کرامات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام

کرامات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام| درهای گشوده شده

خانه / قرآن و عترت / عترت / ستارگان هدایت / حضرت عبدالعظیم (علیه السلام ) / کرامات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام| درهای گشوده شده

کرامات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام| درهای گشوده شده

کرامات حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام

 

در دوره ای از تولیّت آستانه ، سرپرستی که از طرف تولیّت به اداره آستانه و حرم نظارت می کرد ، فردی بسیار عصبی و تند مزاج بود . از هیچ قصوری اغماض نمی کرد ، و حتیّ در برخورد با کارکنان مُِِِسن نیز ملاحظه ای نداشت . آن روز سحر، آستانه دار به روال همیشه آمده بود تا در حرم را باز کند و چراغ ها را روشن نماید . امّا در همین حین متوجّه می شود کلید را به همراه نیاورده است . فرصتی هم وجود ندارد . با خود می اندیشد اگر بخواهد به خانه برگردد و کلید را بیاورد دقایقی بعد وقت اذان است و سرپرست آستانه طبق معمول از راه خواهد رسید . با اخلاقی که در او سراغ داشت ، می توانست حدس بزند که دیدن در بسته حرم آنهم در آن وقت سحر چه عواقب و مؤاخذه ای انتظارش را می کشید . در حالی که کاملاً مستأصل شده و دیگر هیچ راه حلّی به ذهنش نمی رسید ، بناگاه صدایی از سمت در حرم او را به خود می آورد . می بیند چفت در گشوده شد و به حرکت درآمد . داخل می شود ، در محوّطه رواق به حرم به پشت دوّمین در می رسد . در این لحظه این بار نیز زبانه در صدایی کرد و در باز می شود وارد حرم می شود ، با عجلّه چراغهای حرم را روشن می کند . سرپرست آستانه موقعی می رسد که او آخرین چراغ را هم روشن کرده است . بعد از نماز صبح ، پس از آنکه آستانه دار به خانه رفته و کلید را می آورد ، قضیه را برای همکارانش تعریف می کند . آنچه خواندید به نقل یکی از همکاران همان آستانه دار بود.

 

پایگاه اطلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *