز مشمول همین قاعده است.

توجه به این نکته لازم است که جدایی «چرایی» و «چگونگی» همواره امکان‏پذیر نیست. به تعبیر ارسطو بعضی افعال انسان برای رسیدن به فعل دیگری (به‏ عنوان غایت) صورت می‏گیرد.

کسی منکر عمق استراتژیک کشورهایی مانند سوریه، فلسطین و لبنان برای ایران نیست، اما همین بعد سیاسی-امنیتی نیز در راستای اهداف مذهبی و باطنی انقلاب اسلامی قرار دارد. با این حال، حمایت ایران از کشورهای این چنینی، از آن دسته افعالی است که نمی‌توان چندان میان چگونگی و چرایی آنها تمایز نهاد؛ بدین معنی ماهیت حمایت ایران از حلقه های مقاومت عمدتاً فی‌نفسه و باطنی است و اساساً انقلاب اسلامی بدون آن دیگر حتی انقلاب نیست و دو ویژگی «ایدئولوژیک» و «مردمی» خود را به عنوان دو ویژگی عمومی انقلاب‌های بزرگ از کف داده و وارد دورة ترمیدور(Thermidor)  یا استحاله می‌شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *