“آتش به اختیار” در قرآن کریم

خانه / مطالب و رویدادها / “آتش به اختیار” در قرآن کریم

مفهوم آتش به اختیار قابل استخراج از آیات شریفه زیادی است. زیرا این مفهوم فی نفسه امر نامعقولی نیست. هنگامی آتش به اختیار سر از هرج و مرج جوی در می‌آورد که در چارچوب امر ولایت نباشد. اما با فرض سیطره ولایت، فرمان آتش به اختیار منجر به هرج و مرج نمی‌شود.

*آتش به اختیار در قرآن کریم
کار بست استعاری «آتش به اختیار» در سخنان اخیر امام خامنه ای، موجی از مباحث را پیرامون این اصطلاح به راه انداخته است. این امر من را واداشت با تأملی در قرآن کریم به این موضوع بپردازم. با اندک تأمل به آیات شریفه دریافتم بسیاری از آیات خطاب به مسلمین از همین باب است؛ یعنی از باب آتش به اختیار. آنگاه که قرآن کریم همه را در موعظه واحد، دعوت به قیام می‌کند یک نفره و دو نفره:
«قُلْ إِنَّمَا أَعِظُکُمْ بِوَاحِدَهٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَکَّرُوا»ٍ(سبأ/۴۶)؛ وقتی که از مؤمنین خواسته شده آنچنان که عیسی بن مریم به حواریون خطاب کرد شما نیز انصار الله شوید: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُونُوا أَنْصَارَ اللَّهِ کَمَا قَالَ عِیسَى ابْنُ مَرْیَمَ لِلْحَوَارِیِّینَ مَنْ أَنْصَارِی إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِیُّونَ نَحْنُ أَنْصَارُ اللَّهِ»(الصف/۱۴)؛ وقتی که از مسلمانان می‌خواهد که هر چه می‌توانید مجهز شوید تا به این وسیله دشمنان خدا به وحشت و ترس بیافتند: «وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّهٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَیْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّکُمْ»(اﻷنفال/۶۰)؛ وقتی که از مسلمانان خواسته شده در راه خدا با کسانی که قصد جنگ با شما را دارند بجنگید و البته نباید در این مقاتله تعدی و افراط کنید: «وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَکُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ»(البقره/۱۹۰)؛ و آنگاه که می‌گوید حکم قصاص بر شما واجب شد: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِصَاصُ فِی الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنْثَى بِالْأُنْثَى»(البقره/۱۷۸).
این آیات شریفه نمونه‌ای از فرامین قرآنی با مضمون آتش به اختیار است. قطعاً آن دسته از صاحب‌نظران که معتقدند قرآن کریم فاقد فلسفه سیاسی است و از هیچ الگوی حکومتی سخن به میان نیاورده است، نباید با چنین برداشتی از قران کریم مخالفت بورزند. شاید به همین خاطر است که با فرض تاریخی بودن قرآن کریم، سعی در غیر فعال کردن چنین برداشتی را دارند. ولی به هر حال با چنین دیدگاهی، گریزی از این برداشت نیست و اینجا است که پیوند فکری اندیشه سکولار با باور گروه‌های جهادی سلفی آشکار می‌شود، زیرا فعالیت این گروه‌ها فاقد هرگونه فلسفه سیاسی و اندیشه حکومتی است. درست مانند گروه خوارج در صدر اسلام که از اندیشه حکومتی بی‌بهره بودند و در عین حال، خود را به صورت جمعی یا انفرادی مکلف به اجرای احکام اسلام می‌دانستند.
با وصف این، نباید گمان کرد که با فرض حکومت در قرآن کریم، جایی برای چنین برداشتی( آتش به اختیار در قرآن کریم) باقی نمی‌ماند. بلکه می‌توان همین برداشت را از آیات شریفه داشت ولی ذیل مفهوم ولایت. زیرا هیچ منافاتی ندارد که مقام ولایت – همچون فرمانده نظامی _ برای گشایش امور، چنین فرمانی را صادر کند، چنان که حوزه عمومی با همین محتوی تعریف می‌شود؛ یعنی فعالیت جمعی در اموری که به موجب قانون در اختیار مردم گذاشته شده است. بنابراین، می‌توان گفت که آیات شریفه حامل حکم آتش به اختیار است؛ لیکن مهار یا مدیریت این حکم در دست مقام ولایت است، این چنین نیست که قرآن کریم این حکم را مستقل از امر ولایت تشریع کرده است، به همین دلیل است که حضرت وصی امیرالمؤمنین علی(علیه السلام) با خوارج جنگید و آنان را سرکوب کرد. زیرا خوارج حکم قرآنی آتش به اختیار را مستقل از ولایت عمل می‌کرد.
*جمع‌بندی
نتیجه آنکه مفهوم آتش به اختیار قابل استخراج از آیات شریفه زیادی است. زیرا این مفهوم فی نفسه امر نامعقولی نیست. هنگامی آتش به اختیار سر از هرج و مرج جوی در می‌آید که در چار چوب امر ولایت نباشد. اما با فرض سیطره ولایت، فرمان آتش به اختیار منجر به هرج و مرج نمی‌شود.
منبع: وارث

بازدیدها: 118

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *