اشعار ویژه شهادت امام صادق علیه السلام

خانه / اشعار / اشعار ویژه شهادت امام صادق علیه السلام

صلی الله علیک یا شیخ الائمه

نفس‌نفس‌زدنم را حسین می‌بیند 

جراحت بدنم را حسین می‌بیند 

نحیف هستم و آتش به جانم افتاده 

و شعله‌زارِ تنم را حسین می‌بیند 

دویدن از پیِ مرکب برای من سخت است 

نحیف‌تر شدنم را حسین می‌بیند 

حریم شخصیِ من جای این اراذل نیست 

غریبی وطنم را حسین می‌بیند 

چه روضه‌ای‌ست اگر مادرت زمین بخورد 

نوای واحَسَنم را حسین می‌بیند 

شبیه دامن طفل سه‌ساله می‌سوزم 

عزای سوختنم را حسین می‌بیند 

تمام فکر من این است لحظۀ دفنم 

سفیدیِ کفنم را حسین می‌بیند 

برای کرب‌وبلای حسین بی‌تابم 

دو دست سینه‌زنم را حسین می‌بیند

#حمید_رمی

———————————-

این اراذل که چنین دور و برت ریخته‌اند

سال‌ها پیش به بیت پدرت ریخته‌اند

دست بسته وسط کوچه علی را بردند

شرح آن حادثه را در نظرت ریخته‌اند

حرمت موی سفید تو مراعات نشد

سرزده از سر دیوار سرت ریخته‌اند

به لبت ذکر خدا بود، سرت داد زدند

وسط نافله‌های سحرت ریخته‌اند

گرم سجاده تسبیح و دعا بودی که –

آتش کینه روی بال و پرت ریخته‌اند

خانه‌ات سوخت، دلت سوخت، پر و بالت سوخت

شعله‌ها روی دل پُر شررت ریخته‌اند

اینکه در اوج بلا کرببلایی‌ست دلت

غم سرخی‌ست که در چشم ترت ریخته‌اند

روضه خوان تن افتاده ته گودالی

زهر روی جگر نوحه‌گرت ریخته‌اند

آه… با نیزه و با سنگ و سنان و شمشیر

سر جدِّ از تو مظلوم‌ترت ریخته‌اند

#محمود_مربوبی

———————————-

این نیمه‌شب ز خانه کجا می‌بری مرا؟

پا و سر برهنه چرا می‌بری مرا؟

برهم زدی دعا و شکستی نماز من

از ذات حق نکرده حیا، می‌بری مرا؟

اهل و عیال من نگران ایستاده‌اند

دیدند زار و غم زده تا می‌بری مرا

من را نمانده تاب دویدن، کمی بایست

این قدر باشتاب کجا می‌بری مرا؟

از بس کشاندی‌ام، ز نفس اوفتاده‌ام

ماتم که می‌کُشی تو وَ یا می‌بری مرا

از من به جز عدالت و تقوا چه دیده‌ای؟

کآسیمه سر به کاخ جفا می‌بری مرا

آخر مرا چه کار به منصور کاین چنین

دنبال خویش چون اُسرا می‌بری مرا

#سیدرضا_مؤید

———————————-

از مهر، آسمان مدینه اثر نداشت

من سفره‌ام کباب، به غیر از جگر نداشت

«ما آن شقایقیم که با داغ زاده‌ایم»

جز داغ دل نصیب، جگر بیشتر نداشت

بردند اگر به بزم عدو نیمه‌شب مرا

آن جا یزید و چوبِ تر و تشتِ زر نداشت

از کودکانِ لرزه به پیکر فتاده‌ام

یک تن امید دیدن روی پدر نداشت

گویی مدینه رسم شده خانه سوختن

سهمی دگر ز مادر خود این پسر نداشت

غم نیست خانه‌ام اگر آتش گرفت، شکر

گر خانه سوخت، فاطمه‌ای پشت در نداشت

#حاج_علی_انسانی

———————————-

با جعفر صادق به روایات رسیدیم

با لطف روایات به آیات رسیدیم

عبد تو شدیم و سر سجّاده که رفتیم

دیدیم به مجموع عبادات رسیدیم

با واسطه ما پیش خداوند نشستیم

از راه توسّل به مناجات رسیدیم

از ردّ قدم‌های تو تا خانه‌ی زهرا

یک‌دفعه، دو دفعه، نه! به کَرّات رسیدیم

ما خاک‌نشینان حرم، عرش‌نشینیم

از ارض بقیعت به سماوات رسیدیم

::

از گریه‌ی تو در وسط شعله‌ی خانه

به سوختن مادر سادات رسیدیم 

#علی_اکبر_لطیفیان

———————————-

 

 

فیلم استوری؛ نکوهش بخل و ترس و فقر/درس هایی از کلام امیرالمومنین علیه‌السلام

بازدیدها: 0

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

هیات رزمندگان