فهرست:
- آداب ظاهري قرائت قرآن كريم
- آداب باطني و معنوي قرائت قرآن كريم
- ترتيب نزول سورههاي قرآن كريم
- تلاوت قرآن با آواي خوش
- فضيلت تلاوت قرآن
- عمل به تعاليم قرآن
- قرآن در قرآن
- پرهيز از تفسير به رأي
- طراوت قرآن
- وظايف قاري قرآن
- دعاي مصونيّت از فراموشي قرآن
- لزوم تفكّر در قرآن
- عظمت قرآن
- فهم قرآن
- ذكر سجدهي واجب
- قرآن غريب
- آرام بخشي قرآن
- وحياني بودن قرآن
- فضيلت آموزش قرآن
- حفظ حرمت قرآن
- فضايل برخي از سُوَر قرآن كريم
- قرآن همراه با بيان عترت، نور است
- قرآن از عترت جدا نميشود
- قرآن در زمان غيبت امام
- قرآن در ادبيات فارسي
- محبوبان درگاه الهي
- غضبشدگان درگاه الهي
- آشنايي با برخي از تفاسير قرآن كريم
- معرّفي نرمافزارهاي قرآني
- صفات و اسامي خداوند در قرآن كريم
آداب باطني و ظاهري تلاوت قرآن
قرائت كتاب خدا مورد تأكيد آيات قرآن و احاديث اهل بيت علیهم السلام بوده و از جهات مختلف اهمّيّت آن ذكر شده است. در قرآن كريم ميفرمايد: هر اندازه ميتوانيد قرآن بخوانيد(مزمّل/30) و در روايتي از پيامبر اسلام نقل شده كه فرمود: قرآن ضيافت الهي (سفرهي مهماني خدا) است هر چه ميتوانيد از آن برداريد(ميزان الحكمه/8/74) و در روايتي از امام صادق علیه السلام نقل شده كه فرمودند: سزاوار است كه انسان مؤمن نميرد، مگر آن كه قرآن را فرا گرفته باشد يا در حال فراگيري آن باشد(كافي/2/444) و نيز از ايشان نقل شده كه فرمودند: مراتب بهشت به تعداد آيات قرآن است. به قاري قرآن ميگويند: بخوان و بالا برو.ميزان الحكمه/8/74.
الف: آداب ظاهري قرائت قرآن كريم
وقتي انسان در محضر شخصيّت بزرگي قرار ميگيرد، بسيار مؤدّب و با ظاهري آراسته حاضر ميشود. قرائت قرآن نيز نوعي شرفيابي به محضر قرآن كريم و صاحب آن سخن يعني حضرت حق است، چرا كه از طرفي “قرآن خواندن” سخن گفتن با خداست. از رسول خدا نقل شده كه فرمودند: هر كس دوست دارد با خدايش سخن بگويد، قرآن بخواند(كنزالعمال/11/2257/ص510) و از طرف ديگر، “قاري قرآن” خود را مخاطب سخن خداوند مييابد و هنگامي كه خدا با ما سخن ميگويد، بايد تمام مقدّمات،شرايط و آداب حضور را رعايت كنيم تا بهرهي بيشتري ببريم و مورد لطف و محبّت او واقع شويم.
آداب ظاهري قرائت قرآن عبارتند از:
1ـ طهارت(غسل و وضو)
خداوند در قرآن كريم ميفرمايد: جز پاكان دست بدان(قرآن) نزنند(واقعه/79). طهارت و پاكيزه بودن قاري،ادب در مقابل قرآن كريم است و اين امر لازم است چرا كه قرآن كلام خداست و بزرگداشت و احترام آن بر همگان لازم است. اين امر چند بعد دارد:
^ وضو و غسل واجب: هرگاه انسان بخواهد كه جايي از بدن خود را به خط قرآن بگذارد، واجب است كه وضو بگيرد و يا اگر در حالت جنابت (يا حالتهاي زنانه)است غسل كند.
^ وضوي مستحبّ: وضو شرط كمال قرائت قرآن است، از اينرو مستحبّ است انسان در هنگام قرائت با وضو باشد. در روايتي از امام علي علیه السلام نقل شده كه فرمودند: به كسي كه قرآن را در غير نماز بخواند و با وضو باشد، بيست و پنج ثواب و به كسي كه بدون وضو بخواند، ده ثواب داده ميشود.وسائل الشيعه/ب13/ح3
2ـ رعايت بهداشت(پاكيزگي)
اين مطلب از دو محور مورد توجّه است:
الف ـ بهداشت دهان(مسواك): نقل شده كه يكي از خصوصيّات پيامبر اسلام اين بود كه در هنگام عبادت بهويژه تلاوت قرآن و نماز شب، دندانهاي مباركشان را مسواك ميزدند(آشنايي با تلاوت قرآن/18) و اين كار را به مسلمانان نيز توصيه ميكردند. پيامبر اسلام فرمودند: راه قرآن را پاكيزه كنيد. گفته شد: اي رسول خدا راه قرآن چيست؟ فرمود: دهانهاي شماست. پرسيدند: با چه چيزي؟ فرمود: با مسواك زدن.ميزان الحكمه/6/85
ب ـ پاكيزگي لباس و بدن: سزاوار است لباس و بدن انسان در هنگام قرائت قرآن، از آلودگيها مثل خون و… پاك باشد تا مبادا قرآن نجس شده و مورد اهانت قرار گيرد.
3ـ دعا قبل از تلاوت قرآن
براي انجام هر كاري كه انسان انجام ميدهد، آمادگي لازم است و براي ورود به فضاي قرآن نيز خوب است انسان آماده شود و اين آمادگي به وسيلهي دعا حاصل ميشود. در مورد شروع قرآن دعاهاي متعدّدي از معصومين نقل شده كه ما دعايي را كه امام صادق ميخواندهاند نقل ميكنيم:
اَللّهُمَّ اِنِّي اُشْهِدُ اَنّ هذا الْكِتابَ الْمُنْزَل مِنْ عِنْدِكَ عَلي رَسولِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدُالله وَ كَلامُكَ النّاطِق عَلي لِسانِ نَبِيِّكَ.
4ـ استعاذه(پناه به خدا از شرّ شيطان)
خداوند در قرآن ميفرمايد: هنگامي كه قرآن ميخواني، از شرّ شيطان مطرود به خدا پناه ببر(نحل/98). استعاذه دستور خدا به قاريان قرآن است و پيامبر اسلام قبل از قرائت، اعوذبالله من الشّيطان الرّجيم ميگفت(سنن النّبي/211).استعاذه بايد به صورت حقيقي باشد تا مؤثّر واقع شود و خداوند به ما پناه دهد و ما را اصلاح كند.
5 ـ بسم الله الرّحمن الرّحيم گفتن
قرآن كريم به پيامبراكرم دستور ميدهد كه: اي پيامبر بخوان به نام پروردگارت.
بسم الله شعار مقدّس مسلمانان است كه در اوّل هر كار يا گفتاري آورده ميشود تا با نام خدا، مُهر و نشانهي الهي به آن بخورد. امّا در مورد قرآن دو نكتهي حايز اهمّيّت است:
الف: بسم الله الرّحمن الرّحيم كه اوّل سورههاي قرآن است، يكي از آيات هر سوره است و فقط سورهي توبه بسم الله الرّحمن الرّحيم ندارد و از اينرو در هنگام تلاوت سورهها از ابتداي آن، لازم است كه اين آيهي شريفه در اوّل سوره قرائت شود، ولي در اوّل سورهي برائت خوانده نشود.
ب: در صورت شروع قرائت از وسط(بين آيات) هر سوره، ميتوان با بسم الله يا بدون آن شروع كرد. ضمناً گفتن اعوذ بالله من الشّيطان الرّجيم قبل از شروع تلاوت قرآن لازم است. يعني اگر قاري خواست بسم الله بگويد، لازم است قبل از آن “استعاذه” كند و اگر نخواست كه بسم الله بگويد، با استعاذه شروع كند.
6ـ قرائت از روي قرآن
در روايات متعدّدي به ما توصيه شده كه قرآن را از روي نوشتهي آن بخوانيم و حتّي يكي از اصحاب امام صادق به نام اسحاق بن عمار از ايشان سؤال كرد: فدايت شوم، من قرآن را از حفظ دارم، بهتر است آن را از حفظ بخوانم يا از روي نوشتهي آن(مصحف)؟ امام فرمود: آن را بخوان و در مصحف(نوشتهي قرآن) نظر كن زيرا آن بهتر است، آيا نميداني كه نگاه كردن به مصحف عبادت است.كافي/2/4ـ613
7ـ بلندي و كوتاهي صدا در قرائت
الف: بلند خواندن قرآن: در رواياتي آمده است كه امام سجّاد با صداي بلند قرآن ميخواند تا اهل خانه بشنوند و نيز سقّايان هنگام عبور از كنار منزل امام باقر توقّف ميكردند و به قرائت قرآن آن حضرت كه با صداي بلند ميخواند، گوش ميدادند.وسائل الشيعه/4/858
ب: آهسته خواندن قرآن در اين موارد لازم است:
- هنگامي كه بلند خواندن قرآن، موجب ريا شود و اين عبادت را بيارزش كند.
- در جايي كه بلند خواندن قرآن، موجب آزار و اذيّت ديگران شود، مثل قرائت در هنگام استراحت و خواب همسايگان يا در حال عبادت ديگران در مسجد و…
- هنگامي كه بلند خواند قرآن، ضرر و زيان جسمي داشته باشد، چرا كه ضرر به جسم حرام است امّا قرائت قرآن مستحبّ است.
- آهسته خواندن قرآن(حمد و سوره) در نمازهاي ظهر و عصر براي مرد و زن، و در نمازهاي ديگر براي زنان هنگامي كه نامحرم صداي آنان را بشنود، واجب است.
8 ـ تلاوت قرآن با صداي زيبا(هنرمندانه)
پيامبراكرم ميفرمايد: همانا صداي نيكو و زيبا زينت قرآن است.بحارالانوار/18/190
خواندن قرآن با صداي زيبا، موجب ميشود كه شيريني و دلربايي قرآن جلوهگر شود. از اينرو خود پيامبر نيز قرآن را با صداي خوش ميخواند، به طوري كه گفتهاند: او بهترين صوت قرآن را در بين مردم داشت.بحارالانوار/92/326
زيبا خواندن قرآن، غير از خواندن آن به صورت مطرب و غنا است، به طوري كه مناسب مجالس لهو و لعب باشد كه در اين صورت حرام است.استفتائات قرآني/37
9ـ قرائت قرآن با لحن عربي
در روايات از پيامبر نقل شده كه قرآن را با لحن عربي بخوانيد.كافي/2/450
بسياري از زبانشناسان عرب و قرآنپژوهان، برآنند كه قرآن داراي موسيقي و آهنگ خاصّ خود است كه در هيچ متن عربي ديگر نيست. استاد شهيد مطهّري مينويسند: مسألهي ديگري كه مربوط به سبك قرآن است و از قديم مورد توجّه بوده است، مسألهي آهنگپذيري قرآن است…قرآن يگانه نثري است آهنگپذير.نبوّت/229
10ـ مكان تلاوت
قرائت قرآن، در هر مكان مطلوب است، امّا در دو مورد سفارش خاص شده است:
الف ـ مسجد: از پيامبر روايت شده كه فرمودند: مسجدها را براي قرآن ساختهاند.
وسائلالشيعه/3/493
ب ـ منزل: از پيامبر اسلام روايت شده كه فرمودند: خانههاي خود را با تلاوت قرآن نوراني كنيد و آنها را گورستان نسازيد، همانگونه كه يهوديان و مسيحيان چنين كردند(زيرا فقط در معابد نماز خوانده) و خانههاي خويش را از عبادت تهي ساختند. هر خانهاي كه در آن قرآن زياد تلاوت شود، خير و بركت آن افزوده ميگردد و اهل آن در وسعت قرار ميگيرند و آن خانه براي اهل آسمان نورافشاني ميكند، آنگونه كه ستارگان براي اهل دنيا نور ميدهند.كافي/2/446
11ـ زمان قرائت
زمزمهي كلمات الهي، در هر حال و زمان نيكوست، چرا كه سخن گفتن با معشوق، زمان نميشناسد. عاشق دلداده هميشه در انتظار فرصتي است تا با يار خويش خلوت كند و گفتگو نمايد. از اينرو رسول خدا به امير مؤمنان علي ميفرمايد: در هر حال و هر شرايطي قرآن تلاوت كن.وسائل الشيعه/4/839
بر زنان در زمان حالتهاي زنانگي(حيض و نفاس) و بر همهي افراد در حالت جنابت، حرام است كه سورههايي را كه سجدهي واجب دارند بخوانند.
12ـ مقدار قرائت قرآن
هر اندازه كه انسان با خدا ارتباط داشته باشد كم است، از اينرو خدا به ما دستور ميدهد كه آنچه براي شما ميسّر است قرآن بخوانيد.مزمّل/20
امّا در روايت اهل بيت كمترين مقدار قرائت در هر شب، ده آيه معيّن شده است. از امام باقر از رسول خدا : هر كس در هر شب ده آيه بخواند، از جملهي بيخبران و غافلين نوشته نخواهد شد.كافي/1/612
و در روايات متعدّدي پنجاه آيه توصيه شده. از امام صادق روايت شده: قرآن پيمان خدا با مردم است، پس يقيناً براي شخص مسلمان، سزاوار است كه با دقّت در پيمان خويش بنگرد و از آن در هر روز پنجاه آيه بخواند و در روايات متعدّدي نيز توصيه به ختم قرآن بهويژه در ماه مبارك رمضان شده است، ولي از عجله در روخواني قرآن نهي شده است و توصيه شده كه با توجّه و ترتيل خوانده شود.كافي/1/617
بر زنها در حالتهاي زنانگي(حيض و نفاس) و بر هر شخص جنب مكروه است كه بيشتر از هفت آيه(سورههاي غير سجدهدار)بخواند و خواندن سورههايي كه سجدهي واجب دارند براي آنها حرام است.
13ـ گوش دادن و سكوت
ادب شنوندهي قرآن، آن است كه در هنگام قرائت قرآن سكوت كند. خداوند در قرآن كريم ميفرمايد: هنگامي كه قرآن خوانده ميشود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد، شايد مشمول رحمت خدا شويد.اعراف/204
و در روايتي از امام سجّاد علیه السلام آمده است: كسي كه حرفي از كتاب خدا را بشنود بدون اين كه خود قرائت كند، خداوند برايش حسنهاي مينويسد و يكي از گناهان او را محو ميكند و مقام او را يك درجه بالا ميبرد.كافي/2/612
14ـ حفظ احترام قرآن
به پارهاي از مصاديق و موارد حفظ احترام قرآن اشاره ميكنيم:
- نگهداري قرآن در جاي مناسب و با ظاهري آراسته و تميز.
- مؤدّب نشستن در حضور قرآن.
- رحل گذاشتن زير قرآن.
- رو به قبله نشستن در هنگام قرائت، تا توجّه قلبي بهتري حاصل شود.
- قرائت قرآني كه در خانه است از روي آن، به صورتي كه قرائت آن را ترك نكند. يكي از چيزهايي كه در پيشگاه الهي از انسان شكايت ميكند، قرآني است كه بدون استفاده مانده و غبار گرفته باشد و خوانده نشود.كافي/1/613
- در مكان و زمان نامناسب، قرآن تلاوت نكند(موارد آن قبلاً بيان شد)تا موجب اهانت به قرآن فراهم نيايد.
- چيزي روي قرآن نگذارد.
- اگر قرآن بر زمين افتاد، فوراً بردارد و احترام كند(هر چند كه در اين موارد كفّارهي خاصّي ندارد).استفتائات قرآني/121
- گذاشتن قرآن بر روي چيز نجس(مثل خون و…) حرام و برداشتن آن واجب است. استفتائات قرآني/15
- اگر جلد قرآن با ورق و خط آن نجس شد، بايد فوراً آن را آب بكشد. (استفتائات قرآني/14)
مفسّر عاليقدر قرآن فيض كاشاني مينويسد: قاري قرآن، بايستي در چهرهي خود ادب مناسب را حفظ كند… هنگام تلاوت شايسته است رو به قبله باشد و سر خود را پايين اندازد. چهار زانو بنشيند و به جايي تكيه نكند و نشستن او در چهرهي متكبّران نباشد.اگرچه تنها نشسته باشد، چنين پندارد كه در برابر استاد خود نشسته است.المحجّهْْ البيضاء/2/219
هر چند كه حفظ احترام قرآن، حكم عقل و عقلاست، ولي در روايات اهل بيت علیهم السلام نيز به اين امر مهم ارشاد شده است، از امام صادق علیه السلام نقل شده كه خداوند در روز قيامت، دربارهي قرآن ميفرمايد: به عزّتم و جلالم و ولايت خودم قسم كه امروز اكرام ميكنم كساني را كه تو را اكرام كردند و خوار ميسازم كساني كه تو را خوار ساختند.وسائل الشيعه/4/827
15ـ سجده كردن در هنگام تلاوت آيات سجدهدار
در قرآن كريم، پانزده آيه وجود دارد كه در هنگام خواندن يا شنيدن آنها، انسان يك سجده ميكند:
الف: چهار آيه از اين آيات، سجده واجب دارد كه به نام سورههاي سجدهدار يا عزائم نامند. اين آيات عبارتند از: سجده،آيهي15ـ فصّلت،آيهي37 ـ نجم، آيهي آخرـ علق،آيهي آخر.
ب: يازده مورد ديگر از آيات فوق، سجدهي مستحبّ دارند كه عبارتند از: (اعراف،آيهي آخر) ـ (رعد،آيهي15) ـ (نحل،آيهي50)ـ(اسراء،آيهي109)ـ (مريم،آيهي58 )ـ (حج، آيات18و77)ـ (فرقان، آيهي60) ـ (نمل، آيهي26)ـ (ص،آيهي24)ـ (انشقاق،آيهي21).
اگر آيهاي كه سجدهي واجب دارد از ضبط صوت يا راديو و تلويزيون يا پخش غير مستقيم شنيده شود، لازم نيست سجده نمايند. ولي اگر از دستگاهي كه صداي انسان را به صورت مستقيم پخش ميكند شنيده شود، سجده واجب است و مستحبّ است در سجده اين ذكر گفته شود:
ذكر سجده: لا اله الاّ الله حقّاً حقّاً لا اله الاّ الله ايماناً و تصديقاً لا اله الاّ الله عبوديّهْْ ورقّاً سَجَدْتُ لَكَ يا رَبِّ تَعَبُّداً وَرّقاً لا مستكبراً و لا مستنكفاً بل انا عبدٌ ذليلٌ خائفٌ مستجيرٌ.عروهْْ الوثقي/1/31
16ـ قرائت با آرامش
آرامش در هر كاري موجب اتقان و صحّت آن ميشود و عجله در كارها، موجب نقصان آن ميگردد و اين امر در قرائت قرآن هم صادق است. در روايات متعدّدي به قاريان قرآن توصيه شده كه از عجله در قرائت پرهيز كنند. بلكه آن را با ترتيل بخوانند و هنگامي كه به آيات مربوط به بهشت برخورد ميكنند، توقّف كوتاهي كنند و از خداوند، تقاضاي بهشت نمايند و هنگامي كه به آيات مربوط به جهنّم ميرسند، توقّف كوتاهي كنند و به خدا پناه برند.كافي/2/617
17ـ قرائت با حالت حزن
مؤمن هنگام قرائت قرآن، چنان تأثير ميپذيرد و حالت جذبه و بيم پيدا ميكند كه بياختيار اشكهاي او بر گونههايش مي غلطد و اين گريه، گاهي از شوق و گاهي از حزن است، در روايات دستور داده شده كه قرآن را با حالت حزن بخوانيد.(ميزان الحكمه/8/89)
از پيامبراكرم نقل شده كه: هيچ چشمي نيست كه از قرائت قرآن گريه كند، مگر آن كه روز قيامت شاد و درخشان ميشود(ميزان الحكمه/8/89). در قرآن كريم در دو مورد انسانهايي را توصيف ميكند كه هنگام شنيدن آيات خدا گريه ميكنند و آنها را با اين وصف ميستايد.سورهي اسراء/109و مريم/58
18ـ اتمام قرائت
در برخي از روايات از پيامبراكرم و امام صادق علیه السلام آمده است كه قرائت قرآن را با جملهي” صدق الله العليّ العظيم” ختم كنيد. يعني راست گفت خدايي كه والا و عظيم است.
بحارالانوار/95/400
19ـ ختم قرآن
خواندن قرآن، سخن گفتن با خداست و هر چه بيشتر شود، بهتر است و به هر صورت و در هر حال كه خوانده شود نيكوست. امّا در روايات بر ختم قرآن يعني قرآن را از ابتدا تا انتها خواندن تأكيد شده است و در رواياتي آمده است كه از امام سجّاد علیه السلام پرسيدند: كدام عمل فضيلت زيادي دارد؟ حضرت سجّاد علیه السلام جواب دادند: اين كه كسي قرآن را آغاز كند و به انجام رساند و هر زمان كه از اوّل قرآن شروع كرد، تا آخر برساند.(بحارالانوار/89/24)و در روايت ديگري از پيامبر نقل شده است كه هر كس يك ختم قرآن بخواند،يك دعاي مستجاب دارد.كافي/2/612
ب: آداب باطني و معنوي قرائت قرآن كريم
براي بهرهبرداري كامل از قرائت قرآن، لازم است كه شرايط بيروني(آداب ظاهري قرائت) و شرايط و مقدّمات دروني(آداب باطني و معنوي)هر دو آماده باشد. هر كس كه شرايط معنوي و آداب باطني قرائت را آماده كرده باشد، از قرائت قرآن استفادهي كامل ميبرد و به خدا نزديك ميشود و به كمال ميرسد و اين قارياني هستند كه خدا به وسيلهي آنها بلا را از مردم دفع ميكند. المحجّهْْ البيضاء/2/218
1ـ خالص بودن هدف قاري قرآن
از پيامبراسلام نقل شده: كسي كه براي رضايت خدا و به خاطر فهميدن دين خدا قرآن بخواند، پاداش او مانند پاداشي است كه خدا به فرشتگان،پيامبران و رسولان خود ميدهد. وسائلالشّيعه/4/838
2ـ حضور قلب با توجّه به معاني قرآن
اگر كسي بدون حضور قلب و توجّه به معاني قرآن اقدام به قرائت نمايد، چيزي جز لقلقهي زبان نيست و فقط ثواب تلفّظ قرآن نصيب او خواهد شد.
3ـ تدبّر و تفكّر
امام علي علیه السلام ميفرمايند: بدانيد قرائتي كه همراه با تدبّر نباشد، خيري در آن نيست. بحارالانوار/89/211
4ـ حالت فروتني و بيم باطني
و از پيامبراسلام سؤال شد كه قرائت چه كسي نيكوتر است؟فرمود: قرائت كسي كه در هنگام شنيدن صداي او احساس كني كه از خدا ميترسد.ميزان الحكمه/8/89
5ـ ثوابهاي متعدّد با عمل واحد
هرگاه كسي عمل مستحبّي مثل قرائت قرآن را با نيّت نيابت از پيامبر يا اهل بيت يا پدر و مادر خود يا دوستان و…انجام دهد، ثواب آن عمل به انجام دهندهي عمل (نايب) و كساني كه از طرفشان عمل انجام شده(منوب عنه) به صورت كامل داده ميشود و علاوه بر آن، ثواب نيابت كه عمل مستحبّي است نيز به انجام دهنده(نايب) داده خواهد شد.
6ـ فهم حقايق آيات الهي
يكي از موانع عمدهي درك مسائل ملكوتي(از جمله فهم آيات الهي) شيطان است. از پيامبراكرم نقل شده كه فرمودند: اگر شيطان راهزن قلوب بني آدم نبود، آنان ملكوت و باطن عالم را مشاهده ميكردند.احياء علوم الدين/1/515
7ـ تعظيم قرآن
برخي گفتهاند: يكي از آداب قرائت باطني قرآن،بزرگداشت و تعظيم قرآن در درون انسان است، تعظيمي كه شايستهي متكلّم آن يعني خداوند تبارك و تعالي باشد.راهيان حفظ قرآن/51
8 ـ تخصيص
از آداب قرائت باطني قرآن، آن است كه اهل قرآن به اين نتيجه برسد كه او و نفسش مورد خطاب آيات قرآن است. براي مثال اگر امر يا نهي از قرآن شنيد، به خود بباوراند كه در اثر آن آيات، او مأمور است و يا نهي شده است. راهيان حفظ قرآن/52
9ـ تبرّي
يكي ديگر از آداب باطني قرائت قرآن، آن است كه قاري به چشم خشنودي و رضايت به خويش ننگرد و فكر نكند كه تزكيه شده است. اگر آياتِ ستايشِ مردمان صالح را خواند، خود را از جمع ايشان و مرتبهاي كه دارند جدا بداند و از خدا بخواهد كه او را به ايشان و مقامشان برساند و آنگاه كه آيات عذاب سرزنش مقصّرين را ميخواند خود را مخاطب اين آيات بداند و از خدا بخواهد كه او را نجات بخشد. راهيان حفظ قرآن/53
10ـ ترقّي
از آداب باطني قرائت قرآن ترقّي است، يعني اين كه خوانندهي قرآن، به جايي برسد كه قرآن را نه از زبان خود كه از دهان خداي عزّوجلّ بشنود.
11ـ تأثيرپذيري از قرآن(عمل به قرآن)
در روايتي از پيامبراكرم نقل شده كه فرمودند: تو هنگامي قرآن ميخواني كه تو را(از اعمال زشت باز دارد) و اگر تو را باز نميدارد، در حقيقت قرائت قرآن نميكني.ميزان الحكمه/8/90
12ـ درك تجلّي خداوند در قرآن كريم
در روايات متعدّدي آمده است كه خداوند در قرآن تجلّي ميكند از امام صادق علیه السلام نقل شده كه: به خدا قسم، خداوند براي مردم در كلامش تجلّي يافت ولي آنها نميبينند.(المحجّهْْ البيضاء/2/247)
ترتيب نزول سورههاي قرآن كريم
در قرآن كريم نخستين سورهاي كه نازل شده است سورهي (علق)، دوّم: سورهي(قلم) سوّم: سورهي(مزمّل) چهارم: سورهي(مدّثر) پنجم: سورهي(تبّت) ششم: سورهي(تكوير) هفتم: سورهي(اعليََ) هشتم: سورهي(ليل) نهم:(فجر) دهم:(ضحي) يازدهم:( شرح) دوازدهم:( عصر) سيزدهم:( عاديات)چهاردهم:(كوثر) پانزدهم:(تكاثر) شانزدهم:(ماعون) هفدهم:(كافرون) هجدهم:(فيل) نوزدهم:(فلق) بيست:(ناس) بيست و يك:(توحيد) بيست و دو:( نجم) بيست و سه:(عبس) بيست و چهار:(قدر) بيست و پنج:(شمس) بيست و شش:(بروج) بيست و هفت:(تين) بيست و هشت:(قريش) بيست و نه:(قارعه) سي:(قيامت) سي و يك:(همزه) سي و دو:(مرسلات) سي و سه:(ق) سي و چهار:(بلد) سي و پنج:(طارق) سي و شش:(قمر) سي و هفت:(ص)سي و هشت:(اعراف) سي و نه:(جن) چهل:(يس) چهل و يك:(فرقان) چهل و دو:(فصّلت) چهل و سه:(مريم) چهل و چهار:(طه) چهل و پنج:(واقعه) چهل و شش:(شعراء) چهل و هفت:(نمل) چهل و هشت:(قصص) چهل و نه:(بني اسرائيل) پنجاه:(يونس) پنجاه و يك:(هود) پنجاه و دو:(يوسف) پنجاه و سه:(حجر) پنجاه و چهار:(انعام) پنجاه و پنج:(صافّات) پنجاه و شش:(لقمان) پنجاه و هفت:(سباء) پنجاه و هشت:(زمر) پنجاه و نه:(غافر) شصت:(سجده) شصت و يك:(شوريََ) شصت و دو:(زخرف) شصت و سه:( دخان) شصت و چهار:(جاثيه) شصت و پنج:(احقاف) شصت و شش:(ذاريات) شصت و هفت:(غاشيه) شصت و هشت:(كهف) شصت و نه: (نحل) هفتاد:(نوح) هفتاد و يك:(ابراهيم) هفتاد و دو:(انبياء) هفتاد و سه:(مؤمنون) هفتاد و چهار:(تنزيل سجده) هفتاد و پنج:(طور) هفتاد و شش:( ملك) هفتاد و هفت:( حاقه) هفتاد و هشت:(معارج) هفتاد و نه:(نباء) هشتاد:( نازعات) هشتاد و يك:(انفطار) هشتاد و دو:(انشقاق) هشتاد و سه:(روم) هشتاد و چهار:(عنكبوت) هشتاد و پنج:( مطفّفين) اين سورهها در مكّهي معظّمه نازل شده سپس خداي تبارك و تعالي سورههاي زير را در مدينه نازل فرمود: نخست: (سورهي بقره) دوّم:(انفال) سوّم:(آل عمران) چهارم:(احزاب) پنجم:(ممتحنه) ششم:(نساء) هفتم:(زلزال) هشتم:(حديد) نهم:(قتال) دهم:(رعد) يازدهم:(رحمان) دوازدهم:(انسان) سيزدهم:(طلاق) چهاردهم:(بيّنه) پانزدهم:(حشر) شانزدهم:( فتح) هفدهم:(نور) هجدهم(حجّ) نوزدهم:(منافقون) بيستم: (مجادله) بيست و يكم:(حجرات) بيست و دوّم:(تحريم) بيست و سوّم:(جمعه) بيست و چهارم:(تغابن) بيست و پنجم:(صف) بيست و ششم:(فتح) بيست و هفتم:(مائده) بيست و هشتم:(برائت) در اين روايت، سورهي فاتحه ساقط شده و چه بسا گفته باشند كه اين سوره دو بار نازل شده است؛ يك بار در مكّه و بار ديگر در مدينه.تفسير الميزان/13/250
تلاوت قرآن با آواي خوش
} رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: براي هر چيز زيور است و زيور قرآن، آواي خوش ميباشد. كافي/4/43
} رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: قرآن را با آواي خوب زيبا كنيد، زيرا آواي خوب، زيبايي قرآن را افزون ميكند و سپس آن حضرت اين آيهي شريفه را قرائت فرمود: و خدا در آفرينش آنچه بخواهد ميافزايد. عيون اخبارالرّضا/2/69
} رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: قرآن شريف را با آواي خوب زينت دهيد. سفينهْْ البحار/2/415
} پيغمبراكرم صلی الله علیه و آله فرمود: قرآن را با گريه قرائت كنيد و اگر گريه نكرديد، تظاهر به گريه نماييد، كسي كه قرآن را با آوا نخواند از ما نيست. كنزالعمال/1/609
} حذيفه يماني گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: قرآن را با لحنها و آواهاي عرب قرائت كنيد و از لحنها و آواهاي فاسقان و آواي يهود و نصاري اجتناب كنيد و پس از من مردمي ميآيند كه قرآن كريم را با لحن غنا و نوحه ميخوانند و در گلو ميچرخانند كه از حنجره و گلوي آنها تجاوز نميكنند(قلبشان از آن خبر ندارد) دلهايشان و دلهاي كساني كه خواندن اينگونه خوانندگان خوششان آيد فريب خورده ميباشند. جامع الاصول من احاديث الرّسول/3/14
فضيلت تلاوت قرآن
} شيخ ابوالفتوح رازي در تفسير خود از ابوامامه روايت كرده است كه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر كس يك ثلث قرآن را قرائت كند، چنان است كه يك سوّم نبوّت به او داده شده و هر كس دو سوّم قرآن را بخواند، مثل آن است كه از دو سوّم پيغمبري بهرهمند شده و هر كس تمام قرآن را قرائت كند چنان است كه تمام نبوّت به او داده شده،سپس به او گفته ميشود بخوان و با خواندن هر آيه يك درجه بالا رو و او با خواندن هر آيه يك درجه از بهشت بالا ميرود تا به آنجا ميرسد كه آنچه از قرآن با او بوده است بالا ميرود و آنگاه به او گفته ميشود بگير و او ميگيرد، سپس به او ميگويند بگير و او ميگيرد. آنگاه به او گفته ميشود ميداني در دست تو چيست؟ ميگويد: نه. ناگهان در دست راستش بهشت برين و در دست چپش، بهشت نعيم را ميبيند. جامع الاحاديث/15/18
} امام صادق علیه السلام فرمود: خانههايي كه در آن شبها قرآن و نماز(شب) خوانده ميشود، براي ساكنان آسمانها روشنايي ميدهند چنان كه ستارگان براي ساكنان زمين روشنايي ميدهند و درخشندگي دارند.المحجّهْْ البيضاء/2/392
} در كتاب عدّهْْ الداعي از امام رضاعلیه السلام روايت است كه رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: بهرهاي از قرآن كريم را براي خانههاي خود قرار دهيد، زيرا در خانهاي كه قرآن قرائت شود، گشايش براي ساكنان فراهم آيد و خيرش بسيار گردد و ساكنانش در فزوني باشند و اگر در خانهاي قرائت قرآن نشود زندگي بر ساكنانش تنگ گرفته شود و خير و بركتش اندك گردد و ساكنان آن در كاستي قرار گيرند. المحجّهْْ البيضاء/2/220
} به روايت سعيدبن طريف امام باقرعلیه السلام فرمود: رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر كس شبي ده آيه از قرآن تلاوت كند نامش در زمرهي غافلان نوشته نميشود و هر كه پنجاه آيه قرائت كند، از ذاكران نوشته ميشود و هر كس صد آيه تلاوت كند از مطيعان به شمار آيد و هر كه دويست آيه بخواند در زمرهي خاشعان محسوب ميشود. نورالثقلين/4/279
عمل به تعاليم قرآن
} امام صادق علیه السلام فرمود: همانا قرآن مشتمل بر محكم و متشابه است، پس محكم قرآن را باور دار و بدان عمل كن و به متشابه قرآن مؤمن باش و به آن عمل مكن و اين همان سخن خداي عزّوجلّ است و امّا آن كساني كه در قلبشان انحراف است پيروي از متشابهات كنند(آل عمران/7) بهمنظور فتنهجويي و تأويل كردن، در حالي كه تأويل قرآن را تنها خدا و آنان كه در علم راسخ و ثابتند دانند و گويند ما ايمان به قرآن داريم همه “چه محكم و چه متشابه” از پروردگار ماست و راسخان در علم، آل محمّد صلی الله علیه و آله ميباشند. الميزان/3/69
} رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: و هر كس قرآن را قرائت كند و بدان عمل ننمايد، خداي عزّوجلّ او را در روز قيامت كور محشور فرمايد(طه/124و125) او گويد: پروردگارا! چرا كور محشور كردي در حالي كه من بينا بودم؟ فرمايد: اينچنين آيات ما به تو رسيد و تو آن را فراموش كردي و امروز هم تو به بوتهي نسيان سپرده شدي. سپس فرمان رسد او را به آتش دراندازيد. نورالثقلين/3/197
} اِبن ابي جمهور در كتاب درراللئالي از ابوموسي روايت كرده كه گفت: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: قرآن را بياموزيد و آن را بخوانيد و بدانيد كه قرآن يا براي شما موجب ذكر و يادآوري و ذخيره و يا موجب گناه و گرانباري خواهد شد. از قرآن متابعت كنيد و نگذاريد قرآن به دنبال شما باشد، زيرا هر كس به سوي قرآن رود و از قرآن متابعت و پيروي كند، به وسيلهي آن به باغهاي بهشتي درآيد و هر كس را قرآن دنبال كند و در پي او باشد، آن قدر از پشت به او ضربت زند تا وي را به جهنّم دراندازد.
} اميرالمؤمنين علي علیه السلام در خطبهاي فرمود: همانا ماهيّت علم قرآن را نميداند، مگر كسي كه مزهي آن را چشيده باشد كه با دانش قرآن جهل و ناداني خود را ميفهمد و با قرآن، كوري خود را به بينايي تبديل ميكند و كري و ناشنوايي خود را تبديل به شنوايي ميسازد و آنچه از دست داده به وسيلهي قرآن به دست آورد و آنچه از او مرده، به قرآن زنده نمايد. اين حقايق را از اهل و خاصّان قرآن بجوييد كه آنان نور ويژهاي هستند كه از آنان كسب نور ميشود و امامان و پيشواياني هستند كه به ايشان اقتدا بايد كرد كه آنان باعث زنده ماندن علم و موجب مرگ ناداني و جهل ميباشند و آنان همان كساني ميباشند كه حلم و بردباري ايشان، شما را از حلم و آگاهي آنان با خبر ميسازد و خاموش آنان، از گفتارشان و آشكارشان از باطن و نهان آنان شما را آگاهي ميبخشد. نه با حق مخالفت دارند و نه در حق اختلاف ميكنند. وسائل الشيعه/8/137
} اميرالمؤمنين علي علیه السلام فرمود: بر شما باد مراجعه كردن به كتاب خدا(قرآن كريم) زيرا كتاب خدا، ريسمان استوار و نور آشكار و شفاي سودمند ميباشد و سيرابكنندهي خوشگواري است كه تشنگي را برطرف مينمايد و براي چنگ زننده به آن نگاه دارنده از لغزشها و براي آويختگان (پيروانش)موجب رهايي از عذاب الهي است، در آن كجي نيست تا راست گردد، از حق و حقيقت بر نميگردد تا از آن دست برداشته شود، تكرار بسيار و شنيدن فراوان آن را كهنه نميسازد و كسي كه آن را بگويد راستگو است و هر كه از آن پيروي كند، به بهشت جاويد پيشي گرفته است. بحارالانوار/89/23
} رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامي كه فتنهها همانند پارههاي شب تاريك سايههاي ظلمتبار خود را بر شما ميافكند، بر شما باد كه به قرآن كريم پناهنده شويد كه شفاعت كنندهاي است كه شفاعتش پذيرفته و ستيز كنندهاي است كه گفتارش در دادخواهي از ستيزه تصديق ميشود. هر كه آن را در پيشروي خويش قرار دهد و بدان عمل كند، او را به بهشت ميكشاند و هر كس آن را پشت سرش گذارد بدان عمل نكند به آتش سوقش ميدهد و آن، راهنمايي است كه به بهترين راه دلالت و راهنمايي ميكند و كتابي است كه در آن تفصيل و بيان احكام و به دست آوردن سعادت است و آن، كتاب فضيلت است نه كتاب شوخي و آن را ظاهر و باطن باشد، ظاهرش حكمت و باطنش علم، ظاهرش خوب و عجيب و باطنش عميق است و آن را نشانها و حدود باشد و نشانها و حدودش نيز نشانها و حدود ديگر دارند، عجايب آن از حدّ احصاء و آمار بيرون است و غرائبش كهنه نگردد، در آن چراغهاي هدايت و منار حكمت است و خود دليل شناختهاي است براي آن كس كه قرآنشناس باشد. سفينهْْ البحار/2/413
} زيدبن ارقم گفت: روزي رسول اكرم صلی الله علیه و آله در ميان ما به پا خاست و خطبهاي ايراد كرد و پس از حمد و ستايش و ثناي الهي فرمود: امّا بعد، اي مردم! من بشر هستم نزديك است كه پيك پروردگارم به سراغ من آيد و من اجابتش كنم. من در ميان شما دو سرمايهي بزرگ و نفيس ميگذارم كه نخستين آن كتاب خداست در آن هدايت و نور است، به كتاب خدا دست زنيد و آن را بگيريد و بسيار مردم را ترغيب و تحريض به قرآن مجيد كرد و سپس فرمود: و ديگري اهل بيتم ميباشند و سه بار فرمود: خدا را در رعايت حقّ اهل بيتم گواه خود ميگيرم. سنن بيهقي/10/114
قرآن در قرآن
خداي تعالي فرمايد:
…وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ وَ هُديً وَ رَحْمَةً وَ بُشْري لِلْمُسْلِمِينَ؛
… و ما بر تو اين قرآن عظيم را فرستاديم تا حقيقت هر چيز را روشن كند( و راه دين حق را از راههاي باطل نشان دهد) و براي مسلمين هدايت و رحمت و بشارت باشد. سورهي نحل/89
پرهيز از تفسير به رأي
} در كتاب تفسير صافي از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روايت شده است كه هر كس قرآن كريم را به رأي خود تفسير كند، بايد جايگاه خويش را در آتش آماده و مهيّا سازد. الميزان/3/77
} در كتاب منيهْْ المريد از رسول اكرم صلی الله علیه و آله روايت شده است كه هر كس بدون علم و آگاهي در تفسير قرآن كريم چيزي گويد، بايد جايگاه خود را در آتش آماده كند. الميزان/3/77
} رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر كس بدون علم و آگاهي در تفسير قرآن شريف چيزي بگويد، در روز قيامت لجام و دهانبندي از آتش بر او زنند. الميزان/3/77
} پيغمبراكرم صلی الله علیه و آله فرمود: هر كس به رأي خود در تفسير قرآن سخن گويد و درست هم گويد، خطا كرده است. الميزان/3/77
} امام صادق علیه السلام به ابوحنيفه فرمود: تو فقيه مردم عراقي؟ عرض كرد: آري. فرمود: به وسيلهي چه چيز به آنان فتوا ميدهي؟ عرض كرد: به كتاب خدا و سنّت رسول صلی الله علیه و آله او فرمود: اي ابوحنيفه آيا كتاب خدا را حقّاً ميشناسي و ناسخ از منسوخ را ميداني؟ عرض كرد: آري. فرمود: اي ابوحنيفه واي بر تو، تو ادّعاي علم كردهاي كه خدا آن را تنها در نزد اهل كتابي قرار داده كه بر آنان نازل فرموده است، واي بر تو آن علم فقط در نزد امام حاضر از ذريّهي رسول خدا صلی الله علیه و آله ميباشد و تو را نميبينم كه از كتاب خدا حرفي را دانسته باشي… تفسير الصافي/مقدّمهي2/6
طراوت قرآن
امام رضا علیه السلام فرمود: مردي از امام صادق علیه السلام پرسيد: چرا قرآن در درس و نشر همواره تازگي دارد؟ فرمود: چون خداي تعالي قرآن را براي عصري خاصّ و براي مردمي مخصوص نازل ننموده است بلكه قرآن در هر زماني و در نزد هر قومي تا روز قيامت تازه و زنده است. بحارالانوار/2/280
وظايف قاري قرآن
} رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: اي قاريان قرآن، در آنچه از قرآن فرا گرفتهايد؛ از خدا بترسيد، زيرا من در پيشگاه خدا مسئولم و شما نيز مسئوليد، من مسئوليت تبليغ رسالت دارم و شما از آنچه از كتاب خدا و سنّت من فرا گرفتهايد؛ مورد سؤال و مؤاخذه ميشويد. بحارالانوار/7/284
} امام صادق صلی الله علیه و آله فرمود: هر كس قرآن قرائت كند و در برابر آن خضوع نكند و رقّت قلب به او دست ندهد و حزن و اندوه و ترسي در باطنش پديد نيايد،بزرگي و عظمت خدا را خوار و پست شمرده و زيان آشكاري برده، پس قاري قرآن، محتاج سه چيز است: قلب با خشوع و بدن فارغ از اسباب دنيا و جاي خلوت و چون براي خدا خشوع كند، شيطان رجيم از او بگريزد كه خداي تعالي فرمود چون قرآن قرائت كني، از آسيب شيطان رانده شده به خدا پناهنده باش(نحل/98) و چون خويش را فارغ و تهي از اسباب دنيا كند، قلبش براي قرآن كريم مجرّد گردد و هيچ عارضه اي براي او پديد نيايد تا از نور و فوايد قرآن كريم محرومش سازد و چون مكان خلوتي بيابد و عزلت گزيند…شيريني خطاب خدا را به بندگان شايستهاش دريافت نمايد… المحجّهْْ البيضاء/2/249
دعاي مصونيّت از فراموشي قرآن
عَنْ حَمَّادِ بْنِ عِيسَي رَفَعَهُ إلَي أمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللهِ :اُعَلِّمُكَ دُعَاءً لا تَنْسَي الْقُرْآنَ اللَّهُمَّ ارْحَمْنِي بِتَرْكِ مَعَاصِيكَ أبَداً مَا أبْقَيْتَنِي وَ ارْحَمْنِي مِنْ تَكَلُّفِ مَا لا يَعْنِينِي وَ ارْزُقْنِي حُسْنَ الْمَنْظَرِ فِيمَا يُرْضِيكَ عَنِّي وَ ألْزِمْ قَلْبِي حِفْظَ كِتَابِكَ كَمَا عَلَّمْتَنِي وَ ارْزُقْنِي أنْ أتْلُوَهُ عَلَي النَّحْوِ الَّذِي يُرْضِيكَ عَنِّي اللَّهُمَّ نَوِّرْ بِكِتَابِكَ بَصَرِي وَ اشْرَحْ بِهِ صَدْرِي وَ فَرِّحْ بِهِ قَلْبِي وَ أطْلِقْ بِهِ لِسَانِي وَ اسْتَعْمِلْ بِهِ بَدَنِي وَ قَوِّنِي عَلَي ذَلِكَ وَ أعِنِّي عَلَيْهِ إنَّهُ لا مُعِينَ عَلَيْهِ إلاّ أنْتَ لا إلَهَ إلاّ أنْتَ؛
حمّادبن عيسي از امام اميرالمؤمنين علي علیه السلام چنين نقل كرده كه: رسول خدا صلی الله علیه و آله به من فرمود: دعايي به تو ميآموزم كه قرآن را فراموش نكني: بار خدايا! تا زندهام به ترك معصيت و نافرمانيت مرا ياري كن و از رنج كشيدن دربارهي آنچه به كارم نيايد بازم دار و روزيام كن خوشرفتاري را در آنچه كه تو را از من خشنود ميگرداند و حفظ كردن قرآن تو را چنان كه به من آموختي ملازم قلبم فرما و روزيام كن كه قرآن را به همان نحو كه خوشايند توست بخوانم، بار خدايا! ديدهام را با خواندن قرآنت روشن گردان و سينهام را به وسيلهي آن بگشاي و دلم را شاد و مسرور كن و نطقم را گويا و بدنم را بدان عامل گردان و به وسيلهي قرآن، به من نيرو بخش و بر حفظ قرآن ياريم كن،زيرا جز تو ياوري در آن نيست و هيچ كس جز تو شايستهي پرستش نميباشد. كافي/2/577
لزوم تفكّر در قرآن
حضرت امام حسن مجتبي علیه السلام فرمود: همانا در اين قرآن، چراغهاي نور و شفاي سينهها موجود است و بايد هر حقجويي ديدههاي خود را به همه سوي آن بچرخاند و نظر تأمّل را تا درك صفت آن برساند، زيرا انديشه است كه دل بينا را زنده ميكند همانگونه كه روشني در تاريكيها راهنماست. بحارالانوار/75/112
عظمت قرآن
اسحاق بن غالب گويد: امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه خداوند بندگان خود از اوّلين و آخرين را در روز محشر جمع كند، بناگاه همه بنگرند كه شخصي پيش ميآيد. آن قدر زيبا و خوشصورت است كه هيچگاه زيباتر از او ديده نشده است و چون مؤمنان او را ببينند بدانند كه آن قرآن است گويند: اين از ما است و اين بهترين چيزي است كه ما ديدهايم و چون به آنها رسد، از آنها بگذرد و سپس شهدا به او نگاه ميكنند تا اين كه به آخر آنان رسد و از آنها نيز بگذرد و آنها گويند: اين قرآن است و از آنها ميگذرد تا به فرشتگان ميرسد، آنان گويند: اين قرآن است و از آنها نيز ميگذرد تا در طرف راست عرش ميايستد و خداوند جبّار ميفرمايد: به عزّت و جلالم و به مقام و منزلت والايم سوگند كه امروز گرامي ميدارم هر كه تو را گرامي داشته است و تحقير ميكنم هر كه تو را كوچك و خوار شمرده است. كافي/2/602
فهم قرآن
} به روايت ابومعمّر سعداني، مردي خدمت اميرالمؤمنين آمد و عرض كرد: يا اميرالمؤمنين! من در كتاب خدا شك كردهام كه از طرف خدا نازل شده است؟ اميرالمؤمنين علیه السلام به او فرمود: مادرت به عزاي تو بنشيند؛ تا آنجا كه فرمود: تو را از تفسير قرآن به رأي خودت بر حذر ميدارم تا اين كه تفسير قرآن را از علما بياموزي،زيرا چه بسا كلام نازل شده از سوي خداوند، شبيه به كلام بشر باشد و همان سخن خداست و تأويلش شباهتي به كلام بشر ندارد چنان كه هيچ چيز از آفريدههايش شبيه او نميباشد، همچنين كاري از كارهاي خداي تبارك وتعالي شبيه افعال بشر نميباشد و چيزي از سخن خداوندي همانند سخن بشر نخواهد بود. مستدرك الوسائل/3/191
} روايت شده است كه مردي به محضر رسول اكرم صلی الله علیه و آله آمد كه قرآن فرا گيرد تا به آيهي شريفهي(زلزال/8) “هر كس مثقال ذرّهاي خوبي كند پاداش آن را ميبيند و هر كس كار بد كند، كيفر آن را ميبيند” رسيد گفت: اين مقدار مرا كافي است و رفت. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: اين مرد رفت در حالي كه به فقه و فهم قرآن دست يافت. بحارالانوار/89/107
ذكر سجدهي واجب
در كتاب من لايحضره الفقيه روايت شده: امام صادق علیه السلام در سجدهي عزائم(آيات قرآني كه سجدهي واجب دارند) ميگفت: لااله الاّ الله حقّاً حقّا، لا اله الاّ الله ايماناً و تصديقاً، لا اله الاّ الله عبوديّهًْْ ورقّاً، سجدت لك يا ربّ تعبّداً ورقّاً لا مُسْتَنْكِفاً و لا مُسْتَكْبِراً بَل انا عبدٌ ذليلٌ خائفٌ مستجيرٌ (به حق، خدايي جز الله قابل پرستش نيست، به ايمان و تصديق خدايي جز الله نيست،خدايي جز الله براي عبوديّت و بندگي نيست، پروردگارا براي تو به بندگي و عبوديّت سجده ميكنم و در اين كار رويگردان و متكبّر نيستم، بلكه من بندهي ذليل و ترسان و پناهنده ميباشم) آنگه سر از سجده بر ميداشت و تكبير(اللهاكبر) ميگفت. وافي/5/1751
قرآن غريب
رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: چهار چيز غريبند: قرآن كريم كه در درون ظالم باشد(مقصود شخص ظالم و ستمكاري است كه حافظ قرآن باشد)، مسجدي كه ساكنان منازل اطراف آن در آن نماز نخوانند و قرآني كه در خانهاي باشد و در آن قرائت نشود و مرد شايستهاي كه در ميان مردم بدرفتاري زندگي كند. كنزالعمال/1/606
آرام بخشي قرآن
زهري گويد: امام سجّاد علیه السلام فرمود: اگر همهي عالميان در ميان مشرق و مغرب عالم بميرند، تا زمانيكه قرآن با من باشد من دچار وحشت و ترس نميشوم و چون آن حضرت آيهي كريمهي(مالك يوم الدّين) را قرائت ميكرد، آن قدر تكرار ميفرمود كه نزديك بود جان به جانآفرين تسليم كند. تفسير برهان/1/51
وحياني بودن قرآن
خداي تعالي فرمايد: آيا كافران ميگويند اين قرآن وحي الهي نيست. خود او آنها را به هم بافته و به خدا نسبت ميدهد. بگو اگر راست ميگوييد، شما هم با كمك همهي فصحاي عرب بدون وحي خدا ده سوره مانند اين قرآن بياوريد. پس هرگاه كافران جواب ندادند( و عاجز از آوردن يك سوره مانند قرآن شدند) در اين صورت شما مؤمنان يقين بدانيد كه اين كتاب به علم ازلي خدا نازل شده و(دعوتش اين است كه هيچ خدايي جز آن ذات يكتاي الهي نيست آيا شما مردم) با اين دليل روشن و قرآن محكم، باز دعوت توحيد را اجابت نميكنيد و تسليم حكم خدا نخواهيد شد؟ سورهي هود/13و14
فضيلت آموزش قرآن
} رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: همانا قرائت قرآن كريم در روز قيامت به صورت مردي كه بر اثر خستگي رنگپريده باشد ميآيد و به پروردگار عزّوجلّ عرض ميكند: پروردگارا! من تشنگي روز و بيداري شب را براي اين شخص فراهم كردم و طمعش را به رحمت تو تقويت كردم و آرزويش را در آمرزش تو وسعت بخشيدم، خدايا گمان من و او را به لطف خودت متحقّق گردان، خداي تعالي فرمايد: پادشاهي را به دست راست و جاوداني در بهشت را به دست چپش دهيد و او را با همسرانش از حورالعين نزديك سازيد و به پدر و مادرش حلّهاي پوشانيد كه دنيا و آنچه در آن است به ارزش آن نباشد، اهل محشر با تعظيم به پدر و مادر او بنگرند و آنان هم با شگفتي به خود نگاه ميكنند و گويند: پروردگارا! اين كرامت از كجا به ما رسيده است و حال آن كه اعمال ما به اين حدّ نبود! خداي عزّوجلّ فرمايد: اين افسر كرامتي است كه بينندگان مانند آن را نديدهاند و شنوندگان هم مانند آن را نشنيدهاند و انديشمندان هم مانند آن را به خاطر ندارند. گفته ميشود: اين بخششها به سبب آن است كه به فرزندان خود قرآن تعليم دادهايد و آنان را به دين اسلام هدايت كردهايد. بحارالانوار/7/306
} فضل بن ابي قرّه گويد: به امام صادق علیه السلام عرض كردم: اين گروه ميگويند كسب معلّم (قرآن) حرام است! فرمود: دشمنان خدا دروغ گفتهاند. با اين سخنان ميخواهند كه قرآن تعليم نشود(كسي قرآن را به ديگران نياموزد) و اگر خونبها و ديهي فرزندش را به معلّم بدهد، آن پول براي معلّم مباح و حلال خواهد بود(شيخ صدوق اين اباحه[مباح بودن] را در صورتي صحيح ميداند كه معلّم قرآن مزد معيّني را شرط نكند).جامع الاحاديث/17/263
} در كتاب مناقب روايت است كه گويند: عبدالرّحمن سلمي به يكي از فرزندان حضرت امام حسين علیه السلام سورهي حمد را آموخت و چون آن كودك سورهي حمد را در پيشگاه پدر ارجمندش قرائت كرد، آن حضرت هزار دينار و هزار جامه به عبدالرّحمن عطا فرمود و دهان او را از مرواريد پر كرد. در اين بخشش به حضرت اعتراض شد. فرمود: اين مقدار از كجا ميتواند با آن بخشش معلّم (يعني تعليم سورهي مباركهي حمد) برابري كند و جايگزين شود؟ جامع الاحاديث/15/9
} به روايت اِبن عبّاس رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هنگامي كه معلّم به كودك بگويد: بگو بسمالله الرّحمن الرّحيم(به نام خداوند بخشندهي مهربان) و كودك بگويد،بسم الله الرّحمن الرّحيم خداوند براي كودك و پدر و مادرش و براي معلّم او مجوّز برائت از آتش دوزخ را مرقوم فرمايد. جامع الاحاديث/15/9
حفظ حرمت قرآن
} در مناهي رسول اكرم صلی الله علیه و آله آمده است كه فرمود: هر كس قرآن را قرائت كند سپس حرامي بر روي آن بنوشد يا دوستي دنيا و زينت دنيا را بر قرآن ترجيح دهد، مستحقّ و سزاوار غضب و خشم خدا خواهد شد مگر آن كه توبه كند. هان كه اگر بدون توبه بميرد، در روز قيامت قرآن شريف با او احتجاج كند و از او دست بر ندارد تا باطلش سازد. بحارالانوار/89/180
} در كتاب تهذيب آمده است كه امام صادق علیه السلام فرمود: وقتي پشت سر امام بودي و از او متابعت ميكني، پس به او اعتماد كن، قرائت او براي تو كافي و بسنده است و اگر دوست داشتي كه قرائت كني پس در جايي كه آهسته ميخواني، بخوان و چون امام با صداي بلند قرائت كند، پس تو ساكت و خاموش باش كه خداي تعالي فرموده است: و خاموش و ساكت باشيد، شايد آمرزيده شويد(اعراف/204). تفسير صافي/188
فضايل برخي از سُوَر قرآن كريم
“فضيلت سورهي يس”
} در كتاب ثواب الاعمال از امام باقرروايت شده كه: هر كس در عمر خود يك بار سورهي يس را(با معرفت و تدبّر) بخواند، خداوند به شمارهي تمام آفريدگان در اين دنيا و آخرت و آنچه در آسمان قرار دارند، به ازاي هر يك دو هزار هزار حسنه و ثواب در نامهي اعمالش ثبت فرمايد و به همين مقدار از گناهانش را محو سازد و او دچار تنگدستي و زيان و بدهكاري و خانه خرابي نشود و ديوانگي و بدبختي نبيند و مبتلا به جذام و وسواس و دودلي و بيماريهاي زيانآور نگردد و خداوند سختي و دشواري مرگ را بر وي آسان كند و خود متصدّي و مباشر قبض روح او باشد و از جمله كساني خواهد بود كه خداوند فراخي زندگي او را متعهّد شده است و نيز ضامن خوشحالي او به هنگام مرگ گرديده است و خشنودياش را در آخرت تضمين نموده و همهي فرشتگان آسمان و زمين را خطاب فرموده است كه من از اين بندهي خود راضي هستم و شما از براي او استغفار و آمرزشخواهي كنيد. ثواب الاعمال/250
} رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: يا علي! سورهي يس را قرائت كن كه در آن ده بركت وجود دارد: هيچ گرسنهاي آن را نخواند، جز آن كه سير گشت و هرگز تشنهاي آن را نخواند، مگر آن كه سيراب شد و هيچ برهنهاي نخواند جز آن كه پوشيده شد و هيچ بيزني نخواند، جز آن كه زن گرفت و هيچ ترساني نخواند، مگر آن كه ايمن شد و هيچ بيماري نخواند، جز آن كه بهبودي يافت و هيچ زنداني نخواند مگر آن كه آزاد گشت و هيچ مسافري نخواند جز آن كه در سفر خود كمك ديد و در كنار هيچ ميّتي خوانده نشد، جز آن كه خدا مرگ را بر وي آسان گرفت و هيچ مردي نيست كه گمشدهاي داشته باشد و آن را قرائت كند، مگر آن كه گمشدهي خود را به دست آورد. سفينهْْ البحار/2/418
} رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر چيزي را قلبي است و قلب قرآن سورهي يس است؛ هر كس آن را بخواند و در خواندن آن رضاي خدا را منظور كند، خداي تعالي او را ميآمرزد و آن قدر به وي پاداش ميدهد مثل اين كه بيست و دو مرتبه تمام قرآن را قرائت كرده باشد و هر مسلماني كه به حالت مرگ بوده تا فرشتهي مرگ به بالين وي آمده باشد و در نزد او سورهي مباركهي يس قرائت شود به شمارهي هر حرف آن سوره، ده فرشته نازل شود و در مقابلش به صف ايستند و بر او صلوات فرستند و براي او استغفار و آمرزشخواهي كنند و در غسل او حاضر شوند و جنازهاش را تشييع نمايند و بر او صلوات ميفرستند و در دفن او حاضر گردند و هر مسلماني به هنگام مرگ سورهي يس را بخواند فرشتهي مرگ روحش را قبض نكند تا نگهبان بهشت،رضوان يا جرعهاي از آب گواراي بهشتي را به وي بنوشاند در حالي كه او زنده و در فراش خود باشد. پس آنگاه فرشتهي مرگ، روحش را ميگيرد در حالي كه او سيراب است و او در قبر جاي ميگيرد در حالي كه سيراب باشد و محتاج به آب حوض هيچيك از انبياء نخواهد بود تا اين كه سيراب وارد بهشت شود. تفسير كشاف/4/32
“فضيلت سورهي حمد”
پيامبراسلام صلی الله علیه و آله فرمودند: سورهي حمد، برترين سورهها در كتاب خداست و شفاي هر دردي جز مرگ است. بحارالانوار/92/261
امام صادق علیه السلام فرمود: اگر سورهي حمد را بر مردهاي هفتاد مرتبه بخواني و زنده شود، تعجّب نكن. بحارالانوار/92/257
از اِبن عبّاس روايت شده: به درستي كه هر چيزي اساس و شالودهاي دارد و اساس و شالودهي قرآن، سورهي حمد است.تفسير نمونه/1/4
“فضيلت سورهي قدر”
امام صادق علیه السلام فرمود: سورهي شريفهي قدر، نوري است به شكل چشم كه بر روي سر پيغمبر و اوصياء جاي دارد، هيچيك از ما نيست كه بخواهد از كارهاي زمين يا آسمان تا حجابهايي كه بين خدا و بين عرش است علم و آگاهي يابد جز آن كه بايد به آن نور بنگرد و تفسير آنچه را خواسته نوشته ببيند. سفينهْْ البحار/2/410
“فضيلت سورهي نور”
امام باقر علیه السلام فرمود: اموال و دامان و زنان خود را به تلاوت سورهي مباركهي نور ايمن سازيد، زيرا هر كس در هر شب و يا روز مداومت به قرائت آن كند، كسي از خانوادهي او مرتكب زنا نگردد و چون بميرد، هفتاد هزار فرشته از قبر تا ورود به بهشت او را تشييع و براي او استغفار و طلب آمرزش كنند تا وارد بهشت گردد. اعلام الدّين/372
“فضيلت سورهي توحيد”
امام صادق فرمود: رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: هر كس يك بار سورهي توحيد را بخواند، چنان است كه ثلث قرآن كريم را قرائت كرده و هر كس دو بارش قرائت كند، همچنان است كه دو ثلث قرآن را خوانده و هر كس سه بار بخواند، چنان است كه تمام قرآن را قرائت كرده باشد. بحارالانوار/89/350
“فضيلت سورهي الرحمن”
} به روايت ابوبصير امام صادق فرمود: قرائت سورهي الرّحمن و قيام به آن را از دست ندهيد زيرا سورهي الرّحمن در دل منافقان قرار نميگيرد و اين سورهي مباركه در روز قيامت در صورت آدميزاد و در بهترين رنگ و بو در پيشگاه پروردگارش حاضر ميشود و اين تقرّب به حدّي است كه هيچ موجودي از او به خداوند نزديكتر نخواهد بود، پس آنگاه خداوند ميفرمايد: در دنيا چه كسي به خواندن تو قيام مينمود و پيوسته تو را قرائت ميكرد؟ عرض ميكند: خدايا! فلان و فلان و فلان. كه صورتهاي آنان سپيد ميشود و خداوند به آنها ميفرمايد: دربارهي هر كس كه ميخواهيد شفاعت كنيد و آنان شفاعت ميكنند تا آنجا كه احدي باقي نميماند كه آنها براي او شفاعت كنند. آنگاه خداوند به آنان فرمايد: شما خود به بهشت درآييد و هر جاي بهشت و تا هر وقت كه ميخواهيد ساكن شويد. مجمع البيان/9/195
} در كتاب ثواب الاعمال روايت شده كه امام صادق فرموده است: هر كس سورهي الرّحمن را بخواند و در هر آيه “فبايّ آلاء ربّكما تكذّبان”( پس كدام يك از نعمتهاي پروردگارتان را تكذيب ميكنيد؟) بگويد: اي پروردگار من! هيچ از نعمتهاي تو را من تكذيب نميكنم. پس اگر اين سوره را در شب بخواند و بميرد شهيد مرده است و اگر اين سوره را در روز بخواند و بميرد، شهيد از دنيا رفته است. تفسيرصافي/480
“فضيلت سورهي مُسبِّحات”
در كتاب مجمع البيان روايت شده كه امام باقر فرمود: هر كس پيش از آن كه به خواب رود همهي مسبّحات(هر سورهاي كه آغازش سَبَّحَ باشد) را بخواند، از دنيا نميرود تا حضرت قائم آل محمّد را زيارت كند و اگر بميرد، در جوار رسول خدا صلی الله علیه و آله خواهد بود. تفسير صافي/484
قرآن همراه با بيان عترت، نور است
درست است كه قرآن نور است و مبين است.”بيان” و ”تبيان كلّ شيء”است و طبعاً تبيان خودش نيز خواهد بود و روشنگر محتويّات خود نيز خواهد شد. امّا به اين نكته هم بايد توجّه داشت كه از جملهي محتويّات قرآن مسألهي «حجّيت» بيان رسول صلی الله علیه و آله و اهل بيت رسول است كه ميفرمايد:
…وَ أنْزَلْنا إلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إلَيْهِمْ…؛(نحل/44)
…وَ ما آتاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَ ما نَهاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا…؛(حشر/7)
و بيان رسول اكرم صلی الله علیه و آله نيز به موجب روايت متواتر ثقلين، اهل بيت را قرين(لا يفترق)و جدا نشدني قرآن معرّفي نموده و هر دو را با هم مايهي نجات از هلاك و ضلالت نشان داده است و علاوه بر اين، خود قرآن نيز در يك جا ارتباط و مساس با حقايق مكنونهاش را در انحصار افراد معيّني نشان داده كه از آنان تعبير به “مطهّرون” نموده و فرموده است:
إنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ$فِي كِتابٍ مَكْنُونٍ$لا يَمَسُّهُ إلاّ الْمُطَهَّرُونَ؛(واقعه/77تا79)
و در جاي ديگر تنها (اهل بيت)را به وصف مطهّر بودن به تطهير خدا ستوده و فرموده است:
…إنَّما يُرِيدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً؛(احزاب/33)
نتيجه آنكه: به حكم اين كه قرآن “تبيان كل شيء” است؛ قهراً تبيان خودش و روشن كنندهي اين حقيقت داخل خود نيز ميباشد كه: بيان رسول صلی الله علیه و آله و اهل بيت رسول از لوازم لايَنْفَك كتاب خدا است و بايد منضَم به آن گردد تا حقايق مكنونهي وحي الهي، چنانكه هست آشكار و مبيّن شود.
يعني در واقع قرآني كه از جانب خدا نازل شده است،آن كتابي است كه از جملهي محتويّات آن در سورههاي« نحل و واقعه و احزاب»،«حجّيت» و ضرورت «بيان» رسولو اهل بيت رسولاست؛ و امّا كتابي كه خبر از حجيّت بيان رسول صلی الله علیه و آله و اهل بيت نميدهد، قرآني نيست كه از جانب خدا نازل شده و نور مبين باشد.بنابراين، از يك سو نياز به «بيان» پيغمبر و امام از محتويّات و مدلولات «قرآن» است و از سوي ديگر تفاصيل معارف و احكام و تشريع دقايق و حقايق تكويني و تشريعي، از محصولات «بيان» پيغمبر و امام است.
پس نتيجه اين خواهد شد كه قرآن«مِنْ حَيْثُ الْمَجموع»به لحاظ مجموعهي محتويّاتش كه از جملهي آن «بيان» رسول و امام است؛ «نورمبين» است و “تبيان كل شيء” و روشنگر تمام حقايق است و البتّه شكّي نيست در اينكه اين مطلب را خود قرآن ميفهماند و در ارائهي اين حقيقت نيازي به خارج از خود ندارد!
چه بيان روشني!
به اين جمله از گفتار امام اميرالمؤمنين توجّه فرماييد كه چگونه اين حقيقت را به بيان روشني تقرير فرموده است:
قالَ: اِنْ اَخَذْتُمْ بِما فيهِ نَجَوْتُم مِنَ النّارِ وَ دَخَلْتُمُ الْجَنَّةَ فَاِنَّ فيهِ حُجَّتَنا وَ بَيانَ حَقِّنا وَ فَرَضَ طاعَتِنا؛(احتجاج طبرسي/1/225)
[به مردمي كه بعد از رحلت پيغمبر اكرم به بهانهي(حَسْبُنا كِتابُ اللهِ)از اطاعت امام سرپيچي كرده و قرآن را كافي در هدايت خود ميپنداشتند] فرمود:اگر شما به محتويّات همين قرآن[كه در دست داريد]عمل كنيد؛[نصوص و ظواهر و تلويحات آن را ناديده نگيريد]از آتش نجات مييابيد و داخل بهشت ميشويد؛ چه آنكه در ميان محتويّات همين قرآن، حجّت ما[دليل امامت ما]و بيان حقّ ما و وجوب اطاعت[فرمان]ما آمده است.
اين گفتار امام با كمال وضوح اين حقيقت را نشان ميدهد كه قرآن مردم را به دامن رهبر و امام معصوم منصوب از جانب خدا ميافكند و همه را تحت ولايت حقّهي وي در ميآورد؛ آنگاه امام هم مردم را با حقايق عاليّهي قرآن آشنا نموده و جملگي را در پرتو نور وحي خدا به بهشت جاودان و سعادت بيپايان ميرساند.
قرآن از عترت جدا نميشود
رسول خدا نيز در روايت ثقلين با جملهي بسيار عميق و پرمغز”لَنْ يَفْتَرِقا حَتّي يَردا عَلَيَّ الْحَوْضَ” و همچنين با جملهي”ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما لَنْ تَضِلُّوا اَبَداً” اشاره به همين نكتهي فوقالعاده ارزنده و عالي فرموده است كه:
قرآن نازل شدهي از جانب خدا،وقتي داراي صفات حيّه و زندهي خود از قبيل: «نور»،«مبين»،«هديََ»،«فرقان»،«بيان»،«تبيان كلِّ شَيء»خواهد بود كه با «عترت»من قرين بوده و توأم «اهل بيت» من باشد. در اين صورت است كه كتاب هدي و مايهي نجات شما خواهد بود و امّا همين كه از «اهل بيت» من جدا شد،ديگر آن «كتاب خدا» و «رمز هدي» نخواهد بود و بر اثر مُنفَك بودن از بيان و روشن نگشتن حقايق مقصودهاش، موجب ضلالت و گمراهي امّت نيز خواهد گرديد!
چنانكه چنين نيز شد و قرآن جدا از اهل بيت رسول به دست حكّام بنياميّه و بنيعبّاس افتاد و چه فتنهها كه برپا كرد و كوردليها كه به وجود آورد و جمعيّتها كه به ضلال افكند.آري:
وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إلاّ خَساراً؛(اسراء/82)
و نازل ميكنيم قرآن را كه شفابخش و مايهي رحمت است براي مؤمنان و نسبت به ستمكاران، چيزي جز زيان نميافزايد.
بديهي است كه قرآن جدا شده از علي و افتاده در دست امثال معاويهْْ بنابيسفيانها به طور حتم ديگر كتاب هدايت نخواهد بود و دردي از عالم انسان درمان نخواهد كرد؛ بلكه بر دردهاي بيدرمان عالم انسان به طور مسلّم خواهد افزود و تباهي و خسار فراوان هم به بار خواهد آورد.
به راستي اگر قرآن بدون بيان امام همان قرآن خدا و «نور مبين» و« تبيان» و «بيان» بود و در حدّ نفس خود فهمانندهي جميع مرادات و مقاصد الهي و كافي در امر هدايت امّت اسلامي بود،آن همه كوشش و اهتمام براي اثبات همراهي «عترت» و «قرآن» از جانب رسول خدا صلی الله علیه و آله در طول مدّت بعثت و عاقبت در مرض موت و هنگام «وداع» ابراز نميشد و روي آن پافشاري نميگرديد.
قرآن در زمان غيبت امام
حال اگر كسي بگويد: بنابراين در زمان غيبت كه قرآن از امام جدا شده و به دست بشر عادي افتاده، بشري كه كليد مخازن علم و حكمت قرآن به دستش نيست و از رموز كشف صحيح حقايق عاليهي آن بيخبر است؛ بايد در اين شرايط، عالم انسان و در اين ميان جامعهي مسلمانان از بركات آسماني قرآن محروم باشند و نتوانند از كتاب هدايت خود، چنانكه هست استفاده بنمايند و از علوم و معارف آن برخوردار گردند.آيا اين سخن لازمهاش تعطيل قرآن و سدّ باب اكتساب از معارف قرآن نميباشد؟ و در اين صورت آيا تنزيل يك چنين كتاب «عزيز حكيم» بر بشري كه قادر بر استفاده از آن نيست، لغو و خلاف حكمت تلقّي نميشود؟!
در جواب عرض ميشود: آري؛مطلب همين است. جدا شدن قرآن از «امام» و «حجّت» معصوم حقّ،لازمهاش معطّل ماندن آن كتاب عزيز از اجراي كامل احكام و قوانينش و بسته شدن باب اكتساب صحيح از معارف حقّه و عاري از انحراف و اشتباهش خواهد بود. چنانكه در دعاي عهد منقول از امام صادق آمده است:
وَ اجْعَلْهُ اللّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبادِكَ…وَ مُجَدِّداً لِما عُطِّلَ مِنْ اَحْكامِ كِتابِكَ؛(مفاتيح الجنان/540)
بارالها! او[امام] راپناهگاه بندگان ستمديدهات و تجديد كنندهي احكام تعطيل شدهي كتابت قرار بده.
و همچنين در «دعاي در غيبت امام زمان » آمده است:
وَ اَصْلِحْ بِهِ ما بُدَّلَ مِنْ حُكْمِكَ وَ غُيِّرَ مِنْ سُنَّتِكَ حَتّي يَعُودَ دينُكَ بِهِ وَ عَلي يَدَيْهِ غَضّاً جَدِيداً صَحيحاً لا عِوَجَ فيهِ وَ لا بِدْعَةَ مَعَهُ؛ (بلدالامين/307)
و اصلاح كن به سبب او[امام ]حكمي را از تو كه تبديل گرديده و سنّتي را از تو كه تغيير داده شده است؛ تا دين تو با تدبير او، به تازگي و شادابي خود باز گردد و از هر گونه بدعت و كجي رهايي يابد.
اميرالمؤمنين اشاره به كار امام قائم منتظرميفرمايد:
وَ يَعْطِفُ الرَّأيَ عَلَي الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَي الرَّأيِ؛(نهجالبلاغهي فيض/خ138)
رأي[خودكامگيها] را به قرآن بر ميگرداند در زماني كه قرآن را به رأي خود تبديل كرده باشند.
و امروز اين مطلب بر همه كس روشن است كه حدود برخورداري امّت اسلام از قرآن در چه سطح نازلي قرار گرفته است،جدّاً شرمآور است.ولي معالوصف اين جريان مستلزم اين نيست كه تنزيل كتاب «هدايت» بر بشري كه قادر بر استفادهي كامل از آن نميباشد لغو و خلاف مقتضاي «حكمت» باشد؛چه آنكه اين محروميّت از ناحيهي خود اين بشر به وجود آمده است و خداوند منّان از روي لطف بر بندگان، تنزيل كتاب حكيم و نصب امام و تعيين حجّت معصوم از جانب خود فرموده است تا از هر جهت راه اعتراض و اعتذار را بر بشر ببندد و او يك روز نگويد كه اگر «نور مبين» و «فرقان» و «بيان» در اختيار من گذارده بودي، هرگز من به راه خطا نميرفتم و سر از هلاك هميشگي در نميآوردم.
لذا حجّت تا روز قيامت بر بشر تمام است. هم «قرآن» در اختيار است و هم امام در انتظار. و الحال اين بر عهدهي عالَم انسان است كه زمينهي طاعت خود را از «حجّت» حقّ فراهم سازد تا او ظاهر گردد و ابواب علوم و معارف آسماني قرآن را بر روي بشر بگشايد و احكام حياتبخش آن را در صحنهي زندگي انسان جاري گرداند.البتّه تا بشر راه طغيان و عصيان بر امام زمان در پيش گرفته است و سبكمغزانه در اين راه ميتازد؛دستش به دامن حجّت معصوم خدا و نتيجتاً به دامن قرآن و كتاب خدا نخواهد رسيد و بالمآل از بركات آسماني قرآني محروم مانده، از در رحمت حقّ مطرود و مردود خواهد گرديد. اين فرمودهي خداي حكيم است:
…إنَّ اللهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْمٍ حَتَّي يُغَيِّرُوا ما بِأنْفُسِهِمْ…؛(رعد/11)
حقيقت آنكه خدا وضع قومي را دگرگون نميسازد، تا آن قوم آنچه را كه در درون خود دارند[از نيّات و حالات روحي و ملكات نفساني]دگرگون سازند.
از ترازو كـم كني من كـم كنم ******** تا تو با من روشني، من روشنم
محبوبان درگاه الهي
1ـ متابعت كنندگان از پيامبر صلی الله علیه و آله:
بگو اي پيامبر، اگر خدا را دوست ميداريد، مرا پيروي كنيد كه خداي شما را دوست بدارد. آل عمران/31
2ـ نيكوكاران:
همانا خداوند نيكوكاران را دوست ميدارد. مائده/13
3ـ متّقين:
پس همانا خداوند، تقواپيشگان را دوست ميدارد. آل عمران/76
4ـ توّابين:
همانا خداوند، توبه كنندگان را دوست دارد. بقره/222
5ـ صابران:
و خداوند صابران را دوست ميدارد. آل عمران/146
6ـ پاكيزگان:
و همانا خداوند، پاكان را دوست ميدارد.توبه/108
7ـ توكّل كنندگان:
و خداوند، توكّل كنندگان را دوست دارد. آل عمران/159
8 ـ عدالتپيشهگان:
همانا خداوند، عدالت پيشهگان را دوست دارد. مائده/42
9ـ رزمندگان استوار:
خدا، آن مؤمنان را كه در صف جهاد با كافران مانند سدّ آهنين همدست و پايدارند، بسيار دوست ميدارد. صف/4
10ـ مؤمنين:
و به زودي خداوند، قومي(مؤمنين) را كه دوست ميدارد و آنها نيز خداوند را دوست ميدارند به نصرت اسلام برانگيزد. مائده/54
غضبشدگان درگاه الهي
1ـ متجاوزين:
همانا خداوند، تجاوزكاران را دوست نميدارد. بقره/190
2ـ كفر كنندگان:
و خداوند، هر كفران كنندهي گناهكار را دوست نميدارد. بقره/276
3ـ كافران:
پس خداوند، كافران را دوست نميدارد. آل عمران/32
4ـ ظالمان:
و خداوند، ظالمين و ستمگران را دوست نميدارد. آل عمران/57
5ـ متكبّرين فخرفروش:
خداوند، شخصي را كه فخرفروش و متكبّر باشد دوست نميدارد. نساء/36
6ـ خيانتپيشه گناهكار:
خداوند، شخص خيانتپيشه و گناهكار را دوست نميدارد. نساء/107
7ـ فسادكنندگان:
و خداوند، فسادكنندگان را دوست نميدارد. مائده/64
8 ـ خائنان:
همانا خداوند، خيانتپيشهگان را دوست نميدارد. انفال/58
9ـ اسراف كنندگان:
همانا خداوند، اسرافكنندگان را دوست نميدارد. اعراف/31
10ـ مستكبران:
خداوند، مستكبران را دوست نميدارد. نحل/23
11ـ دلبستگان به دنيا:
خداوند دلبستگان به دنيا را دوست نميدارد. قصص/76
آشنايي با برخي از تفاسير قرآن كريم
شايان ذكر است از بين بيش از 470 تفسير قرآن از قرن اوّل هجري قمري تاكنون، موارد ذيل انتخاب و معرّفي ميگردد:
- كلام النور نورالكلام
اين تفسير توسط عالم ربّاني حضرت آيت الله ضياءآبادي مدّظلّه العالي ايراد و تأليف شده است. مؤلّف محترم درمقدّمهي تفسير سورهي انفال چنين نوشتهاند: …اينجانب از نظر احساس مسئوليّت در طول سالهاي متمادي كه در جلسات ديني براي بحث در مسائل ديني شركت ميكردم، قسمت عمدهي كارم را به ترجمه و توضيح آيات شريفهي قرآن اختصاص ميدادم تا اين كه… اكنون آن مطالب پس از پياده شدن از نوار، به صورت كتابهايي مستقل به برادران و خواهران باايمان تقديم ميگردد…
شايان ذكر است تاكنون از معظّم له تفسير سورههاي انفال، توبه، يونس، رعد، هود، يوسف و قيامت و ياسين و كوثر منتشر شده است، ضمن اين كه تفسير سورهي نحل در حال حاضر به صورت هفتگي با عنوان صفير هدايت منتشر ميشود تا پس از اتمام، مستقلاً به چاپ برسد. از ويژگيهاي شاخص اين تفسير:
^ بيان نكات اخلاقي ـ تربيتي آيات قرآن كريم متناسب با مسائل و مشكلات روزمرّهي مردم.
^ ساده و روان بودن متن،از تمثيلات جالب بهره بردن و از معنويّت خاصّي برخوردار بودن.
^ مستند به منابع محكم روايي و تفهيم معاني لغوي واژگان خاصّ قرآن.
- تفسير صدرالمتألهين
حكيم الهي و فيلسوف بزرگ، صدر المتألهين شيرازي ابتدا مقدّمهاي بر تفسير قرآن به نام مفاتيح الغيب نوشت كه خطوط فكري و برداشتهاي كلّي خود را از قرآن در آن عرضه كرده و سپس به تفسير قرآن پرداخت، ولي متأسّفانه توفيق اتمام آن را نيافت و تا آيهي65 سورهي بقره بيشتر به دست نيامده، در اين تفسير پس از ذكر هر آيه، خلاصهاي از گفتار مفسّرين معروف آمده و سپس برداشت نهايي مؤلّف كه به تعبير خودش نشأت گرفته از الهامات غيبي و فيوضات ربّاني است ذكر ميكند. اين قسمت تفسير به اضافه ي رسالههاي تفسيري كه بر 9 سوره و 2 آيه كه مجموعاً به عدد 12 ميرسد در دست است كه بار اوّل در سال 1322 قمري به صورت سنگي در تهران چاپ شده بود و اخيراً در هفت جلد منتشر شده است.
- تفسير شُبّر
مرحوم سيّدعبدالله شبّر متولد 1178 و متوفي سال 1242 قمري، يكي از چهرههاي پركار و پر تلاش قرون معاصر است كه آثار ارزشمندي از وي به جا مانده است. تعداد تأليفات وي بيش از 70 جلد است؛ از اينرو او را مجلسي ثاني لقب دادهاند. از وي سه نوع تفسير در اختيار داريم:
- تفسير كبير موسوم به صفوهْْ التفاسير.
- تفسير وسيط به نام الجوالثمين في تفسير القرآن المبين.
- تفسير وجيز كه مؤلّف آن را در سال 1239 قمري به پايان رسانده است.
تفسير مشهور شبّر، بيشتر به تفسير وجيز ايشان اطلاق ميشود كه با “وجازتي” كه دارد، عبارت آن متضمّن دقائق و نكات بسيار و با كمال اختصار مشتمل بر حقائق و معاني بيشمار است. اين تفسير در يك جلد بزرگ به زبان عربي منتشر شده است.
- تفسير كاشف
اين تفسير توسط دو تن از اساتيد محترم دانشگاه جناب حجهْْ الاسلام دكتر سيّد محمّدباقر حجّتي و جناب حجهْْ الاسلام عبدالكريم بيآزار شيرازي صورت گرفته است. از ويژگيهاي اين تفسير اين كه:
- ترجمه پيوسته با در نظر گرفتن همبستگي آيات و آن هم با روش نگارش جديد و توضيح مفاهيم فراموش شده پارهاي از حكمات و بيان زمينههاي تاريخي برخي از آيات.
- استفاده از هنرهاي ادبي نظير اشعار جالب و تصاوير مناسب.
- توجّه به علم معاني و بيان و ريشهي كلمات.
- توجّه به كلمات كليدي مترادف و متقابل نظير متّقين، كافرين، ظالمين و…
- براي گسترش و توسعه و تكامل ايده هاي قرآن، توجّه به ترتيب نزول آيات كه در اين تفسير به اين نكته توجّه شده است.
و مسائل و موارد ديگري كه ميتوان گفت در مجموع تفسير مناسبي است براي عموم مردم و حتّي دانشآموزان هم ميتوانند از آن استفاده ببرند.
- تفسير صافي
مؤلّف اين تفسير، مرحوم ملاّحسين فيض كاشاني معروف به فيض كاشاني از نوابغ قرن 11 هجري بوده و آثار بسيار گرانبهايي از اين فرزانه به يادگار مانده است. اين دانشمند در رشتههاي مختلف علوم داراي تبحّر بسيار بوده و در سال 1019 قمري در شيراز دار فاني را وداع و در همان مكان مدفون گشته است. تفسير صافي تفسير صرفاً روايي است با اين كه مرحوم فيض از علوم مختلفي برخوردار بوده، ولي از آنها در تفسير استفاده نكرده است. مرحوم علاّمه طباطبايي و علاّمه اميني از فيض كاشاني به عظمت ياد كردهاند. اين تفسير به تصحيح محقق توانا مرحوم علاّمه شعراني و تحقيق و تعليق ميرزا حسن حسيني در 5 جلد به قطع وزيري به چاپ رسيده است.
- تفسير نورالثقلين
اين تفسير تأليف محدّث جليلالقدر، شيخ عبد علي بن جمعهْْ العروسي الحويزي متوفي به سال 1112 قمري ميباشد. اين تفسير روايي محض بوده و مؤلّف آن با تلاش بسيار احاديث مربوط به سور و آيات را در ذيل آنها آورده است. تفسير نورالثقلين توسط حجّهْْ الاسلام والمسلمين سيّدهاشم رسولي محلاتي تصحيح و پاورقي خورده و در 5 مجلّد به زيور طبع آراسته شده است.
- تفسير رَوحُ الجِنان وَ رُوح الجَنان
شيخ جمال الدّين ابوالفتوح حسين بن علي بن محمّد بن احمد رازي، مفسّر قرن ششم هجري بوده است. تاريخ تولّد و وفات وي به درستي مشخّص نيست. امّا از مشايخ و شاگردان او ميتوان دانست كه به تقريب در قرن ششم ميزيسته است. از معروفترين تأليفات نويسنده همين تفسير است و به معناي نسيم خوش و جان دل ميباشد. اين تفسير از جمله تفاسير فارسي است كه از جهت فصاحت لفظ و لطف عبارت، جلب توجّه مينمايد. تفسيري است كه در عصر خود در علم كلام و عقليات، بيش از ساير تفاسير مداخله نموده امّا غالباً از حدّ تفسير خارج نشده است. اين تفسير با تصحيح و حواشي از علاّمه حاج ميرزا ابوالحسن شعراني منتشر شده است.
- تفسير موضوعي قرآن
اين تفسير، توسط استاد ارجمند، عارف و فيلسوف گرانقدر، حضرت آيت الله جوادي آملي بيان شده است. مبنا و روش استاد در اين تفسير، همان مبناي مرحوم علاّمه طباطبايي است كه قرآن را بايد توسط خود قرآن تفسير كرد. استاد در اوّلين جلسهي مبحث خود ميفرمايد:
او(قرآن) به خارج نيازي ندارد كه امور ديگري آن را روشن كند، به چيزي غير از خودش محتاج نيست تا آن چيز محتواي قرآن را آشكار كند. نه نيازي به چيز ديگر دارد و نه ميشود چيزي را به او تحميل كرد. سرّش اين است كه قرآن كتاب خداست، چه اين كه جهان امكان و آفرينش كتاب خداست. ضمناً از اين استاد عاليقدر تفاسير ديگري نيز منتشر شده است.
- تفسير تبيان
تفسير تبيان يكي از تفاسير عمدهي قرآن و يكي از سه، چهار تفسير مهم و قديمي شيعه به شمار ميآيد. مؤلّف آن ابوجعفر محمّدبن حسن طوسي است كه بعدها به شيخ الطائفه ملقّب شد. در رمضان 385 هجري در طوس خراسان متولّد و جزء شاگردان شيخ مفيد و سيّد مرتضي علمالهدي محسوب ميشود. اوّلين حوزهي علميهي نجف به دست وي افتتاح شد. آثار بسياري در فقه و اصول از او به يادگار مانده است. وي در سال 460 هجري درگذشت. از جمله آثار وي در علوم قرآن، تفسير تبيان است. از جمله ويژگيهاي تفسير تبيان اين است كه از احاديث ائمّهي اطهار استفاده ميكند و به مباحث لغوي و نحوي اهمّيّت ميدهد و به اختلاف قرائات ميپردازد و از بحثهاي كلامي استفاده ميكند. اين تفسير به زبان عربي است و دو بار به طبع رسيده است، يك بار در سال 1364 به تصحيح سيّدمحمّد حجّت كوه كمرهاي و يك بار در سال 1383 هجري به اهتمام احمد شوقي امين در نجف در 10 جلد.
- تفسير مجمعالبيان
اين تفسير، توسط امين الاسلام و مفسّر بزرگ عالم تشيّع، شيخ ابوعلي الفضل اِبن الحسن اِبن الطبري متوفي 548 هجري به زبان عربي نگارش يافته است. اين تفسير روش خاصّي را اتّخاذ نموده است و آن اين كه ابتدا به شرح لغات پرداخته، سپس اقوال مختلف مفسّرين را نقل كرده و اگر روايت يا حديثي وارد شده باشد ميآورد. بعد از آن شأن نزول آيه را ذكر و به تفسير ميپردازد. در مجموع از جمله تفاسير بسيار وزين و عالي است كه توسط اين مفسّر بزرگ به رشتهي تحرير درآمده است.در سالهاي اخير توسط دو تن از اساتيد حوزه آيت الله حسين نوري و شهيد دكتر مفتح به فارسي روان ترجمه شده و در 27 جلد به چاپ رسيده است.
- تفسير منهج الصّادقين في الزّام المخالفين
مؤلّف كتاب مولي فتح الله بن مولي شكرالله كاشاني از جمله علما و مفسّرين دوران صفويه ميباشد. مؤلّف اين تفسير را به فارسي نگارش كرده و آن را در پنج مجلّد قرار داده است. تأليف ديگري در شرح نهجالبلاغه دارد به نام تنبيه الغافلين و تذكرهْْ العارفين كه به فارسي نوشته شده است. تفسير فوق توسط علاّمه ابوالحسن شعراني مقدّمه و پاورقي و تصحيح كامل صورت پذيرفته و انتشارات كتابفروشي اسلاميه آن را به چاپ رسانده است. مؤلّف كتاب در سال 988 هجري دار فاني را وداع گفته است.
- تفسير عاملي
روش تدوين كتاب اين است كه ابتدا مؤلّف چند آيه را به ترتيب عنوان كرده و سپس لغات مشكل را توضيح داده و اختلاف قرائات را ذكر كرده و سپس آيات را ترجمه ميكند. در ترجمهي آيات، ابتدا چنانچه آيه شأن نزول داشت، اشاره كرده و تمامي مفاهيم آيه را عيناً به ترجمه منتقل ميكند. در قسمت دوّم تحت عنوان سخن مفسّرين اقوال مختلف را با نام مفسّر و تفسير به طور اعمّ از خاصّه و عامّه بدون هيچگونه تعصّب نقل كرده و چكيدهي آنها را در اختيار خواننده ميگذارد. چنانچه بعضي از عرفا و شعرا مطلب قابل توجّهي داشته باشند، با ذكر مرجع ميآورد و در سوّمين قسمت، تحت عنوان “سخن ما” آيات را مورد بررسي قرار داده و نتيجههاي مختلف را اعمّ از اخلاقي، تربيتي، اجتماعي و… عرضه ميدارد. در حقيقت اين تفسير اوّلين تفسير فارسي است كه با اين روش تأليف و تدوين شده است.
- تفسير الميزان في تفسير القرآن
از جمله مهمترين و مفصّلترين تأليفات علاّمه طباطبايي “تفسير الميزان” ميباشد كه به زبان عربي در 20 جلد منتشر شده است. اين تفسير به همّت جمعي از فضلا و اساتيد محترم حوزهي علميّهي قم، به فارسي ترجمه و در 40 جلد به طبع رسيده است. روش علاّمه در تفسير اينگونه بوده كه ايشان كار خودشان را در تفسير روي اين اصل قرار دادهاند كه(القرآن يفسّر بعضه بعضاً) يعني بعضي از قسمتهاي قرآن، بعضي ديگر را تفسير ميكند و بيشتر از خود قرآن براي تفسير استفاده نمودهاند. توجّه به روايات معصومين و شأن نزولها و مباحث فلسفي و اجتماعي… از ديگر ويژگيهاي اين تفسير ميباشد. در مجموع از جمله بهترين تفاسيري است كه براي قرآن نوشته شده است.
- اطيب البيان في تفسير القرآن
اثر سيّدعبدالحسين طيب(زنده در 1396ق) از علماي معاصر. اين تفسير در چهارده مجلّد به زبان فارسي شامل تمام قرآن كريم است. شيوهي اين تفسير مزجي و استدلالي است. چهارده مجلّد آن تماماً به چاپ رسيده.
- مخزن العرفان
اثر حاجيه نصرت خانم(1308 ق ـ 1403ق) دختر حاج سيّد محمّدعلي حسيني اصفهاني معروف به امين يا امينه كه مؤلّفات خود را به نام يك بانوي ايراني منتشر ميكرد و از زنان دانشمند و پارساي عصر جديد بود. اين تفسير در پانزده مجلّد به زبان فارسي و شيوهي كلامي و استدلالي و رواني شامل تمامي قرآن كريم است. مؤلّف در اين اثر پس از ذكر يك يا چند آيه از قرآن كريم، نخست آن را به فارسي روان ترجمه نموده و سپس به تفسير و تأويل شرح مبسوط آن ميپردازد و نيز معاني عرفاني و جنبههاي ادبي و ساير موارد آن را بيان ميكند. مفسّر در اين تفسير همواره از روايات و احاديث خاندان عصمت و طهارت و همچنين اقوال مفسّران متقدّم شيعه استفاده ميكند. اين تفسير در حيات مؤلّف در پانزده جلد بين سالهاي1336تا 1354 در اصفهان به طبع رسيده است.
- التمهيد في علوم القرآن
اثر آيت الله محمّدهادي معرفت(متولد 1350ق) از ائمّهي اجتهاد و مدرسين خارج حوزه علميه قم. اين تفسير در چند مجلّد شامل مقدّمات و مدخلهاي تفسير به زبان عربي و شيوهي استدلالي شامل تمام قرآن كريم از آغاز تا انجام آن است. مؤلّف در مقدّمهي بر مدخل تفسير خويش مينويسد: از آغاز اشتغال به طلب علم بسيار به شؤون قرآن كريم و مطالعه تفسيرهاي گوناگون و كتب حاوي علوم قرآن مأنوس بودم. از همان زمان كتب تفسير و علوم مربوط به آن را مطالعه ميكردم در دو مورد براي خود يادداشتهايي بر ميداشتم: نخست آنچه در صحّت اقوال و گفتار نويسنده برايم مورد شك و ترديد واقع ميشد و دوّم آنچه مورد تحسين اين جانب قرار ميگرفت و با مرور زمان انبوهي از يادداشتها نزد اين جانب جمع گرديد تا اين كه آنها را به فصول مختلف تبويب و تنظيم نمودم كه در نتيجه شامل بحثهاي متنوع قرآني گرديد. اين بحثها را پس از تنظيم مدخل تفسير وسيط خود قرار دادم.مؤلّف مجلّد اوّل تفسير خويش را به بحث وحي و قرآن و ظاهر آن و مجلّد دوّم را به ناسخ و منسوخ و مجلّد سوّم را به محكمات و متشابهات قرآن اختصاص داده، سپس حقيقت تأويل، مذاهب سلفيه و تشكيك آنها و ايجاد تشابه در آيات و بعد بعضي از آيات متشابه را ذكر نموده است. مجلّد اوّل تا چهارم اين تفسير طبع و منتشر گرديده است.
- تفسير نمونه
اثر جمعي از نويسندگان زير نظر آيت الله ناصر مكارم شيرازي گروه مؤلّفان عبارتند از حجج اسلام محمّدرضا آشتياني، محمّدجعفر امامي، داود الهامي، اسدالله ايماني، عبدالرسول حسني، سيّدحسن شجاعي، سيّد نورالله طباطبايي، محمّد عبداللهي، محسن قرائتي، محمّد محمّدي از افاضل حوزه علميه قم. تفسير مورد بحث به زبان فارسي و شيوهي استدلالي است. مؤلّفان در اين اثر سعي نمودهاند كه مسائل علمي و اجتماعي روز را با تفسير آيات تطبيق داده و نسل جوان را با معارف اسلامي و قرآن آشنا كنند و نيز آقاي مكارم شيرازي در مقدّمهي آن مينويسد كه اين تفسير بر مبناي معيارها و نيازهاي جهان امروزي نگاشته شده تا احتياجات و خواستهاي نسل جوان را برآورده نمايد و باعث آشنايي آنان با معارف قرآن و فرهنگ اسلام شود و نيز امتيازات اين تفسير را چنين ياد كرده است:
1ـ از آنجا كه قرآن كتاب زندگي است، در تفسير آيات به جاي پرداختن به مسايل ادبي و عرفاني و مانند آن، توجّه خاصّي به مسايل سازنده زندگي مادّي و معنوي و بهويژه مسائل اجتماعي شده و به اندازهي كافي روي مسائلي كه تماس نزديك به حيات فرد و اجتماع دارد تكيه گرديده است.
2ـ به تناسب عناويني كه در آيات مطرح ميشود، ذيل هر آيه بحث فشرده و مستقلي دربارهي موضوعاتي مانند ربا، بردگي، حقوق زن، فلسفهي حج، اسرار تحريم قمار، شراب، گوشت خوك و از اركان و اهداف جهاد اسلامي و مانند آن آمده است تا خوانندگان در يك مطالعهي اجمالي از مراجعه به كتابهاي ديگر بينياز كردند.
3ـ كوشش شده ترجمهي ذيل آيات، سليس و روان و گويا و دقيق و در نوع خود جالب و رسا باشد.
4ـ به جاي پرداختن به بحثهاي كم حاصل ادبي، توجّه مخصوص به ريشهي لغات و شأن نزول آيات كه هر دو در فهم دقيق معاني قرآن مؤثّر هستند شده است.
5ـ اشكالات و ايرادات و سؤالات مختلفي كه گاهي در پيرامون اصول و فروع دين اسلام به ميان ميآيد، به تناسب هر آيه مطرح شده و پاسخ فشردهي آن ذكر گرديده است.مانند شبههي آكل و مأكول، معراج، تعدّد زوجات، علّت تفاوت زن و مرد، تفاوت ديهي زن و مرد، حروف مقطّعه، نسخ احكام، جنگها و غزوات اسلامي، آزمايشهاي گوناگون الهي و دهها مسألهي ديگر به گونهاي كه هنگام مطالعهي آيات، علامت استفهامي در ذهن خواننده باقي نماند.
6ـ از اصطلاحات پيچيده علمي كه نتيجهي آن اختصاص كتاب به صنف و گروه خاصي است دوري شده و به هنگام ضرورت پس از ذكر اصطلاح علمي تفسير روشن آن بيان گرديده است. سبك اين تفسير به اين صورت است كه نخست يك يا چند آيه از قرآن ذكر گرديده، سپس آن را به فارسي ترجمه ميكند و مبسوطاً به تفسير آيات ميپردازد تحت عناوين هر آيه به تناسب آن. بحثهاي تاريخي و ناسخ و منسوخ، داستانهاي گوناگون، شأن نزول و بيان نقطههاي تاريك آن را آورده است. اين تفسير در بيست و هفت جلد در تهران چاپ شده است.
- احسن الحديث
اثر سيّدعلي اكبر قرشي(زنده در سال1366ش) از قرآنپژوهاي كوشاي معاصر صاحب قاموس قرآن 7 جلد در 3 مجلّد به فارسي كه يكي از محقّقانهترين فرهنگهاي خاص لغات قرآن مجيد است. اين كتاب تفسيري است به فارسي به شيوهي عقلي ـ استدلالي، كلامي و گرايش به مسائل علمي و اجتماعي عصر جديد.مؤلّف دربارهي شيوهي نگارش خود در پايان مقدّمه چنين آورده است: در اين تفسير ابتدا قسمتي از آيات كه بهنظر نگارنده با هم ارتباط دارند نوشته شده و ترجمهي آيات در ذيل آنها بيان ميگردد و سپس مطالب تفسيري در سه بخش: كلمهها، شرحها و نكتهها بررسي ميشود. بدين طريق كه ذيل عنوان كلمهها متن آنها توضيح داده ميشود و ذيل عنوان شرحها، آيات شريفه مورد تفسير قرار ميگيرد و در ذيل عنوان سوّم برداشتهايي ميشود از آيات كرد و مطالبي كه مربوط به آنهاست بيان ميشود. احسن الحديث در 12 مجلّد است و در سالهاي 1360 تا 1371 انتشار يافته است.
- البيان في تفسير القرآن
اثر آيت الله سيّدابوالقاسم خوئي(1317ـ 1413ق) فرزند سيّد علي اكبر موسوي خوئي نجفي از ائمّهي فتوا و مراجع تقليد شيعيان جهان و زعيم حوزهي علميه.تفسير مورد نظر در يك مجلّد به زبان عربي و شيوهي استدلالي و كلامي شامل مقدّمه و مباحث قرآنپژوهي مختلف و سپس تفسير سورهي حمد است. مؤلّف در اثر خود نخست مدخل تفسير را نگاشته كه شامل خطبهي كتاب و بيان علّت تأليف اين تفسير است و داراي چهارده فصل ميباشد كه هر فصلي به چند فرع مستقل تقسيم ميشود و نيز هر يك فصل داراي بحث تحليلي بسيار مهم در كليات و معارف قرآن مجيد و عظمت اسرار كونيه و تشريعيه و نواحي اعجاز و امتيازات اين كتاب آسماني و اختلافات قرائات و استدلال علمي و تحقيقي و عقلي بر عدم وقوع تحريف. اهمّ مباحث اين اثر عبارتند از:
- بحث مؤلّف در فضيلت قرآن و عجز انسان از توصيف قرآن و طريق معرفت به تفسير قرآن.
- اعجاز قرآن: مؤلّف در اين فصل به اعجاز قرآن و اتقان معاني آن و اسرار نهفتهاش پرداخته است.
- اوهام حول اعجاز قرآن در رد و تخطئهي نظريه صرفه.
- ساير معجزات، بشارت و خبر نبوّت رسول اكرم در تورات وانجيل، اسلام آوردن بسياري از يهوديان و نصاري.
- سخني دربارهي قاريان هفتگانه.
- نگاهي به قرائتهاي قرآن و ضرورت بر تواتر آنها و موضوع احرف سبعه و كيفيت قرائات در نماز.
- آيا قرآن بر هفت حرف نازل شده است.
- مصون ماندن قرآن از هرگونه تحريف و كم و كاست. مؤلّف بحث مبسوطي در اثبات عدم تحريف و تصريحات اعلام اماميه به عدم تحريف به ميان ميآورد.
- دربارهي گردآوري و كيفيّت جمعآوري قرآن.
- حجيهْْ ظواهر و اخذ به ظاهر قرآن.
- نسخ در قرآن، معني لغوي و اصطلاحي نسخ، اقسام سهگانهي نسخ، آيهي متعه و دلالت بر جواز نكاح متعه.
- بداء در هستي، بحث در علم الهي ازلي است و تنافي با قدرت او ندارد، بداء نزد شيعهي اماميه، اقسام قضاء الهي.
- اصول كار در تفسير، بطلان اعتماد بر ظن.
- حدوث قرآن و قدمت آن، بحث در صفات باري تعالي.
سپس مؤلّف به تفسير سورهي حمد پرداخته است. نخست محلّ نزول سوره را بحث كرده و بعد فضيلت و عدد آيات آن و سپس به انديشه و آرمان اين سوره ميپردازد و بعد به تفسير بسمله و آغاز تفسير سورهي حمد شروع نموده و سبك او چنين است كه پس از ذكر هر آيه، نخست قرائات را بيان ميكند و بعد لغت و اعراب را سپس به نحو مبسوط به تفسير آيه ميپردازد و اساس شيوهي او تفسير قرآن با قرآن ميباشد. اين تفسير در 1382 ق به چاپ رسيده است.
- تفسير رفيعي
اثر آيت الله سيّد ابوالحسن(1306ـ1396ق) فرزند سيّد ميرزا ابراهيم معروف به رفيعي قزويني از مشاهير حكما و مراجعه تقليد از شاگردان شيخ عبدالكريم حائري و ميرزا حسن كرمانشاهي و ميرزا هاشم اشكوري. اين تفسير شامل مجموعهاي از آيات قرآن كريم، از سورههاي مختلف قرآن از جمله سورهي بقره، توحيد،يس، جمعه، اعلي، حديد و زلزال كه مفسّر آنها را بر وفق مذاق فلسفي و عرفاني خويش براي تفسير انتخاب كرده و به تأويل و تفسير آنها پرداخته است. اين تفسير آكنده از دقائق فلسفي و عرفاني و در نوع خويش كمنظير است. نسخهي اصل به خطّ مفسّر در كتابخانه مؤلّف در تهران محفوظ است و راقم اين سطور، آن را در 1393ق مشاهده نموده است. مؤلّف داراي اثر ديگري به نام تفسير آيه الر تلك آيات الكتاب حكيم دارد كه در بيان و تأويل آيهي اوّل و دوّم سورهي يونس است. مفسّر با مذاق فلسفي و عرفاني خويش به شرح دقائق و حقايق نبوّت و وحي پرداخته است. اين تفسير را، يكي از برجستهترين شاگردان مؤلّف، آيت الله حسنزاده آملي استنساخ كرده است.
- آيات النازله في شأن علي علیه السلام
اثر سيّد عبدالحسين(1264ـ 1324ق) فرزند سيّدعبدالله موسوي لاري از علماي فارس. اين تفسير در يك مجلّد به زبان عربي و شيوهي كلامي و روايي شامل آياتي از قرآن كه در فضايل و شأن حضرت علي و خاندان عصمت و نبوّت نازل گشته است. مؤلّف با بهره از روايات و احاديث ائمّهي اطهار و منابع كهن به تفسير و تأويل آنها پرداخته است. اين كتاب در 1319 ق در شيراز چاپ سنگي شده است.
معرّفي نرمافزارهاي قرآني
استفاده و كاربرد نرمافزارهاي رايانهاي در قرآن پژوهي، از ابتدا مورد استقبال پژوهشگران و علاقهمندان به علوم قرآني قرار گرفت. اين نرمافزارها با برنامههاي متفاوت امكان دستيابي به مفاهيم، تفاسير، يافتن لغات، آيات و…را تسهيل نموده و اين امكان را براي همگان فراهم آورد تا بتوانند در كوتاهترين زمان به مطالعات و پژوهشهاي قرآني بپردازند.
تبيان
اين برنامه در سال1369 در اصفهان توليد و توزيع گرديد، صاحب امتياز توليد و سفارش دهندهي برنامه مركز فرهنگ و معارف قرآن و محلّ آن در قم است. قابليّتهاي اصلي نرمافزار تبيان عبارتند از:
1ـ دسترسي سريع و ساده به آيات قرآن و ترجمهي فارسي آنها.
2ـ امكان بررسي متن آيات، در قرآن كريم و گروهبندي آياتي كه شامل حرف، كلمه يا عبارت خاصي باشند. تواناييهاي جانبي آن نيز عبارتند از:
الف: امكان نمايش آيات با خط درشت براي آموزش.
ب: امكان يافتن چند قطعه از متن به طور همزمان؛ مثلاً ميتوان آياتي كه داراي دو كلمهي كتاب و حكمت هستند را يافته و آنها را ذخيره كرد.
3ـ براي يافتن كلمه يا عبارات ميتوان آنها را تايپ كرده و يا از متن آيات آنها را انتخاب نمود.
برنامهي تبيان(1) بر روي دو عدد لوح فشرده و بدون هيچگونه حفاظتي توزيع شده است. فايلهاي اطّلاعاتي اين برنامه از نوع متني بوده و برنامهنويسان علاقهمند ميتوانند از اين فايلها براي برنامههاي بعدي كمك بگيرند. (اين نرمافزار فاقد اعراب در متن قرآني ميباشد)
تبيان(2)
اين برنامه نسخهي دوّم تبيان(1) ميباشد و محلّ توليد آن در اصفهان است و اوّلين برنامهي رايانهاي است كه به رغم ضعفهاي موجود، به طور وسيع توزيع گرديد و مورد استقبال قرار گرفت. توليد اين برنامه در زمستان1370 آغاز شد. اهداف اين برنامه همان اهداف برنامهي تبيان(1) ميباشد و آموزش آن براي كساني كه با رايانه آشنايي ندارند، حداكثر 5 ساعت زمان نياز دارد. از نقاط قوّت اين برنامه و مقايسهي آن با برنامههاي قبلي ميتوان به بررسي همزمان قطعات متعدّد متن و آيات شامل آنها اشاره كرد، ضمن اين كه امكان تعيين قطعات مورد نظر از طريق تايپ و يا انتخاب از متن آيات وجود دارد. نحوهي عمل، يافتن چند قطعه در دو حالت “جمع قطعات” و يا “حداقل يكي از قطعات” امكانپذير ميباشد. براي كساني كه به زبان عربي آشنايي ندارند، بررسي متن ترجمهي فارسي قرآن با تمام امكانات موجود در متن عربي امكانپذير است. امكان جستجو در آيات هم از طريق ظاهر الفاظ و هم از طريق انتخاب مستقيم از متن آيات وجود دارد. تبيان(2) براي پردازش متن قرآن با انتقال تمام آن به حافظهي رايانه، عمليات را يك برابر و نيم كاهش و سرعت را افزايش ميدهد. در اين برنامه به عبارات مشترك بين آيات قرآن توجّه زيادي شده و امكان بررسي اينگونه عبارات با سهولت فراهم گرديده است، نحوهي ذخيرهسازي آيات به گونهاي است كه براي ذخيرهي هر آيه از قرآن، فقط 2 بايت لازم است، امكانانت پيشبيني شده در قسمت “يافتن” علاقهمندان را در انجام تحقيقات مختلف بر متن ياري مينمايد.
سلسبيل
اوّلين برنامهي نرمافزاري مربوط به قرآن كريم ميباشد كه در خارج از كشور توليد شده است. زبان محاوره برنامه انگليسي است و در كشور ما توسط چندين مركز مختلف از جمله جهاد دانشگاهي و دانشگاه صنعتي اصفهان نسخههاي فارسي آن آماده و ارائه گرديده است. قابليّتهاي اصلي اين برنامه شامل: دسترسي سريع به آيات قرآن و امكان بررسي متن آيات و يافتن حرف، كلمه و يا عبارات در آنهاست. متن قرآن استفاده شده در اين برنامه بدون اعراب است و هيچ ترجمهاي نيز در آن پيشبيني نشده است. برنامهي سلسبيل داراي ويژگيهاي زير است:
1ـ برنامهاي بسيار كم حجم و دليل اين فشردگي آن است كه متن قرآن در اين برنامه به صورت كد ارائه شده است و به جاي هر كلمه از متن، يك عددي قرار گرفته است، برنامه به راحتي بر روي يك عدد ديسكت 360 كيلو بايتي جا ميگيرد.
2ـ بر روي كليهي رايانهها قابل اجراست و نوع مانيتور و ميزان حافظهي اصلي، هيچ قيدي نداشته و وجود هارد ديسك نيز براي اجراي آن ضروري نيست.
3ـ برنامه در مد گرافيك كار ميكند و حروف زبان عربي در آن تعريف ميشود.
4ـ سرعت يافتن يك كلمه از متن به دليل استفاده از كد بسيار بالاست ولي به همين دليل سرعت يافتن حرف يا حروف بسيار پايين و تقريباً غير ممكن است.
5ـ امكان ذخيرهسازي يك گروه آيات در آن پيشبيني شده است.
6ـ انجام عمليات منطقي اعمّ از اشتراك، اجتماع و تفاضل دو مجموعهي آيه بر گروههاي آيات امكانپذير ميباشد و اين نشانهي فعّاليّتهاي تحقيقي طرّاحان نرمافزارها بر آيات قرآن است.
7ـ يافتن حروف با كلامات فقط از طريق تايپ كردن امكانپذير است و هر بار فقط يك قطعه (حرف، كلمه، عبارت) ميتواند تايپ كند.
تنزيل
تهيّه كننده و توليدكنندهي اين نرمافزار، بخش فرهنگي جهاد دانشگاه صنعتي اصفهان است و توليد آن طيّ دو مرحله و هر مرحله به مدّت دو سال طول كشيده است.در مرحلهي اوّل فايل اطّلاعاتي آن شامل متن قرآن با اعراب آماده شده و مرحلهي دوّم مربوط به توليد برنامه بود. توزيع رسمي آن از اواخر سال 71 آغاز شد. اين نرمافزار روي يك عدد لوح فشرده عرضه شده است و هدف از توليد آن، امور آموزشي مربوط به قرآن كريم است. از ويژگيهاي اين نرمافزار علاوه بر ارائهي متن قرآن با اعراب، ميتوان به در نظر گرفتن كدهاي خاص براي كلمات صرفي به نحوي كه اسمها و فعلها و حروف از يكديگر تميز داده شوند اشاره كرد. همچنين يافتن يك كلمهي صرفي در متن با توجّه به اعراب كلمه و استفاده از خطوط زيبا براي نمايش آيات و بهرهمندي كليهي صفحات نمايش و منوها، از ظرافت و زيبايي از ديگر ويژگيهاي اين نرمافزار ميباشد.
تبيان(3)
تبيان(3) سوّمين نرمافزار فرهنگ و معارف قرآن است كه توليد و توزيع آن در سال 72 آغاز شد. هدف از توليد اين برنامه، ايجاد امكان كاربرد موضوعات قرآني است و با عنوان فرهنگ موضوعي قرآن نامگذاري شده است. اين برنامه داراي سه ركن مهم براي استفادهكنندگان كه عبارتند از: عناوين اصلي(مفرد)، عناوين فرعي(مركب)، عناوين موضوعات و آيات كار اساسي اين نرمافزار، برقراري ارتباط ميان اين اركان است. هر يك از دويست عنوان اصلي و فرعي طبق حروف الفبا مرتب شده است. اين نرمافزار علاوه بر آيات، ترجمهي آنها را نيز ارائه ميكند. اين نرمافزار توليد داخل كشور است كه در زمينهي موضوعات قرآن امكان تحقيق ميدهد. عدم سهولت در برقراري ارتباط برنامه با استفادهكننده و بالا بودن هزينهي تأمين براي افراد عادي از مشكلات استفاده از اين نرمافزار است.
قدر
توليد اين نرمافزار حدود يك سال به طول انجاميد و امور اجرايي آن توسط مركز كامپيوتر نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران صورت گرفته است. اركان اصلي اين نرمافزار عبارتند از:
1ـ ارتباط حروف الفبايي و آيات.
2ـ ارتباط ريشههاي كلمات با آيات.
3ـ ارتباط كلمات با آيات، توسط اين نرمافزار ميتوان آيات شامل يك يا چند حرف را بيابيم. با ترتيب يا بدون ترتيب بودن حالت حرفها و حروف مورد نظر نيز قابل تنظيم است از همين طريق ميتوان ريشه و مادهي كلمات را يافت. از نقاط قوّت اين نرمافزار ميتوان به سرعت قابلقبول آن در ارائهي خدمات و نوشتن توضيحات در ذيل هر آيه اشاره كرد و نقاط ضعفي چون بيتوجّهي به كاربردهاي آموزش مثل عدم ارائهي ترجمهي آيات وجود اغلاط ادبي و عدم برقراري ارتباط آسان با استفاده كنندگان از نرمافزار قابل مشاهده است.
مبين75
اين نرمافزار توسط مؤسسه تحقيقاتي مرسلين تهيّه شده است و روي يك لوح نوري عرضه ميشود. اين برنامه شامل: زندگي نامهي هر يك از قاريان همراه با تصوير وي و نمونههاي انتخابي از قرائت وي ميباشد. برنامهي مذكور نياز به نصب نداشته و به راحتي اجرا ميشود. از ويژگيهاي اين نرمافزار ميتوان به شبيهسازي يك سيستم صوتي الكترونيكي با امكان تغيير ثبوت و متن صدا و ايجاد پژواك به صورت نرمافزاري،همزماني صدا و متن آيات، امكان دسترسي سريع به هر يك از قرائتها با موشواره و نمايش متن آيات قرآن همراه با اعراب اشاره كرد.
نور
اين برنامهي تصويري، با فهرستي به زبان انگليسي كه داراي عناوين قرآن،تواشيح، نوحه و نور است تهيّه گرديده كه در قسمت قرآن اسامي ده تن از قاريان مشهور جهان همراه با سورههايي كه قرائت كردهاند به زبان انگليسي ظاهر ميشود. با انتخاب هر كدام از آنها تصوير آيات ظاهر شده و صداي قاري به گوش ميرسد. در بخش تواشيح به دو نوع تواشيح”الاسماء الحسني” و “النبي” برميخوريم. اين قسمت نيز مانند بخش قبلي عمل ميكند، بخش نوحه نيز شامل نوحههايي به زبانهاي فارسي،تركي و عربي است. اين برنامه علاوه بر موارد فوق، كتبي را نيز در بر دارد كه شامل متن كامل قرآن و ترجمهي فارسي و انگليسي آن، متن الميزان به زبان عربي، بحارالانوار، ارث، كتب اربعه شامل: تهذيب، استبصار، اصول كافي و من لايحضره الفقيه و شرح نهجالبلاغه اِبن ابي الحديد.
اين برنامه روي لوح فشردهي نوري عرضه ميشود و مركز تحقيقات علوم اسلامي در قم آن را تهيّه كرده است. امكانات ديگر اين نرمافزار جستجوي مركب و پيچيدهي واژهها و عبارتهاي درون متن و تصاوير متحرّك است.
نورالانوار
اين نرمافزار را مركز رايانهاي علوم اسلامي در قم تهيّه كرده است و روي يك لوح فشرده عرضه ميشود و شامل سه عنوان : عرض ـ بحث و انْها ميباشد.
در بخش عرض سه عنوان القراء، متن القرآن و الميزان ديده ميشود كه هر سه تصويري هستند و با انتخاب ميتوان همراه با تصوير آيات صداي قاري را روي آن شنيد.
بخش بحث نيز شامل سه عنوان الفاظ قرآن، جذور القرآن و تفسير الميزان است. اين نرمافزار داراي قابليّتهاي ذيل ميباشد:
ـ متن كامل قرآن كريم به خط عثمان طه با علامات تجويد و رنگهاي مختلف.
ـ تلاوت كل قرآن به روش ترتيل و با صداي استاد شهريار.
ـ تفسير الميزان علاّمه محمّدحسين طباطبايي.
ـ توانايي جستجوي بسيط و مركب، دربارهي لغات قرآن كريم و ريشههاي آن و همين توانايي دربارهي لغات تفسير الميزان.
ـ نمايش آيهي انتخاب شده با تفسير و تفاوت آنها.
كوثر
اين نرمافزار در مؤسسه مكتب فردا در اصفهان و در مدّت دو سال و نيم توليد شده است. هدف اصلي اين نرمافزار، ارائهي امكانات تحقيقاتي براي شناخت قرآن كريم و هدف فرعي آن، تأمين امكانات آموزشي براي اقشار مختلف جامعه است. قابليّتهاي اين نرمافزار عبارتند از:
- تقطيع آيات و ترجمهي آنها به صورت خط به خط.
- ارائهي ترجمهي فارسي هر يك از واژهها مستقل از ترجمهي آيات.
- ارائهي اطّلاعات صرفي كامل در خصوص هر كلمه.
- امكان دسترسي به كلمات قرآن، از طريق خصوصيّات حرفي آنها.
- امكان ذخيرهسازي و بازيابي تمامي خروجيها در قالب گروههايي از كلمات صرفي كلمات كامل،آيات و حتّي سورههاي قرآن.
- امكان بررسي مجدّد هر خروجي.
- امكان دخالت محقّق در هر يك از گروهها، با توجّه به معناي آنها.
- امكان تبديل گروههاي كلمات آيات و سور به يكديگر.
- امكان گرفتن نمودارهاي آماري از هر گروه.
صخر
زبان محاورهي اين نرمافزار عربي است. توليد اين نرمافزار توسط شركت العالميه ـ در حوزهي كشورهاي عربي: عربستان، كويت، امارات، سوريه و… صورت گرفته است. منوها و خروجيهاي آن به زبان عربي است و متن قرآن به خط عثمان طه است. قابليّتهاي اين برنامه عبارتند از: امكان دسترسي به قرآن از طريق آدرس آيه و يا جزء يا حزب ـ امكان جستجوي حروف، كلمات، عبارات و ريشهها، همچنين جستجوي همزمان چند كلمه، اهمّيّت داشتن تركيب كلمات و يا بياهمّيّت بودن آنها نيز مورد نظر قرار گرفته و امكانات ويژهاي براي آن پيشبيني شده است، امكان تمرين بر حفظ قرآن از طريق يافتن كلمات مجهول در متن آيات و امكان يافتن آيات از طريق موضوعات، اين سيستم از نظر موضوعبندي نسبتاً ساده و ابتدايي است و فقط شامل حدود 25 عنوان اصلي و 120 عنوان فرعي است.
عليم
اين نرمافزار، بين سالهاي 89 تا 92 ميلادي توليد شده و محلّ توليد آن كشور مصر است. نرمافزار عليم، هدفش ايجاد تسهيلات در مطالعهي قرآن و حديث است. زبان محاوره نرمافزار عربي و انگليسي است. عليم از حيث اطّلاعات، غني و داراي اطّلاعات زير ميباشد:
ترجمهي انگليسي پيكتال، ترجمهي انگليسي يوسف علي، موضوعبندي آيات قرآن، تفسير و كشف الايات يوسف علي، ارائهي مجموعهي حديث صحيح بخاري و موضوعبندي احاديث آن، مجموعه اطّلاعاتي در مورد هر سوره، اطّلاعاتي در مورد تاريخ اسلام، فرهنگنامهاي از لغات اسلامي متن قرآن كريم با الفباي فونوتيك، مجموعهاي از احاديث قدسي، سيستم موضوعبندي آيات قرآن، علاوه بر موارد ذكر شده، امكان ساختن گروههاي آيات از متن اصلي يا متون ترجمه در قالب فايلهاي قابل مشاهده و انجام بررسيهاي عمومي مربوط به متون و مقايسهي ترجمهها را دارا ميباشد.
حافظ
توليد اين نرمافزار توسط مؤسسه فرهنگي صبر در تركيه صورت گرفته است. زبان اصلي آن تركي است و راهنما و مستندات نيز به زبان تركي است. دو ترجمهي انگليسي و يك ترجمهي تركي علاوه بر متن عربي قرآن در اين نرمافزار وجود دارد.
نشر
اين برنامه با هدف تمرين بر آموختههاي حفظ و ترجمهي قرآن آماده گرديده است. صاحب امتياز و توزيع كنندهي آن، مؤسسه مطبوعاتي نشرآوران و مخاطب اصلي آن دانشآموزان ميباشند. نرمافزار نشر، با طرح سؤالات مختلفي از متن قرآن و ترجمهي آن به پاسخهاي متناسب با سؤالات كه از انسان ميگيرد امتياز ميدهد. محيط اين نرمافزار گرافيك بوده و با انواع رايانهها ميتوان با آن كار كرد. اين نرمافزار براي 5 جزء قرآن حتّي به روي ديسكت نيز قابل اجراست.
جامع تفاسير شيعه
زبان برنامهنويسي سي و محيط اجراي آن ويندوز1/3 انگليسي است. حجم برنامه، معادل حجم در دو لوح فشرده است كه داخل يك لوح فشرده گنجانده شده است. نسخهي سوّم برنامهي تفاسير از قابليّتهاي زير برخوردار است:
- امكان جستجوي لغت و ريشه در قرآن به صورت فصلي و عطفي.
- تايپ لغت و ريشهي مورد جستجو يا انتخاب آن از سياهه تمام لغات و ريشههاي موجود در قرآن.
- مقايسهي 59 تفسير و 18 ترجمهي فارسي.
- مطالعهي همزمان متن قرآن، ترجمهي قرآن و تفسير آن.
- استفاده از تلاوت قرآن با ترتيل.
- امكان تغيير رسمالخط و بزرگنمايي حروف در سه قسمت نمايش، ترجمه و تفسير آيه.
- امكان تغيير محل قرار گرفتن پنجرههاي نمايش، ترجمه و تفسير به صورتهاي زير هم همجوار و متوالي.
- فيشبرداري و چاپ نتايج جستجو.
نسخهي چهارم اين نرمافزار نيز از امتيازاتي چون: 61 دورهي فارسي و عربي مجموعاً 000/260 صفحه و 580 جلد تفسير، 200 ترجمهي فارسي، ترجمهي انگليسي قرآن از م پيكتال، اجراي برنامهي تحت همهي ويندوزهاي فارسي و عربي و انگليسي، چند زبانه بودن راهنماها و كليدهاي برنامه، امكان مطالعهي صفحه، صفحهي تفاسير به صورت مستقل و با نشاني جلد، صفحه و سطر، دستيابي به متن اصلي تفسير از طريق جستجوي لغت و ريشه، مقايسهي سطر به سطر چند تفسير و چند ترجمه در آن واحد، و افزوده شدن چند مجلّد تازه چاپ شده از مجموعه تفاسير روض الجنان، تفسير راهنما و تفسير نور برخوردار است.
آداب تلاوت قرآن
كاربري اين نرمافزار، پژوهشي است و توليد كنندهي آن شركت رايانهاي ميثاق انديشه است. اين نرمافزار در سال1376 توليد و زبان محاورهاي آن فارسي است. امكانات اين نرمافزار عبارتند از: بررسي نكاتي پيرامون آداب تلاوت قرآن، بررسي قدم به قدم آداب تلاوت، سرگرمي هاي ويژهي كودكان و نوجوانان و قابليّتهاي چاپ.
توحيد
اين نرمافزار نيز جنبهي پژوهشي دارد و توسط مؤسسه مطالعات و اشاعه فرهنگ قرآني در سال1375 توليد شده است. در نرمافزار توحيد از سه زبان فارسي، انگليسي و عربي استفاده شده است. اين برنامه با هدف تحقيق و پژوهش در قرآن از طريق جداول مقايسهي كلمات مشترك آيات تهيّه شده است و امكانات ذيل را جهت دستيابي و كشف مجهولات از قرآن فراهم نموده است. جستجوي آيات بر اساس شمارهي آيه، ايجاد جداول موضوعي آيات و امكان تكميل و گسترده كردن آنها، دسترسي به ارتباط افقي بين كلمات و ايجاد ساختار درختي موضوعات.
حدس بزن
اين برنامه توسط مؤسسه مكتب شبير در سال 1375 توليد شده است و جنبهي كاربري آن آموزشي است. زبان محاورهاي اين برنامه فارسي است و قابليّتهاي آن عبارتند از: آشنايي با مفاهيم قرآني در قالب مسابقه همراه با تفكّر، دسترسي به اسامي سور قرآن كريم همراه با ترجمهي معاني آن، دسترسي به محتواي سور قرآن به صورت اجمالي و مختصر.
حكايت
اين نرمافزار مشتمل بر داستانهاي قرآني است و بدين جهت كاربري پژوهشي و آموزشي دارد، توليد كنندهي آن مؤسسهي امام رضا است و در سال1375 توليد شده است. زبان محاورهاي آن سه زبان فارسي، انگليسي و عربي است. وجود بيش از 60 داستان قرآني به همراه صدا و تصوير، درج كليهي داستانها(متن و صدا) به سه زبان فوق، امكان داشتن صدا به يك زبان، كمك درس و جذاب و متنوّع براي دانشآموزان مفيد براي بزرگسالان، امكان رنگآميزي و تغيير رنگ تصاوير داستانها، تنظيم تصاوير در هم ريخته و امكان چاپ همزمان متن داستان به سه زبان از امكانات و ويژگيهاي اين نرمافزار است.
ضحي
اين برنامه شامل پنج دورهي كامل ترتيل قرآن به همراه زندگي نامهي قاريان و شش ترجمهي قرآن به زبانهاي فارسي و انگليسي است. نوشتاري پيرامون فنّ ترجمهي قرآن و بررسي ترجمه هاي موجود و نيز قطعات مختلفي از فيلمها در اين برنامه گنجانده شده است.توليد اين نرمافزار توسط دفتر تحقيقات ياسين و در سال 1377 صورت گرفت. اين برنامه جنبهي پژوهشي و آموزشي دارد و به سه زبان فارسي، انگليسي و عربي تهيّه شده است.
علاّمه(1)
برنامهي اين نرمافزار در سال1375 و توسط شركت بيان نور تهيّه و توليد شده است و زبان آن فارسي و داراي ويژگيهايي چون: بررسي مقايسهاي و ارتباط آيات قرآن، گروههاي آيهاي، سورههاي قرآن، جزءهاي قرآن، قرآن مرتبط آيهاي و قرآن مرتبط گروههاي آيهاي ميباشد. در نرمافزار علامه قسمتهاي مختلف قرآن از نظر نوع كلمات به كار رفته در آنها با يكديگر مقايسه شدهاند. دستمايهي اصلي اين نرمافزار تفسير الميزان است كه در آن تفسير قرآن به قرآن انجام شده است.
ندا
اين نرمافزار به سه زبان عربي، فارسي و انگليسي است و توسط دفتر تحقيقاتي ياسين در سال 1375 توليد شده است. يك نسخه از برنامه به فارسي و نسخهي ديگر به عربي و انگليسي است و شامل حدود چهارده ساعت قرائت قرآن و تواشيح و نزديك به چهل مقاله ميباشد. تعداد تلاوتها 78 مورد و تعداد تواشيح 14 عنوان است. قاريان معرّفي شده در اين برنامه 15 نفرند و براي 20 سوره از سورههاي كوچك قرآن نيز علاوه بر صوت، تصاوير و انيميشنهايي آماده شده است. براي سهولت در دستيابي به تلاشهاي مورد نظر، مجموعه نكات فوق در دو قالب مجزّاي سوره و قاري دستهبندي شده است.
نشر(2ـ1)
اين برنامه توسط مؤسسه نشرآوران و با هدف آموزش، ترجمه و تمرين در حفظ قرآن توليد شده است. نسخهي يك آن، شامل 5 جزء از قرآن و نسخهي دوّم شامل تمام قرآن است. اين برنامه روي يك عدد لوح فشرده در نمايشگاه قرآن سال 1376 توزيع گرديد و كارآيي اصلي آن، امور آموزشي مخصوص نوجوانان است. زبان محاورهي اين برنامه نيز فارسي است.
هدي
اين نرمافزار يك برنامهي تحقيقاتي قرآني است و داراي امكانات متنوّعي است. كاربري اين برنامه پژوهشي است و توليد مؤسسه امام رضا در سال1373 ميباشد و به سه زبان فارسي، عربي و انگليسي در دسترس علاقهمندان قرار گرفته است. دسترسي به آيات، ترجمهها و صورت ترتيل آن، دسترسي به بيست عناوين اصلي در 3000 موضوع و موضوعات فرعي در 000/20 موضوع به همراه آمار فراواني هر يك به ترتيب الفبايي و… ارائهي ليست كلمات قرآن به صورت مرتب شده بر اساس ترتيب حروف الفبا از ابتدا يا انتهاي كلمه و تعداد تكرار لفظ، مشاهدهي فهرست عبارات آياتي كه كلمهي مورد نظر در آنها به كار رفته است، پخش صوت قرآن در پس زمينه حين انجام، انتخاب داستان همراه با صدا و تصوير و امكان گرفتن چاپ آيات محدوده مورد نظر با انواع خطوط در اندازههاي گوناگون از ويژگيهاي اين نرمافزار ميباشد.
نور( معجم الفاظ قرآن)
نرمافزار نور با كاربري پژوهشي و هنري، توليد مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي است و زبان آن فارسي، عربي و انگليسي است و در سال 1372 توليد شده است. امكانات اين نرمافزار عبارتند از امكانات دسترسي به آيات و ترجمه هاي آن، امكان يافتن حروف، كلمات و عبارات، ارائهي ليست كلمات و ريشههاي كلمات و آمار فراواني آنها به چند صورت، امكان دسترسي به اسامي خداوند و پيامبران، اسامي قرآن و نسخههاي ترجمه شدهي قرآن به زبانهاي ديگر، امكانات مربوط به تنظيم رنگ و انتخاب خطوط متنوّع و… و طرّاحي زيبا در تنظيم صفحههاي نمايش دستورالعملها.
بيقرار
نرمافزار بيقرار قرآن، داراي پنج بخش زير است:
الف: بخش تلاوت شامل:
- دامنهي انتخاب از يك آيه، سوره، حزب و جزء گرفته تا هر تعداد مورد نظر جهت تعداد دلخواه كاربر.
- توضيحات هر سوره به انضمام آثار تلاوت دنيوي و اخروي سورهها از نورالثقلين.
- توليد فونت(وكتور) عثمان طه و نمايش حروف بزرگ(در صفحهي مانيتور 8 كلمه ملاحظه ميگردد).
- شش ترجمه با حروف بزرگ با تلاوت سه قاري: استاد پرهيزكار، استاد منشاوي و شاطري.
- جستجوي بسيار سريع در قرآن و شش ترجمه(فارسي، انگليسي، آلماني، فرانسه، ايتاليايي و روسي) براي كلمه و تركيب آنها و تلاوت آيات يافته شده.
- خلاصهي تفاسير نمونه و الميزان، به همراه جستجوي سريع كلمات و جملات در متن تفسير.
- قابليّت ذخيرهي آيه و ترجمهي مورد نظر با تصوير گرافيكي زيبا جهت چاپ.
- قابليّت انتخاب عمليات پس از تلاوت(خاموش شدن رايانه،استمرار تلاوت و…) همچنين انتخاب سرعت نمايش آيات براي سهولت بهرهگيري در رايانههايي با سرعت پايينتر.
ب: بخش حفظ در خواب و هوشياري:
استفاده از امواج فعّال ساز و امواج فراگيري و پرورش مغزي زير صداي قاري در فضاي استوديوي مجازي و حركت صداي قاري از زاويهي 30 درجه گوش سمت راست تا 150 درجه سمت چپ به طور متوالي، همچنين تلقينات مثبت ابتدا و پايان آن، اين امر را تسريع نموده است و مطالبي پيرامون اصول قرائت و روشهاي حفظ قرآن كريم.
ج: بخش تلاوت قرآن شامل:
قرائت 40 سورهي قرآن كريم توسط استاد عبدالباسط با گرافيك بالا همراه با شش ترجمهي درشت با امكان چاپ تصوير مدّ نظر جهت استفاده در جلسات و آموزش و تمرين قرائت و معرّفي برخي پايگاهها و مراكز قرآن و لينك مربوطه.
د: بخش نگارخانه شامل:
بيش از 150 تصوير قرآني(آثار نمايشگاهي) با قابليّت ذخيرهي آنها به همراه تعدادي تواشيح زيبا.
هـ : بخش آموزش و سرگرمي در فضايي كاملاً معنوي:
اين بخش با بيش از 400 مرحله بازي فكري، به همراه 200 نكتهي خواندني و دلنشين پيرامون قرآن و دوستي و انس با قرآن كريم در فضايي كاملاً معنوي با پخش تواشيحهاي كوتاه، فضاي روحي فرزندان را طراوت ميبخشد. اين نرمافزار براي تمام گروههاي سنّي طرّاحي شده است. براي دريافت اطّلاعات بيشتر با پايگاه اينترنتي بيقرار به نشاني:www.bigharar.ir تماس حاصل فرماييد.
صفات و اسامي خداوند در قرآن كريم
سميع(هميشه و بسيار شنونده) 45 مرتبه | بصير(بيناي هميشگي) 42 مرتبه |
الله(صاحب جميع كمالات) 2822 مرتبه | اَحَد(يكتا) 1 مرتبه |
اله(پرستيده شده) 33 مرتبه | اخِذ(گيرنده) 1 مرتبه |
حكيم( حكمت دار) 91 مرتبه | سبحان(منزّه و پاك) 41 مرتبه |
حليم(بردبار) 11مرتبه | عليم(دانا و توانا) 153 مرتبه |
غفور( آمرزنده) 91 مرتبه | توّاب( بسيار توبهپذير) 11 مرتبه |
قدير( توانمند) 45مرتبه | غني(هميشه بينياز)18مرتبه |
رحيم(بخشايشگر)226مرتبه | رحمن(بخشنده)169مرتبه |
سبحان الله(خدا منزّه است) 9مرتبه | سبحانك(مبرّا و منزّهي) 9 مرتبه |
عليّ(بلندمرتبه) 8 مرتبه | عظيم(بزرگ و باعظمت)6مرتبه |
عزيز(هميشه نيرومند و توانا) 88 مرتبه | سلام(بدون عيب)1مرتبه |
شهيد(گواه و شاهد)19مرتبه | شكور(بسيار پاداش دهنده)4مرتبه |
اَشدّ(سختگير)3 مرتبه | اَعلي(بسيار بلندمرتبه)2 مرتبه |
سبحانه(منزّه است او) 14مرتبه | مطهّر(پاكيزه)1مرتبه |
خَيرالرّازقين(بهترين روزي دهنده)5مرتبه | رزّاق(بسيار روزي دهنده) 1مرتبه |
اَحكَم الحاكِمين(داورترين داوران) 2مرتبه | ولي(دوست و بزرگ و ياور) 25 مرتبه |
وكيل(كارساز) 14 مرتبه | فاطر(خلق كننده)6مرتبه |
خلاّق(بسيار خلق كننده)2مرتبه | غفّار(بسيار آمرزنده)5مرتبه |
عفوّ(بسيار بخشنده)5مرتبه | اعلم(داناترين)48مرتبه |
عالم(دانا)15مرتبه | نور(روشن و روشنيبخش)1مرتبه |
متعال(بلند و برتر)1مرتبه | قهّار(بسيار شكننده)6مرتبه |
قاهر(فروشكننده)2مرتبه | قيّوم(هميشگي و پاينده)3مرتبه |
قائم(بپادارنده داد و مردم)2مرتبه | قدّوس(بسيار منزّه)2مرتبه |
مولي(سرپرست)12مرتبه | حنّان(بسيار مهربان)1مرتبه |
محسن(نيكوكار)6مرتبه | مالك(صاحب)2مرتبه |
فالق(شكافنده)2مرتبه | مُعذّب الكافِرين(عذاب دهندهي كافران)3 مرتبه |
غافرالذّنب(آمرزنده گناهان)1مرتبه | فتّاح(بسيار گشاينده)1مرتبه |
فعّال(بسيار عمل كننده)2مرتبه | ملتحد(پشتيبان)2مرتبه |
كفيل(گشايشگر و نگهبان)1مرتبه | لطيف(رسا به همه چيز)7مرتبه |
خبير(هميشه آگاه)45مرتبه | قريب(نزديك)3مرتبه |
قابل التوّب(پذيرنده ي پشيماني)1مرتبه | كاشف(بركنار كننده)4مرتبه |
كريم(بزرگوار)2مرتبه | وَدود(بسيار مهربان)2مرتبه |
كافي(بسنده)1مرتبه | وارث(ستاننده يا پايدار)2مرتبه |
واسع(گشايشگر)9مرتبه | قادر(خيلي توانا)11مرتبه |
قادر(اندازه گيرنده)1مرتبه | حيّ(هميشه زنده)5مرتبه |
محيي(زنده كننده)2مرتبه | نصير(يار و ياور)11مرتبه |
حميد(هميشه ستوده)16مرتبه | محيط(هميشه نگهبان)3مرتبه |
حَكَم(داور)1مرتبه | حَفيظ(هميشه نگهبان)3مرتبه |
حافظ(نگهدارنده)2مرتبه | خَير(بهترين)6مرتبه |
حق(راست و درست)14مرتبه | خالق(آفريننده)9مرتبه |
احقّ(سزاوارتر)4مرتبه | حفي(مهربان)1مرتبه |
مُخْرِج(بيرون آورنده)3مرتبه | مخزي الكافرين(خواركننده كافرين)1 مرتبه |
متكبّر(بزرگي خارج از تصوّر)1مرتبه | خيرالحاكمين(بهترين حكمكنندگان)3مرتبه |
خادع المنافقين(كيفردهنده به منافقين)1مرتبه | خيرالرّاحمين(بهترين مهربانان)2مرتبه |
محبّ الاولياء(دوست دارندهي دوستداران خود)19 مرتبه | خيرالغافرين(بهترين آمرزندگان)1مرتبه |
خيرالفاتحين(بهترين گشايندگان)1مرتبه | خيرالفاصلين(بهترين جداكننده)1مرتبه |
خيرالماكرين(بهترين مكركنندگان)2مرتبه | خيرالمُنزلين(بهترين فرودآورندگان)1مرتبه |
خيرالنّاصرين(بهترين ياري دهندگان)1مرتبه | خيرالوارثين(بهترين ستانندگان)1مرتبه |
مقيت(نگهبان)1مرتبه | ذوالجلال و الاكرام(صاحب بزرگي و بزرگواري) 2مرتبه |
ذوالرّحمه(صاحب مهرباني)2مرتبه | ذو رحمه واسعه(صاحب رحمت گسترده) 1مرتبه |
ذوالطّول(صاحب بينيازي و نيكي)1مرتبه | ذوالعرش المجيد(داراي فرمانروايي)1مرتبه |
ذوالمعارج(داراي بلندي و بزرگي)1مرتبه | ذو مغفره(صاحب آمرزش)1مرتبه |
ذومغفره للنّاس(صاحب آمرزش براي مردم)1 مرتبه | ذوالقوّه(صاحب نيرو و توانايي)1مرتبه |
ذوفضلعليالعالمين(صاحب برتري و بخشش به مردم) 1مرتبه | ذوالفضل العظيم(صاحب فضل بزرگ)7مرتبه |
ذوفضل علي المؤمنين(صاحب فضل و بخشش بر مؤمنان)1مرتبه | رؤف(بسيار مهربان)10مرتبه |
ربّ(پروردگار) 970مرتبه | ربّ رحيم(پروردگار مهربان)1مرتبه |
ربّ السموات السبع(پرودگار آسمانهاي هفتگانه) 1مرتبه | ربّ السّماء و الارض(پروردگار آسمان و زمين)1مرتبه |
ربّ السّموات و الارض(پروردگار آسمانها و زمين)5مرتبه | ربّ السّموات و الارض و ما بينهما (پروردگار آسمانها و زمين و آنچه در بين آنهاست)6مرتبه |
واجله(دريابنده)5مرتبه | ربّ المشرق و المغرب(پروردگار مشرق و مغرب) 1 مرتبه |
ربّ المشرق و المغرب و ما بينهما(پروردگار مشرق و مغرب و آنچه بين آنهاست)1مرتبه | ناظرالاعمال(نگرندهي اعمال)2مرتبه |
ربّ المشارق و المغارب(خداي مشرقها و مغربها) 1مرتبه | ربّ المشارق(پروردگار مشرقها)1مرتبه |
ربّ الشِّعري(پروردگار ستارهي پروين)1 مرتبه | ربّ العالمين(پروردگار عالميان)42مرتبه |
ربّ العرش(پروردگار فرمانرواي توانا)2 مرتبه | ربّ العرش العظيم(پروردگار فرمانروا و تواناي بزرگ)3مرتبه |
ربّ العرش الكريم(پروردگار تواناي كريم) 1مرتبه | ربّ العزّه(پروردگار تواناي بسيار)1مرتبه |
ربّ غفور(پروردگار هميشه آمرزنده)1مرتبه | مقلّب القلوب و الابصار(دگرگون كنندهي دلها و چشمها)1مرتبه |
ربّ كل شي(پروردگار هر چيز و همه چيز) 1مرتبه | ربّ الفلق(پروردگار فروزنده بامداد) 1مرتبه |
مُنفق(بخشنده) 1مرتبه | باقي(جاويد)1مرتبه |
ربّ الناس(پروردگار مردم) 1مرتبه | مدبّر(نگرندهي پايان هر چيز) 4مرتبه |
رقيب(نگهبان و نگهدار)3مرتبه | مجيب(اجابت كننده)2مرتبه |
ارحم الرّاحمين(مهربانترين مهربانان)4مرتبه | رفيع الدّرجات(رفعت دهنده)1مرتبه |
رافع(بالابرنده)1مرتبه | مرسِل(فرستنده)3مرتبه |
زارع(روياننده)1مرتبه | سريع(شتابنده)10مرتبه |
اسرع(بسيار شتابنده)2مرتبه | شفيع(پذيرندهي خواهش)3مرتبه |
شهود(گواه)1مرتبه | شاهد(گواه)2مرتبه |
صمد(بينياز)1مرتبه | اصدق(راستگوترين)2مرتبه |
صادق(راستگو)1مرتبه | مصوّر(نگارنده)1مرتبه |
ظاهر(آشكار)1مرتبه | عدوّالكافرين(دشمن كافران)1مرتبه |
مُستعان(كسي كه از او كمك خواسته شود) 2مرتبه | فاعل(انجام دهنده)2مرتبه |
كبير(بزرگ)6مرتبه | مُتم(به پايان رساننده)1مرتبه |
جبّار(جبران كننده و وادار كننده)1مرتبه | جاعل(قراردهنده)6مرتبه |
جامع(گردآورنده)2مرتبه | باعث(برانگيزنده)28مرتبه |
مجيد(بزرگوار)2مرتبه | حاسب(محاسبه كننده)1مرتبه |
حسيب(هميشه كفايت كننده)3مرتبه | اَحسَن(نيكوترين)4مرتبه |
الاوّل و الاخر(نخستين و واپسين)1مرتبه | ذاكرالعباد(يادآورنده بندگان)1مرتبه |
واعظ(پنده و اندرز دهنده)4مرتبه | مؤمن(در برگيرنده)1مرتبه |
بديع(نوآورنده)2مرتبه | مُبدي(آغازگر)2مرتبه |
بري من المشركين(بيزار از مشركان)1مرتبه | برّ(نيكوكار و مهربان)1مرتبه |
مبرَم(استواركننده)1مرتبه | باطن(پنهان از ديد)1مرتبه |
بالغ(رساننده)1مرتبه | مبين(آشكار)1مرتبه |
باري(پديدآورنده)3مرتبه | ابقي(پايدارترين)1مرتبه |
مَلك(فرمانروا)6مرتبه | مُمِدّ(كمك دهنده)1مرتبه |
متين(نيرومند و استوار)1مرتبه | مليك(هميشه فرمانروا)1مرتبه |
مُنذر(ترساننده)1مرتبه | مُنزل(فروفرستنده)2مرتبه |
منشاء(به هستي درآورنده)1مرتبه | منتقم(كيفردهنده و سرزنش كننده)3مرتبه |
واحد(يگانه)22مرتبه | متوفّي(ميراننده)1مرتبه |
مُولّي(روي فراآورنده)1مرتبه | وهّاب(بخشنده)3مرتبه |
وال(نزديك شونده)1مرتبه | مُهلِك(نابودكننده)3مرتبه |
مُهَيمِن(نگهبان)1مرتبه | هادي(هدايتگر)2مرتبه |
اولي(برترين)1مرتبه | موهن كيدالكافرين(سست گرداننده كيد كافران) 1مرتبه |
مُوَفّي(به پايان رساننده پاداش نيك و بد)1 مرتبه | مُوئِل(پناه)1مرتبه |
واقي(نگهدارنده)5مرتبه | باسط الرّزق(گشايندهي روزي)12مرتبه |
قابض(گيرندهي ارواح)2مرتبه | واهب(بخشنده)13مرتبه |
ذوالعرش(داراي فرمانروايي و توانايي)2مرتبه |
بازدیدها: 18590