هند با جمعیت بیش از یکصد وپنجاه میلیون مسلمان از بزرگترین مراکز حضور مسلمانان در جهان است ؛در خصوص جمعیت شیعیان آمارها متفاوت است برخی آمارهای نسبتاً موثق شیعیان را بالغ بر ۳۰ میلیون نفر میشمارند، این جمعیت سی میلیونی از نظر کمّی از جمعیت بسیاری کشورهای خاورمیانه و اروپایی بیشتر است. مطابق با مطالب قبلی در این بخش نیز به دلیل جایگاه و اهمیتی که مسلمانان و شیعیان هند از لحاظ جمعیتی و در برگیری برخی مسایل ژئوپلیتیکی در شبه قاره دارد، به بررسی وضعیت مسلمانان و شیعیان این کشور می پردازیم:
آمیختن قبایل آریایی که در حدود ۱۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح وارد هند شدند، با ساکنان دراویدی، فرهنگ سنتی هندوستان را خلق کرد. اعراب در اوایل قرن هشتم و ترکها در قرن دوازدهم و سپس تجار اروپایی در اواخر قرن پانزدهم، وارد هندوستان شدند. در قرن نوزدهم، انگلستان تقریباً کنترل سیاسی تمام هندوستان را به دست گرفت. مبارزه بدون خونریزی علیه استعمار انگلیس به رهبری مهاتما گاندی و جواهر لعل نهرو در سال ۱۹۴۷، استقلال هند را به ارمغان آورد. به دنبال آن، شبه قاره تبدیل به ایالت سکولار هند و ایالت مسلمان کوچکتری با نام پاکستان شد.
اگرچه فرمانروایان مسلمان به صورت فاتحین به سرزمین هند وارد شدند، ولی جامعیت اسلام موجب پذیرش و استقبال هندیان از اسلام و مسلمین گردید و زمینهای به وجود آمد که نه تنها اسلام در سرزمین هند پیشرفت سریع پیدا کرد، بلکه مسلمانان حدود هشتصد سال بر شبه قاره هند فرمانروایی کردند و هند به صورت یکی از پایگاههای اسلام و علوم و فنون اسلامی درآمد. امروزه نقش آموزش در تسهیل پیشرفت اجتماعی و اقتصادی کاملاً پذیرفته شده است. وجود امکانات آموزشی برای افراد جامعه و فعالیت این افراد در محیطی که دانش علمی و فنّی به سرعت در حال تغییر و نو به نو شدن است، نقش اساسی و مهمی در رشد و پیشرفت این جامعه دارد.
برآوردهای استراتژیک در خصوص رشد و توسعه هندوستان این کشور را سومین کشور برتر جهان در دهه آینده میداند. این کشور در زمینههای گوناگون در حال توسعه است و میرود تا پس از آمریکا وچین و پشت سرگذاشتن کشورهای اروپایی و شرق آسیا و روسیه به سومین قدرت جهانی تبدیل شود.
مسلمانان هند با جمعیتی بیش از یکصدوپنجاه میلیون نفر جزو بزرگترین تجمعات مسلمانان در جهان به شمار می روند ؛در خصوص جمعیت شیعیان آمارها متفاوت است برخی آمارهای نسبتاً موثق شیعیان را بالغ بر۳۰ میلیون نفر میشمارد، این جمعیت سی میلیونی از نظر کمّی از جمعیت بسیاری کشورهای خاورمیانه و اروپایی بیشتر است، حال آنکه از نظر کیفی هم دارای سوابق تاریخی درخشان در گذشته و ظرفیت های مهم و قابل رشد و توسعه در وضع موجود است.
مسلمانان و شیعیان هندوستان گذشته تاریخی با شکوهی داشته و از جایگاه تأثیرگذاری برخوردار بوده اند ولی در وضعیت موجود به جمعیتی حاشیه ای و حتی در خطر موجودیتی و هویتی قرار گرفته اند. لذا دستیابی به نقش تأثیر گذار در آینده هندوستان نه تنها یک بایسته فرهنگی و اقتصادی است بلکه میتوان آن را یک ضرورت هویتی دانست که فقدان آن موجودیت شیعیان را نشانه رفته است. آیین هندوئیسم که از سوی دولت حمایت میشود و آیین سیک به عنوان رقبای برون دینی و تفکر وهابیت به عنوان رقیب درون دینی، موجودیت و هویّت شیعیان را نشانه گرفته اند و تلاش گسترده ای را برای جذب، تضعیف یا حذف، شیعیان به عمل میآورند. از این رو باید مدل مناسبی جهت تبیین چگونگی حفظ و پیشرفت علمی مسلمانان و خصوصا شیعیان هندوستان ارائه شود. ارائه چنین مدلی نیازمند شناخت همه جانبه از مسلمانان و شیعیان این کشور است که تحقیق حاضر نیز برای این منظور انجام شده است.
