گزارشی از اسناد لانه جاسوسی و تحلیلی از جنایات آمریکا

خانه / مطالب و رویدادها / گزارشی از اسناد لانه جاسوسی و تحلیلی از جنایات آمریکا

گزارشی از اسناد لانه جاسوسی و تحلیلی از جنایات آمریکا – بخش دوم

کارنامۀ سیاه آمریکا و جنگ افروزی در سراسر جهان

     کارنامه‌ی سیاه و ننگین لشکرکشی آمریکا را برایتان بشمارم؟ ۱۹۴۵ تا ۴۹ قتل عام در کره. صحبت از یکی دو میلیون کشتار است. ۱۹۴۵، ۴۶ اشغال فیلیپین. ۱۹۴۶ اشغال بخشی از ایتالیا و یوگوسلاوی. ۱۹۴۸ پیاده کردن نیروها همزمان در فلسطین، این که رژیم صهیونیستی داشت تشکیل می‌شد و فلسطین اشغال شده بود و آمریکایی‌ها آمدند کنار انگلیس‌ها و صهیونیست‌ها. ۱۹۴۸ و ۴۹ آلمان را تقسیم کردند بین خودشان به چپ و راست. ۱۹۴۸ و ۴۹ در چین انقلاب کمونیستی شد و آمریکا رفت و دخالت کرد که با زورِ جنگ جلوی آن‌ها را بگیرد، اما نتوانست و مجبور به عقب‌نشینی شد. ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳ سه سال دوباره جنگ و قتل عام مردم کره که خود آمریکا گفته ما حدود سی‌وشش تا چهل هزار کشته دادیم. حالا چقدر آن‌جا آدم کشتند!؟ هم‌زمان ۱۹۵۰ تا ۵۵ در تایوان و چین جنوبی ارتش آمریکا نیروی دریایی‌اش نیرو پیاده کرد که آن‌جا دست کمونیست‌ها و چین نیفتد که هنوز هم نگه داشته‌اند.

     ۱۹۵۵ تا ۱۹۶۴ ویتنام که از چند صد سرباز شروع کردند و رساندند به میلیون. چند میلیون آدم آن‌جا کشتند یا بمباران‌های شیمیایی و میکروبی کردند و بمب‌های هسته‌ای کوچک مصرف کردند. ۱۹۵۶ در مصر نیرو پیاده کردند و حمله کردند و بخشی از آن‌جا را گرفتند. ۱۹۵۸ در لبنان عملیات نظامی و اشغال کردند. ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۰ هم‌زمان در کارائیب علیه کوبا و کاسترو و چه‌گوارا و انقلاب کوبا نیرو پیاده کردند. دو سال بعد در تایلند ارتش نیروی دریایی آمریکا به اسم مبارزه‌ی با کمونیست‌ها نیرو پیاده کرد و حمله کردند به تایلند. ۱۹۶۲ دوباره کوبا. ۱۹۶۲ تا ۷۵ سیزده سال جنگ در لائوس و کامبوج. یکی دو میلیون آدم آن‌جا قصابی شدند در جنگ کمونیست‌ها با آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها. ۱۹۶۴ حمله به کنگو و زئیر در آفریقا و سرکوب مردم و انقلابیون. ۱۹۵۹ تا ۷۵ شانزده سال دوباره جنگ ویتنام که حدود ۶۰۰ هزار نیروی نظامی برای کشتار مردم معمولی وارد ویتنام کردند. ۱۹۶۹ و وسط جنگ ویتنام باز حمله به جمهوری دومنیکن. همان سال حمله‌ی مجدد به کنگو و زئیر. همان سال حمله‌ی دوباره به لائوس و کامبوج. ۱۹۷۰ دوباره قتل عام در ویتنام شمالی و کامبوج. ۱۹۷۱ در شبه قاره‌ی هند به بهانه‌ی استقلال بنگلادش از پاکستان و بحث هند و پاکستان عملیات و حمله کرد که مستقر شود. ۱۹۷۴ حمله به قبرس به عنوان این که ترک‌ها و یونانی‌ها اختلاف دارند سر قبرس، خب به تو چه مربوط است!؟ رفت نیرو پیاده کرد و یک بخشش را گرفت و پایگاهش را زد و هنوز آن‌جاست و بیرون نمی‌رود.

گزارشی از اسناد لانه جاسوسی و تحلیلی از جنایات آمریکا

     ۱۹۷۵ دوباره بمباران‌های سنگین ویتنام. ۱۹۷۵ بمباران‌های سنگین کامبوج. ۱۹۷۶ پیاده کردن نیرو و اشغال بخشی از لبنان. همان سال کره‌ی شمالی دو تا سرباز آمریکایی را ‌کشت در کره‌ی جنوبی و دوباره شروع ‌کردند به بمباران سنگین کره‌ی شمالی و بخشی از چین. ۱۹۷۸ عملیات در کنگو آفریقا به کمک نیروهای بلژیک، فرانسه و انگلیس. چند کشور آفریقایی را بمباران و غارت ‌کردند و مسلط شدند. می‌دانید کشورهای آفریقایی بزرگ‌ترین منابع الماس و جواهر و طلا در جهان را دارند و البته گرسنه‌ترین مردم را. تمام این الماس‌ها و طلاها در بازارهای بورس نیویورک و لندن و تل‌آویو است، حال آن که آن مردم از گرسنگی دنده‌هایشان زده بیرون. ۱۹۸۰ حمله به طبس ایران که شکست خوردند.

     جالب است که آمریکا‌ اوّلین شکست‌هایش را در ایران خورده و بعد از انقلاب اسلامی ما. تقریباً‌ همه جا موفق بودند. البته فقط یک جا در ویتنام شکست خورد قبل از این که آن هم بعداً‌ به شکل‌های دیگری برگشت و مسلط شد و الان ویتنام فقط ظاهرش ضد آمریکایی است وگرنه دست کمپانی‌های آن‌هاست، ولی آمریکا اوّلین شکست‌های واقعی‌اش را در ایران خورده است.

     باز هم این کارمانه‌ی ننگین ادامه دارد: ۱۹۸۱ حمله به السالوادور. ۱۹۸۱ همان سال حمله به لیبی. ۱۹۸۲ حمله به لبنان که لبنان را اشغال کرد، منتها نیروهای انقلاب اسلامی و همین حزب‌اللّه و جهاد اسلامی عملیات کردند و چند صد کماندوی آمریکایی، فرانسوی، ایتالیایی و انگلیسی را در چند عملیات استشهادی زدند و شکست بعدی آمریکا اتفاق افتاد. کل ارتش‌های غربی مجبور شدند بعد از آن عملیات از لبنان فرار کنند. این شد شکست دومشان از انقلاب ما. سال‌های ۱۹۸۲ و ۱۹۸۳ ریگان دوباره به لبنان حمله ‌کرد. ۱۹۸۳ بمباران در لیبی و سودان. ۱۹۸۳ حمله و اشغال گرانادا. ۱۹۸۳ تا ۸۹ شش سال حمله علیه نیکاراگوئه و چریک‌های چپ ضد آمریکایی‌ها در هندوراس. ۱۹۸۳ عملیات در چاد و علیه لیبی در شمال آفریقا. ۱۹۸۴ خلیج فارس کمک به عربستان علیه ایران. ۱۹۸۵ در ایتالیا عملیات نظامی. این‌ها عملیات‌های جنگی و تجاوز و لشکرکشی‌هاست و تازه ترورها جدای از این و علاوه بر این است.

     ۱۹۸۶ دوباره حمله و بمباران لیبی. همان سال عملیات در بولیوی و پیاده کردن نیرو. ۱۹۸۷ و ۸۸ در زمان بوش پدر جنگ عراق که چقدر کشتار شد و بعد همان قبلش جنگ با نیرو‌های ما در خلیج فارس که بچه‌های ما با چند قایق موتوری حمله کردند و با ناوهای آمریکا وارد جنگ شدند که یکی دو تا کشتی آمریکایی غرق شد و چند هلی‌کوپتر آمریکایی را هم زدند. البته چند قایق ما غرق شد و بچه‌های ما شهید شدند. بعد سکوهای نفت ما را زدند در جنگ با ما در خلیج فارس. بعدش حمله به عراق که نتوانست و اشغال ناقص بود به خاطر این که ترسیدند عراق دست ما بیفتد. ۱۹۸۸ خلیج فارس باز یک عملیات علیه ما. همان سال در هندوراس عملیات علیه نیکاراگوئه. همان سال حمله به پاناما و اشغال آن؛ ده هزار نیرو وارد کرد و کل کانال پاناما را گرفت. سال بعد دوباره حمله به لیبی، همان سال دوباره نیرو به پاناما وارد کرد. همان سال عملیات نظامی در کلمبیا و بولیوی و پرو در آمریکای لاتین برای سرکوب انقلابیون با پوشش مبارزه با مواد مخدر، در حالی که خودش پشت قاچاق مواد مخدر است.

     همان ۱۹۸۹ عملیات در فیلیپین. سال بعد لیبریا. همان سال در عربستان نیرو آوردند برای دفاع از کویت و جنگ اول خلیج فارس. سال ۹۱ تحت عنوان کردهای عراق نیرو وارد کردستان عراق کردند. همان سال سه تا عملیات در آفریقا با کمک اروپایی‌ها و چند کشور اروپایی مثل فرانسه، انگلیس، بلژیک و ایتالیا. سال ۹۱ تا ۹۶ تحت عنوان کمک بشردوستانه نیرو پیاده کردند در شمال عراق و عملاً ‌بخش مهمی را اشغال کردند که تا همین الان هم ادامه دارد. سال ۹۲ عملیات در سیرالئون. همان سال عملیات در کویت. ۹۲ تا ۲۰۰۴ در عراق. ۹۲ تا ۹۵ چندین عملیات بمباران و قتل عام در سومالی آفریقا. ۹۳ در بوسنی و هِرزه‌گوین. اوّل گذاشتند صرب‌‌ها، بوسنیایی‌های مسلمان‌ را قتل عام کنند و هیچ اقدامی نکردند، بعد که مسلمان‌های بوسنی قوی شدند و سازماندهی شدند و اسلحه به ایشان رسید و شروع کردند به مقاومت و پیشروی، آن وقت تازه آمریکا وارد عمل شد و تحت عنوان متوقف کردن کشتار مردم بوسنی به دست صرب‌ها بمباران کردند و گرفتند و مستقر شدند و حکومت آن‌جا را گرفتند. بعد هم به‌شدت مسلمان‌ها را کنترل و سرکوب کردند که رشد نکنند.

     سال ۹۳ عملیات در مقدونیه در اروپا. ۹۳ تا ۹۵ حمله به هائیتی. ۹۴ مقدونیه. ۹۵ بوسنی و هِرزه‌گوین. ۹۶ دوباره لیبریا. ۹۶ جمهوری آفریقای مرکزی. سال ۹۷ عملیات در آلبانی. همان سال در کنگو و گامبیا در آفریقا. همان سال در سیرالئون. همان سال در کامبوج. سال بعد عراق. همان سال گینه‌ی بیسائو و سِنِگال. همان سال در کنیا و تانزانیا. همان سال افغانستان و سودان. همان سال ۹۸ لیبریا. ۹۹ تا ۲۰۰۱ عملیات حمله به تیمور شرقی در منطقه‌ی اندونزی. سال ۹۹ بمباران کوزوو.

این تا سال ۲۰۰۰ است و من بقیه‌اش را دیگر نمی‌خوانم. این‌ها فقط بخشی از تجاوزات نظامی آمریکاست تا ۲۰ سال پیش.

گزارشی از اسناد لانه جاسوسی و تحلیلی از جنایات آمریکا

     از سال ۲۰۰۰ تا الان هم دقت کنید، سیرالئون، یمن، افغانستان، ساحل عاج، عراق، لیبریا، گرجستان، جیبوتی، هائیتی، پاکستان، لبنان، سومالی و … همین الان هم که داریم با هم صحبت می‌کنیم، عراق و سوریه و لیبی و یمن و افغانستان و لبنان. این آمریکاست؛ یک اژدها، یک جلّاد، بلکه دجّال بزرگ جهانی.

     الان کشتی‌هایش را برده در سواحل کره‌ی شمالی و حتی تا سواحل چین. چین که الان قدرت اوّل اقتصاد جهان است. حالا این آمریکا اعلام کرده ما در دنیا سه تا رقیب و فقط سه تا تهدید داریم؛ چین و روسیه و ایران. این را چند بار و چند رئیس‌جمهور آمریکا و معاونین رئیس‌‌جمهورهای آمریکا گفته‌اند. حالا ایران این وسط که تا سی سال پیش هم نوکر همین‌ها بوده و ۲۰۰ سال تحت سلطه‌ی این‌ها بوده. نه جمعیت‌مان، نه وسعت‌مان، نه پول‌مان اصلاً قابل مقایسه با این‌ها نیست. چین پرجمعیت‌ترین کشور جهان و اقتصاد اوّل جهان است. روسیه بزرگ‌ترین کشور جهان است. آمریکا هم که آمریکاست. ایران اما این وسط چه کاره است؟

     جالب این که در اسناد لانه می‌گوید بعد از پیروزی انقلاب ما ایران را از دست دادیم. می‌گوید ایران برای ما به اندازه‌ی اسرائیل و بلکه مهم‌تر بود. می‌گوید اگر به ما می‌گفتند این سی چهل کشوری که الان دست ماست و مستعمره‌ی ماست، همه‌ی این‌ها را بده و دو جا را نگهدار، می‌گوییم اول ایران بعد اسرائیل. می‌گوید ایران را خمینی (رحمه الله) و مردم مذهبی از چنگ ما درآوردند و ما رها نمی‌کنیم و باید برگردیم. کل این تحریم‌ها، تهدیدها، جنگ‌ها و ترورها همه برای این است که برگردند، منتها به جای این که برگردند، به تعبیر رهبری اگر ملت ایران در دهه‌ی پنجاه شمسی از ایران بیرون‌شان کرد، در دهه‌ی نود از منطقه بیرون‌تان کردیم. یمن مال شما بود از حلقوم‌تان بیرون آمد. عراق در چنگ شما بود و اشغالش کرده بودید و از حلقوم‌تان بیرون آمد. افغانستان را خورده بودید و بیرون آمد و نتوانستید قورتش بدهید. در سوریه یک جنگ جهانی راه ‌انداختید در این شش هفت سال و شکست خوردید. شما در کل منطقه شکست خوردید؛ در لبنان، در غزه، در افغانستان، در عراق، در سوریه و یمن همه جا شکست خوردید. این‌ها همه مال شما بود، ولی دیگر مال شما نیست.

     دقت کنید که این حرف‌ها را مقامات و استراتژیست‌های درجه‌یک آمریکا می‌گویند. این صحبت‌های ادعایی ما نیست. حالا دقت کنید که در ایران به چه می‌اندیشند. این‌ها می‌‌گویند مسأله‌ی اوّل و اصلی ما این است ایران را دیگر با جنگ نمی‌توانیم پس بگیریم. می‌گویند به همه جا می‌توانیم حمله کنیم، اما به ایران نمی‌توانیم، چون در ایران یک انقلاب واقعی بر اساس ایدئولوژی دینی است و مردمند و صحبت از چند میلیون آدم است که تا پای جان ایستاده‌اند. این را آمریکایی‌ها در اسناد لانه می‌گویند: قوی‌ترین حکومت در جهان امروز به لحاظ پایگاه‌های مردمی حکومت ایران است. می‌گوید ما نمی‌توانیم با جنگ و حمله ایران را پس بگیریم. این گزارش‌ها دقیقاً چهل سال پیش است و در اسناد لانه. آن موقع حدود ده ماه از انقلاب گذشته و آبان ۵۸ است.

     آخرین اسناد لانه مال یکی دو روز قبل از اشغال است؛ یازده و دوازده آبان ۵۸. چهل سال پیش دقیقاً‌ در چنین روزهایی. آخرین تحلیل‌های کارشناسان سیا و پنتاگون که از تهران فرستادند به واشنگتن. می‌گوید الان تنها راه ما این است که در حکومت ایران دو شاخه و دو جریان وجود دارد؛ یکی شاخه‌ی افراطی به رهبری خمینی (رحمه الله)، این‌ها به‌شدت اسلام‌گرا، ایدئولوژیک، انقلابی و ضد آمریکایی و ضد اسرائیلی و اکثریت مردم با اینهایند. بعد می‌گوید ولی یک شاخه‌ی دومی هم هست که جریان‌های میانه‌رو هستند و لیبرال‌های مذهبی که سنبل آن مهندس بازرگان و دولت بازرگان است؛ نهضت آزادی، جبهه‌ی ملّی، لیبرال‌ها و ملّی‌گراها. می‌گوید ما باید سعی کنیم این شاخه در حکومت جمهوری اسلامی تقویت شود و باید جریان افراطی ضد آمریکایی به رهبری خمینی (رحمه الله) و جوان‌های کم‌سن دانشگاه‌ها را از صحنه خارج و مأیوس کنیم یا به جان هم بیندازیم. باید درگیری داخلی پیش بیاید و آن جریان مسلط شود.

گزارشی از اسناد لانه جاسوسی و تحلیلی از جنایات آمریکا

     می‌گویند جریان لیبرال مذهبی و ملی‌گراها یک شاخه دارند در دانشگاه‌‌ها، یک شاخه دارند در حوزه و آخوندها. می‌گوید آخوندهایی که مخالف خمینی‌اند؛ از طلبه‌ی معمولی و منبری و مداح تا مرجع صاحب رساله. می‌گوید جریان آخوندی درون حوزه‌ی ضد خمینی (رحمه الله) را باید پیدا و تقویت کنیم. همچنین باید جریان دانشگاهی ضد خمینی (رحمه الله) را پیدا و به هم مربوط و علیه جریان دانشگاهی انقلابی تقویت کنیم. باید حتی روی کمونیست‌ها و چپ‌ها که شعارشان ضد آمریکایی و ضد سرمایه‌داری است، کار کنیم و از آن‌ها هم استفاده کنیم، چون آن‌ها هم با آخوندها و نظام مخالفند.

     من فقط چند سند را از رو برایتان بخوانم: اسم افرادی را می‌آورد که این‌ها اوّل انقلاب جزو مسئولان جمهوری اسلامی بودند در دولت موقت. می‌دانید که سخنگوی دولت موقت امیرانتظام بود که معاون نخست‌وزیر هم بود؛ معاون مهندس بازرگان و سخنگوی دولت اسلام و انقلاب. این از ده بیست سال قبل از انقلاب با آمریکایی‌ها و سفارت‌شان ارتباط داشته. بعد این‌جا می‌گوید در جلسه‌ای با او داریم صحبت می‌کنیم، الکل زده و مست است. گفتیم یک کم استراحت کن تا بعد بنشینیم با هم صحبت کنیم. سخنگوی دولت موقت جمهوری اسلامی بعد از انقلاب! در دولت آدم دارند. در اوّلین مجلس ما در دهه‌ی شصت آدم دارند. در مجلس خبرگان قانون اساسی آدم دارند. اوّلین رئیس‌جمهور ما بنی‌صدر بعد معلوم می‌شود و اسناد درمی‌آید که از قبل با این‌ها ارتباط دارد. پنج شش نفر از وزرای بازرگان در جلسات خصوصی با آمریکایی‌ها می‌گویند و می‌خندند به امام و بچه‌های انقلاب و فحش می‌دهند و می‌گویند تقصیر این‌هاست. مثلاً یک نمونه مقدم مراغه‌ای که استاندار آذربایجان بود و جزو چهره‌های اصلی نهضت آزادی و جبهه‌‌ی ملی که اصلاً‌ بی‌دین بود و بعدها صریح گفت احکام اسلام مزخرف است! این در حکومت اسلامی مسئول بود و علیه اسلام حرف می‌زد. بعد هم معلوم شد که با لانه ارتباط دارد.

     حسن نزیه اوّلین وزیر نفت انقلاب اسلامی اسنادش بیرون آمد. مأمور سیا در تهران گفته من با این جریان‌ها جلسه داشتم. در تمام دانشگاه‌های اصلی تهران و مشهد و شیراز و اصفهان آدم داشتند و این‌ها غیر از این که به ساواک وصل بودند، مستقیم به سفارت آمریکا گزارش می‌دادند. هر روز خبر می‌دادند که امروز در دانشگاه ما فلان جریان و فلان گروه فلان میتینگ را راه انداخته و سخنران این بوده و این را گفته و این کار را کرده.

     در اسناد لانه می‌گوید روز اوّلی که دانشگاه‌ها باز شده بعد از انقلاب، یعنی مهر ۵۸، دیروز اسم ۱۷۰ استاد دانشگاه‌های تهران که ساواکی بودند و با سیا ربط داشتند، افشا شده و این استادها همه فرار کرده‌اند و می‌گویند به ما کمک کنید که سریع برویم آمریکا. یک موج فرار بعضی اساتید به سمت آمریکا شروع شد. بعد معلوم شد صدها استاد در بهترین دانشگاه‌های ایران یا از ساواک حقوق می‌گرفتند و گزارش می‌دادند یا مستقیم با سفارت آمریکا و سیا وصل بودند یا جزو فراماسونری بودند.

     پس یکی این تیپ‌های ملّی‌گرا و لیبرال مذهبی و میانه‌روها را می‌گوید و یکی خط افراطی خمینی (رحمه الله) شامل پاسدارها، دانشجوهای تندرو مذهبی و انجمن‌های اسلامی و تحکیم آن موقع. خط میانه‌روها را می‌گوید که معتقدند با آمریکا سوء تفاهم شده و می‌شود حلّش کرد و مسأله‌ی فلسطین هم به ما ربطی ندارد. می‌گوید ما باید این شاخه‌ را تقویت کنیم در حکومت ایران. می‌گوید آن شخص ایرانی خودش تأکید کرد به من که به کاردارتان در تهران بگویید هر طور شده، با خمینی (رحمه الله) تماس بگیرد و او را متقاعد کند که آمریکا دشمن نیست، چون خمینی (رحمه الله) هر هفته سخنرانی می‌کند و یک چیزی علیه آمریکا می‌گوید و مردم تابع خمینی‌اند.

… ادامه دارد.

پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *