استکبار از دیدگاه مقام معظّم رهبری/بخش پنجم
استکبار و استبداد بین المللی
بلای بزرگ در جهان امروز، عبارت است از چیزی که بنده آن را به نام استبداد بین المللی و دیکتاتوری جهانی می توانم معرفی کنم. این اسم، برای آنچه که امروز بر ملّت ها می گذرد، اسم مناسبی است. استبداد بین المللی مرتبه ی اعلای استکبار بین المللی و جهانی است. استکبار جهانی معنایش این است که دولت هایی و قدرت هایی در دنیا هستند که نسبت به ملّت های دیگر، با برخورد استکباری مواجه می شوند. ثروت آنها را می برند، در حکومت های آنها دخالت می کنند، در سیاست های آنها اعمال نظر می کنند، آنها را به این سمت و آن سمت می کشانند. این استکبار بین المللی است. همان چیزی که در قرن هجدهم و نوزدهم، با استعمار شروع شد و بعد در قرن بیستم به استعمار نوین مبدّل شد و امروز، یا در دوران اوج قدرت های استکباری، به شکل استکبار جهانی درآمد که دنیا را تقسیم کرده بودند بین دو قطب و دو قدرت؛ هر کدامی یک جور ملّتی را می دوشیدند و در پنجه ی خود، می فشردند.
امروز چیزی که اضافه شده است و استبداد بین المللی مناسب این است، عبارت است از این که قدرت های مستکبر جهانی و در رأس آنها قدرت ایالات متحده ی امریکا، برای ملّت های دیگر حقّ حرف زدن و اظهار نظر کردن هم قائل نیستند. هر کاری که برای سیاست خودشان مفید و لازم بدانند، ولو به ضرر ملّتی یا ملّت هایی باشد انجام می دهند. مثلاً فرض بفرمایید در قضیه ی عراق، منطقه را در زیر لگدهای خودشان و به وسیله ی نیروهای مسلّح خودشان و سلاح های کشنده ی خودشان، خرد و خمیر می کنند یا در مناطق گوناگون عالم با اشاره ی آنها، با کمک آنها، انواع فجایع و جنایات انجام می گیرد. فرض بفرمایید در فلسطین اشغالی آن همه فاجعه اتّفاق می افتد و در لبنان و در مناطق دیگر، امّا اگر ملّتی نظری بر خلاف این مطالب ابراز بکند یا دولتمردانی در دنیا مخالفت بکنند، با استبداد و دیکتاتوری کامل، او را متّهم می کنند یا آن ملّت را یا آن دولت را به انواع اتّهامات، برای این که اورا از میدان خارج کنند. وسایل و ابزاری هم دارند. این رادیوهاست، خبرگزاری هاست، وسایل سریع السیر خبر و تحلیل است، این دستگاه های استعماری تحلیل گران سیاسی است و سلاح های کشنده و مرگبار هم که در اختیار آنهاست. خود را محق جلوه می دهند وهر کسی را که مخالف با آنهاست به شکل فجیعی – یا با فشار سیاسی، یا با فشار نظامی، یا با فشار اقتصادی – سعی می کنند از میدان خارج کنند تا آب از آب تکان نخورد.
حالا اگر از باب نمونه بخواهیم اسم بیاوریم، شما ببینید در همین کشورهای اسلامی ما، در الجزایر مثلاً، انتخاباتی اتّفاق افتاد، جناحی پیروز شد، بعد با اشاره وپشتیبانی قدرتها، قدرتهای استکباری، وضع به کلی عوض شد. یعنی آنی که ملت خواسته بود، به کلی به عکس شد. یا در همین منطقه ی خونبار بوسنی و هرزگوین، ملّت ها دم از استقلال زدند، همه ی آنها مورد قبول واقع شد، وقتی نوبت به ملّت مسلمان بوسنی و هرزگوین رسید که اکثریت این کشور مسلمانند – و حکومت خودشان را انتخاب کردند، نوبت رسید به فاجعه آفرینی و کشتار با سکوت تبلیغاتی دنیا، بعد هم با تبلیغات کم رنگ و بی معنی و رها کردن متجاوز و جنایتکار. این، آن وضعیتی است که بر دنیا حاکم است. یعنی یک طرف، فشار یک عدّه قدرتمندی که اگر در صد مسأله هم با هم اختلاف دارند، در تقسیم دنیا به مناطق نفوذ و فشار آوردن براکثریت مردم عالم، دست یکی هستند و با هم اختلافی ندارند. اگر در تقسیم منابع غارت زده ی جهان سوم یا کشورهای فقیر، با هم درگیری دارند، که دارند، امّا در اصل غارت منابع و فشار بر روی دولت هایی که مقاومت کنند، با هم هیچ اختلافی ندارند. یک طرف اینهایند که اقلّیتند، هم از لحاظ تعداد دولت ها، هم از لحاظ آحاد مردم. یک طرف هم، اکثریت دولت های عالم و ملّت های عالم، که محکومند از آنها پیروی کنند. البتّه ملّت ها مستضعفند، ناچارند، امکاناتی ندارند. دولت ها هم، خیلی شان، دولتمردها برای مطامع خودشان، برای چهار روز در رأس قدرت ماندن خودشان، تسلیم می شوند. این وضع دنیاست. یعنی چه؟ یعنی دیکتاتوری. همان چیزی که اگر در یک کشوری، این وضعیت به وجود بیاید یعنی یک اقلّیتی که حاکم است، مقتدر است، امکانات دارد، پول دارد، تبلیغات دارد در یک طرف قرار بگیرد، یک اکثریّت عظیمی که مستضعفند، ناراضی اند، خشمگینند، مخالفند، در یک طرف دیگر قرار بگیرند، همه ی عقلای عالم آنها را تقبیح می کنند. امّا همین وضعیت، در سطح جهان به وجود آمده است و روشنفکران عالم دارند تماشا می کنند و نگاه می کنند و خونسرد از آن می گذرند و مسائل جزیی را بزرگ می کنند. 1371/08/13
منبع: مرکز اطّلاع رسانی غدیر
پایگاه اطّلاع رسانی هیات رزمندگان اسلام
بازدیدها: 118