ظهور تشیع در هند
ظهور تشیع در شبه قاره هند،با ورود مسلمانان به این منطقه در زمان خلافت حضرت علی علیه السلام همزمان بود. رفتار انسانی کارگزاران حکومت امام علی علیه السلام در سند، باعث برانگیخته شدن عشق و ارادت عمیق مردم شبه قاره هند به حضرت علی علیه السلام و اهل بیت علیهم السلام شد. بنا به بیان برخی از مورخان، در دوره امام علی علیه السلام یعنی در سالهای ۳۵ تا ۴۰ هجری، و در اواخرسال ۳۸ و اوایل ۳۹ هجری، ایشان حارث بن مره عبدی را به حدود هند فرستادند. در طول تاریخ اسلامی هند، چندین سلسله حکومتی شیعه در شبهقاره هند به وجود آمد. برخی از حاکمان غزنوی هند نیز ایرانی نژاد و بسیاری شیعه مذهب بودند. هم زمان با ظهور حکومت قدرتمند شیعی صفوی در ایران در اواخر قرن نهم هجری، شیعیان هندوستان نیز نیروی جدیدی به دست آوردند و مذهب شیعه در آنجا رواج بیشتری یافت،به عبارتی در همین زمان، یوسف عادل شاه در سال ۸۹۵ هجری قمری، به حکومت رسید. در این مقطع،عادل شاهیان از سلسله صفوی تبعیت می کردند. بر همین اساس بود که در زمان شاه اسماعیل، عادل شاه از پادشاه صفوی در خطبه های نماز جمعه به نیکی نام می برده است. با این حال اگر چه وی در قوانین تسنن دربار مداخله ای نکرد اما با تبعیت از سلسله صفوی در ایران، در دادن صبغه شیعی به آیین و مراسم عبادی عمومی در قلمرو خویش تشویق گردید.
در منابع تاریخی از تعداد و محل دقیق شیعیان هند در گذر زمان، اطلاعات چندانی نیست،اما درباره ظهور اسماعیلیه در بین سال های ۶۳۴ تا ۶۳۸ هجری تردیدی نیست. نفوذ شیعه در دکن نیز از منابع کاملا مشهود است. بعد ها بهمنیان گرچه به صورت رسمی سنی مذهب شناخته می شدند، اما با داشتن گرایش های شیعی، به فرقه رسمی خود رنگ و بویی دیگر داده بودند تا آن که در سال ۸۳۳ هجری احمد شاه ولی بهمنی آشکارا به آیین تشیع درآمد. بعدها یوسف عادل شاه و پسرش اسماعیل( ۸۹۸ تا ۹۱۶ هجری) بنیان گذاران پادشاهی بی جاپور ، با تبعیت از سلسله صفوی در ایران، به آیین ها و مراسم های شیعی روی آوردند و این آیین را بر نظام اداری حاکم ساختند. همچنین گل کنده قلی قطب شاه، حکومتی شیعی تاسیس کرد و در آن به نام ۱۲ امام علیهم السلام خطبه خواند، وزیر او عالمی شیعی و از شاگردان شیخ بهایی بود.
در این سال ها میان شیعیان و اهل تسنن، اتخاد و دوستی حکم فرما بود تا آن که با انحطاط امپراتوری مغول این دو از هم دور شدند و اختلاف شدیدی نسبت به هم پیدا کردند. رهبر جناح شیعه را سادات بارهه و هدایت آن را دوبرادر وی به نام هادی عبدالله خان و حسین علی خان شاه بر عهده گرفتند. ظهور سادات بارهه و بعد ها سلسله شیعه مذهب وزرای نواب اوده، برادرکشی ها و کینه توزی های بسیاری در میان اهل تسنن و شیعیان به وجود آورد. در آن زمان لکنهو پایتخت فرهنگی اوده و بعد از آن تا این اواخر رامپور مرکز فرهنگی شیعیان بود. در لکنهو ارزش های شیعه به شعر و ادب راه یافت و حسینیه های عظیمی بنا نهاده شدند. در عصر فرمانروایی امجد علی در سال های ۱۲۵۸ تا ۱۲۶۴ هجری، قوانین فقه شیعه جانشین فقه حنفی شد و محققانی مانند تفضل حسین خان در این شهر پرورش یافتند.
نقش ایرانیان مهاجر در رشد جایگاه شیعیان هند
پس از سقوط حکومت صفویان در ۱۱۴۵ق در ایران تعدادی از شیعیان و بازرگان برجسته ایرانی، کشور را به مقصد مولتان در پنجاب ترک کردند و از آنجا به سوی شهرهای گجرات، دهلی و بنگال پراکنده شدند.
بعد از تأسیس حکومت شیعه و ایرانی در ایالات اوده در شمال هند شماری از آنان به فیض آباد مهاجرت نمودند و از سوی حاکمان شیعه ایرانی به این ایرانیانِ مهاجر منصبهای بزرگ عطا گردید و ایرانیان مهاجر در اوده نقش بسزایی در ترویج تشیع در شمال هند، دهلی، گجرات و بنگال داشتند. با تبلیغات گسترده ایرانیان مهاجر در اوده تعدادی از مسلمانان اهل سنت و هندوها مذهب تشیع را برگزیدند که باعث افزایش شمار شیعیان در این منطقه گردید.
سعادت علی خان از ایرانیان شیعه مهاجر هندوستان وقتی حکومت را بدست گرفت، شهر فیض آباد را مرکز حکومت خود قرار داد و ضعف دولت مرکزی در دهلی باعث شد که ایالت اوده به یک منطقه خودمختار تبدیل شود و علما از سراسر هند و ایران به فیض آباد مراجعت نمایند و به خاطر حمایت های سعادت علی خان، ایالت اوده مرکز استقرار علما و دانشمندان و مهد علوم و فنون اسلامی گردید. سعادت علی خان و جانشین های وی صفدر جنگ و شجاع الدوله برای ترویج تشیع و مراسم عزاداری شهیدان کربلا کوشش های زیادی نمودند. در سال ۱۱۸۸ق پایتخت اوده از فیض آباد به لکهنو منتقل گردید.
بعد از حمله نادرشاه به هند شمار فراوانی از سربازان ایرانی که همه آنها شیعه بودند در دهلی ماندگار شدند و تعدادی از آنها به ایالت اوده مهاجرت نمودند و مناصبی را در ارتش و سازمانهای دولتی به دست آوردند. آنها هم در ترویج تشیع و مراسم عزاداری در این منطقه نقش مهمی ایفا نمودند. سعادت خان ذوالفقار جنگ از سادات مرعشی مازندران صفدر جنگ را همراهی کرد و در ایالت اوده سکونت اختیار نمود. وی یکی از ایرانیان صاحب نفوذ در دهلی بود.
هم اکنون در هند بینش عمومی درباره اسلام و تشیع بسیار ضعیف است و دولت هند نیز سیاست خود را بر تضعیف بنیاد های فرهنگی مسلمانان نهاده است. یکی از نقاط ضعف شیعیان در هند، عدم وجود یک رهبری قوی است . هنگام رهایی هند از استعمارانگلیس و اعلام استقلال آن، دو کشور پاکستان و بنگلادش به عنوان مرکز مسلمانان هند، از هند جدا شدند، با این حال تعداد زیادی از مسلمانان اعماز شیعه و اهل سنت در هند باقی ماندند که با مشکلات زیادی در خصوص همزیستی با هندو ها مواجه هستند.
پراکندگی جمعیت شیعیان در هند
شیعیان هند در ایالتهای مختلف (سراسر هند) پراکنده شدهاند. شیعیان هند عموماً در مناطق شمالی، مرکزی، و جنوبی این کشور سکنی گزیدهاند. مناطق زیر را میتوان از پرجمعیتترین مناطق شیعهنشین تلقی کرد:
ایالت اوتراپرادش با مرکزیت شهر لکنهو، از مهمترین نقاط شیعهنشین در هند است. همچنین این ایالت دومین رتبه میزان باسوادی را در بین سایر ایالتهای هند دارد. شهر لکنهو، مرکز ایالت اوتراپرادش با داشتن بیش از صدها هزار شیعه، به مرکز تشیع در هند شهرت یافته است. البته شهر چونپور نیز از جمله شهرهای این ایالت، جمعیت شیعه زیادی را دارد؛کشمیر، دومین مرکز عمده فعالیت شیعیان بعد از لکنهو میباشد. این ایالت اولین رتبه میزان باسوادی را دارد؛بیهار، با مرکزیت پانتا؛آندراپرادش، با مرکزیت حیدرآباد؛ایالت گجرات، نیز هزاران شیعه را در خود جای داده است؛ ایالت ماهارشترا، از جمله ایالتهای جنوبی هند است که انبوهی از جمعیت شیعه را در خود جای داده است. تقریباً این منطقه از ایالتهای نسبتاً وسیع هند شمرده میشود.با این اوصاف، جمعیت شیعه در هندوستان، در منطقه خاصی متمرکز نمیباشد؛ بلکه در تمامی مناطق و ایالتهای شمالی، غربی، جنوبی و شرقی هند پراکنده هستند.
بر همین اساس جمعیت شیعیان در آخرین آمار ارائه شده در سال ۲۰۱۳، بیش از ۳۵ میلیون نفر (البته از ۲۰ میلیون تا ۱۱۰ میلیون) گفته شده است. این جمعیت شامل شیعیان بومی و شیعیان مهاجر می باشند، شیعیان بومی، در قرون گذشته شیعیان بسیاری به این کشور مهاجرت کردند ولی میتوان گفت اغلب شیعیان بومی هستند، گرچه اجداد برخی از آنها مهاجر بودند. شیعیان مهاجرنیز شیعیان مهاجر یزدی و بلوچ ایرانی هستند که در شهر بومبالی، حیدرآباد و پونه سکونت دارند
برخی بررسیها نشان میدهد که برای نمونه تنها در یکی از شهرهای شیعه نشین هند به نام «لکهنو»، بیش از سه میلیون پیرو اهلبیت عصمت و طهارت علیه السلام وجود دارد. و در استان «لکهنو» در مجموع ۱۷ میلیون نفر زندگی میکنند که اکثریت آنان از شیعیان اثنا عشری هستند. شیعیان این شهر جزو بیشترین محبّین اهل بیت علیه السلام به شمار میروند.
در شهر تاریخی حیدر آباد دکن، بیش از صد هزار نفر شیعه وجود دارد. و همچنین در شهر حیدر آباد بیش از ۲۰۰ هزار شیعه وجود دارد.
شیعیان هند از گروهها و گرایشهای مختلف هستند؛ هر چند که غالب آنان از شیعیان دوازده امامیاند. بُهرهها بیش از یک میلیون نفر بوده و در گجرات و بمبئی سکنی گزیده اند. گروه دیگری از اسماعیلیه به نام نزاریه در هند شهرت دارند و حدود بیست هزار نفر بوده و در ایالت گجرات مقیم میباشند. منطقه اورنگه بادسَریا یکی از روستاهای بزرگ شهر رُهتاس در استان بیهار هندوستان میباشد.
در منطقه اورنگه بادسَریا ۱۵۰۰ خانواده شیعه زندگی میکنند، و اکثر آنها از لحاظ اقتصادی در وضعیت خوبی به سر میبرند. همچنین۲۲۰۰ خانواده اهل تسنن در این منطقه زندگی میکنند.شیعیان منطقه خیلی مؤدب و مهماننواز هستند و رابطه خیلی خوبی با یکدیگر دارند.
شیعیان در هندوستان دارای اماکن مهم و مذهبی هستند که عبارتند از: فاطمان (منسوب به حزین لاهیجی)، حسینیهها و تکایا که در آن مراسم مذهبی برگزار میشود، امام بارهها و آستانهها و…. همچنین دارای مساجد مهمی در هندوستان هستند که برخی از این مساجد را می توان این گونه نام برد: مسجد جامع شهدای بدگام، مقال، چاتاپال و دال گیت، مسجد جامع شیعیان لکهنو، مسجد جامع شیعیان دهلی، مسجد آصفنگر حیدرآباد و… .
وضعیت اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شیعیان هند
مسلمانان که به طور رسمی حدود ۱۵ و به طور غیررسمی حدود ۲۰ درصد از جمعیت بیش از یک میلیاردی هند را تشکیل میدهند جامعه جداگانهای در هند به شمار میروند. آنان دارای قوانین اجتماعی خاص خود برای ادارهء اموری همچون ازدواج، طلاق و ارث هستند. بر اساس برخی از گزارشها، مسلمانان در هند خود را به طور کلی از روند تحولات جامعهء این کشور دور نگاه داشته و فعالیت های خود را بیشتر به دلیل فقدان انگیزه و امکان تبعیض بر ضد آنان به حرفههای آزاد همچون تجارت، خیاطی، مغازهداری و مکانیکی محدود کردهاند، به گونهای که حضور آنان در همه زمینه های اجتماعی، از نیروهای مسلح گرفته تا پزشکی، مهندسی و مدیریت، به مراتب کمتر از نسبت جمعیت آنان در هند است، هرچند که ای پی جی عبدالکلام رئیس جمهوری و پدر برنامه موشکی هند و اعظم پرمجی صاحب شرکت رایانهای ویپرو (ثروتمندترین افراد هند) مسلمان هستند، اما عملکرد علمی مسلمانان به دلیل قطع ارتباط مؤسسات و مراکز آموزشی آنان از روند اصلی جامعه هند، نامطلوب میباشد. آنان اغلب دانشآموزانی را تحویل جامعه میدهند که دانش آنها با شرایط امروز هند و جهان سازگاری ندارد. وضعیت مسلمانان در شهر علیگر، که زمانی یکی از مراکز مهم آموزش عالی به شمار میرفت، روز به روز وخیمتر میشود، به گونهای که اکثر آنان اکنون در حلبیآبادها و مناطق غیربهداشتی این شهر زندگی میکنند و نرخ باسوادی در میان آنان روز به روز کاهش مییابد.
۱٫ وضعیت اقتصاد مسلمانان و شیعیان هند:
داشتن سرمایههای مادی (بویژهی زمین و ملک) و سرمایههای فردی (بویژه دانش) نه تنها بر فرصت های شغلی تاثیر می گذارد، بلکه الگوهای شغلی را نیز تعیین می کند. در مقابل، دسترسی کمتر به این سرمایهها ممکن است باعث شود تا کارگران بالاجبار در انتهای زنجیرهی بازار کار قرارگرفته و در همانجا بمانند. استخدام، آموزش و سرمایه گذاری در داراییهای مادی، دائماً بر هم تاثیر متقابل دارند. اینگونه بیان شده است که تاثیر مثبت بر آموزش، بسیار بستگی به ایجاد فرصت های کاری (شغلی) دارد. ایجاد سرمایهی فردی بدون وجود بازخورد اقتصادی در آموزش از طریق ایجاد امکان بیشتر اشتغال و یا کسب درآمد بیشتر هرگز صورت نخواهد گرفت. همچنین با اینکه داشتن سرمایهی مادی باعث ایجاد فرصتهای شغلی میشود، لیکن توسعهی امر اشتغال باعث ایجاد منابعی برای تشکیل سرمایهی جدید میگردد. مسلمانان هند از نظر کیفیت زندگی، بیکاری، فقدان مسکن در ردیف طبقات و کاست های پایین جامعه، طبقات معروف به نجس قرار دارند. به علت جوان بودن جمعیت مسلمان، مشارکت آن ها در فعالیت های اقتصادی کم است. نرخ بیکاری در بین همه گروه های هندی بیشتر از ۱۱ درصد نیست. ولی در مجموع نرخ بیکاری مسلمانان اندکی بالاتر از هندوها است.
تنها ۱۳ درصد مسلمانان شغل دائمی دارند، در حالی که ۲۵ درصد هندوها دارای مرتبه اجتماعی بالا و شغل دائمی هستند. ۱۲ درصد نیروی کار مسلمانان در خیابان بدون محل کار ثابت و ۷۰ درصد زنان مسلمان در منزل فعالیت می کنند. لذا مسمانان از نظر امنیت شغلی در وضعیت مطلوبی به سر نمی برند. به صورتی که ۷۳ درصد نیروی کار آن ها بدون هیچ گونه قراردادی مشغول به کار هستند و ۷۵ درصد از مزیت شغلی برخواردار نیستند. این آمار در مقایسه با سایر گروه های هندی بالا است. در کل هند، متوسط هزینه های زندگی برای هر نفر در سال ۲۰۱۳-۲۰۱۲، ۹۴۲ روپیه بود. متوسط هزینه های زندگی مسلمانان هند تقریبا با هزینه های زندگی هندوهای دارای مرتبه اجتماعی پایین با ۸۲۱ روپیه برابری می کند که نشان دهنده جایگاه اقتصادی پایین مسلمانان هند می باشد به طوری که ۳۴ درصد جمعیت آن ها زیر خط فقر زندگی می کنند. در اینجا باید بیان داشت که جامعه شیعیان هند را نمیتوان مستقل از جامعه مسلمانان هند در این زمینه ارزیابی کرد. چون دولت هند و احزاب مخالف مسلمانان، نگاه مساوی و واحدی در این مسئله دارند. به همین علت، گروه های مخالف در فرصتهای مناسب، از هیچ تخریب و تهدیدی، دریغ نمیکنند و به محض اینکه متوجه رشد اقتصادی جامعه مسلمانان میشوند، اقدامات تخریبی خود را اعمال نموده و مانع توسعه در این زمینه میشوند. لذا متأسفانه این تهدید درونی همواره از سوی گروههای افراطی در سراسر هندوستان بر علیه شیعیان و عموم مسلمانان وجود دارد و مانع بزرگی در این زمینه ارزیابی میشود.
