حفِظوا عَلَی الصَّلَوتِ والصَّلوهِ الوُسطی وقوموا لِلّهِ قنِتین (۲۳۸)
^ ۱ – ـ نهج البلاغه، حکمت ۴۶۸٫
^ ۲ – ـ تفسیر العیاشی، ج ۱، ص ۱۲۶؛ البرهان، ج ۱، ص ۵۰۷ ـ ۵۰۸٫
۴۶۰
گزیده تفسیر
مسلمانان باید نمازهای پنجگانه یومیّه به ویژه نماز ظهر را از نظر کمّی و کیفی پاس بدارند تا از آثار و برکات فراوان این فریضه بزرگ الهی برخوردار شوند.
در مرحله حدوث باید نماز را با آداب و شرایط آن انجام داد و در مرحله بقا هم آن را حفظ کرد، ازاینرو از اعمالی که به اخلاص نماز آسیب میزند باید پرهیز کرد.
همانگونه که نمازگزار نماز را پاس میدارد، نماز نیز مظهر حفظ خدای حفیظ است و نمازگزار را از زشتیها و شهوات حفظ میکند.
ایستادگی برای خداوند و در راه او همراه خضوع همیشگی برای هر مسلمانی لازم است، چنانکه همه موجودات هماره در حال خضوع و اطاعت از خدای سبحاناند.
تفسیر
مفردات
حفِظُوا: «حفظ» به معنای نگهداری است و کاربرد آن در موارد و موضوعات
۴۶۱
گوناگون مختلف است؛ گفته میشود که مال را از تلف و امانت را از خیانت و نماز را از فوت شدن حفظ کرد ۱٫ مراد از ﴿حفِظوا عَلَی الصَّلَوت﴾ مراقبت و پاسداری از کمیت و شمار نمازها و اجزاء و شرایط آن و نیز رعایت وقت آن است.
الوسطی: «وسط» به دو معنا ارائه شده است: میان؛ فضیلت. طبق معنای دوم، اوسط یعنی افضل و اعدل، و «وسطی» مؤنث افضل به معنای اکمل خواهد بود ۲ ؛ نظیر ﴿جَعَلنکُم اُمَّهً وسَطا﴾، ﴿قالَ اَوسَطُهُم) ۳ لیکن فخر رازی از این تحلیل پاسخ داده است که وسطِ به معنای فضیلت، بدان سبب که میان افراط و تفریط قرار گرفته است با فضیلت خواهد بود، بنابراین بازگشت معنای دومِ وسط به همان معنای اول است ۴٫
تناسب آیات
ترتیب ضبط و نوشتن آیات قرآن کریم مطابق نزول آنها نیست، پس ممکن است که آیات مراقبت از نماز با آیات دیگری فرود آمده باشند و به دستور پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) که از هدایت الهی ناشی میشود در جایگاه کنونی قرار گرفته باشند؛ ولی اگر آیات حفظ نماز در بین آیات نکاح و طلاق نازل شده باشند، بیانکننده این حقیقتاند که اشتغال به مسائل حقوقی، مانند ازدواج و طلاق و دیگر امور خانوادگی، نباید انسان را از عمود دین غافل کند و براساس ﴿رِجالٌ
^ ۱ – ـ التحقیق، ج ۲، ص ۲۷۲، «ح ف ظ».
^ ۲ – ـ ر.ک: المصباح، ص۶۵۸ ـ ۶۵۹٫
^ ۳ – ـ سوره قلم، آیه ۲۸٫
^ ۴ – ـ التفسیر الکبیر، مج۲، ج۴، ص۱۰۷٫
۴۶۲
لاتُلهیهِم تِجرَهٌ ولابَیعٌ عَن ذِکرِ الله) ۱ لازم است که ضروریترین مسائل زندگی یعنی امور خانواده، از اقامه نماز و از محافظت آن باز ندارد، زیرا نماز روابط خانوادگی را براساس صحیح سامان میبخشد.
٭ ٭ ٭
لزوم حفظ اصل نماز و کمیّت آن
حفظ همه حدود و احکام الهی واجب است، چنانکه خداوند مؤمنان را با وصفِ حافظان حدود الهی ستوده است: ﴿ءامِرونَ بِالمَعروفِ والنّاهونَ عَنِ المُنکَرِ والحفِظونَ لِحُدودِ الله) ۲ ولی خدای سبحان درباره مراقبت از نماز دستوری جداگانه داده است: ﴿حفِظوا عَلَی الصَّلَوتِ والصَّلوهِ الوُسطی﴾. براساس این امر، محافظت بر نمازها واجب است.
فرمان پاسداری از نماز، گاهی درباره اصل و حقیقت نماز است: ﴿والَّذینَ هُم عَلی صَلاتِهِم یُحافِظون) ۳ و گاه کمیّت و شمار آن؛ مانند آیه مورد بحث و آیه ﴿والَّذینَ هُم عَلی صَلَوتِهِم یُحافِظون) ۴ با این تفاوت که در بخش کیفیت، لفظ مفرد آمده و در زمینه حفظ کمّیت و تعداد نماز، از لفظ جمع استفاده شده است. البته همانطور که تعداد رکعات نماز و سایر شرایط آن از همتای قرآن، یعنی عترت طاهرین(علیهمالسلام) استفاده میشود، اعداد و شمارگان آن نیز از همین منبع غنی و قوی استنباط میشود.
^ ۱ – ـ سوره نور، آیه ۳۷٫
^ ۲ – ـ سوره توبه، آیه ۱۱۲٫
^ ۳ – ـ سوره معارج، آیه ۳۴٫
^ ۴ – ـ سوره مؤمنون، آیه ۹٫
۴۶۳
نکته: قرآن حکیم طبق حکمتْ مطالب خویش را تعلیم میدهد، ازاینرو در برگزاری فریضه الهی نماز از آن جهت که «عمود» دین است، واژه «اقامه» را به کار میبرد تا با ستون بودن نماز هماهنگ باشد، زیرا عمود را بهپامیدارند نه آنکه بخوانند، چون ستون با اقامه میتواند خیمه را حفظ کند نه با خواندن. اینکه در بسیاری از آیات قرآن عنوان اقامه و مشتقات آن درباره نماز مطرح شده است، براساس همین تناسب است. وقتی احداث نماز به اقامه است نه قرائت، حفظ آن نیز به تقویم خواهد بود نه تلاوت، زیرا قرائت نماز اولین مرحله وجوب آن است که در تمام مراتب محفوظ است و پشتوانه این تلاوت، معرفت و حضور قلب و عمل به مقتضای آن و… خواهد بود.
عنوان «محافظت» در آیه مورد بحث، از ویژگی نماز محسوب میشود، چنان که در اذان و اقامه آن عنوان «حی علی الصلاه» مطرح است که چنین ترغیبی درباره سایر فروع دین نیامده است؛ مثلاً حی علی الزکاه، علی الصوم، علی الحج و… وارد نشده است.
مراد از ﴿صَلَوات﴾
درباره مراد از ﴿الصَّلَوت﴾ دو احتمال هست:
۱٫ حرف «الف» و «لام» در ﴿الصَّلَوت﴾ برای عهد باشد، در نتیجه مراد از ﴿حفِظوا عَلَی الصَّلَوت﴾، وجوب حفظ نمازهای پنجگانه شبانهروز است.
۲٫ حرف «الف و لام» برای جمع و جنس باشد، بنابراین مراد از آن، وجوب حفظ همه نمازهایی است که در اسلام تشریع شده است، جز نمازهایی که با دلیل خاص از وجوب یاد شده بیرون روند؛ مانند نمازهای مستحبی، مگر آنکه گفته شود وجوب حفظ هر نماز، مناسب با حکم همان
۴۶۴
نماز محفوظ است و بر این اساس، وجوب حفظ نماز مستحب همانا حفظ استحباب آن است.
نمازهای پنجگانه در قرآن کریم
نمازهای پنجگانه یومیّه از منطوق یا مفهوم آیات قرآن کریم که از اوقات نماز حکایت دارند فهمیده میشود که به بعضی از موارد آن اشاره میکنیم:
۱٫ ﴿اَقِمِ الصَّلوهَ لِدُلوکِ الشَّمسِ اِلی غَسَقِ الَّیلِ وقُرءانَ الفَجرِ اِنَّ قُرءانَ الفَجرِ کانَ مَشهودا) ۱ «لام» در کلمه ﴿لِدُلوک﴾ به معنای «عند» است، پس در این آیه، به وقت چهار نماز (ظهر، عصر، مغرب، عشاء) که از هنگام گذشتن آفتاب از دایره نصفالنهار تا تاریکی شب است (از نیمه روز تا نیمه شب)، اشاره شده و از نماز صبح نیز به ﴿قُرءانَ الفَجر﴾ یاد شده است.
۲٫ ﴿فَاصبِر عَلی ما یَقولونَ وسَبِّح بِحَمدِ رَبِّکَ قَبلَ طُلوعِ الشَّمسِ وقَبلَ غُروبِها ومِن ءانایء الَّیلِ فَسَبِّح واَطرافَ النَّهارِ لَعَلَّکَ تَرضی) ۲ عبارت ﴿قَبلَ طُلوعِ الشَّمس﴾ با نماز صبح و ﴿قَبلَ غُروبِها﴾ با نماز عصر و ﴿من ءانایء الَّیل﴾ با نماز مغرب و عشا و ﴿اَطرافَ النَّهارِ﴾ با نماز ظهر انطباقپذیر است.
۳٫ ﴿ فَسُبحنَ اللهِ حینَ تُمسونَ وحینَ تُصبِحون ٭ ولَهُ الحَمدُ فِی السَّموتِ والاَرضِ وعَشیًّا وحینَ تُظهِرون) ۳ عبارت ﴿حینَ تُمسون﴾ ناظر به شامگاه است و به نماز مغرب و عشا اِشعار دارد که در شب خوانده میشود و ﴿حینَ تُصبِحون﴾ به بامداد و نماز صبح نظر دارد و ﴿وعَشیًّا﴾ که در برابر
^ ۱ – ـ سوره اسراء، آیه ۷۸٫
^ ۲ – ـ سوره طه، آیه ۱۳۰٫
^ ۳ – ـ سوره روم، آیات ۱۸۱۷٫
۴۶۵
بامداد و شامگاه آمده است، نزدیک غروب یعنی هنگام نماز عصر است و ﴿حینَ تُظهِرون﴾ ناظر به زمان زوال آفتاب و نماز ظهر است.
۴٫ ﴿واذکُر رَبَّکَ فی نَفسِکَ تَضَرُّعًا وخیفَهً ودونَ الجَهرِ مِنَ القَولِ بِالغُدُوِّ والاءاصال) ۱ و ﴿فی بُیوتٍ اَذِنَ اللهُ اَن تُرفَعَ ویُذکَرَ فیهَا اسمُهُ یُسَبِّحُ لَهُ فیها بِالغُدُوِّ والاءصال) ۲ کلمه ﴿بِالغُدُوّ﴾ یعنی «بامداد»، بر نماز صبح و واژه ﴿الاصال﴾ یعنی «شامگاه و نزدیک غروب»، بر نماز عصر تطبیق میشود. البته تعیین حدود دقیق اوقات یاد شده به برکت رهنمود اهل بیت وحی و عصمت(علیهمالسلام) خواهد بود.
مراد از «صلوه وسطی»
همانگونه که ﴿الصَّلوه﴾ دو احتمال داشت، در تعیین ﴿الصَّلوهِ الوُسطی﴾ هم اقوال و احتمالاتی هست که طبری ۳ چهار قول، قرطبی ۴ ده قول و صاحب نیلالاوطار ۵ هجده قول را نقل کردهاند ۶٫ در روح المعانی بعد از نقل برخی از آرا چنین آمده است: «و قیل و قیل» ۷ یعنی آرای فراوانی ارائه شده است که شمارش دقیق آنها دشوار است. عمده معنای «وُسطی» است که در این باره نیز دو نظر وجود دارد:
^ ۱ – ـ سوره اعراف، آیه ۲۰۵٫
^ ۲ – ـ سوره نور، آیه ۳۶٫
^ ۳ – ـ جامع البیان، مج۲، ج۲، ص۷۳۴ ـ ۷۵۲٫
^ ۴ – ـ الجامع لاحکام القرآن، مج۲، ج۳، ص۱۹۰ ـ ۱۹۴٫
^ ۵ – ـ نیل الاوطار، مج۱ ـ ۲، ج۱، ص۳۱۱ ـ ۳۱۲٫
^ ۶ – ـ التبیان، ج۲، ص۲۷۵؛ مجمع البیان، ج۲۱، ص۵۹۹ ـ ۵۶۰٫
^ ۷ – ـ روح المعانی، ج۲، ص۲۳۵٫
۴۶۶
۱٫ «وُسْطی» مؤنث «اوسط» و به معنای متوسّط و میان دو چیز است، پس ﴿الصَّلوهِ الوُسطی﴾ نمازی است که در میان نمازهای پنجگانه قرار گرفته است. مقصود از صلوات در این احتمال همان نمازهای پنجگانه است و ذکر نماز وسطی از قبیل ذکر خاص بعد از ذکر عام به جهت اهمیت آن است؛ مانند ذکر حضرت جبرئیل و میکائیل در آیه ﴿مَن کانَ عَدُوًّا لِلّهِ و ملئکَتِهِ ورُسُلِهِ وجِبریلَ ومیکل﴾. گاهی صرف اهمیّت باعث مطرح شدن یک امر خاص است که خصوصیت آن فقط در اهتمام به آن است نه در اصل حکم؛ مانند ﴿مِنها اَربَعَهٌ حُرُمٌ ذلِکَ الدّینُ القَیِّمُ فَلاتَظلِموا فیهِنَّ اَنفُسَکُم) ۱ زیرا ظلم به نفس همواره قبیح است و به ماههای چهارگانه حرام اختصاصی ندارد؛ لیکن برای اهمیّت آن به آن تصریح شده است.
۲٫ «اوسط» به معنای «فُضْلی» است. براساس این معنا و با حفظ معنای نخستِ کلمه ﴿الصّلوت﴾، صلوهوسطی یکی از نمازهای پنجگانه است که از دیگر نمازهای روزانه افضل است. احتمال دیگر براساس همین معنا آن است که «صلوه وسطی» به معنای نماز با فضیلتتر یعنی نماز با خشوع و حضور قلب باشد، بنابراین ﴿والصَّلوهِ الوُسطی﴾ که به جمله ﴿حفظُوا علی الصّلوت﴾ عطف شده است، برای تشویق به حفظ نماز با خشوع و حضور قلب است؛ ولی روشن است که این احتمال با معنای نخست برای کلمه ﴿الصَّلوه﴾ چندان هماهنگی ندارد، مگر با تأمّلی که در بحث مفردات آیه گذشت.
^ ۱ – ـ سوره توبه، آیه ۳۶٫
۴۶۷
تعیین نماز وُسْطی
براساس احادیثی که در بحث روایی میآید، مشهور میان امامیّه آن است که «صلوه وسطی» همان نماز ظهر است ۱٫ آلوسی در روح المعانی همین مصداق را ترجیح داده و ادله اقوال دیگر را مرجوح دانسته است ۲ ؛ ولی بعضی آن را مانند اسم اعظم الهی، ولی خدا، شب قدر و زمان استجابت دعا در روز جمعه مخفی دانسته و سرّ اختفای آن را هم ترغیب به اهتمام مسلمانان به نمازهای روزانه و محافظت خاص از تمام آنها برشمردهاند ۳٫
وجوه اعتباری دیگری نیز گفته شده که از نظر اعتبار عدد و وقت یا به لحاظ شب و روز با هم تفاوت میکنند. به برخی از آنها اشاره میکنیم:
۱٫ نماز ظهر است، زیرا در طول روز تنها نماز ظهر میان نماز صبح و عصر قرار دارد.
۲٫ نماز عصر است، زیرا نماز عصر میان نمازهایی است که در شبانهروز خوانده میشوند و نماز عصر، از دیگر نمازها افضل است، چون خداوند به آن قسم یاد کرده است: ﴿وَالعَصر﴾ و منظور از ﴿بَعدِ الصَّلوه﴾ در آیه ﴿تَحبِسونَهُما مِن بَعدِ الصَّلوه) ۴ نیز نماز عصر است.
۳٫ نماز مغرب است، زیرا سه رکعت است و میان دو نماز چهار رکعتی
^ ۱ – ـ ر.ک: مجمع البیان، ج۱ ـ ۲، ص۵۹۹؛ البرهان، ج۲، ص۵۰۸ ـ ۵۰۹؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۲۲ ـ ۲۳٫
^ ۲ – ـ روح المعانی، ج۲، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶٫
^ ۳ – ـ وسائل الشیعه، ج۴، ص۲۳؛ الجامع لاحکام القرآن، مج۲، ج۳، ص۱۹۳ ـ ۱۹۴٫
^ ۴ – ـ سوره مائده، آیه ۱۰۶٫
۴۶۸
عصر و عشا قرار دارد.
۴٫ نماز عشاء است، چون در نیمهشب قرار گرفته است.
هیچ یک از وجوه یاد شده دلیل فقهی ندارد و تنها وجهی که پشتوانه روایی دارد، نظریه مشهور امامیّه است که «صلوه وسطی» همان نماز ظهر است ۱٫
گفتنی است که خدای سبحان درباره نماز جمعه همکه برکات فراوانی دارد، دستور ویژه داده است: ﴿یاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا اِذا نودی لِلصَّلوهِ مِن یَومِ الجُمُعَهِ فَاسعَوا اِلی ذِکرِ اللهِ وذَرُوا البَیع) ۲ هرچند نماز جمعه نیز همان نماز ظهر در روز جمعه است.
نکته: در تطبیق نماز اوسط بر یکی از نمازهای معروف و معهود یومیه و نماز جمعه و جماعت، روایات متهافت فراوانی هست که آلوسی بسیاری از آنها را به جهت مرفوع یا موقوف بودن مردود دانسته و فقط به برخی که ظهور در ظهر دارند بسنده کرده است ۳ ؛ بر خلاف طبری که مستفاد از اخبار را نماز عصر دانسته ۴ ؛ لیکن برخی از متأخّران متتبّع در قبال انبوهی از اخبار متهافت، چنین گفته: و ما آفه الأخبار إلاّ رواتها ۵٫ شیخ طوسی تطبیق آن را بر نماز جماعت ملیح دانسته ولی گفته: هیچیک از مفسّران آن را رأی خود ندانستهاند ۶٫ البته در
^ ۱ – ـ ر.ک: التبیان، ج۲، ص۲۷۵؛ مجمع البیان، ج۱ ـ ۲، ص۵۹۹؛ الجامع لاحکام القرآن، مج۲، ج۳، ص۱۸۹ ـ ۱۹۴٫
^ ۲ – ـ سوره جمعه، آیه ۹٫
^ ۳ – ـ روح المعانی، ج۲، ص۲۳۵ ـ ۲۳۶٫
^ ۴ – ـ جامع البیان، مج۲، ج۲، ص۷۵۲٫
^ ۵ – ـ آلاء الرحمن، ج۱، ص۴۰۴٫
^ ۶ – ـ التبیان، ج۲، ص۲۷۵٫
۴۶۹
بین مفسران اهل سنت کسانی هستند که آن را اختیار کردهاند ۱٫
حفظ نماز در مرحله بقا
اتیان نماز با همه آداب و شرایط فقهی آن و حضور قلب بنده با ایمان، از اسباب حفظ نماز در مرحله ثبوت است؛ ولی فرمان پاسداری از نماز گستردهتر از حفظ در مرحله حدوث و بقاست، بنابراین بنده مؤمن باید نماز با اخلاصش را با کارهای بعدی تباه نکند تا نماز وی نزد خداوند رود و پیش او نگهداری شود: ﴿اِلَیهِ یَصعَدُ الکَلِمُ الطَّیِّبُ والعَمَلُ الصّلِحُ یَرفَعُه) ۲ زیرا تنها آنچه نزد خدا باشد، از هرگونه فساد در امان است: ﴿ما عِندَکُم یَنفَدُ وما عِندَ اللهِ باق) ۳
امام صادق(علیهالسلام) هنگام شمارش سپاهیان عقل و جهل از حفظ نماز در شمار سپاه عقل، و از تباه ساختن آن در شمار سپاه جهل نام میبرد: الصّلاه وضدّها الإضاعه ۴٫ «عقل» در برابر «جهل» است نه علم، ازاینرو در نوع جوامع روایی، عنوان «کتاب عقل و جهل» آمده است نه کتاب علم و جهل، پس انسانها دو گروهاند: عاقل و جاهل. گروه دوم نیز دو قسماند: جاهلان عالم و جاهلانی که تحصیل نکردهاند و خواندن و نوشتن نمیدانند و بهدیگرسخن، انسان یا «با عقل» است یا «بیعقل»؛ و چون با «عقل» خدای سبحان پرستیده میشود و بهشت به دست میآید: ما العقل؟ قال: ما عبد به
^ ۱ – ـ ر.ک: الکشف و البیان، ج۲، ص۱۹۸٫
^ ۲ – ـ سوره فاطر، آیه ۱۰٫
^ ۳ – ـ سوره نحل، آیه ۹۶٫
^ ۴ – ـ الکافی، ج۱، ص۲۲٫
۴۷۰
الرّحمن واکتسب به الجنان ۱ ، انسانها یا اهل بهشتاند یا اهل جهنّم؛ دوزخیان یا درس خواندهاند یا نه.
