بسم الله الرحمن الرحیم
پیام های سر دم های نوحه
…بهتر است که سر دم ها حامل پیام های مهم و عام باشد ، کلی باشد. می تواند پیام ها عاطفی باشد :
هر جا برات گریه کنم بهشته یا ابالفضل
زهرا به روی قلب من نوشته یا ابالفضل
این نوحه هم جمع و جور است ، هم حامل یک پیام عاطفی است که در آن رگه های حماسه دیده می شود. وقتی من برای تو گریه می کنم آن محل بهشت می شود . بهشت کجاست ؟ بهشت جای مقربان است . جای اصحاب یمین است . یعنی گریه کردن من برای ابالفضل مرا به خدا نزدیک می کند . بعد هم اینکه من محبت حضرت ابالفضل را دارم این هم عنایت حضرت زهراست . پیام رسید دیگر این خوب است. پس شما برای گریه آمدید تعریف دادید.
می تواند حماسی باشد . می تواند مدح باشد . مگر نگفته اند نسل های گذشته :
فاطمه محبوبه ی یکتا منم
فاطمه صدیقه کبری منم
من به امر خدا
می کنم جان فدا
گشتم فدایی ولایت
یا مرتضی جانم فدایت
در این بند نوحه فاطمه محبوبه یکتا منم یعنی خدا مرا دوست دارد ، این خیلی مقام است. فاطمه صدیقه کبری منم . رسما قبول نکردند که حضرت زهرا سلام الله علیها دارد راست می گوید . می گوید فدک مال من است.
رفتند به کس دیگری گفتند صدیق. صدیق اکبر و فاروق اعظم القاب امیرالمؤمنین روحی فداه است ؛ این القاب را دادند به کسانی دیگر . و صدیقه را متهم به دروغ کردند . همان هایی که قرآن می خواندند که یطعمون الطعام … همین سوره (هل اتی) می گوید اینها اهل بهشت اند، ۲۲ آیه اش دارد راجع به این خاندان صحبت می کند . اینکه تو در نوحه می آوری …
نوحه از مد افتاده ندارد که حالا نگو صدیقه کبری. اتفاقا الآن باید بگویی. عناوین باشد .دوتا صفت محبوبه یکتا و صدیقه کبری.
چقدر حرف است اینجا : من به امر خدا
اگر من آمدم دم در مأموریتم از جانب خداست. مأمور بودم به امر الهی که جان فدا کنم در راه علی .
شکر خدا که حاجتم روا شد
جوانی ام فدای مرتضی شد
من به امر خدا
می کنم جان فدا
این پیام دارد هم حماسی هم عاطفی . حاجت من بوده در راه علی فدا شوم آن هم در جوانی ام .
نوحه پر از پیام است . البته اگر بتوانیم در نوحه کار متعالی تری بکنیم بهتر است.
- گزارش و رجز در نوحه
یک وقت نوحه گزارش است. صحنه را می گوییم یک وقت رجز است .
نوبت ضرب شصت قاسم بود
مرگ شما به دست قاسم بود
یک وقت گزارش است برای توصیف صحنه هم عاطفی هم عرفانی هم ذکر مصیبت . اما در سردم در گفتن مصیبت تعدی نمی کند و شورش را در نمی آورد.
مستان همه افتاده و ساقی نمانده
یک گل برای بلبلان باقی نمانده
هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
بوسیدم آنجایی را که پیغمبر نبوسید
حیدر نبوسید زهرا نبوسید
حتی نسیم صحرا نبوسید
مظلوم حسین جان
روضه حضرت زهرا :
مادر چرا دیگر نمی آید صدایت
رفتی ز دنیا یا خدا داده شفایت
دیشب نشستی گیسویم را شانه کردی
امشب در آغوش لحد کاشانه کردی
این هم روضه خوانی در شعر که حالت زمزمه وار آمد . این نوحه زمینه است قدیم ایستاده هم با آن سینه می زدند.
پس یک وقت گزارشی است حماسه است عاطفی است یک وقت بین دو شخصیت است مخاطب و متکلم :
به قربان تو و لب عطشان تو/لب عطشان تو / لب عطشان تو
الهی خواهرت شود قربان تو / شود قربان تو / شود قربان تو
الا ای همسفر کمی آهسته تر / مرا با خود ببر
حبیبی یا حسین / حبیبی یا حسین/ حبیبی یا حسین
اگر ما بتوانیم ، باید در بندهای اول یک عناوینی را بیاوریم که پیام داشته باشد ، سردم ما پیام داشته باشد مستمع رفت بیرون چیزی گیرش بیاید .
در کوفه طرف داشت گریه می کرد. حضرت زینب دارد خطبه می خواند . چنان اینها شگفت زده عظمت روحانیت معنویت زینب کبری سلام الله علیها هستند که پیرمرد داشت خودش را می زد . پیرمرد می گفت : کهولکم خیر الکهول شبابکم خیر الشباب نساؤکم خیر النساء نسلکم خیر النسل. بابی انتم و امی .
پیران شما بهترین پیران ، جوان هاتان بهترین جوان ها ، زنانتان بهترین زنان ، دارد گریه می کند این را می گوید . این مدح است اما در این صحنه همین مدح گریه دار می شود.
از افق خیمه آل عبا
سرزده شد آیه شمس الضحی (علی اکبر می خواهد برود میدان . چقدر حماسی و قشنگ)
به دلم برات شده بابام میاد /بابام میاد/ بابام میاد .
اینها نوحه ها ی موفق است.
- پنج عنصر شعر
شعر پنج عنصر دارد :
۱/ موسیقی (موسیقی معنوی موسیقی مادی موسیقی کناری موسیقی درونی اعم از وزن و موسیقی قافیه )
۲/یکی دیگر تخیل است (شعر خالی از تخیل نمی شود )
۳/یکی عنصر عاطفه است
۴/یکی منطق شعر است(پیامی دارد حرفی دارد)
۵/یکی هم زبانش است (می گویند فلانی زبانش این است دیگری این است . نوع زبان فخیم است و فاخر ، این نوع زبان متکلفانه است این نوع زبان روان است این نوع زبان زیادی افتاده زیادی لق است . )
شما الآن عنصر عاطفه را ببینید:
به دلم برات شده بابام میاد…
روضه دارد می گوید بخش طوفانی هم را هم نمی گوید . مثلا نمی گوید رؤسنا المکشوفه
این برای روضه خوان است نه برای سردم. حالا اگر کسی هم در سردم این نوحه را داد نباید تو بروی دعوا کنی . مثلا یک وقت روز یازده محرم است و جلسه استثنایی است .
امروزه از لحاظ موسیقی پیشرفت کرده اند طبقات و رده های مختلفی از نوحه را درست کرده اند ، ضرب آهنگ های مختلف اما خیلی از اینها در گذشته بوده است. خیال نکنیم اختراع الآن است.
آقای آهنگران می آید ده تا نوحه ای که در زمان جنگ خوانده گره می زند با هم می خواند . این می شود .
هیئت های قدیمی حاج ناظمی نوحه های قدیمی را بهم بافته می خوانند .
- خواندن در مراسم ختم
نوحه خوانی در ختم بستگی دارد به مجلس . اگر متوفی خیلی کهنسال است نوحه ندارد . اگر محرم است بله می شود . اینکه ما در ختم مهمانها را نام ببریم کار ما نیست کار مجری است، اگر یکی را نگویی یقه ات را می گیرند . ختم خواندن فرمول های خودش را دارد . گاهی آدم نوحه می خواند خراب می شود چون جواب نمی دهند ختمی ها.
ما جوان بودیم در سمنان می خواندیم . در ختم می خواندیم تا یک نفر می آمد بلند می گفت فاتحه. همه چیز را بهم می زد. قدیمی ها در ختم روضه زیاد نمی خواندند.
آقای بهتاش می فرمود رفتیم مجلس ختمی وسط روضه ، حدیث راجع به زنان مغنیه خواندیم ، دیدیم همه ، جور خاصی نگاه می کنند . بعد از مجلس کسی به من گفت فقط سریع برو چون این خانم که از دنیا رفته ترانه خوان بوده است.
مرحوم حاج احمد صالح می گفت مجلسی مرا دعوت کردند ، گفتند شهید است ما رفتیم دیدیم منافق بوده اعدامش کرده اند . خلاصه مجالس مختلف فرق می کند .
مجلس پدر آقای آهنگران بود ما مفصل روضه خواندیم چون نوکر امام حسین بود.
- نکات دیگر نوحه خوانی
پس در نوحه به پیام نوحه دقت کنید . اول پیام بعد شعر بعد آهنگ . آهنگ های خوب زیاد داریم شعرها خیلی ضعیف است . ترانه های مختلف باعث شده همه بمباران موسیقی شوند .
برای همه ترانه گوش دادن حرام است برای شما فوق العاده حرام است.
اصرار داشته باشید برای نوحه جدید خواندن اما نوحه جدید خوب .
نوحه زنجیر زنی با نوحه سینه زنی گاهی متفاوت است به خاطر ضرب آهنگ هایش . نوحه زیرسقفی با نوحه فضای آزاد متفاوت است ، نوحه نشسته سینه زدن با نوحه ایستاده سینه زدن متفاوت است. حساب و کتابی دارد . نوحه های دسته را با توجه به اینکه کجا می خواهد برود ؛ در خیابان آزادی یا در بازار زیر طاق تنظیم می کردند.
بعضی می آیند شش ماه یکسال روی یک نوحه کار می کنند که روز عاشورا هیئتشان را بیرون بیاورند این خیلی خوب است. مثل سرود جمهوری اسلامی ایران . برایشان ملکه شد. همه یکنواخت می خوانند . یک هیئت یکسال نه یک ماه نه یک هفته نه دوسه روز کار می کنند تا به طور خودکار خوب می خوانند.
ما را ۱۶ – ۱۷ سال پیش برای همایش بسیج دعوت کردند . دیدیم نوحه می خوانیم صدا به همه جا یکسان نمی رسد و وقتی می خواهند جواب دهند صداها با فاصله است، مجلس داشت بهم می ریخت. مجبور شدم همه اش را خودم بخوانم . یک جاهایی که صدا متفاوت می رسد نمی توانند خوب جواب دهند ، خودمان می خوانیم اگر جمعیت متمرکز بود و خوب جواب می دادند از آنها جواب می گیریم. حداقل کار ها این است که تابلو کنند تا همه ببینند یا کاغذ را بدهند تا همه بخوانند.
نوحه لازم نیست حتما گوشواره داشته باشد . ایران از لحاظ موسیقایی ۷ اقلیم است می توان از موسیقی های مختلف استفاده کرد.
درس نوحه در برگیرنده شور و زمینه هم هست . نوحه های سنتی برای صداهای گرفته ساخته شده بود که روز تاسوعا که نفسشان گرفته بود بتوانند جواب دهند . صداهای بلند قدیم دیگر نیست. یک مظلوم می کشیدیدند صدا تا کجا می رفت لذا نوحه ها الآن آرام شده . اکو هم آمده . زیر طاقی هم هست .
- برنامه داشتن برای شعرخوانی
برای خواندن شعر استراتژی و برنامه داشته باشید . برای خواندن ترجیع بند و ترکیب بند در وزن های کوتاه :
ای به شخصت خدا رسانده سلام (قله می شود خدا)
وی نبی پیش پات کرده قیام
خجل از قصه غمت تاریخ
سرفراز از شهادتت اسلام
همه زن ها تو را کنیزِ کنیز
همه مردان تو را غلامِ غلام
خاکسار درت فقیر و غنی
جان نثار رهت خواص و عوام
پایین و بالا می رود صدا . اما می توانید معناگرایی کنید و روی شعر نقاشی بکشید (با صدای خود)
البته خط کش ها حساب و کتاب دارد در بالا و پایین خواندن .
- خواندن یکی از ذاکران :
علی اصحاب الحسین و علی عباس الحسین نداریم . ابالفضل خودش زیارت نامه دارد .
کلمه ای به شعر اضافه نکنید .
جسارت لازم را داشتید این خوب است.
- بودجه بندی صدا
من باید ببینم الآن چقدر می توانم بزنم . مثلا یک وزنه بردار ممکن است در کشور خودش ۲۳۵ کیلو هم وزنه بزند با اینکه رکورد دنیا ۲۲۰ کیلو است در هنگام تمرینش اما در میدان مسابقه نمی گوید ۲۳۰ کیلو بگذارید . می گوید ۲۲۲ هم بزنم برده ام . قرار است رکورد را بشکنیم ولو نیم کیلو. ما در خانه چهچه و تحریر داریم اما اینجا چقدر می توانم رو کنم مهم است. باید تحریر را ابتدا کم خرج کنم صدا را گرم کنم . و الا در بیت سوم دیگر هیچ ندارم . کسی هم برای ما آهنگ نگذاشته تا استراحت کند لب هم نمی زنیم باید بخوانیم .
باید برای صدا بودجه بندی و برنامه ریزی کرد. اگر تحریر بعدی نیامد چه کنم ؟
بین گام اول و دوم نباید فاصله زیاد باشد باید گام ها تنظیم باشد.
بازی بدن خیلی مهم است . آدم که صدایش می گیرد این بازی بدن خیلی خودش را نشان می دهد. کجا آدم اخم کند … بعضی ها در اوج روضه دارند می خندند.
نون غنه دارد می توان نون را کش داد و حتی تحریر زد.
واضح خوانی . کلمه باید ادا شود . من تکیه به تحریرم دارم کلمه را خراب می کنم . اینقدر تحریر می زند که جمله را نمی فهمیم. وسط کلمه را نمی کشند ، مخصوصا کلمات دو بخشی سه بخشی مثل گلدان.
ما گفته ایم هفته ای دو بیت از صائب حفظ کنید.
- خواندن ذاکر دوم:
شعری را که اکثر مردم حفظ اند اگر خیلی مکث کنیم بی مزه می شود . حداکثر یکی دو مکث.
سه علامت داریم که اهل مجلس خسته شده اند : به ساعت نگاه می کنند ، خمیازه می کشند ، عده ای می روند . مجلس را زود باید جمع کنی . چند جور خستگی مجلس می رود : گفتن لطیفه ، لطیفه ای که لطفی برای منبر داشته باشد نه تخریب منبر باشد. یک خنده کوچک مجلس را عوض می کند .
غلام همت آنم که زیر چرخ کبود
ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است
این غزل را باید حفظ کنید .
- خواندن ذاکر سوم :
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه نه السلام علیک . ک مفرد است کم جمع است.
جلسه دیگر اگر کسی حفظ نباشد نمی گذارم بخواند . فقط یک غزل فاخر از آقای سازگار باید بخوانید. نه اینکه چند شعر را با هم مخلوط کنیم . شعر ساده و روان و شیوای آقای سازگار را بخوانید. شعرهای آقای انسانی را اینجا نمی شود خواند فوت و فن دارد کار همه کس نیست.
اگر کسی بتواند از آقای میرداماد تقلید کند نمره اش ۲۰ است چون میرداماد از تمام نسل قبل از خودش بهره دارد . هررگه ای از جا به صدایش خورده آمده استفاده کرده آدم زبردستی است. چیره است.
شما مداحی در ماشین می روی تکرار کن شعرهایت را . هرجا هستی کار کن.
بازدیدها: 1