توجه به مطالبات بصورت افراط و تفریط
توجه به خواسته ها و مطالبات فرزند و اغلب افراط در برآوردن خواسته ها در خانواده های تک فرزند دیده میشود. اگر چه ممکن هست این خواسته ها فراتر از حد و مرزها و حتی توان مالی خانواده باشد.
توجه بیش از حد و قرار دادن کودک در مرکز توجه اثراتی بر شخصیت کودک برجای میگذارد که مثبت نیست. کودکانی که صبر ندارند، مسئولیت اعمال خود را پذیرا نیستند، حساس و زودرنج هستند، از اینکه در معرض تجربه ی شکست باشند هراسانند و از جامعه توقع دارند که همچون خانواده چتری از حمایت بر سر آنان باز کند.
بلوغ زودرس
وجود خواهر یا برادر بزرگتر نیاز های فرزند را در آموختن مهارت های لازم برای زندگی فراهم میکند. و این در حالی است که اگر فرزند تک باشد به ناچار چنین مهارت هایی را از والدین می آموزد. همدمی با همدلانی که سالها از کودک بزرگتر هستند پدید آورنده ی شرایطی خواهد شد که «بلوغ زود رس» نامیده می شود. کودک تک فرزند از نظر روحی و روانی بسیار سریعتر رشد کرده و به ناچار دنیا را از دید بزرگسالان میبیند. گویی کودک در دوران جوانی قرار گرفته است و استرس های آن زمان را به چشم میبیند. حالتی که ایجاد میشود این است: کودک از نظر جسمی نشانه های بلوغ را داراست اما واقعیت آن است که او همچنان در سنین کودکی ست و تجربه ی کافی برای برخورد و حل چنین فشارها و استرس ها را ندارد.
کاهش ارتباطات
زندگی در کنار برادر یا خواهر دیگر، روحیه جامعه گرایی را در کودک تقویت میکند درحالیکه گرایش به برقراری ارتباط کم با همسالان و حالات و شرایط انفرادی و یا حتی نفرت از گروه های اجتماعی در کودک تک فرزند ایجاد میشود.
تجربه و ادراک مستقیم روابط انسانی در قالب زندگی”خانوادگی” به شکل سنتی آن، احساس ناشی از داشتن”خواهر” یا “برادر” و در شبکه روابط خویشاوندی مثل”عمو” ، “عمه”، “دایی” و “خاله” است که عامل پیوندها و ثبات عاطفی در روابط اجتماعی نخستین هستند. سیاست تک فرزندی می تواند تبعات مخرب عاطفی داشته و نسل بر آمده از این خانواده ها به سمت انزوا و تنهایی سوق داده می شوند.
کاهش اقتدار والدین پیامد دیگر تضعیف شبکه ی خویشاوندی و روابط خانوادگی است. در یک سیستم خانوادگی کامل، فرزندان به والدین ارجاع داده می شوند و این کار سبب شکل گیری یک اقتدار درون شبکه ای و نهادینه شدن الگوی هرمی قدرت در خانواده به صورت غیرمستقیم در ذهن کودک می شود. ایجاد اقتدار توسط خود والدین و به دور از شبکه خویشاوندی اصولا آسیب های بسیاری چون بروز خشونت یا دیکتاتوری والدین را به عهده خواهد داشت. در صورتی که این اقتدار به شکل طبیعی در درون شبکه خویشاوندی شکل می گیرد.
حاکمیت رسانه
کم شدن ارتباطات مثبت و گفتگوی درونی در خانواده و مابین اعضاء، سبب حاکم شدن رسانه های تصویری می شود. رسانه هایی اعم از تلوزیون، بازی های رایانه ای، ماهواره، گروه ها و شبکه های اجتماعی در فضاهای مجازی؛ کودک یا نوجوانی که از تنهایی در تنگنا قرارگرفته را؛ به درون خود می کشد.
انتهای مطلب/
بازدیدها: 0