ضایع کردن نماز، نشان جهالت است و سبب میشود که انسان به دام شهوتها افتاده و هدف آفرینش خود را گم کند: ﴿فَخَلَفَ مِن بَعدِهِم خَلفٌ اَضاعُوا الصَّلوهَ واتَّبَعُوا الشَّهَوتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیّا) ۲ در قیامت ضایعکننده نماز به سبب حیرت و سرگردانی که عذابی دوچندان است، راه جهنّم را هم نمییابد و به فرمان الهی به سوی دوزخ کشانده میشود: ﴿فَاهدوهُم اِلی صِرطِ الجَحیم) ۳
محافظت نماز از انسان
نمازگزار نماز را پاس میدارد و نماز نیز وظیفه حفظ نمازگزار را برعهده دارد، زیرا کاربرد باب «مفاعله» برای فرمان به حفظ نماز: ﴿حفِظُوا﴾ به جای فعل ثلاثی مجرّد، گذشته از افاده استمرار، نشانِ حفظ متقابل است، پس نماز انسان را از بدیها برحذر میدارد: ﴿اِنَّ الصَّلوهَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَر) ۴ حفظ متقابل نماز و نمازگزار، در مفردات ۵ راغب و نیز در تفسیر کبیر فخر رازی آمده است، با این تفاوت که امام رازی شواهد محافظت متقابل را با آیاتی از قبیل ﴿اِنَّ الصَّلوهَ تَنهی عَنِ الفَحشاءِ والمُنکَر﴾، ﴿واستَعینوا بِالصَّبرِ والصَّلوه) ۶
^ ۱ – ـ الکافی، ج۱، ص۱۱٫
^ ۲ – ـ سوره مریم، آیه ۵۹٫
^ ۳ – ـ سوره صافّات، آیه ۲۳٫
^ ۴ – ـ سوره عنکبوت، آیه ۴۵٫
^ ۵ – ـ ص۲۴۵، «ح ف ظ».
^ ۶ – ـ سوره بقره، آیه ۴۵٫
۴۷۱
و﴿اِنّی مَعَکُم لَئِن اَقَمتُمُ الصَّلوهَ وءاتَیتُمُ الزَّکوه) ۱ و روایات شفاعت نماز از نمازگزار اثبات کرده است، چنانکه محافظت نمازگزار در برابر محافظت پروردگار خواهد بود؛ نظیر ﴿فَاذکُرونی اَذکُرکُم) ۲ ﴿احفظ الله یحفظک) ۳ و﴿واَقیموا الصَّلوهَ وءاتوا الزَّکوهَ وما تُقَدِّموا لاَنفُسِکُم مِن خَیرٍ تَجِدوهُ عِندَ الله) ۴
مراقبت و استمرار حفظ ، سبب پیدایش ملکهای نفسانی در جان نمازگزار است و ملکات نفسانی ارزشمند نیز مراقب صاحب خود هستند. اِسناد محافظت به نماز، از این روست که نماز، مظهر حفظ خدای حفیظ است، وگرنه غیر از خداوند هیچ چیزی «حفیظ» بالذات نیست.
درباره مطلب اخیر، توضیح این نکته ضروری است که خداوند بسیاری از اسمای خود را به غیر خود نسبت میدهد؛ ولی خود را برتر از آنان میشمارد: ﴿واِنَّ اللهَ لَهُوَ خَیرُ الرّزِقین) ۵ ﴿وهُوَ خَیرُ الحکِمین) ۶ ﴿فَاللهُ خَیرٌ حفِظًا وهُوَ اَرحَمُ الرّاحِمین) ۷ این اسناد به غیر خدا در آغاز راه است و انسان پس از آشنایی با روح توحیدی قرآن به این معرفت برتر میرسد که تنها رازق و حاکم و حافظ هستی، خداوند است و همه آفریدهها با فرمان او حرکت و طبق مظهریت
^ ۱ – ـ سوره مائده، آیه ۱۲٫
^ ۲ – ـ سوره بقره، آیه ۱۵۲٫
^ ۳ – ـ ر.ک: من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۲٫
^ ۴ – ـ سوره بقره، آیه ۱۱۰؛ التفسیر الکبیر، مج۳، ج۶، ص۱۴۵ ـ ۱۴۷٫
^ ۵ – ـ سوره حجّ، آیه ۵۸٫
^ ۶ – ـ سوره اعراف، آیه ۸۷٫
^ ۷ – ـ سوره یوسف، آیه ۶۴٫
۴۷۲
او کار میکنند؛ مثلاً خدای سبحان رازق حقیقی است؛ نه اینکه دیگران حقیقتاً رازقاند و رازقیت خدا قویتر است: ﴿اِنَّ اللهَ هُوَ الرَّزّاقُ ذو القُوَّهِ المَتین) ۱ ضمیر فصل ﴿هُو﴾ همراه با خبر معرفه، نشان حصر رازقیّت و قدرت متین برای خداوند است، پس درحقیقت، محافظت میان نمازگزار و خداوند است و اسناد آن به نماز، به جهت مجرای فیض الهی بودن نماز است، هرچند با تأمل بیشتر روشن میشود که محافظت فقط یکطرفه و از سوی خداوند است، زیرا توفیق الهی سبب میشود که انسان بتواند از نعمت الهی حقشناسی کند و به نماز بایستد: ﴿وما بِکُم مِن نِعمَهٍ فَمِنَ الله) ۲ و خداوند در برابر این حقشناسی، مراقب نمازگزار است.
تذکّر: اسناد کار خوب و عمل نافع، مانند حفظ، رزق، حکم به عدل، فصل خصومت، برطرف کردن دشمن اسلام و…، در محاوره قرآنی فقط به این سبک نیست که گاهی به خداوند و زمانی به مخلوقهای او اسناد داده شود تا گفته شود پس هر دو اسناد صحیح است، بلکه مطالب مزبور در چهار مرحله اسنادهای یاد شده طرح میشوند: مرحله اول و دوم همان است که بیان شد یعنی گاهی به خداوند و گاهی به غیر او منسوب میشود و در مرحله سوم اصل کار خیر و عمل نافع یاد شده منحصراً به خداوند اسناد داده میشود که ظاهر این حصر، نفی آن کمال وجودی از غیر خداست؛ مانند آیات یاد شده؛ و در مرحله چهارم صریحاً آن کمال از غیر خداوند نفی میشود و به خداوند اسناد داده میشود؛ مانند ﴿فَلَم تَقتُلوهُم ولکِنَّ اللهَ قَتَلَهُم) ۳
^ ۱ – ـ سوره ذاریات، آیه ۵۸٫
^ ۲ – ـ سوره نحل، آیه ۵۳٫
^ ۳ – ـ سوره انفال، آیه ۱۷٫
۴۷۳
جمع بین چهار گروه مزبور از آیات قرآنی بر عهده مبحث توحید افعالی است که بیان میکند مخلوقهای الهی، آیت و مظهرند و با تبیین صحیح معنای آیت و ظهور، دستههای چهارگانه آیات قرآن حکیم روشن یا روشنتر خواهند شد.
ایستادگی و ایستادن برای خدا
مراد از قیام در ﴿وقوموا لِلّهِ قنِتین﴾ و نیز در ﴿اَن تَقوموا لِلّهِ مَثنی وفُردی) ۱ ایستادگی است که نقطه مقابل آن ناتوانی است. درباره اصحاب کهف که برای خداوند ایستادند، تعبیر قیام به کار رفته است: ﴿اِذ قاموا فَقالوا رَبُّنا رَبُّ السَّموتِ والاَرض) ۲
کاربرد تعبیر «ایستادن» برای این است که ایستادن بهترین حالت برای دفاع و هرگونه حرکت و فعالیتی است، وگرنه باطلستیزان در هر حالی (قعود، اضطجاء و…) که باشند، ایستادهاند و حق گریزان در هرحال که باشند نشسته بلکه زمینگیرند.
از نظر قرآن کریم ایستادگی و مقاومت باید برای خداوند باشد تا ارزش پیدا کند، وگرنه افراد بیدین هم برای حفظ آب و خاک خود در برابر متجاوزان میایستند و تسلیم نمیشوند؛ ولی به حکومت غیرالهی تن میدهند. اینان ممکن است مقابل مهاجمان آب و خاک خود ایستاده باشند؛ اما در برابر موحّدان عدلمدار زمینگیرند.
^ ۱ – ـ سوره سبأ، آیه ۴۶٫
^ ۲ – ـ سوره کهف، آیه ۱۴٫
۴۷۴
تذکّر: شاید منظور از «قیام» در ﴿وقوموا لِلّهِ قنِتین﴾ «ایستادن» باشد که در برابر «رکوع» است، بنابراین عبارت یاد شده به معنای «ایستادن» برای خدا در حالت خضوع و دوام بر دعا و طاعت است.
نکته: روایتی را که طبرسی در مجمع البیان از حضرت امام باقر و امام صادق(علیهماالسلام) در معنای قنوت نقل کرده ۱ ، مصنّف آلاء الرحمنِ نقد کرده و گفته است: روایتی به این مضمون و در این راستا از آن امامان هُمام در تفسیر نیافتم ۲٫ غرض آنکه محقّق متتبّع محمد جواد بلاغی(قدسسرّه) در مواردی از تفسیر خود چنین نقدی حدیثی بر بحثهای روایی مجمعالبیان و گاهی التبیان دارد که آیه مورد بحث نیز یکی از آنهاست.
اشارات و لطایف
۱٫ آداب و احکام فراوان نماز
یکی از ویژگیهای نماز، داشتن هزار حکم وجوبی و سه هزار حکم استحبابی و آداب و اسرار فراوان دیگر است که عالمان دینی درباره هر یک از آنها رسالهها و کتابهای جداگانهای نوشتهاند ۳٫
گفتنی است که این شمارگان قطعی نیست و اعداد یاد شده درباره احکام نماز، در حدّ گمان و مظنه است نه جزم. اسرار نماز هم غیر از آداب آن است، هرچند برخی از اسرار نزد دیگران، آداب و بعضی آداب هم پیش برخی از اسرار است.
^ ۱ – ـ مجمع البیان، ج۱ ـ ۲، ص۶۰۰٫
^ ۲ – ـ آلاء الرحمن، ج۱، ص۴۰۵٫
^ ۳ – ـ الرساله الالفیه و الرساله النفلیه شهید اوّلِ نمونهای از آن است.
۴۷۵
۲٫ آثار نماز
نماز دارای آثار مهمی است که خداوند درباره حفظ آن دستور خاص داده است: نماز تعدیلکننده طبیعت حریص انسان است که هنگام سختیها جزوعانه فریاد میزند و زمانی که خیری به او میرسد انحصارطلبی میکند: ﴿اِنَّ الاِنسنَ خُلِقَ هَلوعا ٭ اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزوعا ٭ واِذا مَسَّهُ الخَیرُ مَنوعا ٭ اِلاَّالمُصَلّین ٭ اَلَّذینَ هُم عَلی صَلاتِهِم دائِمون) ۱
توفیق تعدیل طبیعت هلوع، تنها نصیب نمازگزارانی میشود که اقامه نماز برای آنها ملکه شده باشد، از اینرو به جای اسم فاعل «نمازگزارنده» یا فعل «نماز میخوانند» صفت مشبهه ﴿المُصَلّین﴾ آمده است که نشان ثبات و استمرار است (صفت مشبهه در اینگونه از موارد به وزن اسم فاعل است).
همچنین در آیه ﴿اَلَّذینَ هُم عَلی صَلاتِهِم دائِمون﴾ به ملکه شدن اقامه نماز برای نمازگزار اشاره شده است؛ یعنی نمازگزاردن به ذکر همیشگی خداوند بینجامد؛ نه اینکه انسان در همه شبانهروز نماز بگزارد. به فرمان خدایسبحان مسلمانان باید پس از خواندن نماز پراکنده شوند و سراغ کارشان بروند؛ ولی این اشتغالها نباید انسان را از یاد خدا غافل کند: ﴿فَاِذا قُضِیَتِ الصَّلوهُ فَانتَشِروا فِی الاَرضِ وابتَغوا مِن فَضلِ اللهِ واذکُرُوا اللهَ کَثیرًا لَعَلَّکُم تُفلِحون) ۲ ﴿رِجالٌ لاتُلهیهِم تِجرَهٌ ولابَیعٌ عَن ذِکرِ الله) ۳
^ ۱ – ـ سوره معارج، آیات ۲۳۱۹٫
^ ۲ – ـ سوره جمعه، آیه ۱۰٫
^ ۳ – ـ سوره نور،آیه ۳۷٫
۴۷۶
نکته: قرآن کریم اقامه نماز را از حساسترین وظایف حاکمان اسلامی قرار داده است: ﴿اَلَّذینَ اِن مَکَّنّهُم فِی الاَرضِ اَقامُوا الصَّلوه… ) ۱ زیرا مهمترین عامل تعدیل خواستههای سیاسی احزاب و گروهها همانا نماز است؛ یعنی کسی که بر اثر اعتماد مردم به مقامی میرسد، از آسیب مَنوع بودن بپرهیزد، چنانکه رقبای او که به مقصد خود بار نیافتهاند، جزوع و در صدد کینه، تخریب، هتک و هدم نباشند، در نتیجه جامعه نمازگزار و حکومت حامی نماز از گزند هلوع بودن میرهد و به حیات طیّب قناعت میرسد.
۳٫ سؤال از نماز در قیامت
از رسول اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) نقل شده است که در قیامت نخست از نماز پرسیده میشود: إذا کان یوم القیامه یدعی بالعبد، فأوّل شیء یسأل عنه الصّلاه؛ فإن جاء بها تامّه، وإلّازجّ به فی النّار ۲ ، چنانکه طبق آیات قرآن کریم هم وقتی از محکومان دوزخی راهی جهنّم میپرسند که چرا به این سرنوشتِ مشئوم دچار شدهاند، در جواب میگویند که اهل نماز نبودهاند: ﴿ما سَلَکَکُم فی سَقَر ٭ قالوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلّین) ۳ با آنکه واجبهای عبادی دیگر مانند حج و روزه و جهاد و نیز واجبهای غیرعبادی در اسلام فراوان است و تبهکاران در برابر آنها هم مسئول خواهند بود؛ دوزخیان در طلیعه سخن از نمازگزار نبودن خود سخن میگویند.
آری ترک نماز و تباه کردن آن، سبب افتادن در دام دیگر گناهان است، چنانکه اهتمام به نماز زمینه اجرای دیگر فروع دین را فراهم میسازد، ازاینرو
^ ۱ – ـ سوره حج، آیه ۴۱٫
^ ۲ – ـ عیون اخبار الرضا(علیهالسلام)، ج۲، ص۳۵؛ وسائل الشیعه، ج ۴، ص۳۰٫
^ ۳ – ـ سوره مدّثر، آیات ۴۳ ۴۲٫
۴۷۷
دوزخیانْ گناهان دیگر خود را پس از گناه ترک نماز بیان میکنند: ﴿قالوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلّین ٭ ولَم نَکُ نُطعِمُ المِسکین ٭ وکُنّا نَخوضُ مَعَ الخائِضین ٭ وکُنّا نُکَذِّبُ بِیَومِ الدّین) ۱
۴٫ تمثّل نماز
نماز مناجات میان عبد و مولاست، چنان که رسول اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) فرمود که نمازگزار با پروردگارش مناجات میکند: المصلّی یناجی ربّه ۲٫ نماز حقیقتی دارد که برای انسانی که آن را با شرایط و در اوّل وقت به جا آورده است، دعا میکند که خدا او را حفظ کند و نیز در حق فردی که آن را بدون شرایط و با عجله و بدون حضور قلب انجام داده است، نفرین میکند که خدا او را تباه سازد. امام صادق(علیهالسلام) فرمود: إنّ العبد إذا صلّی الصلاه فی وقتها وحافظ علیها، ارتفعت بیضاء نقیّه تقول: حفظتنی حفظک الله؛ وإذا لم یصلّها لوقتها ولم یحافظ علیها، ارتفعت سوداء مظلمه تقول: ضیّعتنی ضیّعک الله» ۳
درباره تمثّل نماز در قبر هم روایات فراوانی هست، گرچه همه عبادات به صورتهای نورانی درمیآیند که نورانیترین و قویترین آنها «ولایت» است ۴٫
۵٫ نمازگزاری همه موجودات
خصوصیّت نماز سبب شده است که خدای سبحان از میان عبادات، فقط
^ ۱ – ـ سوره مدثّر، آیات ۴۶۴۳٫
^ ۲ – ـ بحار الانوار، ج۶۸، ص۲۱۶٫
^ ۳ – ـ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۰۹؛ بحار الانوار، ج۸۰، ص۹٫
^ ۴ – ـ بحار الانوار، ج۶، ص۲۳۴ ـ ۲۳۵٫
۴۷۸
نماز را به همه موجودات نسبت دهد، هرچند همگی خداوند را تسبیح میگویند: ﴿اَلَم تَرَ اَنَّ اللهَ یُسَبِّحُ لَهُ مَن فِیالسَّموتِ والاَرضِ والطَّیرُ صفّتٍ کُلٌّ قَد عَلِمَ صَلاتَهُ وتَسبیحَه) ۱ البته نماز تشریعی با نماز تکوینی سایر موجودات تفاوت دارد.
با اثبات نماز برای همه موجودات، یکی از وجوه کاربرد فعل متکلّم معالغیر در ﴿اِیّاکَ نَعبُدُ واِیّاکَ نَستَعین) ۲ این است که نمازگزار خود را همراه همه موجودات هستی، مشغول مناجات با پروردگار جهانیان میبیند و مانند آنان تنها از او کمک میطلبد و در سایه بینش یاد شده، مراقبت از نماز هم برای او آسانتر میشود، زیرا به خوبی مییابد که با ترک نماز یا تباه ساختن آن، از ردیف بندگان حق بیرون میرود و حرکت برخلاف نظام هماهنگ خلقت او را نابود میکند.
۶٫ خضوع و اطاعت همه هستی
سراسر جهان هستی در برابر خدای سبحان قنوت و خضوع دارند: ﴿بَل لَهُ ما فِی السَّموتِ والاَرضِ کُلٌّ لَهُ قنِتون) ۳ به گونهای که لحظهای از اطاعت او سرباز نمیزنند: ﴿فَقالَ لَها ولِلاَرضِ ائتیا طَوعًا اَو کَرهًا قالَتا اَتَینا ط(علیهماالسلام)ائِعین) ۴ و
^ ۱ – ـ سوره نور، آیه ۴۱٫ چنانچه فاعل «قَد عَلِمَ»، «کُلّ» باشد نه خداوند متعالی، برای موجودات علم به عمل خود ثابت میشود و قرائت «لاتَفقَهون» در آیه «ولکِن لاتَفقَهونَ تَسبیحَهُم» (سوره اسراء، آیه ۴۴) نیز تأیید میشود.
^ ۲ – ـ سوره فاتحه، آیه ۵٫
^ ۳ – ـ سوره بقره، آیه ۱۱۶٫
^ ۴ – ـ سوره فصّلت، آیه ۱۱٫
۴۷۹
به دیگر سخن، مجموعه نظام کیهانی در برابر امر تکوینی خدای سبحان تسلیماند: ﴿ولَهُ اَسلَمَ مَن فی السَّموتِ والاَرضِ طَوعًا وکَرهًا واِلَیهِ یُرجَعون) ۱ و هماره او را تسبیح میگویند و آن را با تحمید مقرون میدارند: ﴿تُسَبِّحُ لَهُ السَّموتُ السَّبعُ والاَرضُ ومن فیهِنَّ واِن مِن شیءٍ اِلاّیُسَبِّحُ بِحَمدِهِ ولکِن لاتَفقَهونَ تَسبیحَهُم) ۲ و یکسره برای او سجده میکنند: ﴿ولِلّهِ یَسجُدُ ما فِیالسَّموتِ وما فِی الاَرضِ مِن دابَّهٍ والمَلئِکَهُ وهُم لایَستَکبِرون) ۳
۷٫ رابطه «قنوت» با «علم»
کسی که شبانهروز با سجده و قیام در پیشگاه الهی، خضوع و تضرّع نکند و میان ترس از عاقبت خود و امید به رحمت خداوند زندگی نکند، عامیانه زیست کرده و عوام هم میمیرد؛ ولی اهل این اوصاف کمالی و عالم به علم نافع با دیگران تفاوت دارند: ﴿اَمَّن هُوَ قنِتٌ ءاناءَ الَّیلِ ساجِدًا وقائِمًا یَحذَرُ الاءاخِرَهَ ویَرجوا رَحمَهَ رَبِّهِ قُل هَل یَستَوِی الَّذینَ یعلَمونَ والَّذینَ لایَعلَمونَ اِنَّما یَتَذَکَّرُ اولوا الاَلبب) ۴
غرض آنکه علم وقتی ارزش دارد که بر طاعت همیشگی از خداوند استوار باشد و این همان علم نافع است که در نیایشها مورد درخواست و از خلاف آن به درگاه الهی استعاذه میشود: أعوذ بک من علم لاینفع ۵٫
^ ۱ – ـ سوره آلعمران، آیه ۸۳٫
^ ۲ – ـ سوره اسراء، آیه ۴۴٫
^ ۳ – ـ سوره نحل، آیه ۴۹٫
^ ۴ – ـ سوره زمر، آیه ۹٫
^ ۵ – ـ منیه المرید، ص۲۱۰٫
۴۸۰
بحث روایی
۱٫ شأن نزول
سئل أُسامه بن زید عن الصلاه الوسطی، فقال: هی الظهر. إنّ رسول الله(صلّی الله علیه وآله وسلّم) کان یصلی الظهر بالهجیر، فلایکون وراءه إلاّ الصف و الصفان و الناس فی قائلتهم و تجارتهم؛ فأنزل الله: ﴿حفِظوا عَلَی الصَّلَوتِ والصَّلوهِ الوُسطی وقوموا لِلّهِ قنِتین﴾. فقال رسول الله(صلّی الله علیه وآله وسلّم): لینتهین رجالٌ أو لاُحرقنّ بیوتهم ۱٫
اشاره: مردم بر اثر گرمی هوا و خواب نیمروز (قیلوله) و تجارت، از سر بیاعتنایی به نماز جماعت ظهر پیامبراکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) نمیآمدند، از اینرو آیه ﴿حفِظوا عَلَی… ﴾ نازل شد که همه نمازها به ویژه نماز «وسطی» را پاس بدارید.
پس از نزول این آیه که برپایه برخی روایات در روز جمعه بوده است ۲ ، پیامبر اکرم(صلّی الله علیه وآله وسلّم) کسانی را که به نماز نمیآمدند، تهدید کرد که اگر از بیاعتنایی به نماز و حاضر نشدن در اجتماع مسلمانان در روز جمعه دستبرندارند، خانههایشان را آتش میزند ۳ ، چون آنگونه حِیاد جز شِقاق و نفاق ریشه دیگری نداشت. آری با منافقان سیهدل که جز سیهرویی نظام اسلامی، اُمنیّهای دیگر ندارند، غیر از تهدید نبوی(صلّی الله علیه وآله وسلّم) راه دیگری نیست.
۲٫ مراد از «صلوه وسطی»
عن أبی بصیر یعنی المرادی قال سمعت أبا عبدالله(علیهالسلام) یقول: صلاه
^ ۱ – ـ الدر المنثور، ج۱، ص۷۲۰٫
^ ۲ – ـ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۲۷٫
^ ۳ – ـ صحیح مسلم، با شرح نووی، مج۱ ـ ۲، ج۲، ص۱۲۳ ـ ۱۲۴٫
۴۸۱
الوسطی صلاه الظهر و هی أوّل صلوه أنزل الله علی نبیّه(صلّی الله علیه وآله وسلّم ) ۱٫
عن علیٍّ(علیهالسلام): أنّها الجمعه یوم الجمعه و الظّهر سایر الأیام ۲٫
عن أبی عبدالله(علیهالسلام) قال: ﴿الصَّلوهِ الوُسطی﴾: الظّهر. ﴿وقوموا لِلّهِ قنِتین﴾: إقبال الرّجل علی(صلّی الله علیه وآله وسلّم)لاته و محافظته علی وقتها حتّی لایلهیه عنها و لایشغله شیء ۳٫
عن زراره قال: سألت أبا جعفر(علیهالسلام) عمّا فرض الله (عزّوجلّ) من الصلاه؟ فقال: خمس صلوات فی اللّیل و النّهار… و قال تعالی: ﴿حفِظوا عَلَی الصَّلَوتِ والصَّلوهِ الوُسطی﴾ و هی صلاه الظهر و هی أوّل صلاه صلاّها رسول الله(صلّی الله علیه وآله وسلّم) و هی وسط النّهار و وسط صلاتین بالنّهار: صلاه الغداه و صلاه العصر؛ و فیبعض القرائه: ﴿حفِظوا عَلَی الصَّلَوتِ والصَّلوهِ الوُسطی صلاه العصر و قوموا لله قنتین) ۴
اشاره: ذیل روایت اخیر که به عنوان بعض القرائه مطرح شده است، نشانِ تقیّه است، زیرا امام باقر(علیهالسلام) که عِدل قرآن کریم است، قرائت اخیر را در مقام تصحیح و مقابله متن قرآن نفرمود، بلکه در مجلس اصحاب، نخست «صلوه وسطی» را بر نماز ظهر تطبیق کرده و ظاهراً براثر ورود فردی خاص، آن حضرت از روی تقیّه فرموده، که در بعضی قرائتها، «صلوه وسطی» نماز عصر دانسته شده است.
^ ۱ – ـ معانی الاخبار، ص۳۳۱؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۲۲٫
^ ۲ – ـ مجمع البیان، ج۱ ـ ۲، ص۵۹۹؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۲۳٫
^ ۳ – ـ تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۲۷ ـ ۱۲۸؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۲۳٫
^ ۴ – ـ الکافی، ج۳، ص۲۷۱؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۱۰ ـ ۱۱٫
۴۸۲
۳٫ نماز چشمهای پاک و پاک کننده
عن أمیرالمؤمنین(علیهالسلام) أنّه قال فی کلام یوصی أصحابه: تعاهدوا أمر الصّلاه و حافظوا علیها و استکثروا منها و تقرّبوا بها؛ فإنّها کانت علی المؤمنین کتاباً موقوتاً. ألا تسمعون إلی جواب أهل النّار حین سئلوا: ﴿ما سَلَکَکُم فی سَقَر ٭ قالوا لَم نَکُ مِنَ المُصَلّین) ۱ و إنّها لتحتّ الذّنوب حتّ الورق ۲ و تطلقها إطلاق الرّبق ۳ و شبّهها رسول الله(صلّی الله علیه وآله وسلّم) بالحمّه ۴ تکون علی باب الرجل فهو یغتسل منها فی الیوم و اللیله خمس مرّات؛ فما عسی أن یبقی علیه من الدرن ۵ ، و قد عرف حقّها رجال من المؤمنین الّذین لاتشغلهم عنها زینه متاع و لا قرّه عین من ولد و لا مال؛ یقول الله سبحانه: ﴿رِجالٌ لاتُلهیهِم تِجرَهٌ ولابَیعٌ عَن ذِکرِ اللهِ واِقامِ الصَّلوهِ وایتاءِ الزَّکوه) ۶ و کان رسول الله(صلّی الله علیه وآله وسلّم) نصبًا ۷ بالصّلوه بعد التبشیر له بالجنّه، لقول الله سبحانه: ﴿وأمُر اَهلَکَ بِالصَّلوهِ واصطَبِر عَلَیها) ۸ فکان
^ ۱ – ـ سوره مدثّر، آیات ۴۲ ـ ۴۳٫
^ ۲ – ـ «حتّ الورق» به معنای ریختن برگهاست (الصحاح، ج۱، ص۲۴۶).
^ ۳ – ـ «الرّبَق» جمع «رِبْق» به معنای طنابی است که گرههای فراوان دارد؛ یا دارای حلقههایی است برای بستن حیوانات (المعجم الوسیط، ص۳۲۵، «ر ب ق») و به هر یک از گناهان که گرهی در کار انسان پدید میآورد، اطلاق شده است.
^ ۴ – ـ «حمّه» چشمه جوشان آب گرم است که برای درمان در آن شستوشو میکنند (المعجمالوسیط، ص۲۰۰، «ح م م»).
^ ۵ – ـ «دَرَن» چرک و غبار (معجم مقاییس اللغه، ج۲، ص۲۷۱، «د ر ن») است.
^ ۶ – ـ سوره نور، آیه ۳۷٫
^ ۷ – ـ «نَصب» به معنای خسته است (مفردات، ص۸۰۷، «ن ص ب»).
^ ۸ – ـ سوره طه، آیه ۱۳۲٫
۴۸۳
یأمر بها أهله و یصبر علیها نفسه ۱٫
اشاره: اینگونه از چشمههای پاک و پاک کننده، نموداری از کوثر بهشت است که رشحهای از آن در دنیا تجلّیکرده است.
۴٫ آثار حفظ نماز
قال الصادق(علیهالسلام)…: و ملک الموت یدفع الشّیطان عن المحافظ علی الصلاه و یلقّنه شهاده أن لا إله إلاّ الله و أنّ محمّداً رسول الله فی تلک الحاله العظیمه ۲٫
عن أبی عبدالله(علیهالسلام)، قال: قال رسول الله(صلّی الله علیه وآله وسلّم): لایزال الشیطان ذعراً من المؤمن، ما حافظ علیالصّلوات الخمس؛ فإذا ضیّعهنّ تجرّأ علیه فأدخله فی العظائم ۳٫
اشاره: هنگام قبض روح و انتقال از دنیا به برزخ که حالت بسیار دشواری است، شاید انسان طاقت نیاورد و دین خود را با دسیسه و وسوسه شیطان از دست دهد، مگر آنکه از نماز محافظت کرده باشد، که طبق روایت نخست، فرشته مرگْ که مسئول قبض روح است، شیطان را از او دور میکند و شهادتین را در آن حالت سخت به او تلقین میکند.
۵٫ محافظت نماز از انسان
عن یزید بن خلیفه قال: سمعت أبا عبدالله(علیهالسلام) یقول: إذا قام المصلّی إلی الصّلاه، نزلت علیه الرّحمه من أعنان السّماء إلی أعنان الأرض و حفّت به
^ ۱ – ـ وسائل الشیعه، ج۴، ص۳۰ ـ ۳۱؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۹۹٫
^ ۲ – ـ من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۱۳۷؛ وسائل الشیعه، ج۴، ص۲۹٫
^ ۳ – ـ الکافی، ج۳، ص۲۶۹٫
۴۸۴
الملائکه و ناداه ملک: لو یعلم هذا المصلّی ما فی الصّلاه ما انفتل ۱ ۲٫
عن أبی جعفر(علیهالسلام) قال: قال رسول الله(صلّی الله علیه وآله وسلّم): إذا قام العبد المؤمن فی صلاته نظر الله (عزّوجلّ) إلیه أو قال: أقبل الله علیه حتّی ینصرف؛ و أظلّته الرّحمه من فوق رأسه إلی أُفق السّماء؛ و الملائکه تحفّه من حوله إلی أُفق السّماء؛ و وکّل الله به ملکاً قائماً علی رأسه یقول له: أیّها المصلّی! لو تعلم من ینظر إلیک و من تناجی، ما التفتَّ و لازلتَ من موضعک أبداً ۳٫
اشاره: چه حفاظی برای انسان بهتر از رحمت الهی و چه محافظی مطمئنتر از اینکه انسان خود را در سایه عنایت و نگاه خاص خدای منّان ببیند! از جلوههای رحمت الهی، احاطه همه جانبه فرشتگان رحمت است که از درون و بیرونْ نمازگزار را دربر گرفتهاند تا نفسِ مُسوّله و امّاره از درون و شیطان از برون به او آسیب نرسانند و از این جانفزاتر، ندای دلنشین فرشتهای است که به نمازگزار میگوید: اگر میدانستی چه کسی به تو نگاه میکند و با چه کسی در نجوایی و از نماز چهها نصیب تو میشود، هرگز نماز را به پایان نمیبردی و جز به او به هیچ توجّه نمیکردی.
٭ ٭ ٭
^ ۱ – ـ انفتال از ریشه «فَتَل» به معنای انصراف است (ر.ک: المعجم الوسیط، ص۶۷۳، «فتل»).
^ ۲ – ـ الکافی، ج۳، ص۲۶۵٫
^ ۳ – ـ همان.
۴۸۵
بازدیدها: 130