جلسه هجدهم آموزش مداحی ، مجمع الذاکرین هیات رزمندگان اسلام ، استاد حاج سعید حدادیان

خانه / آموزش / جلسه هجدهم آموزش مداحی ، مجمع الذاکرین هیات رزمندگان اسلام ، استاد حاج سعید حدادیان

بسم الله الرحمن الرحیم.

السلام علیکم یا اهل بیت النبوه.  

    سلام علیکم و رحمت الله .

دوازدهم اسفند ماه سالگرد عملیات خیبر است، نثار شهدای عملیات خیبر صلوات. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.  کما اینکه دوم و سوم اسفند ماه سالگرد عملیات بدر است، خیبری ها ۶۲ بودند و بدری ها هم ۶۳ بودند، برای آن ها هم صلوات بفرستید اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. نثار روح کارگردان قرآنی و ایمانی آقای سلحشور هم باز صلواتی بفرستید اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

ما پیرامون ختم که صحبت می کردیم، من الان می خواهم برای شما یک شاهد مثالی چون پیش آمد، ختم مرحوم سلحشور بود. ببین آقا یک مجلس ختمِ ملی است، یک وقت مراسم ختم شخصیتی  مثل سلحشور است، می شود شما یک غزل های کلی راجع به هنر بخوانید، اما یک وقت می بینی این آدم یک کارهایی کرده شایسته است که یک شعری برایش بگویی. مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) راجع به مرتضی سرهنگی برادر شهید ماشاءالله سرهنگی، که از علمداران نثر و نگارش روزگار ماست، به ویژه دفاع مقدس، آدم جریان سازی است، آقا یک وقتی قدیم ها فرموده بودند که اگر من شاعر بودم برای مرتضی سرهنگی و امثال او قصیده می گفتم، این نشان می دهد که اگر چمران شهید می شده باید برایش شعر گفت، مثلا آهنگران برای آیت الله اشرفی اصفهانی (رحمت الله علیه) شعر گفت؛ برای آدم های مختلف این ها کمک است، این ها ضرورت امروزه است، این طوری یک خواننده سطحش ملی می شود، سطحش از آن بومیت محله و شهر خودش ملی می شود. ولی وقت می برد دیگه، یعنی حالا یک خواننده ی بی بضاعتی مثل من چرا باید زحمت بکشد، میان این همه کار، آقا فردا شما باید ختم سلحشور هم باشید، پس من باید ساعتی از شب را بیدار باشم، باتوجه به شناختی که خودم دارم، چون جوان ترها که نمی دانند، الان شعر سروده شده را من الان برای شما می خوانم، البته هنوز باید رویش کار شود، (شعر را می خوانند و توضیحاتی درباره ی شخصیت مرحوم سلحشور می دهند و اینکه دو کلید واژه مهم در زندگی هنری او حکم می کرد، یکی توبه است و دیگری توحید است) نکته: به اندازه ای که یک مجلس احتیاج دارد به همان حد کافی است، نیازی نیست که آدم بخواهد توضیح بدهد، چون وقت کم است و اگر بخواهی برای هر کدام از آن ها توضیح بدهی خودش یک جلسه می شود، پس چیزی نمی گویم و می گذارم شعرم حرف بزند.

مداح ملی زندگی ندارد، خواب و خور ندارد، چند جلد کتاب شما می دانید که برای بنده منبع است؟ خب الان می خواهم برای تولد حضرت زهرا (س) مثلا بیت رهبری بخوانم، هیچی برای آن جا ندارم. یک محدودیت هایی آن جا دارد، آقا شعر فلان شاعر را یک نفر بخواند، باشه فلانی شعر ایشان را بخواند و…، حالا من باید شعر بگویم، اگر قرار است من شعر بگویم، باید یک سه چهار روز رهایم کنید، …. . مداح ملی شدن، یعنی واقعا باید قید بسیاری از راحتی هایت را بزنی، اگر بخواهی سوار کار بشوی و بروی جلو، این یک نکته. پس ما راجع به ختم امروز آمدیم یک نقطه اوجی گفتیم، یک وقت هیأت رسمی می خواهد بخواند، مجلس ختم گفتیم رسمی است و…، این الان ممتاز شد، یک شخصیت ملی که این ارزشمند است باید برای شخصیت او و کارهای او شعری تدارک دید، فضایی تدارک دید، سابقه دارد؟ بله آقای آهنگران، اشرفی اصفهانی، چمران، شهید بهشتی، آقای مهدوی کنی… ، خب الان یک شخصی که فوت کرد، باید برای ایشان شعر بگویی، باید تدارک ببینی این چندتا ویژگی می خواهد، ۱٫ اینکه من خودم بدانم چه می خواهم بخوانم، بعضی ها نمی دانند نه شروعش را و نه تمامش را، گفتیم در بُعد نوحه ی ملی باید همه ی بومیت ها بتوانند سینه بزنند، یک بار گفتیم باز هم می گوییم، جوان بودیم به ما یاد دادند. کسی می تواند ملی بخواند که بیاید زبان ملی را بخواند، آهنگش اگر محلی هم هست به ملی نزدیکش کند.

درسی که هفته ی گذشته داشتیم چه بود؟ من الان وقتی میام سرکلاس مِتُد من در این کلاس مِتُد دبستان است. درس ها را مخلوط عرض می کنیم، چون وقتی یک جنس را می گیرم می روم جلو برای بعضی ها ممکن است خسته کننده بشود، ما الان راجع به ختم، از آن اولی که گفتیم تا حالا کلی حرف زدیم؛ امروز ختم شخصیت های ملی و مذهبی را برای شما یک نکته گفتم. می خواهی برای سلحشور بخوانی، بیا این گوی و این میدان، ولی می خواهی برای سلحشور بخوانی باید از توبه نصوحش بگویی باید از ایوبش بگویی باید از یوسفش بگویی، باید از موسی بگویی، بیا بگو، آدمی که بنیان گذار حوزه ی هنری بود، همین طوری که نمی توانی از جلویش رد بشوی.

درس هفته ی قبل ما سرود خوانی بود.  شعر هفته گذشته را بیاورید با هم به صورت سرود بخوانیم.

پنجاه جور بلکه بیشتر ما گریز داریم، یک گریز آهنگ است، شما مثلا داری می گویی که یک شعر می خوانی که فاعلاتٌ فاعلاتٌ فاعلاتٌ، این شعر اخلاقی است، داری با این آهنگ می خوانی، هیچ چیز نمی خواهد بگویی، می بینی مردم حال پیدا کردند، از حرم تا ….، آهنگ خواندن شما به شما می گوید که چجوری گریز بزن، این شد یک.

  1. گریز یعنی فرار، بعضی ها هی می خواهند از روی دیوار بپرند، آقا این درِ این جا است خیلی راحت از همین در برو، شعر تمام شد، هیچی نمی خواهد، صلی الله علیک یا اباعبدالله ، تمام حنجره ها نینوای توست حسین. این شد دوتا.
  2. آدمی که بلد است حرف بزند. خواهش می کنم نابلدها حرف نزنند. مشکل ما در گریز این است. مثلا الان فرض کنید امروز روز شهادت امیرالمومنین است، شما رفتی یک شهری در نماز جمعه داری می خوانی ، ببین چقدر حماقت است یک همچنین گریزی، بگویی: آی مردم آیت الله فلانی، حاج آقای فلانی، امام جمعه ای که روز بیست و یکم ماه رمضان شما امروز صحیح و سالم آمدی، اما امام جمعه کوفه را کشتند؛ بابا چه کار کردی با این بنده خدا! این ها غلط است. در گریز قاعده این است، که ما باید یک خرق عادتی در پس مقدمه مان باشد، یک مقدمه ای که عادت است، یک خرق عادتی در پس مقدمه باشد. خرق یعنی پاره شدن.

(شروع می کنند به خواندن شعر هفته ی گذشته) .

چهارمین مدل گریز: یک تکه مقتل عربی می خوانی و ترجمه می کنی، این می شود روضه.

پنج: «صلی الله علیک یا بنت رسول الله» تا « یا وجیه عندالله »، این راه گریز است دیگه.

شش: «یا ممتحنه امتحنک الله» عبارات مختلف عربی با عبارات عربی بیاوریم.

راه های گریز زیاد است، که این ها را بیشتر باید تحقیقی کار کنید. یعنی بعضی از شماها، گروه گروه بشوید، تحقیقی کار کنید، یاد بگیرید گریزهای مختلف را.

خیلی وقت گرفتم. برای سلامتی رهبر معظممان و نثار امام و شهدا و نثار گذشتگانمان یک صلواتی بفرستید. اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم.

جلسه هجدهم آموزش مداحی ، مجمع الذاکرین هیات رزمندگان اسلام ، استاد میهمان شاعر ارجمند سید مهدی حسینی

بازدیدها: 2

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *