قسمت هشتم| بی قرار ولیّ (روایتی از همسر شهید مدافع حرم)

خانه / پیروان عترت / قسمت هشتم| بی قرار ولیّ (روایتی از همسر شهید مدافع حرم)

دارم فكر ميكنم كه بايد بيشتر به اين موضوع توجه كرد كه شهدا چطور اين قدر ولايت پذير شدند؟ هر چقدر كه از تو و بقيه شهيدان عزيز مي دانم، در ذهنم، در قلبم زيرو رو مي كنم تا جواب اين سوال را پيدا كنم و به اين نكته خيلي مهم مي رسم كه رهبر كبيرمان امام خميني(ره) فرموده بودند: «از دامن زن مرد به معراج مي¬رود».

پس بر دامن مادر شهيدان صلوات مي فرستم؛ شهادت شما از پيشاني نوشت مادران بلندمرتبه تان بود كه در آغاز، از خودشان آغاز كردند، آستين بالا زدند و به عرصه ولايت مداري قدم گذاشتند و آن را به نحو احسن در خانه هايشان اجرا كردند.

البته ولايت مداري، فقط ولايت فقيه نيست، ولايت ائمه نيست، ولايت ا… است. اينكه خدا از ما چه مي خواهد؟

و به راستي زن در پيشگاه هستي، هميشه آزمون ولايت مي دهد، در خانه بابا: ولايت بابا، و در خانه همسر: ولايت همسر.

راستي چرا خداوند اين همه ولايت پذيري را به زنها داد، حتي دخترها در 9 سالگي و پسرها در 15 سالگي به تكليف مي رسند. آقا مهدي؛ دارم امتحان ميدهم، مي خواهم ببينم شما را درست فهميده ام، درست شناخته ام…

خب، برگرديم سر بحثمان، فكر مي كنم براي اينكه زن وسعت روحي عجيبي دارد كه مي¬تواند خيلي اين ولايت مداري را اجرا كند، اصلا او يك عامل اجرايي خوب است و مي تواند با آن طبع لطيفش، حسن خلقش و نوع محبتي كه دارد آن را در خانه به بچه-هايش ياد بدهد؛ مي¬تواند خيلي قشنگ آن را به كام فرزندانش بريزد.

به اينجا كه مي رسم، فكر مي كنم راستي شما شهيدان چقدر شبيه همديگريد! شما از صدر اسلام تا الان، با خانواده، موقعيت جغرافيايي مختلف باز هم خيلي مثل هم هستيد و اين همه شباهت در ولايت مداري شماست و اين مسأله در وجود مادرانتان بسيار متبلور است. اينكه آنها چطور شأن پدر را آن قدر خوب نگه داشته¬اند. «قنوت» اين زنان بزرگوار را به راحتي ميتوان در رفتار آنها در خانه ببيني: اينكه من طوري به همسرم چشم بگويم كه حتي اگر خداي ناكرده، اشتباهي در رفتار او ديدم، مستقيم بروز ندهم؛ خب آدميزاد است ديگر، كم و زياد دارد؛ مستقيم آن هم جلوي بچه ها نگويم نه، اينجاي كارت، اينجاي حرفت اشتباه است، خيلي صبورانه، خيلي عاقلانه مي¬گويم: شما درست ميگوييد، اما خب بعد، در رفتار به آن اصلاحيه ميزنيم.

شما شهيدان در چنين داماني بزرگ شديد… پس اگر روزي ولايت فقيه بفرمايند: سوريه، قلّه قاف، شما مي گوييد: «چشم». چون قطعا ولي بهتر ميفهمند و من فقط بايد اوامر ايشان را قشنگ اجرا كنم.

شايد شما شهيدان مدافع حرم آمديد تا يك بار ديگر جامعه تكاني بدهيد و آن را بيدار كنيد تا ما ولايت پذيري خود را محك بزنيم. ببينيم كجاي كاريم؟

هر روز مي گوييم: «اللهم عجل لوليك الفرج» هر جمعه ميگوييم: «يا ليتنا كنّا معك». اما در عمل چه جوريم؟ ولايت پذيري ما چه جور است؟

حضرت آقا فرمودند: فرزندآوري بيشتر، اگر فرمودند: جهاد علمي، سوريه، ميدان انتخابات، اقتصاد مقاومتي، جنس ايراني! آيا من باز ابراز وجود ميكنم براي خودم؟ مي گويم از نظر علم اقتصاد، جامعه شناسي، سياست و چه و چه… اينها كه جور درنمي آيد!!!

حقيقت اين است مهدي جان ما داريم موازي آقا كار مي كنيم… ولايت پذيريمان لنگ مي زند.

شما آمديد تا ولايت پذيري را در ما بيدار كنيد؛ مثل شهداي دفاع مقدس كه مي¬گفتند: امام (ره) هر چه مي¬گويد، قطعا درست مي-گويد. حرف ايشان حرف زمان(عج) است، رد خور ندارد.

همه مي گويند ظهور نزديك است و آن را حس مي كنند. مي گويند شهيدان آمده اند تا مقدمات ظهور را فراهم كنند. بعضيها مي-گويند: شهيدان «السابقون السابقون، اولئك المقربون» هستند.

قرار است اين روحيه دوباره زنده شود. بايد بدانيم اگر منتظر ظهور هستيم، كليد فرج تربيت است و تربيت ميوه صبر است و ولايت پذيري قطعا صبر است و همسران و مادران قطعا مهره اصلي تربيت هستند.

پس ما بايد سعي كنيم تا ابتدا ولايت پذيري را طوري در خودمان هضم كنيم، روي رغبت هايمان پا بگذاريم، ببينيم ولي، پدر، همسر، امام، ولايت فقيه، ا… در خانه، جامعه از ما چه مي خواهند. و ما چه كاره هستيم؟… آن وقت خيلي بهتر مي توانيم بگوييم «اللهم عجل لوليك الفرج» آن وقت بچه¬هايي كه در خانه ما رشد مي كنند، بسيجي مي شوند؛ «الان حزب ا.. هم الغالبون» و حزب ا.. غلبه دارد، نصر خدا هميشگي است؛ ولي غلبه خدا كه هميشگي نيست؛ غلبه خدا براي آن وقتي است كه حزب ا… تشكيل شود. اين حزب وقتي ايجاد مي¬شود كه تربيت درست باشد و اين تربيت بر عهده همسر و مادر است: «ذات نايافته از هستي¬بخش/ كي تواند كه شود هستي¬بخش»

تا ما به آن يقين نرسيم، ولايت پذير نباشيم، صبوري در ما نباشد، مطرح باشيم، آيا فرزندانمان مي توانند ولايت پذيري را از ما بگيرد؟ آيا مي توانم با چنين روحيه اي همسرم را به عرصه كار بفرستم، چه رسد به ميدان جهاد و مبارزه.

قطعا دغدغه هاي ما و رغبتهاي ماست كه جلوي ما را مي گيرد… حضرت آقا مي فرمايند فرزند بيشتر، مي فرمايند درس، جهاد و … قطعا در آن خير و بركت است. و همه آنچه آقا مي فرمايند كه گفته مي شود «جهاد كبير».

حسابش را كه مي كنم، مي بينم الان يك عرصه اي باز شده كه ما زن ها مي توانيم خودمان را نشان دهيم تا زنان زمينه ساز ظهور امام زمان(عج) باشيم.

هميشه از دعاهاي من اين بوده كه ان شاء ا.. خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) روزي بيايند و از احوال بانوان امت پدرشان رسول اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) تفقّد و دلجويي كنند كه شما زنان زمينه ساز ظهور فرزندم مهدي(عج) و منتقم ما بوديد و من هم از شما در روز محشر قدرداني و شفاعت مي كنم.

آيا لذتي بيشتر از اين وجود دارد؟

پس بايد تلاش كنيم براي تشكيل نيروي زمينه ساز ظهور. تشكيل نيروي حزب اللهي… و اين نيرو بايد خدايي باشد، جان بر كف باشد. خب اين نيرو كجا تربيت مي شود؟ در خانه، نه پاي تلويزيون، كامپيوتر، نه پاي تلگرام و اينترنت و مدرسه و باشگاه و …

بايد ببينيم در خانه بايد چه جور باشيم، چه جور رفتار كنيم بايد ببينيم در شادي ها در غم ها، سفرها، خرج و برجها و … چه كنيم؟ چقدر دغدغه منديم؟ همان قدر فرزندان ما هم دغدغه پيدا مي كنند. اول هم اين ولايت مداري از خانم ها شروع مي شود تا ان شاء ا… به آقايان هم برسد.

تا اينكه بيستم جمادي الثاني، ميلاد خانم فاطمه زهرا(سلام الله علیها) فرارسيد. شب يكشنبه بود. خوب به خاطرم مانده…

بی قرار ولی قسمت هفتم

ادامه دارد…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *