اختصاصی | سناریوهای غرب در عرصه مذکرات و بایسته‌های ما

خانه / مطالب و رویدادها / یادداشت و گفتگو / اختصاصی | سناریوهای غرب در عرصه مذکرات و بایسته‌های ما

سناریوهای غرب در عرصه مذکرات و بایسته‌های ما

عباس حاجی نجاری

tavafogh2

اشاره

    پروند هسته ای ایران اگر چه بر مبنای یک دروغ بزرگ «برنامه ایران برای تولید بمب اتم» شکل گرفته است، اما آنچه که فارغ از آن دروغ بزرگ به این پرونده اهمیت می دهد، نوع صف آرایی قدرت های بزرگ جهانی در برابر ایران در پشت میز مذاکرات وایستادگی ایران در برابر  فزون خواهی غرب است. ایستادگی ایران در این عرصه با اتکاء به مؤلفه های قدرت ملی خود، همانند ایستادگی در برابر تجاوز رژیم بعثی عراق که با پشتوانه همین قدرتها (۱+۵) صورت گرفته بود، می تواندبه الگویی در عرصه تعاملات دیپلماتیک در جهان معاصر تبدیل شود و به همین دلیل نیاز مند اجماع ملی و بسیج ظرفیتهای درونی وبیرونی برای «ادامه» این راه دشوار برای تحقق اهداف ملی است.

مذاکرات ایران و گروه ۱+۵  پس از یک سال در سوم آذرماه در حالی به پایان رسید و طرفین توافق کردند روند مذاکرات را برای یک دوره ۷ ماهه دیگر تا تیرماه ۱۳۹۴ ادامه دهند، که طی ماههای اخیر تیم آمریکائی با طراحی عملیات روانی حساب شده برای اثر گذاری بر روند مذاکرات که عمدتاً بر برآورد از محیط داخلی ایران و رقابتهای درونی جامعه آمریکا متکی بوده وهست می کوشد ضمن مدیریت روند مذاکرات، فضای داخلی ایران را نیز مدیریت کند.

  دراجلاس مسقط طرف آمریکایی با ارائه یک سند ۸ صفحه ایی که با عدول از بسیاری از توافقات قبلی همراه بود، نشان دادکه به عرصه مذاکرات تنها به بستری برای تحمیل اهداف پنهان خود که همانا جلوگیری از پیشرفت و الگو شدن نظام جمهوری اسلامی است فکر می کند، مبتنی بر همین راهبرد بود که اوباما در آستانه نشست مسقط می گوید که،ما یک طرحی را ارائه می دهیم ، که ایران باید به آن بله بگوید.

با اعلام نتایج نشست وین ۱۰ همانگونه که پیش بینی می شد، آمریکائیها و دیگر متحدان غربی این کشور دور جدیدی از عملیات روانی و طرح مطالبات خود را برای کسب ابتکار عمل در روند مذاکرات آتی آغاز کردند، فلیپ هاموند وزیر خارجه انگلیس که  ماه گذشته برای شرکت در نشست امنیتی منامه و امضاء قرارداد ایجاد پایگاه دریایی انگلیس در بحرین به این کشور سفر کرده بود در رابطه با مذاکرات هسته ای ایران می گوید : غرب نباید در موضوع هسته ای به راحتی امتیاز غیر عاقلانه به ایران بدهد، این کاری بود که گروه ۱+۵ در وین با ایستادگی بر سر مواضع اصولی خود انجام داد، اگر می خواهیم تا چند ماه آینده به توافق جامع و کسب اطمینان از صلح آمیز بودن برنامه هسته ای ایران برسیم ، باید تحریم ها را همچنان ادامه دهیم

محورهای اصلی که آمریکائیها پس از اجلاس وین برآن متمرکز شده اند به شرح زیر  است :

الف:خط تفرقه در درون ایران

اوباما درآخرین گفتگوی خود با رسانه ها در سال ۲۰۱۴ که در  مصاحبه با شبکه رادیویی ان.پی.آر (رادیوی ملی آمریکا) انجام شد، بار دیگر ایران را کشوری یاغی قلمداد وبا القاء وجود دوگانگی در کشور در مواجهه با مذاکرات هسته ای ،بر خط تفرقه در درون ایران تأکید کرد

اوباما با توهین به ملت ایران ، ایران را کشوری یاغی توصیف کرد و گفت اوایل ریاست جمهوری من در سال دو هزار و هفت از من پرسیده شد آیا به کشورهای مختلف یاغی سفر خواهم کرد ؟ آنچه من آن زمان گفتم همچنان به قوت خود باقی است . اوباما گفت اگر من فکر کنم این کار موجب پیشبرد منافع آمریکا می شود ، بله این کار را انجام می دهم . اما من فکر می کنم برای اینکه این روزنه در مورد ایران باز شود ، ما باید موضوع هسته ای را حل کنیم .

او یادآور شد که : بعضی در ایران قدر مذاکرات را می‌دانند و به دنبال استفاده از آن هستند، اما بعضی “تندروها” در داخل ایران از رسیدن به راه حلی برای پرونده هسته‌ای احساس خطر می‌کنند وچنان به شدت بر ضد آمریکایی و ضدغربی بودن خود سرمایه‌گذاری سیاسی و اعتقادی کرده‌اند که از گشودن درها به روی جهان وحشت دارند.

اوباما دراین سخنان  در عین اینکه نمی تواند قدرت ایران را انکار کند اما می کوشد آنرا متأثر از مذاکرات هسته قلمداد ومی گوید: از نگاه آمریکا اولین قدم بزرگ که می‌تواند به بهبود روابط ایران و آمریکا منجر شود، حل پرونده هسته‌ای ایران است و این‌که مقام‌های ایران بتوانند جامعه جهانی را قانع کنند که به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای نیستند.زمانش رسیده است که ایران قدر فرصت را بداند و با توجه به توانایی و منابع فوق‌العاده‌ای که دارد به یک قدرت منطقه‌ای تبدیل شود که هم برای مردم این کشور، هم منطقه و هم آمریکا اتفاقی خوب است.

 همنوایی برخی از مدعیان اصلاحات با بیگانگان در نادیده انگاری پیشرفتهای هسته ای وضرورت تمکین به فشار آمریکائیها برای تعطیلی مراکز هسته ای نظیر آنچه که در نشست انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران از سوی کسانی چون ؛عیسی سحرخیز،زیباکلام وهرمیداس باوند مطرح شد ،دقیقا همراستا با سناریویی اوباماست.

ب :نادیده انگاشتن همکاری های ایران تاکنون

 رفتار امریکایی‌ها نشان می‌دهد که آنان مانند ۱۲ سال قبل اساساً نمی‌خواهند جمهوری اسلامی دارای چرخه سوخت باشد و وضع تحریم‌ها نیز اهدافی فراتر از فعالیت‌های هسته‌ای را دنبال می‌کند و از نظرشان باید ساختار این تحریم‌ها برای حفظ فشار بر ملت ایران همچنان حفظ شود.نگاه دولت اوباما به حقوق هسته‌ای ایران، همان است که وی در چند ماه پیش در مصاحبه‌ای با صراحت آرزو کرد که اگر برایش ممکن باشد، پیچ و مهره‌های تأسیسات هسته‌ای کشور‌مان را با دستان خودش باز کند. رفتار امریکایی‌ها در خلال مذاکرات نشان می‌دهد که آنان قصد دارند ایران را در مسیری به حرکت در‌آورند که اگر موفق نمی‌شوند پیچ و مهره‌ها را باز کنند، در نهایت ایران را از یک تأسیسات هسته‌ای کاریکاتوری و نمایشی بر‌خور‌دار سازند!

   مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با اعضای مجمع عالی بسیج هدف اصلی غرب را اینگونه بیان می فرمایند: با قاطعیت و استدلال محکم معتقدیم که قصد واقعی استکبار، جلوگیری از رشد و عزت و اقتدار روزافزون ملت ایران است.ایشان، مسئله هسته ای را فقط یک بهانه خواندند و افزودند: البته آنها بهانه های دیگری هم دارند اما هدف واقعیِ تحریم و فشار اقتصادی به عنوان عاملی مهم، متوقف کردن پیشرفت ایران است.

ج:تلاش برای تغییر محاسبات مسئولین  ایران

گری سیمور، هماهنگ کننده سابق کاخ سفید در امور کنترل تسلیحات و تسلیحات در نشست ماه گذشته اندیشکده بروکینگز آمریکا  که پیرامون مذاکرات هسته ای ایران با گروه۱+۵ برگزار شده بود موفقیت آمریکائیهارا منوط به تغییر محاسبات مسئولین ایران  در اثر فشارها دانسته ومدعی می شود: مسئله واقعا به محاسبات رهبر معظم مربوط می شود و به این مسئله مربوط می شود که از دیدگاه او توازن قدرت یعنی چه؟ من اطمینان دارم که روحانی و ظریف بسیار تمایل دارند که توافق بدست آید. رئیس جمهور روحانی در رقابت های انتخاباتی شعار برداشته شدن تحریم ها را سر داده بود و اگر آنها درک کنند که تنها راه برداشته شدن تحریم ها، پاسخ دادن به برخی مطالبات آمریکا است این مورد را به اطلاع (آیت الله) خامنه ای خواهند رساند اما (آیت الله) خامنه ای همچنین از طرف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران و تندروها نیز مورد رایزنی قرار می گیرد که به وی می گویند ما به این امتیازات هیچ نیازی نداریم، آمریکایی ها ضعیف هستند ما قوی هستیم، ما می توانیم کار را پیش ببریم. تا این لحظه رهبر معظم از تندروها طرفداری کرده است. باید صبر کرد و دید در هفت ماه آینده چه اتفاقی خواهد افتاد؟ استدلال اصلی من این است که تا جایی که ما بتوانیم روی محاسبات (آیت الله) خامنه ای تاثیر بگذاریم باید وی را متقاعد کنیم که ما آماده ایم از این مذاکرات دور شویم و به تحریم ها بازگردیم.

تحرک معنادار برخی رسانه ها وتندرو های لانه گزیده در برخی مراکز در زیر سئوال بردن خدمات نیروهای سپاه وبسیج ودیگر نیروهای انقلابی هماهنگ  با این سناریوی هدایت شده بیگانگان است

د:فاصله معنا دار دیدگاه طرفین در لغو تحریمها

در حالیکه ایران لغو کامل تحریمها را دنبال می کند ،اما طرف غربی با توجه به منشأ چهارگانه تحریم‌ها (شورای امنیت،‌اتحادیه اروپا، کنگره امریکا و کاخ سفید) تاکید می‌کنند که ۱+۵ قادر به لغو تحریم‌های شورای امنیت نیست چرا که لغو آنها در مورد مسائل هسته‌ای منوط به گزارش آژانس است و در غیر موارد هسته‌ای نظیر مسائل موشکی یا کمک ایران به نیروهای مقاومت (به تعبیر آنها گروه‌های تروریستی) فرآیند خاص خود را دارد، برای تحریم‌های کنگره نیز اوباما وعده جلب رضایت کنگره را می‌دهد که طبعاً با توجه به تغییر ترکیب سنا، تحقق آن دشوارتر شده است. می‌ماند تحریم‌های کاخ سفید و اتحادیه اروپا که ۱+۵ می‌تواند برای آن تصمیم بگیرد که البته در مورد تحریم‌های کاخ سفید نیز به رغم اعلام آمادگی برای تعلیق آن در مرحله عمل آمریکایی‌ها تاکنون هیچ مساعدتی نداشته‌اند. مصداق آن در مورد چند مرحله آزادسازی بخشی از دارایی‌های بلوکه شده ایران است که به شبکه بانکی اجازه نقل و انتقال آن را نداده و ایران عملاً مجبور شده به جای آن از کشور مورد نظر کالا خریداری یا اینکه وجوه آزادشده را به صورت چمدانی جابه‌جا کند.

 به رغم تلاشهای ایران برای اعتماد سازی وتبدیل اورانیم بیست درصد ودیگر اقدامات اعتماد ساز، در همین مصاحبه با ان پی آر اوباما باز هم لغو تحریم ها را منوط به این دانسته که مقام‌های ایران بتوانند جامعه جهانی را قانع کنند که به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای نیستند .او می گوید:از نگاه آمریکا اولین قدم بزرگ که می‌تواند به بهبود روابط ایران و آمریکا منجر شود، حل پرونده هسته‌ای ایران است و این‌که مقام‌های ایران بتوانند جامعه جهانی را قانع کنند که به دنبال دستیابی به سلاح هسته‌ای نیستند. در این صورت تحریم‌ها برداشته می‌شود و بعد از آن فرصتی پیش می‌آید که آمریکا در طول زمان، روابط خود را با ایران بهبود بخشد.

ه: اذعان به ناتوانی در حذف توانمندی‌های ایران.

     یکی از دشواری های غربیها در روند مذاکرات این است که به رغم تلاش برای توقف فعالیتها وحتی تعلیق برخی مراکز هسته ای ایران، براین نکته اذعان دارند که به دلیل بومی بودن دستاوردهای ایران قادر به از بین بردن آنها نیستند. این جمله ژنرال مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش امریکا شاید صریح‌ترین موضع رسمی در مورد توانمندی واقعی ایران باشد، آنگاه که می‌گوید: امریکا توان لازم برای اقدام نظامی علیه ایران را دارد، اما این اقدام نخواهد توانست برنامه اتمی ایران را نابود کند و به همین جهت امریکا گزینه دیپلماتیک را برای حل مسئله ترجیح می‌دهد. آنچه که ظرفیت هسته‌ای ایران را به یک مسئله تبدیل می‌کند، نه سانتریفیوژها، نه موشک‌های بالستیک، بلکه «سرمایه انسانی» است که تخصص لازم برای احیای این برنامه را داراست.

کاشکی این جملات آقای دمپسی را آقای ترکان، مشاور رئیس‌جمهور هم می‌شنید؛ او که مدعی است ما فقط در تولید قورمه‌سبزی و آبگوشت بزباش توان رقابت با دیگر کشورها را داریم!

و:بازی با قیمت نفت

اکنون تردیدی وجود ندارد که کاهش شدید قیمت نفت در چند هفته گذشته یک توطئه برنامه ریزی شده مشترک آمریکائیها و سعودی ها بوده است. تحلیلگرانی که موضوع را تعقیب کرده اند می گویند از این اقدام ۳ هدف عمده دنبال می شود:۱- کاهش شدید درآمدهای نفتی ایران و مجبور کردن ایران به پذیرش یک معامله بد در مذاکرات هسته ای. ۲- فشار به روسیه و ایران برای تعدیل موضعشان در موضوع سوریه.۳- حفظ بازار نفت و جلوگیری از فعالیت رقبایی که تولید نفت به قیمت زیر ۶۰ دلار برای آنها صرفه اقتصادی ندارد.معنای راهبردی استفاده  از نفت  به عنوان یک ابزار سیاسی و تهاجمی علیه کشور های هدف ، نشان دهنده تنگنای بی سابقه راهبردی و ژئوپلتیکی است که آمریکا وعربستان در آن گرفتار شده اند. رشد فزاینده قدرت منطقه ای ایران و از دست رفتن پی در پی مناطقی که سعودی آنها را حیات خلوت خود می پنداشتند، عقلانیت راهبردی این کشورها را دچار آسیب جدی کرده است. در واقع، تلاش برای تبدیل قیمت نفت به ابزار انتقام جویی را می توان نوعی اعتراف آمریکا و عربستان به شکست در بازی راهبردی در منطقه و به هم زدن قاعده بازی دانست.واضح است که این اقدام عربستان نباید بی پاسخ بماند. بهترین پاسخ از سوی ایران این است که موضع خود را در مذاکرات هسته ای سرسختانه تر کرده و برنامه منطقه ای اش را با سرعت و شتاب بیشتری پیگیری کند.

ز:استیصال در برابر نقش برتر ایران در تحولات منطقه

   نگرانی از روند تحولات منطقه‌ای و تعمیق شکست‌های امریکا در عراق و سوریه و… شاید یکی از عوامل اصلی بازدارنده‌ای باشد که امریکایی‌ها تاکنون برای آن هیچ بدیلی نیافته و هژمون برتر ایران در سطح منطقه که البته رشد فزاینده‌ای هم دارد، به چالش فراتر از موضوع هسته‌ای برای آنها تبدیل شده است. صراحت مقام معظم رهبری بر اینکه توافق هسته‌ای منجر به تأمین امنیت رژیم صهیونیستی نخواهد شد، نشان‌دهنده راهبرد ایران در عدم پیوند مذاکرات با مسائل منطقه‌ای است.این در حالی است که  اگر در گذشته و حال حفظ منافع صهیونیسم جهانی نقش تعیین‌کننده‌ای در مواضع آمریکا در پرونده هسته ای ایران داشت، این روزها،‌ مطالبات سعودی‌ها و انگلیسی‌ها و… هم به آنها اضافه شده است، اخلال در روند مذاکرات و جلوگیری از احقاق حقوق هسته‌ای ایران، حداقل دستمزدی است که سعودی‌ها در برابر خیانت خود به بازار نفت جهانی و سقوط آن از امریکایی‌ها طلب می‌کنند.

ح:رقابتهای درونی آمریکا وتغییر در ترکیب کنگره

   اگرچه برخی از صاحب‌نظران تغییر ترکیب کنگره امریکا را نیز در مواضع اخیر کاخ سفید مؤثر می‌دانند، اما تأمل در نوع مواضع کنگره بیانگر ایفای نقش پلیس بد برای امتیازگیری بیشتر از ایران و البته اثرگذاری بر مواضع برخی مسئولان و البته برخی فعالان سیاسی و رسانه‌های داخلی است.

صاحب نظران معتقدند جمهوری خواهان می‌توانند از چهار طریق به مذاکرات هسته‌ای ایران لطمه بزند؛ نخست، ممکن است اعضای کنگره تحریم‌های جدید و شدیدتری را علیه ایران به تصویب برسانند. دوم، آن‌ها می‌توانند با تصویب طرحی، اختیارات اوباما برای بخشودگی تحریم ها را کاهش دهند. سوم، آن‌ها می‌توانند قطعنامه‌هایی مبنی بر عدم موافقت خود با توافق به تصویب رسانده و توانایی اوباما برای اجرای توافق را محدود نمایند. چهارم، آن‌ها می‌توانند تحریم‌هایی را با نام «تحریم‌های غیرمرتبط با موضوع هسته‌ای» علیه ایران به تصویب رسانده و به این ترتیب، درصدد محدود کردن امتیازاتی برآیند که ایران از محل تخفیف تحریم‌ها به دست آورده است. اما با وجود این راهبرد‌ها، اکثر قریب به اتفاق تحلیلگران بر این باورند که به رغم اینکه اوباما قادر است  هرگونه طرحی در این زمینه را وتو خواهد کند،اما آنها به شدت از شکست مذاکرات وبازگشت همه چیز به نقطه اول نگرانند.زیرا از یکسو نظام تحریم گذشته قابل تکرار نیست و در صورتی که مذاکرات شکست بخورد، چرخه معیوب سابق تکرار خواهد شد. در این چرخه، آمریکا مدام تحریم‌های خود را تشدید خواهد کرد و ایران نیز برنامه هسته‌ای خود را به طور مستمر توسعه خواهد داد. اما این روند نمی‌تواند تا ابد ادامه پیدا کند و ممکن است به تقابل نظامی منجر شود. با این حال، تجربه عراق و افغانستان سبب می‌شود آمریکا خواستار ورود به جنگی دیگر نباشد. بر اساس برخی گزارش‌ها، یک منبع نزدیک به مذاکرات گفته اتحادیه اروپا به کنگره هشدار داده در صورتی که مسئولیت شکست مذاکرات به دوش کنگره باشد، این اتحادیه به صورت یکجانبه وارد تعامل با ایران خواهد شد؛ این بدان معناست اگر کنگره بخواهد صرفاً دستور کار سیاسی خود را به پیش ببرد، در عمل تحریم‌ها از هم فرو می‌پاشد.

چشم انداز آینده

به رغم سناریوهای غرب ،اگرچه سیاستهای کلی کشور در عرصه مذاکرات توسط دستگاه های ذیربط در نظام مشخص شده و مقام معظم رهبری نیز در دیدار اخیر با اعضای مجمع عالی بسیج بر ادامه مذاکرات تاکید و یادآور شدند که: « اگر در مذاکرات حرف منطقی زده و قرارهای عادلانه گذاشته شود ، قبول می کنیم، اما  مردم ایران از صدر تا ذیل از آحاد مردمش در مقابل زیاده خواهی می ایستند» ، اما به نظر می آید با توجه به راهبردهای نظام سلطه، عبور قدرتمندانه از عرصه کنونی نیازمند بسیج همه ظرفیتهای ملی است، زیرا ماههای آینده یکی از  دوران های سرنوشت ساز تاریخ انقلاب اسلامی است .ادامه مذاکرات آینده مستلزم دقت عمل بیشتر مسئولان در بیان مواضع و اقدامات عملی است،

۱-بهره گیری از ظرفیت های دیپلماسی عمومی در کنار دیپلماسی رسمی ،می تواند تقویت کننده کفه ایران در مذاکرات باشد. اقدام  مناسب محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه در ارسال  نامه‌های جداگانه‌ای به همتایان خود در کشورهای مختلف جهان وبیان  مواضع اصولی جمهوری اسلامی ایران در خصوص مذاکرات هسته‌ای از جمله این اقدامات است . اقدام مشابه در عرصه رسانه های غربی برای بیان مواضع ایران اگرچه مستلزم هزینه هایی هم با شد در تغییر فضا به نفع ایران تأثیر مستقیم دارد

۲- در حالی که طرف غربی چشم انداز مذاکرات را کاملاً مبهم اعلام می کند، نگاه خوشبینانه در داخل مبنی  بر رسیدن به توافق در آینده نزدیک ،پاسخ درخور به سناریوهای دشمن نیست . این در حالی است که طرح اینگونه مواضع در روزهای قبل از نشست مسقط و وین ۱۰ سبب شد که با تمدید مذاکرات بازار با یک جهش مواجه شود. مضافاً بر اینکه ایجاد انتظار و تکرار آن عملاً بازار سرمایه گذاری و تولید را با رکود مواجه ساخته و از هرگونه برنامه ریزی و سرمایه گذاری بلند مدت باز می دارد.

۳-تمرکز توجه بر اقتصاد مقاومتی برای مقابله با راهبرد اصلی نظام سلطه یعنی تحریم فلج کننده اقتصادی ، مستلزم باور به توانمندیهای داخلی و ظرفیتهای درونی نظام است که متاسفانه بعضاً حتی در حد شعار نیز تکرار نمی شود. مقام معظم رهبری در یکی از دیدار های اخیر خود ابعاد این موضوع را با اشاره به تمدید مذاکرات اینگونه تبیین می‌کنند که: «همه بدانند، هم آن کسانی که طرف مذاکره‌اند، هم این کسانی که در داخل نگران این مسئله‌اند و نگاهشان به این مذاکرات است، اگر این مذاکرات به نتیجه نرسد آنکه بیش از همه ضرر می‌کند ما نیستیم، امریکایی‌ها هستند. ما با ملت خودمان رو راست هستیم، حقیقت مطلب را با مردم در میان می‌گذاریم.» ایشان سپس با توجه به تجربه تاریخی ملت ایران در مواجهه با این‌گونه فشار‌ها و تهدیدها، به تأثیر تمرکز بر اقتصاد مقاومتی اشاره کرده و یادآور می‌شوند: راه‌حل همین اقتصاد مقاومتی است که ضربه‌های دشمن را اول کم‌اثر می‌کند، کاهش می‌دهد که این مال کوتاه‌مدت است و در میان‌مدت و بلندمدت به حرکت عظیم مردم اوج می‌دهد.

این در حالی است که نزدیک به یکسال از تدوین و ابلاغ سیاستهای آن گذشته است. فرصت ۱۰ ماهه زمانی کافی برای تدوین دستور العمل اجرایی و طرح های عملیاتی تحقق آن بود که باید از دست رفته محسوب کرد و تنها نشان باقی مانده معدود تراکتها و بنرهای تبلیغی مراکز فرهنگی در تبلیغ شعار سال و اقتصاد مقاومتی در خیابانها ویا در سر برگ نامه ادارات دولتی است،

۴-توجه به مولفه های اصلی اقتدار ملی و سرپنجه های انقلاب اسلامی در منطقه که مهمترین معضل دشمن در مدیریت تحولات بیرونی است، نیازمند عنایات ویژه است، نظام سلطه و پادوهای منطقه ای اش برای تخلیه ظرفیتهای انقلاب اسلامی و محدود کردن ایران حتی حاضر به تحمل ضررهای دهها میلیارد دلاری شده و قیمت نفت را به حداقل ممکن رسانیده اند. در ماههای آینده بخش عمده توان نظام سلطه برای تخلیه ظرفیت ایران در تحولات منطقه در عرصه هایی نظیر فلسطین، لبنان، سوریه ، عراق، یمن و… صرف خواهد شد که این امر نیازمند برنامه ریزی ویژه و تقویت ظرفیتهای دفاعی است.

۵-تقویت وحدت ملی و توجه به راهبرد دشمن به دو قطبی سازی و چالش آفرینی داخلی از دیگر موضوعاتی است که در داخل نیازمند تأمل جدی دولتمردان در سناریو های نظام سلطه وقطع سرپلهای نفوذ دشمن است،حاشیه سازی های اخیر مسئولین کشور ومیدان دادن به عوامل و پادوهای فتنه که این روز ها خانم کلینتون حسرت می خورد که چرا آمریکا درسال ۸۸ از آنها حمایت بیشتری نکرده است، از جمله عواملی است که دشمنان را بر اثربخشی سناریوی دوقطبی سازی در داخل  امیدوار می کند .درحالیکه بعضا نقد منصفانه به روند مذاکرات تحمل نمی شود ،مواضع صریح تند روهای افراطی در زیر سئوال بردن دستاوردهای هسته ای کشور باهیچ واکنشی مواجه نمی شود.

۶- به رغم ادعای حمایت جریان رسانه‌ای اصلاح‌طلب از دولت، نقش آنها در ایجاد توقع در رسیدن به توافق و انتظار کاذب در مردم، تأثیر مهمی در ایجاد التهاب در بازار ارز وطلا در ایام اخیر داشت . این روند که متأسفانه در برخی حلقه‌ها تا برنامه‌ریزی برای برگزاری جشن هم پیش رفته بود، خواسته یا ناخواسته به عنوان “سرپل” اصلی دشمن در تضعیف اراده ملی در مقابله با نظام سلطه عمل می‌کند. این جریان این روزها با دامن زدن به برخی از موضوعات دیگر اجتماعی، علاوه بر مسئله هسته ای تلاش دارد دولت را در عرصه‌های دیگر نیز درگیر کند. به نظر می‌آید که دولتمردان فراتر از حساسیت نسبت به انتقاد منتقدان که البته این روزها به شدت کاهش یافته، باید برای چالش‌آفرینی‌های این به ظاهر دوستان چاره‌ای بیندیشند.

بازدیدها: 3

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *