بسم الله الرحمن الرحیم
نثار ام البنین (سلام الله علیها) پنج تا صلوات بفرستید.
امام آمد گره خوردند باورها به یک دیگر / خبر دادند ساغر ها به یک دیگر / خبر تا دورتر ها رفت شیطان را مکدر کرد / ز خود بیخود شد و سائید خنجرها به یک دیگر/ جوان ها ایستاده کودکان در خواب گُل کردند / که اکبرها به هم رفتند و اصغرها به یک دیگر / چه کردی ای شهادت کیستی آخر هنوز اینجا/ تو را تبریک می گویند مادرها به یکدیگر / بهاری را که زیر پای اسماعیل می جوشد / نشان دادند ابراهیم هاجرها به یک دیگر / اگر انا فتحنا حاصلش فتح المبین باشد / بگو آغوش بگشایند دلبرها به یک دیگر / خوشا دزفول و اندیمشک و سوسنگرد و خوزستان / که سرمست اند رندان و قلندرها به یک دیگر /
(این شعر را به عنوان مقدمه در این شب هایی که مرتبطیم با انقلاب استفاده کنید و بخوانید،این کار شمارا جلو می برد)
السلام علیک یا بضعه خیرالوری یا فاطمه الزهرا .
ای خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم/ دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم/مادر ما رفت از دنیا در آن ساعت که ما/ گریه از حالش سرقبر پیمبر داشتیم / کاش آن روزی که اعدا مادرِ ما را زدند / ما میان کوچه یک تن یار و یاور داشتیم / کاش محسن را نمی کشتند تا ما غنچه ای / یادگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم / هر کسی نعش عزیزش روز بردارد، ولی / ماکه نعش مادر خود را به شب برداشتیم .
تابوت مادرِ مرا به روی شانه می بری / ببر ولی بگو به من چرا شبانه می بری؟ /
قالت یا علی(ع) غسلنی و کفنی و دفنی بالیل ،علی جان بدنم را شبانه غسل بده،شبانه کفن کن،شبانه دفن کن . سلمان و مقداد و اباذر را خبر کن
خاک مزارم را به آب دیده تر کن / به شام تار بی کسی/ نیست مرا هم نفسی / مظلوم علی جان . و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ.
دوتا مطلب: ۱٫ غزل مصیبت اگر خوب باشد دیگر حرف زدن نمی خواهد،منتهی به شرطی که غزل مصیبت یک پیوستگی از لحاظ بحث داشته باشد،اگر قرار باشد که غزل مصیبت تکه های مختلفی را،صحنه های مختلفی را که فاصله های مختلف دارند از هم،فاصله های طولانی دارند از هم،فاصله های سکانسی دارند از هم ،اگر این ها بخواهد باشد خب لابلایش حرف می خواهد؛آنوقت اگر غزل مصیبت ،یک غزل مصیبت روانی باشد،گزارش باشد،مثل این،این خیلی کار شاعرانه ای نکرده،الا عنصر عاطفه،پر از عاطفه است،اما کار دیگری نکرده ،الا اینکه می گوید کاش محسن را نمی کشتند تا ما “غنچه ای”،نمی گوید “کودکی “یادگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم. این جا شعریت می رود بالا یک جلوه شاعرانه ای پیدا می کند بخاطر اینکه استعاره ی گل می آید بجای فاطمه ی زهرا(س) و غنچه می آید بجای حضرت محسن(ع) قرار می گیرد و من متأسفم از اینکه نوحه ها می آید و اصلا هیچ خبری از این حرف ها نیست . یعنی مثلا ما که دیگر جزء ضعیف ترین شاعرها شاید بودیم،حداقل این بوده که آسمان ها کهکشان ها ماه من کو،اخترم کو/زینب من با نگاهش پرسد از من،مادرم کو.
یک آسمانی یک کهکشانی ،یک چیزی در این شعر باشد که شعریتی پیدا کند، یک تصویری به ما بدهد،یا آقای انسانی می گفتند که روز دوازدهم محرم :
چشم بلبل دوباره بر روی گل افتاد ای داد بی داد،
دیگر نمی گوید چشم حضرت زینب(س) به سر بریده افتاد،مهم است دیگر. حالا راجع به نوحه قبلا برای شما صحبت کردم. الان ببینید ما یک بیت آخر غزل را خواندیم و غزل مصیبت را شروع کردیم ،سخت بود؟!! همه هم گریه کردیم،حالا بعد از این بیا کمیل را شروع کن،عیبی ندارد شما شعر اولت مناجات باشد،آخر گاهی شعر اول وقتی مناجات است کار را سخت می کند،شعر اول می خواهی چه بگویی؟می خواهی بگویی خدایا تورا به آن رحمتت ، تورا به آن عظمتت ،می خواهی بگویی که خدایا گناهانی که پرده های عصمت مرا درید بیامرز،می خواهی بگویی خدایا ازتو دور افتادم من را به خودت نزدیک کن،می خواهی بگویی که من تازه از راه آمدم به من مرحمت کن،با من راه بیا« اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ سُؤَالَ خَاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خَاشِعٍ أَنْ تُسَامِحَنِی وَ تَرْحَمَنِی وَ تَجْعَلَنِی» خب در این جا گفته. می خواهی بگویی که کارد به مغز استخوان رسیده ،در شعر اول،« اَللّهُمَّ وَأَسْأَلُکَ سُؤالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فاقَتُهُ». این عبارات را بعدا می خواهی معنی کنی دیگر ،اگر ما بتوانیم اول مجلس که کمیل داریم،یک شعری که به مناسبت دهه فجر است ،بخوانیم و بعد هم یک روضه کوتاهی بخوانیم ،این مشکلی نیست،مگر اینکه حالا ،پیش از ما کسی آمده شعر انقلابی خوانده،روضه خوانده حالا دادند به ما،بله ما با شعر مناجات شروع می کنیم و میرویم در مناجات،چون آن مرحله انجام شد.این یک بحث.
یک بحث دیگر ،ببینید من می خواهم سبک شناسی را با شما کار کنم ،(منتهی من نمی گویم که کدام جلسه چه می خواهم بگویم )،سبک مرحوم کافی (رحمت الله علیه)،الان اینکه ما خواندیم سبک مرحوم کافی بود.مرحوم کافی در چه مایه هایی می خواند؟ از این دستگاه های موسیقی بوده،چهارگاه،گاهی سه گاه بوده،گاهی هم ماهور بوده.من بیات اصفهان هم دیدم از ایشان ولی به طور کلی تحریر ها فاصله دار است ،اقتضاء آن بلنگوها ،اقتضاء آن فضا بوده،چون گاهی بدون بلنگو باید منبر می رفتند،باید صدا تا آن ته می رفت،تحریر ریز بزنی نمی رسد اصلا،تحریرها فاصله دار بوده،بیشتر هم این آهنگی که الان می گویم با موبایلتان ضبط کنید،اسمش هرچی است نمی گذاریم روش،یا ترک چهارگاه است،ما الان کاری نداریم اسم رویش نمی گذاریم،این آهنگی که من الان می خوانم،این یک آهنگی است که شما (حالا سه گاه است یا … هرچی ،ما اسم نمی گذاریم) ولی این آهنگ آهنگی است که شمارا دلالت می دهد به مرحوم کافی ،جلسه دیگر هم احتمال دارد که ما یک ذره از نوارهای مرحوم کافی را بگذاریم باهم دیگر بعضی جاهایش را گوش کنیم . حالا این جلسه دیگر ،جلسه ای است که بر می گردیم به روضه خوانی و اینها،چون من الان این جلسه غیر از این کاری که الان کردم یک کار دیگری دارم ، اصل و محورم آن است.
(در اینجا حاج سعید حدادیان شروع می کنند به خواند شعر با سبک ):
یا رب العالمین .امام آمد گره خوردند باورها به یکدیگر / خبر دادند ساقی ها و ساغرها به یکدیگر / خبر تا دورتر ها رفت شیطان را مکدر کرد .
این از چه سرودی گرفته شده؟ بوی گل سوسن و یاسمن آید / رهبر محبوب من از سفر آمد / دیو چو بیرون رود فرشته در آید .
اگر یک ذره تندش کنید شادترین آهنگ است،اگر یک ذره کندش کنید غمگین ترین آهنگ است .
منِ نوعی با عوض کردن دستگاه،با عوض کردن مایه هایی که دارم می خوانم مدیریت می کنم خودم را ،بعضی ها نه،آنقدر تحریر دارند،توان دارند که در همان دستگاه یک ساعت می خوانند. از همه این ها مهم تر اشک است ،اگر اشک باشد،سوز باشد.
نکته: آن هایی که لاغر هستند حواسشان باشد که چاق نشوند،چون چاقی صدا را می سوزاند.
نکته: برای طراوت و شادابی قبل از جلسه حمام بروید. یک ده دقیقه قبل از خواندن نرمش کنید،ورزش کنید،خیلی اثر گذار است.
نکته: ترس و استرس باعث می شود که آدم آب در گلویش گیر کند،یا گلو خیلی خشک می شود یا آب در گلویش گیر می کند.اگر کسی شعر خوب حفظ باشد از قبل،بر همه ترس ها غلبه می کند.
(در اینجا شروع به قرآن خواندن دسته جمعی می کنند. سوره بقره آیه ۱۵۲)
این چندتا آیه ،آیاتی است که ،ما بحث ختم را داشتیم می گفتیم،بعضی ها ممکن است بگویند که چرا حاج آقا . این آیات را ما با آن سر و کار داریم،متاسفانه یک آقایی مداح تحصیل کرده هم هست دوتا دکترا دارد،سه تا فوق لیسانس دارد،پنج تا لیسانس،آنوقت می گوییم قرآن بخوان،می گوید بسم الله الرحمن الرحیم یِس و القران حکیم! یعنی بلد نیست .
این آیات آیاتی است که ما درس ختم را گفتیم و از آنجا شروع کردیم،بخاطر اینکه یک مداح دیگر حداقل کاری که فامیل به عنوان صله رحم توقع دارد،این است که تو ختم کَس و کارش بخواند.حالا عمه از دنیا رفته ،شوهر عمه و… یک کسی در خانواده از دنیا رفته ،شما این همه مداحی کردید،می گوید نه آقا من فقط سوزی که خدا بهم داده باید اول آقای علی انسانی بخواند و حاج منصور بخواند و بعد من بخوانم!
آن هم فقط در هیأت و مردم گیسشان را بکنند و خودشان را بکشند تا من بخوانم. بابا قطع رحم نکن ،این ختم میتت است پاشو برو بخوان ،این فیلم ها را هم بگذار کنار مال تو نیست . حالا قاری نیامد،تو برو قرآن بخوان .
درس اصلی امروز ما :کسی که می خواهد ختم بخواند،لااقل این چند آیه را مد نظر داشته باشید.
خیر مقدم عرض می کنم خدمت حاج آقای طاهری.نثار مرحوم پدرشان ،نثار مرحوم شهید کافی و همه ی بزرگتر هایی که گردن ما حق داشتند و نثار همه ی شهدای انقلاب اسلامی تا مدافعان حرم صلوات بفرستید ،به یاد انقلاب به تجلیل انقلاب همه باهم سه مرتبه بگویید الله اکبر.
متن جلسات مجمع الذاکرین هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 146