یاران خاص امام رضا(علیه السلام) چه کسانی بودند؟

خانه / پیشنهاد ویژه / یاران خاص امام رضا(علیه السلام) چه کسانی بودند؟

احمد بن موسی الکاظم علیه السلام: ایشان به شاهچراغ شهرت دارند و مدفن‌شان در شهر شیراز است. به «امین ولایت» مشهورند؛ زیرا پس از شهادت پدر بزرگوارشان امام موسی کاظم علیه السلام، مردم به سبب شخصیت والای احمد بن موسی گمان می‌کردند، احمد امام بعدی است و بر در خانه‌اش تجمع کردند تا با او بیعت کنند. احمد بن موسی از آنان بیعت گرفت و سپس بر منبر رفت و خطبه‌ای در کمال فصاحت و بلاغت بیان کرد و سپس فرمود: «ای مردم، هم چنان که اکنون تمامی شما با من بیعت کرده‌اید، بدانید که من خود، در بیعت برادرم علی بن موسی الرضا (علیه السلام) هستم، او پس از پدرم، امام و خلیفه ی به حق و ولی خداست، از طرف خدا و رسولش بر من و شما واجب است که از او اطاعت کنیم.» پس مردم با احمد بن موسی همراه شدند و خدمت علی بن موسی علیه السلام رسیدند و به امامت آن بزرگوار اعتراف کردند. امام رضا (علیه السلام) نیز در حق ایشان چنین دعا کردند: «همچنان که حق را پنهان و ضایع نگذاشتی، خداوند در دنیا و آخرت تو را ضایع نگذارد.» (الملل و النحل، ص170-169؛ بحارالانوار، ج8، ص308) ایشان در نهایت و در راه پیوستن به مولای خویش امام رضا (علیه السلام) که در خراسان حضور داشتند وارد شیراز شد و در آنجا بعد از نبردی سخت با سپاهیان قُتلُغ خان حاکم فارس به شهادت رسید.

حسن بن علی بن زیاد الوشاء: از اصحاب امام رضا (علیه السلام) ملقب به بزیع، و از افراد برجسته و برگزیده امامیه (الفهرست، ص54) و از محدثین بزرگ شیعه بود که بعد از وفات امام موسی کاظم (علیه السلام) در پذیرش امامت حضرت رضا (علیه السلام) تردید کرد و واقفی شد و بعد از مدتی با مشاهده ی معجزاتی از امام رضا (علیه السلام) معتقد به امامت آن حضرت و امامان بعدی شد و تا زمان امام هادی (علیه السلام) را درک کرد. (الجامع لرواة و اصحاب الامام الرضا (علیه السلام)، مشهد، ج1، ص195) او از خانواده ای اهل ایمان و معتقد به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) برخاست چنانکه نجاشی درباره ی جد مادری او می نویسد: الیاس بن عمرو یکی از بزرگان یاران حضرت امام صادق علیه السلام و معتقدان به ولایت اهل بیت (علیهم السلام) است و گرایش عمیقی به این خاندان دارد. (رجال نجاشی، ص 78)

دعبل بن علی بن رزین: دعبل خزاعی از خانواده‌ای شاعر و دوستدار اهل بیت، شاعر مشهور اهل بیت (علیهم السلام) و راوی حدیث بود‌ که کتاب طبقات الشعرا از تصنیفات اوست. در انتقاد از خلفای عباسی و دشمنان خاندان پیامبر ابا نداشت و علت قتلش هجو خلفای عباسی بود. (الغدیر، ج2، ص 547) وی قصیده‌ای درباره‌ تاریخ شیعه سرود و در حضور امام رضا (علیه السلام) خواند و آن حضرت لباسی از خز به همراه 600 دینار به او بخشید. دعبل زمان امام جواد (علیه السلام) را نیز درک کرد. (رجال طوسی، ص376)

دعبل خزاعی شاعر مشهور اهل بیت (علیهم السلام) که کتاب طبقات الشعرا از تصنیفات اوست. وی قصیده‌ای در حضور امام رضا (علیه السلام) خواند و آن حضرت لباسی از خز به همراه 600 دینار به او بخشید.

زکریا بن آدم: زکریا بن آدم بن عبدالله بن سعد اشعری قمی از اصحاب ثقه امام موسی کاظم (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) بود و در نزد امام رضا (علیه السلام) از منزلت خاصی برخوردار بود و زمان امام جواد (علیه السلام) را نیز درک کرد. (معجم رجال الحدیث، ج8، ص282) او در قم سکونت داشت. شیخ طوسی، زکریا بن آدم را از اصحاب امام صادق، امام کاظم و امام رضا (علیهم السلام) معرفی می‌کند. (قاموس الرجال، ج4، ص456) با درگذشت امام موسی کاظم (علیه السلام) و شکل گیری جریان واقفیه، زکریا در منطقه قم توانست از گسترش این اعتقاد انحرافی جلوگیری کند و جریان تشیع را از گزند حفظ نماید. (عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ص33) وی وکیل و نماینده ‌امام رضا و امام جواد (علیما السلام) در قم بود. (اصول علم الرجال، ص487)

صفوان بن یحیی: معاصر سه امام موسی کاظم و امام رضا و امام جواد (علیهم السلام) و نائب خاص امام رضا و امام جواد (علیهما السلام) بود و از افراد مورد وثوق امامیه بود و شیخ طوسی وی را موثق ترین افراد زمان خویش در حدیث و عابدترین آنها معرفی کرده است (الفهرست، ص 171) در حدیثی، که از امام جواد (علیه السلام) آمده است، می‌توان تبعیت و وفاداری صفوان و دیگر یاران ائمه (علیهم السلام) را به ایشان دریافت: «خداوند از صفوان بن یحیی و محمد بن سنان راضی و خشنود گردد، زیرا آنها با من و پدرم هرگز مخالفت نکردند.» (معجم رجال الحدیث، ج17، ص162)

در حدیثی دیگر امام جواد (علیه السلام) فرمودند: «خداوند به صفوان بن یحیی و محمد بن سنان و زکریا بن آدم بهترین پاداشها را بدهد، آنها نسبت به من وفادار بودند.» (همان، ص282)

محمد بن اسماعیل بن بزیع: از اصحاب امام رضا (علیه السلام) بود که شاگرد امام موسی کاظم (علیه السلام) و امام جواد (علیه السلام) نیز بود. (جوابات اهل الموصل، ص21) او به حدی مورد عنایت امام رضا (علیه السلام) بود که در جمعی با شیعیان زمانی که نام وی به میان آمد امام فرمود: «دوست داشتم در میان شما شخصیتی همانند محمد بن اسماعیل بن بزیع می بود». (رجال نجاشی، ص255) او از محدثان بزرگ بود و مدتی برای حمایت از شیعیان وزیر هارون عباسی شد.

‌محمد بن اسماعیل بن بزیع از اصحاب امام رضا (علیه السلام) و به حدی مورد عنایت امام رضا (علیه السلام) بود که در جمعی با شیعیان زمانی که نام وی به میان آمد، امام فرمود: «دوست داشتم در میان شما شخصیتی همانند محمد بن اسماعیل بن بزیع می‌بود».

امام رضا (علیه السلام) درباره‌ مقام وزارت وی چنین فرمودند: «خداوند در دربار ستمگران دوستانی دارد که به خاطر آنان برهان و نشانه دین را روشن می‌کند و از دوستانش سختی‌ها را دور می‌کند و امور مسلمانان را به صلاح می‌آورد. آنان پناهگاه مؤمنانند. نیازمندان به آنها مراجعه می‌کنند. اینانند مؤمنان راستین و امانتداران خدا در زمین. بهشت برای آنها خلق شده است و اینان برای بهشت. ای محمد! تو از این گونه افراد باش». (بحارالانوار، ج15، ص213)

اباصلت هروی: از یاران خاص امام رضا (علیه السلام) و محرم اسرار و همراه همیشگی ایشان بود. او نزد همه رجال شناسان شیعه، و اکثر علمای اهل سنت مورد وثوق است. واقعه شهادت امام رضا (علیه السلام) و ماجرای خوردن انگور زهرآگین از دست مأمون عباسی را اباصلت نقل کرده است. (اعلام الوری، ج 2، ص80)

ابراهیم بن هاشم نقل می‌کند که امام رضا (علیه السلام) به اباصلت هروی فرمود: «آیا تو نیز مانند دیگران، به آنچه خداوند متعال نسبت به ما واجب کرده یعنی ولایت ما منکر هستی؟ اباصلت جواب داد: به خدا پناه می‌برم، بلکه من به ولایت شما اقرار دارم». (بهجه الآمال، ج5، ص155)

یونس بن عبدالرحمن: از یاران امام رضا (علیه السلام) و از محدثین ثقه شیعه است. در گزارش تمامی دانشمندان شیعی و تراجم از یونس بن عبدالرحمن در زمره‌ یکی از یاران امام موسی کاظم و امام رضا (علیهماالسلام) نام برده شده است. (رجال علامه، ص 184).

در تأیید یونس بن عبدالرحمن از سوی امام رضا (علیه السلام)، فضل بن شاذان نیشابوری از عبدالعزیز مهتدی که وکیل امام رضا و امام جواد (علیهماالسلام) در قم بود نقل می‌کند که: «از حضرت رضا (علیه السلام) پرسیدم: من در هر موقعیتی نمی‌توانم به حضور شما مشرف شوم؛ برای فرا گرفتن مسائل و احکام دینی خود، از چه کسی سؤال کنم؟ امام در جواب فرمود: از یونس بن عبد الرحمن.» (رجال کشی، ج2، ص779) هم چنین از همین راوی خبر دیگری نقل شده است که گفت: «از حضرت رضا (علیه السلام) پرسیدم: آیا یونس بن عبد الرحمن نزد شما مورد اطمینان و اعتماد هست تا احکام دین را از او فرا گیرم؟ امام فرمود: بله.» (همان، ج2، ص884)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *