کرامات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام

کرامات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام| ماجرای هموطن ارمنی 

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / حضرت عبدالعظیم (علیه السلام ) / کرامات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام| ماجرای هموطن ارمنی 

یک لوستر بزرگ و گران قیمت در سال ۵۴ به آستان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام هدیه شد که تا مدّتها کانون توجّه بود . صرف نظر از ارزش مادی این لوستر با عظمت که آن روز بیش از ۶۰۰ هزار تومان خریداری شده بود ، نکته جالب علّت اهدای آن توسّط یکی از هموطنان ارمنی بود

کرامات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام| ماجرای هموطن ارمنی

 

کرامات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام

 

یک لوستر بزرگ و گران قیمت در سال ۵۴ به آستان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام هدیه شد که تا مدّتها کانون توجّه بود . صرف نظر از ارزش مادی این لوستر با عظمت که آن روز بیش از ۶۰۰ هزار تومان خریداری شده بود ، نکته جالب علّت اهدای آن توسّط یکی از هموطنان ارمنی بود . در این باره یکی از خادمین چنین نقل می کند : یکی از ارامنه در اصفهان مواجه با مشکلی می شود که از رفع آن عاجز می ماند و کاملاً امید خود را از دست می دهد . در شبی که مصادف با شب ۲۱ ماه مبارک رمضان بود او در حالی که قصد عزیمت به اصفهان داشت در ترافیک سنگین خیابان شهید رجایی متوقّف می شود ، این ازدحام به دلیل انبوه اتومبیل هایی بود که از تهران رهسپار حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام بودند . او متوجّه می شود که اتومبیل ها در یک خط ممتد به سمتی متمایل می شوند که در انتهای آن گنبد و گلدسته ای می درخشد . پیش خود گفت : من صاحب این گنبد و بارگاه را نمی شناسم . ولی مطمئناً این مردم برای حلّ مشکلاتشان ، از این بارگاه چیزی دیده اند که اینگونه به سویش سرازیر شده اند . و سپس در دل خود این سخن را می گذراند : خداوندا !به حقّ این آقا ، که در نزد تو عزیز است ، نظری هم به من بفرما . در همان حال نیّت می کند که اگر مشکل لاعلاجش برطرف شود ، هدیه ای برای حرمش بیاورد … دو روز بعد ، آن هموطن ارمنی به تهران آمد ، چندین لوستر فروشی را زیر پا گذاشت تا اینکه یکی از مرغوب ترین لوسترهای موجود را خریداری نمود . او در حالی که تلألویی از اشک در چشمانش موج می زد ، این لوستر را تحویل دفتر آستانه داد و ماجرایش را برای یکی از خادمین تعریف کرد و به او گفت : خداوند به واسطه این آقای بزرگوار و صاحب این بارگاه مشکلم را حلّ کرد : آمده ام به عهد خود عمل کنم . خواهشم اینست که از طرف من ایشان را زیارت کنید و آستانش را ببوسید …

 

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *