آزادی در دیدگاه امام خمینی رضوان الله تعالی علیه – قسمت دوم
در قسمت اوّل این مقاله با کلیات بحث و بخشی از نظرات حضرت امام خمینی رحمه الله تعالی در خصوص آزادی آشنا شدیم. در ادامه که پایان بخش این مبحث می باشد دیدگاه ایشان را به حضورتان تقدیم می کنیم.
ما در این مقام، حدودی را که ایشان برای آزادی قائل شده اند به دو دسته تقسیم می نماییم.
حدود آزادی در دیدگاه امام خمینی
الف) نظم بخشی جامعه
1 – آزادی باید عقلایی و در چارچوب قانون باشد.
امام بر این اعتقاد بودند که آزادی باید منطقی و بر طبق قانون باشد و می فرمودند: «گفته می شود که مردم آزادند، یعنی آزاد است انسان که بزند سر مردم را بشکند؟ ! آزاد است که قانون شکنی بکند؟ ! آزاد است که بر خلاف مسیر ملت عمل بکند؟ ! آزاد است که توطئه بکند بر ضد ملت؟ ! اینها آزادی نیست، در حدود قوانین در حدود کارهای عقلائی آزاد است.» (1)
2 – آزادی موجب هرج و مرج نشود.
نظم و آرامش در هر جامعه ای یکی از مهم ترین و اساسی ترین مسائل در قوام آن جامعه است، از این رو بر تمامی اعضای جامعه واجب است که از هر چه باعث اختلال در این نظام می گردد پرهیز کنند . متاسفانه برخی با درک نکردن معنای صحیح آزادی – خواسته یا ناخواسته – دست به اعمالی می زنند که باعث به هم خوردن نظامی می گردد که با خون هزاران شهید و جانباز برپاگشته است . امام خمینی در توصیه ای به چنین اشخاصی می فرمایند: «حالا که آزاد شدیم خودمان را به هرج و مرج بکشیم؟ حالا که آزاد هستیم به زیر دستان خودمان ظلم کنیم؟ حالا که آزاد هستیم، برخلاف نظامات اسلامی و برخلاف نظامات ملی عمل کنیم؟ هرج و مرج به پا کنیم؟ چون آزاد هستیم؟ تحت هیچ قاعده نباشیم تحت هیچ یک از قواعد اسلامی و ملی نباشیم؟ اگر این طور باشد آزادی را سلب کرده ایم.» (2)
3 – آزادی منجر به توطئه علیه نظام نگردد.
با پیروزی انقلاب، امام خمینی قدّس سرّه الشریف ضمن اعلام حمایت از آزادی های مشروع مردم، همیشه بر این نکته تاکید می کردند که آزادی غیر از توطئه است، لذا هیچ کس حق ندارد به بهانه آزادی به توطئه علیه نظام و جامعه اسلامی بپردازد و خطاب به توطئه گران فرمودند: «آزادی غیر توطئه است، آزادی بیان است و هرچه می خواهند بگویند، توطئه نکنند این آدم کش ها و توطئه گرها را دفن خواهیم کرد.» (3) چرا که اساسا هیچ نظامی حق توطئه بر ضد مصالح و امور خویش را به هیچ کس نمی دهد، در نظام اسلامی نیز مساله بدین نحو است و نمونه آن را می توان در برخورد رسول الله صلّی الله علیه و آله با یهودیان و مسیحیان مدینه جست و جو کرد که ایشان حقوق و آزادی ها و امتیازهای خاصی را برای آنها قائل شده بودند، اما هنگامی که یهودیان، با سوءاستفاده از آزادی های اعطایی رسول اکرم صلّی الله علیه و آله مشغول توطئه بر ضد کیان اسلام شده و به همکاری کفار قریش پرداخته و مقدمات حمله علیه مسلمانان را فراهم نمودند، در این جا بود که رسول الله صلّی الله علیه و آله با مطلع شدن از این مساله، دستور سرکوب آنها را صادر نمودند، چرا که دیگر این جا مساله آزادی مطرح نبود، بلکه توطئه علیه امت و کیان اسلام بود.
ب – پایبندی به دین
امام خمینی همیشه بر آن بودند که جامعه را با تعالیم والای اسلامی منطبق ساخته و گامی به سوی تشکیل حکومت اسلامی، به معنای واقعی آن بردارند و لذا نگاه ایشان به آزادی از این منظر بود و طبعا از این منظر آزادی نیز دارای حدودی است که ما در ذیل به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1 – آزادی بهانه ای جهت اهانت به مقدسات نگردد.
از نگاه لیبرالیسم هیچ امر مقدسی وجود ندارد، لذا آنها از هر گونه امر مقدسی تقدس زدایی می نمایند، و فهم و عقل خود را از هر چیز برتر دانسته، و بر همین اساس نه تنها از اندیشه های ارسطو و ارباب کلیسا، بلکه از هر گونه اعتقاد دینی ای تقدس زدایی نموده اند. (4)
اما از دیدگاه اسلام هر آنچه بتواند انسان را به کمال برساند مقدس تلقی شده و دفاع از آن و حفظ حریم آن بر همگان واجب می باشد، و لذا امام خمینی رحمه الله تعالی می فرمایند: «مطبوعات آزادند مطالب بنویسند، اما آزاد هستند که اهانت به مثلا مقدسات مردم بکنند؟!» (5) چرا که مقدسات مردم ما که همان اصول و احکام نورانی دین مبین اسلام می باشد، نه تنها مقوم خود دین است، بلکه اساسا یکی از مهم ترین علل پیروزی انقلاب اسلامی می باشد چرا که مردم با الهام گرفتن از این احکام و تعالیم خویش را از سلطه رژیم منحوس پهلوی رها ساخته و زمینه را برای نیل به آزادی به معنای حقیقی مهیا ساخته اند.
2 – آزادی نباید منجر به فساد گردد.
از آن جا که مهم ترین هدف آزادی از منظر اسلام رشد و تعالی انسان و نیل او به کمال می باشد، این امر مسلما با ترویج فساد در جامعه در تضاد است، زیرا اساسا فساد باعث رشد و تعالی بعد حیوانی انسان می گردد و نه بعد انسانی و الهی او، و لذا بر همین اساس بود که امام راحل فرمودند: «ما آزادی فساد نمی دهیم» (6) و خطاب به کسانی که بی بند وباری را آزادی می پنداشتند فرمودند: «شما بی بند و باری را آزادی می دانید، شما فساد اخلاق را آزادی می دانید، شما فحشا راآزادی می دانید، . . . البته آزادی که منتهی می شود به فساد، آزادی که منتهی می شود به تباهی ملت، به تباهی کشور، آن را نمی توانیم بدهیم.» (7)
برگرفته از سایت حوزه
پی نوشت:
1) صحیفه نور، ج 6 ، ص 192 .
2) همان، ج 7، ص 43 – 42 .
3) همان، ج 6، ص 86 .
4) عبدالله نصری، آزادی در خاک، مجله قبسات، سال دوم، ش 6 – 5 ص 80 .
5) صحیفه نور، ج 7، ص 19 .
6) همان، ج 6، ص 86 .
7) همان، ج 8، ص 272 .
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 0