۲٫ وضعیت سیاسی مسلمانان و شیعیان هند
طبق قانون اساسی هند، همه مذاهب و از جمله شیعه و سنی آزادند و میتوانند با تشکیل احزاب، فعالیت سیاسی و حتی مذهبی داشته باشند و آیین خود را تبلیغ و ترویج نمایند. البته این آزادی عمل مشروط به عدم مزاحمت برای سایر فرقهها میباشد. دولت برای اجرای مراسم مذهبی شیعیان در ایام محرم و عزاداری سیدالشهداء، با شیعیان کمال همکاری را دارد و تلاش میکند، امنیت لازم را فراهم آورد. اعلام تعطیل رسمی روز عاشورا در هند، از شاخص های برجسته این تعامل و همکاری است. به هر حال، رابطه حکومت با شیعه در ساختار آیین هندوستان در ایالتهای شیعهنشین، نه تنها بحرانی ارزیابی نمیشود؛ بلکه دارای ابعاد امید آفرین نیز میباشد. شیعیان در قالب انجمنها، اتحادیه های کارگری و بازرگانی نیز فعالیت دارند و بسیاری از ایدههای اجتماعی خود را پیگیری مینمایند.
مسلمانان در ۱۴ حوزه انتخاباتی در کشور هندوستان، اکثریت رای دهندگان را تشکیل می دهند و جمعیت آنها در ۶۰ حوزه، حدود ۲۰ درصد و در ۲۸ حوزه بیش از ۳۰ درصد می باشد. رای مسلمانان در حدود یکصد حوزه عامل تعیین کننده است، لذا با توجه به انتخابات آزاد در کشور هند و رقابت فشرده، نقش آرای مسلمانان برای هرکدام از احزاب سراسری و یا بزرگ این کشور بسیار مهم می باشد. در چند انتخابات اخیر پارلمانی، مسلمانان در پیروزی بی جی پی و یا حزب کنگره نقش موثری داشته اند. به طوری که تعداد قابل توجهی از نمایندگان پالمانی نیز از میان مسلمانان هند انتخاب می شود.
۳٫وضعیت آموزشی مسلمانان و شیعیان هند:
بر اساس آخرین سرشماری دولت هند، حدود ۶۳ درصد از مردم این کشور باسواد هستند، اما این رقم در جامعه مسلمانان تنها ۱۷/۲۴ درصد است. از تحقیقات مؤسسه دوستان تحصیل چنین برمیآید که از مجموع ۴۲۶ مقام بلندپایه موجود در همهء وزارتخانهها تنها ۹ نفر مسلمان هستند. وضعیت مسلمانان در جبهه انتخاباتی نیز مطلوب نیست، به گونهای که آنان با وجود تشکیل ۲۰ درصد از جمعیت در اوتارپرادش، ۴/۱۷ درصد در بیهار، ۱۴ درصد در مادیاپرادش، ۶۵ درصد در جامو و کشمیر، ۲/۱۴ درصد در کارناتاکا، ۱۱ درصد در هیماچلپرادش، ۸/۱۵ درصد در گجرات، ۱۲ درصد در بنگال غربی و حدود ۹ الی ۱۰ درصد در ایالتهای دیگر، از اهمیت چندانی برخوردار نیستند و تنها به صورت یک بانک آراء برای احزاب سیاسی عمل میکنند. دلایل گوناگونی برای عقبماندگی تحصیلی، علمی، اقتصادی و اجتماعی مسلمانان در هند ذکر شده است.
آموزش مسئلهای است که مسلمانان هند بسیار بر آن تاکید دارند. این تفکر عمومی که محافظه کاری دینی مسلمانان عامل اصلی عدم دسترسی آنها به امر آموزش است، تفکری کاملاً غلط میباشد. عقب افتادگی آموزشی در بخش بزرگی از جامعهی مسلمان هند بوضوح دیده می شود و مسلمانان آرزو دارند تا این مسئله بزودی رفع شود. جامعهی مسلمان هند برای حل این مسئله بسیار تلاش نموده است. به نظر میرسد موسسات خصوصی اقلیت ها و مدارس علمیه تنها گزینههای موجود پیش روی جامعهی مسلمان هند جهت بهبود وضعیت آموزشی خود میباشند. اما بسیاری از طلاب جامعه المصطفی صلی الله علیه و اله و سلم معتقدند که این موسسات و مدارس چندان در روند کار خود موفق نخواهند بود، چرا که دولت در اجرای وظایف خود در این زمینه همواره اهمال کاری و غفلت میکند. بعضی دیگر از این طلاب محصل در مدارس دینی جامعه المصطفی صلی الله علیه و اله و سلم نیز معتقدند که تکیهی صِرف بر موسسات اسلامی و مدارس علمیه جهت بهبود وضعیت آموزشی مسلمانان، به نوعی تخطی از قانون اساسی کشور میباشد.
میزان بالای ترک تحصیل در میان دانش آموزان مسلمان و شیعه ، آزار دهنده است. همانگونه که در مورد سایر مردم هند نیز گفته می شود، علت اصلی عقب افتادگی آموزشی مسلمانان، فقر و ناتوانی مالی آنهاست، فقری که باعث می شود دانش آموزان بالاجبار بعد از گذراندن چند پایهی تحصیلی ترک تحصیل کنند. این مسئله در مورد دختران مسلمان هند نیز مطرح است. کودکان باید برای تامین مخارج زندگی در کارگاههای کوچک کار کنند و یا به عنوان مستخدم در منازل دیگران مشغول به کار شوند و مواقعی که مادرانشان برای کار به خارج از منزل میروند باید از برادران و یا خواهران کوچک تر خود مراقبت کنند. به نظر می رسد شیوع مسئلهی کار کودکان در جامعهی مسلمانان در مقایسه با سایر جوامع اجتماعی – دینی بیشتر باشد. والدین فقیر و بی سواد این کودکان نه می توانند شهریهی مدارس را تامین کنند و نه میتوانند در خانه از کودکان خود حمایت آموزشی نمایند، حمایتی که امروزه بخشی ضروری از نظام آموزش و پرورش میباشد. هزینهی آموزش کودکان نیز آنقدر بالاست که تحصیل آنها را در مدارس غیر ممکن ساخته است.
عامل اصلی دستاوردهای آموزشی ضعیف در جامعه مسلمانان اینست که آنها آموزش را به عنوان عاملی مهم برای اشتغال نمی دانند. اشتغال بسیار کم مسلمانان در مشاغل خصوصی و دولتی و تفکر مورد تبعیض واقع شدن در دستیابی به مشاغل باعث شده است تا مسلمانان در مقایسه با سایر جوامع دینی- اجتماعی توجه بسیار کمی به آموزش موضوعات غیر دینی (سکولار، موضوعات علمی و فنی) داشته باشند. همچنین جامعهی مسلمانان و شیعیان، بویژه طبقهی متوسط مسلمانان دانش آموخته و باسواد فکر میکنند که افرادی بیهوده هستند و تحصیلات آنها عملاً فایدهای برای آنها ندارد چرا که نمی توانند در مناصب مدیریتی، برنامه ریزی و سیاسی کشور فعالیت کنند.
جمع بندی:
در قرن اول هجری، اسلام به هند راه یافت. بازرگانان مسلمان و نیروهاى نظامى در این مورد نقش مهمى بر عهده داشتند. غزنویان نخستین کسانی بودند که هندوستان را با دین اسلام آشنا کردند. در اواخر قرن چهارم هجری و ابتداى قرن یازدهم میلادى، محمود غزنوى، تحت عنوان جهاد اسلامى و نبرد با بت پرستى و بی دینى به سرزمین هند یورش برد و بخش بزرگى از هند را فتح کرد. در زمان پادشاهان غزنوی، گروهى از دانش مندان ایرانى از جمله ابوریحان بیرونى به هند رفتند. در حقیقت، تجار و بعد صوفیه بودند که اسلام را به سرزمینهای شرقی بردند و آن را تبلیغ کردند. موقعیت خوب بسیاری از تجار و صوفیان در این سرزمینها حاکی از آن است که ایشان بدون هیچ مزاحمتی از طرف هندوها فعالیت میکردند. آنها به راحتی برای خویش خانه و زندگی و مسجد میساختند. تمام سفرنامههایی که از این سرزمین و اوضاع مسلمانان ساکن آن سخن گفتهاند، موقعیت خوب آنها را در این سرزمین شرح داده و تصدیق کردهاند. در دوران حکومت مسلمانان در هند، با این که آزادی وجود داشت، خیلی ها مسلمان و شیعه شدند و تا قرن ها زبان فارسی، زبان رسمی کشور بزرگ هندوستان بود تا این که بعدها با توطئه های استعمارگران انگلیسی، هندوستان مستعمره انگلیس شد. استعمار هند قرن ها ادامه داشت که در این مدت بسیاری از منابع هند به تاراج رفت و سر انجام هند، به یاری گاندى و رهبران مسلمانی چون مولانا ابوالکلام آزاد، مولانا محمد على و شوکت على، رها گشت. در این خروش ها و قیام ها، مسلمانان هدف شان عالی تر از هندوها بود و آن هدف، به دست آوردن آزادى کامل و خروج بى قید و شرط انگلیسی ها بود. در واقع نخستین بانیان نهضت هند، مسلمانان بودند. مؤسس پاکستان، محمد على جناح نیز در اتحاد مسلمین و هندوها بسیار کوشید. مسلمانان هند از زمان استقلال این کشور در سال ۱۹۴۷ میلادی به طور سنتی از حزب کنگره حمایت کرده اند. اما در سالهای اخیر به ویژه در سال جاری میلادی به دلیل ناراضی بودن از جایگاه اجتماعی خود به تحرکات بیشتر سیاسی رو آورده اند. به نظر می رسد تلاش مسلمانان و شیعیان در مسائل سیاسی تحولات عمده ای را در زمینه اجتماعی و سیاسی برای این اقلیت بزرگ هند به ارمغان بیاورد.
همهی مسلمانان متفق القول بر این باورند که باید اطلاعات و دادههایی در مورد عقب افتادگیهای جامعهی مسلمان و شیعه هند جمع آوری شوند تا جهت رفع این عقب افتادگیها مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرند. هیچ شکی در نیاز به این اطلاعات و دادهها وجود ندارد چراکه همین اطلاعات به تنهایی نشان خواهند داد که آیا عقب افتادگیهای جامعهی مسلمان و شیعه هند ناشی از تبعیض است یا نه. اینکه این تبعیض کاملاً مشهود است و هرگز نمیتوان آن را انکار کرد حقیقتی است که بر ضرورت جمع آوری این اطلاعات و دادهها تاکید می کند. بررسی منظم این اطلاعات و جمع آوری اطلاعات به روز و جدید و نظارت فعال بر امور مسلمانان، راهکارهایی هستند که باعث میشوند تا برنامههای دولتی در مورد مسلمانان نیز به اجرا درآید.
بعضی از مردم معتقدند که بعضی از مشکلات را می توان از طریق کاهش خطا و نقصان در جمع آوری دادهها و اطلاعات حل نمود. مسئله اینست که اطلاعات مربوط به مشاغل، طرح ها و برنامههای دولتی گاهی اصلاً بطور موثر منتشر نمیشوند و به دست شیعیان و البته تمامی مسلمانان نمیرسند. باید تلاش شود تا این اطلاعات بطور گسترده از طریق رسانههای جمعی و سرویسهای خبری و البته به زبانی که همه بتوانند آن را بفهمند، مثلاً زبان اردو، پخش و منتشر شوند. همچنین پیشنهاد شده است که برای اطلاع رسانی و راهنمایی در مورد طرحهای دولتی مراکز مشاوره تاسیس شوند. به خاطر عدم اطلاع رسانی کامل و مناسب، وامهایی که دولت برای مسلمانان و شیعیان درنظر میگیرد مصرف میشوند و هرگز بدست مسلمانان نمی رسند.
منبع:حوزه
بازدیدها: 711