احادیث به مناسبت نیمه شعبان

خانه / قرآن و عترت / احادیث به مناسبت نیمه شعبان

حديث1- رفاه مردم در عصر امام زمان :

ابوسعيد خدرى از پيامبر اكرم (ص) روايت كرده كه فرمود :

يكون من امتىالمهدى ان قصر عمره فسبع سنين و الافثمان و الافتسع يتنعمامتى فى زمانه نعيما لم يتنعموا مثله قطّ البر و الفاجريرسل السماء عليهم مدراراً و الا تدخر الارض شيئاً مننباتها .

مهدى از ميان امتمن برخاسته شود مدت سلطنت او هفت يا هشت يا نه سال مى باشد، همه طبقات امت من در زمان ظهور او چنان در رفاه زندگىنمايند كه قبل از وى هيچ بّر و فاجرى بدان نرسيده باشند،آسمان باران رحمت خود را بر آنان مى بارد و زمين ازروئيدنيهاى خود چيزى فرو گذار نمىكند.

حديث2- عدل مهدى (عج) :

ابوسعيد مى گويد پيغمبرفرمود:

تملاءالارض ظلماً و جوراً فيقوم رجل من عترتى فيملاءها قسطاً وعدلاً يملك سبعاً او تسعاً .

زمين پراز ظلم و ستم گردد، پس مردى از عترت من قيام كند و آن راپر از عدل و داد گرداند و هفت يا نه سال سلطنتنمايد.

حديث3: 

و باز نقل كرده كهپيغمبر(ص) فرموده :

لا تنقضىالساعة حتى يملك الارض رجل من اهل بيتى يملاء الارض  عدلاً كما ملئت جوراً يملك سبع سنين .

قيامتمنقضى نخواهد شد تا اين كه مردى از اهل بيت من به سلطنترسد و او زمين را پر از عدل و داد كند ، چنان كه پر از ظلمشده باشد و مدت سلطنت هفت سال است .

حديث4- مهدى فرزند فاطمه  زهرا (س) :

از امام زين العابدين وآن حضرت از پدرش روايت نموده كه پيامبر اكرم (ص) به فاطمهزهرا (س)  فرموده :

المهدى منولدك .

( مهدى ازفرزندان تو است ).

حديث5- مهدى برگزيده خداست :

على بن هلال از پدرشروايت نموده كه گفت در مرض پيامبر (ص) ، حضورش شرفياب شدم، ديدم فاطمه (س) در بالين پدرش نشسته و اشك مى ريزد چونصداى گريه اش بلند شد، پيامبر سر برداشت وفرمود:

فاطمه جان ! چرا گريه مىكنى ؟

عرض كرد: مى ترسم بعدازشما احترام ما از دست برود ؟

فرمود : عزيزم ، مگر نمىدانى كه خداوند به اعل زمين نگاه كرد و پدرت را از ميانآنان برگزيد، سپس نظر كرد و شوهرت را انتخاب كرد، و به منوحى فرمود كه تو را به او تزويج كنم ؟

دخترم ! ما اهل بيتىهستيم كه خداوند عزوجل هفت فضيلت به ما عطا فرموده كه بههيچ كس قبل و بعد ازما عطا نفرموده است، و آن اين كه :

من خاتم پيامبران نزدخدا و بهترين آنها و محبوبترين بندگان مى باشم و با اينامتيازات پدر تو مى باشم، جانشين من بهترين جانشينانپيغمبران و محبوبترين آنها نزد خداست، و او شوهر تو استشهيد ما بهترين شهداء و محبوبترين آنان نزد خداوند است واو حمزه بن عبدالمطلب عموى پدر و شوهرت مى باشد، جعفربنابيطالب كه با دو بال در بهشت با فرشتگان پرواز مى كند پسرعموى پدرت و برادر شوهرت از ما است ، در سبط اين امت كهحسن و حسين دو فرزند تو و دو آقاى اهل بهشت مى باشند ازماست، و به خدا قسم كه پدرشان افضل ازآنهاست.

يا فاطمةو الذى بعثنى بالحق ان منهما مهدى هذه الامة اذا صارتالدنيا هرجاً و مرجاًًً و تظاهرت الفتن و انقطعت السبل واغار بعضهم على بعض فلا كبير يرحم صغيراً و لا صغير يوقركبيراً فيبعث الله عند ذلك منهما من يفتح حصون الضالة وقلوباً غلفاً يوم بالدين فى آخر الزمان كما قمت به فى آخرالزمان و يملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً .

اى فاطمه ! به خداوندى كه مرا به راستى برانگيخته ، مهدى اين امتنيز از ايشان مى باشد، موقعى كه دنيا هرج و مرج شود وآشوبها پديد آيد و راهها مسدود گردد و اموال يكديگر را بهغارت برند، نه بزرگتر به كوچكتر رحم كند و نه كوچكتراحترام بزرگتر را نگاه دارد، خداوند كسى را برانگيزد كهقلعه هاى ضلالت و دلهاى قفل زده را بگشايد و اساس دين رادر آخر الزمان استوار سازد، چنان كه من در آخر الزمانپايدار گردم و زمين را پراز عدل نمايد چنان كه از ظلم پرشدهباشد….

حديث6- مهدى ، حسينى است :

در آن كتاب از حذيفة بنيمان روايت مى كند كه گفت: پيامبر خطبه اى ايراد فرمود وآنچه مى بايد اتفاق بيفتد به ما اطلاع داد سپس فرمود :

 لولم يبق من الدنيا الا يوم واحد لطولالله عزوجل ذلك اليوم حتى يبعث رجلاً من ولدى اسمه اسمى .

اگر ازعمر دنيا جز يك روز بيشتر نمانده باشد. خداوند آن روز راچندان دراز گرداند تا مردى از اولاد من برانگيزد  كههمنام من باشد.

 سلمان برخاست وعرض كرد: اى رسول خدا(ص) از كدام فرزند شما خواهد  بود؟ فرمود : از اين فرزندم ، و دست روى شانه حسين (ع) گذاشت.

حديث7- قريه اى كه مهدى از آنجا قيام مى كند :

به سند خود از عبدالله بنعمر روايت نموده كه گفت :

 يخرج المهدىمن قرية يقال لها كرعة

مهدىاز قريه اى قيام مى كند كه آن را كرعه مى گويند .

حديث8- ويژگيهاى حضرت :

همچنين حذيفة ازپيامبر(ص) نقل كرده كه فرمود :

المهدىرجل من ولدى وجهه كالكوكب الدرى

مهدىاز فرزندان من است كه چهره اش چون ستاره تابان است .

حديث9:

 حذيفه روايت نموده كهپيامبر (ص) فرمود :

المهدىرجل من ولدى لونه لونٌ عربىٌ و جسمه جسمٌ اسرائيلى علىخدّه الآيمن خال كانه كوكب درى يملاء الارض عدلاً كما ملئتجوراً يرضى فى خلافته اهل الارض و اهل السماء والطير فىالجوّ.

مهدى مردىاز اولاد من است رنگ بدن او رنگ نژاد عرب و اندامش ماننداندام بنى اسرائيل است،در گونه راست وى خالى است كه چونستاره تابناكى بدرخشد زمين را پر از عدل كند چنان كه پر ازظلم شده باشد، ساكنان زمين و آسمان و پرندگان هوا در خلافتوى خشنود خواهندبود.

حديث10:

ابو سعيد خدرى مى گويدپيامبر فرمود :

 المهدى منا اجل الجبين اقنى الانف

مهدىما پيشانيش روشن و وسط بينيش كمى برآمدهاست

حديث11: 

المهدى منا اهل البيت رجل من امتى اشم الانفيملاء الارض عدلاً كما ملئت جوراً

 مهدى ما اهل بيت مردى از امت من استكه وسط بينيش برآمده و او زمين را پر از عدل كند، چنان كهپر از ظلمباشد.

حديث12:

 ابوامامه باهلى ازپيغمبر (ص) روايت كرده كه فرمود:

 بينكم و بين الروم اربع هدن يومالرابعةعلى يد رجل من آل هرقل يدوم سبع سنين ..

ميانشما و روميان چهار صلح است ، چهارمين آن به دست مردى ازنسل هرقل خواهد بود و هفت سال دوام مى يابد مردى از طائفهعبدقيس به نام مستور بن بجلانعرض كرد اى رسول خدا (ص) در آن روز پيشواىمردم كيست ؟

فرمود : المهدى من ولدى ابن اربعين سنة، كانوجهه كوكب درى فى خده الايمن خال اسود عليه عباء تانقطريتان كانه من رجال بنى اسرائيل يستخرج الكنوز يفتحمدائن الشرك .

پيشواى مردم مهدى است كه از فرزندان من مىباشد كه چون ظهور كند به صورت مرد چهل ساله مىنمايد.رخسارش چون ستاره تابان مى درخشد و در سمت راسترخسارش خال سياهى است، دو عباى قطرى پوشيده (و از لحاظسلامت بنيه ) گوئى ازمردان بنى اسرائيل است، ذخائر زمين رااستخراج كند و شهرهاى شرك را بگشايد .

حديث13:

عبدالرحمن بن عوف روايتنموده كه پيغمبر فرمود:

ليبعثن الله من عترتى رجلاً افرق الثنايا،اجلى الجبهه ، يملاء الارض عدلاً يفيض المالفيضاً

خداوند از عترت من مردى را برانگيزد كه مياندندانهايش باز ، و رويش روشن باشد، زمين را پر از عدل كندو به مردم اموال فراوانبخشد.

حديث14:

پيشوا صالحابوامامه نقل مى كند كه رسول اكرم (ص) براى ما خطبه ايرادكرد و درضمن ، از دجّال نام برد و فرمود :

پسشهر مدينه از پليديها پاك شود چنان كه كوره آهنگرى ازكثافات فلزات پاك گردد ، آن روز اعلام خواهند كرد كه امروزروز آزادى است .

زنىبه نام ام شريك عرض كرد: اى رسول خدا (ص) عرب كجا خواهندبود؟

فرمود : در آن روز آنها اندكى بيش نيستند ،بيشتر آنان در بيت المقدس مى باشند ، اممهم المهدى ، رجلصالح پيشواى آنها مهدى است كه مردى صالح مى باشد .

حديث15- ظهور هويدا :

ابو سعيد خدرى روايت مىكند كه پيغمبر (ص) فرمود :

يخرجالمهدى فى امتى يبعثه الله عياناً للناس يتنعم الامة وتعيش الماشية و تخرج الارض نباتها و يعطى المال صحاحاً .

مهدىميان امت من قيام خواهد كرد و خداوند او را به طور آشكاربراى مردم برانگيزد ، مردم در رفاه ، و چهار پايان درآسايش باشند، و زمين روئيدنيهاى خود را بيرون دهد و او مالرا به طور مساوى ميان مردم تقسيم نمايد .

حديث16- ابر بر سر او سايه افكند :

عبدالله بن عمر نقل كردكه پيغمبر فرمود :

 يخرج المهدى و على رأسه عمامة فيهمامناد ينادى هذا المهدى خليفة الله فاتبعوه .

مهدىدر حالى كه قطعه ابرى بر سر او سايه افكنده قيام مى نمايد، در آن وقت گوينده اى اعلام مى دارد كه اين مهدى خليفةالله است از وى پيروىكنيد.

حديث17- بالاى سرحضرت مهدى (ع) فرشته اى است :

عبدالله بن عمر مى گويد : پيامبر (ص) فرمود:

يخرجالمهدى و على رأسه ملك ينادى هذا المهدى فاتبعوه .

مهدىدر حالى قيام مى كند كه فرشته اى بالاى سر او قرار دارد ومى گويد : مهدى اين است از وى پيروى نمائيد .

حديث18- مژده پيامبر (ص) به ظهور مهدى (ع) :

ابوسعيد خدرى از پيغمبر (ص) نقل كرده كه فرمود :

ابشركم بالمهدى يبعث فى امتى على اختلاف منالناس زلزال فيملاء الارض عدلاً و قسطاً كما ملئت ظلماً وجوراً يرضى عنه ساكن السماء و ساكن الارض يقسم المالصحاحاً فقال له رجل : و ما صحاحاً ؟ قال : السوية بينالناس .

شمارا مژده به ظهور مهدى مى دهم كه به هنگام اختلاف زياد وتزلزل مردم ، قيام كند و زمين را پر از عدل و داد نمايدچنان كه از ظلم و ستم پر شده باشد ساكنان آسمان و زمين ازحكومت او راضى خواهند بود و اموال را ميان مردم به طورمساوى قسمتكند.

حديث19- نام آن حضرت :

عبد الله بن عمر از رسولخدا (ص) روايت نموده كه فرمود :

 لا يقوم الساعة حتى يملك رجل من اهلبيتى ، يواطى اسمه اسمى يملاء الارض عدلاً و قسطاً كماملئت ظلماً و جوراً .

پيشاز قيامت مردى از اهل بيت من به سلطنت مى رسد كه همنام منباشد زمين را پر از عدل و داد كند چنان كه پر از ظلم و جورشدهباشد.

حديث20- كنيه او :

حذيفه از آن حضرت روايتكرده كه فرمود:

لولميبق من الدنيا الا يوم واحد لبعث الله فيه رجلا اسمه اسمىو خلقه خلقى يكنّى ابا عبدالله .

اگراز عمر دنيا جز يك روز نمانده باشد، خداوند در آن روز مردىرا بر انگيزد كه نامش نام من وخويش چون  خوى من وكنيه اش ابوعبدالله مى باشد .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *