توصیه های امام رضا(علیه السلام) برای عطر و لباس

عقیق:سبک زندگی رضوی در همه ابعاد برنامه و الگو دارد در این میان درباره رسیدگی به ظاهر و توجه به لباس و پوشش و آراستگی نیز از ایشان توصیه هایی بر جای مانده است.
امام رضا (علیه السلام) برنامه بهداشتی هفته را اینگونه می فرمودند: «روز سه شنبه ناخن های خود را کوتاه کنید، روز چهارشنبه استحمام، روز پنجشنبه حجامت و روز جمعه خوشبو کردن خود با بهترین عطرهایتان.»
امام (علیه السلام) به عطر زدن بسیار اهمیت می دادند و معتقد بودند که اگر کسی نمی تواند هر روز عطر بزند، دست کم روز جمعه –یعنی هفته ای یک بار- عطر بزند.
ایشان می فرمودند: «عطر زدن از اخلاق پیامبران است» و خودشان نیز بسیار به آن پایبند بودند. وقتی حضرت از منزل بیرون می فرتند بوی خوش بخور ایشان آشکار بود.
در روزهای حضور حضرت (علیه السلام) در مرو ایشان پیوسته خود را به شیوه های گوناگون معطر می ساختند. گاهی نیز دستور می دادند که مشک را با برگ درخت بان (که درخت معطری است و از برگش برای بوی خوش استفاده می کنند) درآمیزند و عطری به قیمت هفتصد درهم بسازند.
فضل بن سهل، وزیر مامون به این کار امام (علیه السلام) ایراد گرفت که معنا ندارد این همه هزینه برای عطر! مردم بر شما عیب خواهند گرفت. امام (علیه السلام) در جوابش فرمودند: «تو مگر نمی دانی یوسف با اینکه پیامبر بود لباس دیبای زرین می پوشید و روی صندلی طلا می نشست. این کار از مقام علم و دانش او چیزی نکاست.»
سپس امام رضا (علیه السلام) دستور دادند که عطر غالیه (در آن زمان بسیار معروف بود) برای ایشان بسازند؛ همان عطری که پیامبر اکرم (ص) هم استفاده می کردند و البته خیلی هزینه بر بود. قیمت این عطر در عصر امام (علیه السلام)، چهار هزار درهم بود.
امام (علیه السلام) می فرمودند: «شایسته نیست که انسان هیچ روزی عطر و بوی خوش را ترک کند. اگر هر روز نمی تواند عطر بزند، دست کم یک روز در میان عطر بزند و چنانچه این مقدار هم نمی تواند، هفته ای یک بار عطر بزند و این کار را ترک نکند.»
ایشان همچنین درباره شانه زدن فرموده اند: «پیامبر خدا (ص) فرموده است که هر کس شانه را هفت بار بر سر و صورت خود بکشد، مریض نمی شود.»
امام رضا (علیه السلام) به شیعیان دستور داده بودند که انگشتر عقیق بر دست کنند و می فرمودند: «انگشتر عقیق فقر را از بین می برد و نفاق را از دل های مردم زائل می کند.»
خود ایشان هم دو انگشتر به دست می کردند. یک انگشتر را که از پدرشان حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) به ارث برده بودند و روی نگین آن عبارت «حسبی اللهُ» حک شده بود و یک شاخه گل و یک هلال هم در بالای آن نقاشی شده بود.
روی انگشتر دیگر امام (علیه السلام)، عبارتی نقش بسته بود که اطرافیان نمی دانستند، چیست! یک روز یونس بن عبدالرحمن، از امام (علیه السلام) پرسید که روی نگین شما چه عبارتی نوشته شده است؟ امام (علیه السلام) فرمودند: «نقش نگین من این است: «ما شآءَ اللَّهُ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ الّا بِاللَّهِ»
لباس امام (علیه السلام) زبر و خشن بود اما وقتی بین مردم حضور می یافتند خود را برای آنان می آراستند و لباسی سنگین می پوشیدند.
ایشان هر گاه می خواستند لباس بپوشند همواره از سمت راست خود لباس را بر تن می کردند و هنگامی که لباس نو می خریدند و می خواستند بپوشند، نخست یک کاسه آب می طلبیدند. امام بر کاسه آب 10 بار «انّا انزلناهُ»، 10 بار «قُل هُوَ اللهُ» و 10 بار «قُل یاایّها الکافرون» می خواندند و سپس آب را بر آن لباس می پاشیدند.
ایشان می فرمودند: «هر کس قبل از اینکه لباس نو را بپوشد چنین کند تا هنگامی که یک نخ از لباس باقی باشد زندگیش با وسعت و راحت خواهد بود.»
ایشان همچنین می فرمودند: «رنگ کردن محاسن ثواب دارد وانگهی این کار بر عفت بانوان می افزاید، اگر مردها خضاب می کردند و خویشتن را می آراستند، زنان از جاده عفاف بیرون نمی رفتند.»