از شعر و شعور تا شهادت – شهید آیت الله علی قدوسی
انقلاب اسلامی ایران که نتیجه مجاهدت علمای شیعه در طول 1400 سال است قبل از پیروزی و پسازآن با چالشهای بسیاری همراه بوده که ازجمله آن چالشها حذف علمای تأثیرگذار انقلابی بوده است. پیش از پیروزی انقلاب، سرنوشت بسیاری از علمای مبارز، تبعید و شکنجه و یا اعدام بود و پسازآن نیز دشمن برای خاموش کردن این چراغ، متوسل به ترور پرچمداران این راه گردید. در میان شهدای ترور، نام روحانی جلیلالقدری به چشم میخورد که از نگاه امام خمینی رحمهالله به تقوا، حسن عمل، استقامت و پایداری و تعهد در راه هدف، شناسایی بود.[1] روحانی مجاهدی که سالیان دراز از عمر شریف خود را در راه انقلاب و خدمت به اسلام سپری کرد.[2]
آری سخن از مجاهد مبارز و نستوه شهید آیتالله علی قدوسی است؛ همان کسیکه همچون شهید بهشتی خار چشم دشمنان بود. از روحیات ممتاز این شهید باعظمت آن بود که اگر مسئولیتی را برعهده میگرفت تمام توان و قوت خود را به کار می بست و با جدیت و قاطعیت در مسیر تحقق آن مسئولیت عمل مینمود تا آنجا که امام در توصیف ایشان فرمود: «ایشان آدم صحیحی است، یک آدم فعّالی است، [آدم] قاطعی است».[3]
دوران زندگی پربرکت این شهید عزیز سرشار از علم و عمل همراه با تواضع و تقواست. روحیه مبارزه علیه طاغوت از ابتدای جوانی تا به هنگام شهادت لحظهای در وجود ایشان کمرنگ نشد؛ چه در آن زمان که یک روحانی جوان بود و در نهضت ملی شدن صنعت نفت بهعنوان یکی از یاران آیتالله کاشانی نقش ایفا میکرد و چه در هنگامیکه از حامیان نواب صفوی و فدائیان اسلام به حساب می آمد؛ او همواره در کنار تحصیل از مبارزه با طاغوت نیز غافل نبود؛ به همین خاطر برای تقویت روحیه مبارزاتی خویش با توجه به درک شرایط زمانه، یک دوره آموزشهای نظامی در مناطق کوهستانی را نیز کسب نمود.[4]
درک محضر بزرگانی همچون آیتاللهالعظمی بروجردی، علامه طباطبایی، آیتالله صدوقی و امام خمینی رحمهالله و نیز همدرسی و مراوده با شهیدان مطهری و بهشتی و آیتالله خامنهای و نائل شدن به درجه اجتهاد بیانگر درجه و رتبه عالی علمی ایشان است که ثمره آن تربیت طلاب و شاگردانی مستعد، آگاه و انقلابی بود.
در همین راستا تأسیس و مدیریت مدرسه علمیه حقانی منتظریه مبتنی بر یک نظام آموزشی متفاوت از حوزه و همگام با علوم روز به همراه بزرگانی چون شهید بهشتی، شهید ربانی شیرازی، مرحوم مشکینی و آیتالله مصباح یزدی و نیز تأسیس «مکتب توحید» با هدف آشنایی بانوان با مبانی اسلام ناب ازجمله فعالیتهای فرهنگی شهید قدوسی در دوران پیش از پیروزی انقلاب به شمار میرود.
نقطه عطف زندگی شهید قدوسی، آشنایی او با مکتب سیاسی و انقلابی امام خمینی رحمهالله و علاقهمندی وافرش به این مکتب بود. همین امر سبب شد که پس از تبعید حضرت امام به ترکیه، او ازجمله طراحان کیفیت مبارزه با رژیم طاغوتی پهلوی و از ادامهدهندگان راسخ راه امام در کشور به شمار آید. سازماندهی تشکلی مخفی از مدرسین و اساتید حوزه علمیه که در پوشش گروه بررسی و اصلاح امور حوزه، مبارزات انقلابی را طراحی مینمود، ازجمله فعالیتهای سیاسی و انقلابی این شهید بزرگوار در زمان تبعید حضرت امام رحمهالله بود. پس از پیروزی انقلاب نیز در قالب عضویت در شورای عالی قضایی و دادستانی کل انقلاب، به نظام اسلامی خدمت نمود و همزمان به نگارش آییننامه دادگاههای انقلاب و ارائه طرحهایی برای اصلاح وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همت گماشت.
هرچند پرداختن به همه ویژگیهای شخصیتی این شهید عزیز از عهده این نوشتار خارج است اما آنچه علاوه بر ویژگیهای از پیشگفته در ایام حیات 54 ساله ایشان خودنمایی میکند موقعیتشناسی و عمل به تکلیف است. ازاینرو بهجرئت میتوان گفت آیتالله قدوسی نمونه بارزی از یک عالم مجاهد و وظیفهشناس بود؛ بهگونهای که مرحوم علامه طباطبایی رحمهالله در وصف ایشان میفرمود: «هر وقت امری به ایشان تفویض میکنم دیگر از بابت آن آسودهخاطر هستم.»[5] پیام امام خمینی رحمهالله در شهادت ایشان نیز گواه این مدعاست.
علاوه بر وظیفهشناسی، شاخصههای دیگری در سیره این شهید بزرگوار میتوان ذکر کرد ازجمله توجه ویژه به بیتالمال و احتیاط در مصرف آن بهنحویکه در دوران مسئولیت در دادستانی انقلاب، هرگز حقوقی برای خود در نظر نگرفت و حتی از امکانات و مزایایی که حق او بود نیز استفاده نکرد.
همسر شهید قدوسی می گوید علاوه بر همه روحیات علمی و سیاسی شهید قدوسی، ایشان بسیار اهل شعر و شاعری بود و به معنای عملی و نظری اهل ادب بود به نحوی که هرگز نزد علامه که استاد ایشان بودند غیر از دو زانو ننشست و همواره می گفت استاد برای من کمتر از پدر نیست.
بیشک چنین افراد کارآمدی همواره خار چشم دشمنان هستند و دشمن برای حذف آنها از سر راه خود از هیچ خدعه و هجمهای دریغ نمیکند. سرانجام پایان خوش زندگی آیتالله قدوسی نیز همان آرزویی شد که اولیای الهی در مناجات و راز و نیازشان از درگاه احدیت طلب میکنند و آن حاجت شیرین چیزی جز نیل به رزق معنوی شهادت و رسیدن به لقاءالله نیست.
پس از شهادت ایشان همگان متوجه شدند که چه شخصیت والامقامی را ازدستدادهاند. امام راحل رحمهالله در توصیف ایشان فرمودند: «آقای قدوسی- خدا رحمتش کند- خوب من میشناختم چه آدمی است و چقدر به این آدم [اتهام وارد] کردند که مردم را دارد چه میکند، میکشد، چه میکند، فلان … و من میدانستم چه آدمی است؛ محتاط. در احتیاط، حتی در این مالیات، آنقدر از او شکایت میکردند که این آقا احتیاط میکند، نمیگذارد یک چیزی را که باید خرج کرد، خرج کند، لکن وقتیکه به شهادت رسید، یکدفعه یک دسته بیدار شدند که اینها یک چنین افرادی را دارند شهید میکنند».[6]
منابع:
[1]. صحیفه امام؛ ج 15؛ ص 173. پیام امام به مناسبت شهادت شهید قدوسی، 15/6/60. [2]. همان، ج 18، ص 100. [3]. همان، ج10، ص 208. [4]. گلشن ابرار، ج 2 ، ص 861. [5]. مجله گلبرگ، شهریور 1386، شماره 90. [6]. صحیفه امام؛ ج 15؛ ص 201.بازدیدها: 0