در منابع معتبری که صحبت ها و کلمات امام حسین (علیه السلام) را در مسیر حرکت به سوی کربلا نقل کرده اند آمده است :
حسین بن على (علیه السلام) که در طول راه از مدینه تا کربلا و در مواقع مختلف ، شهادت خویش را اعلان نموده بود و به یاران خود اجازه مرخصى داده و بیعت را از آنان برداشته بود، در شب عاشورا و براى آخرین بار نیز این موضوع را با صراحت مطرح نموده و در ضمن سخنانی فرمود:”… ، تاریکی شب شما را فرا گرفته است از آن استفاده کنید و هریک از شما دست یکى از افراد خانواده مرا بگیرد و به سوى آبادى و شهر خویش حرکت کند تا خداوند فرجی بنماید، زیرا این مردم فقط در تعقیب من هستند و اگر بر من دست بیابند با دیگران کارى نخواهند داشت ، خداوند به همه شما جزاى خیر و پاداش نیک عنایت کند[1]“…
و این پیشنهاد در واقع آخرین آزمایش از سوى حسین بن على (علیه السلام) بود و هدف امام از این کار، آزادی کامل یاران و همراهان بود تا مبادا کسی از روی اکراه و حیا در رکاب او بماند. نتیجه این آزمایش ثابت قدمی بیشتر یاران و عکس العمل زیبای آنان بود که هریک با بیان خاص وفادارى خود را نسبت به آن حضرت و استقامت و پایدارى خویش را تا آخرین قطره خون اعلان داشتند و بدین گونه از این آزمایش روسفید و سرافراز بیرون آمدند.
اولین کسى که پس از سخنرانى امام (علیه السلام) لب به سخن گشود برادرش عباس بن على(علیه السلام) بود او چنین گفت :((لا اَرَانااللّه ذلِکَ اَبَداً؛)) خدا چنین روزى را نیاورد که ما تو را رها کنیم و به سوى شهر خود برگردیم )).[2]
بنا بر این طبق این نقل امام حسین (علیه السلام) در شب عاشورا بار دیگر به همه یاران خود فرصت تجدید نظر در انتخاب خود و انتخاب آزادانه دادند و آنان نیز با بصیرت هرچه بیشتر ماندن در کنار امام را با تمام خطرات و ضررهای دنیایی آن بر رفتن و تنها گذاشتن امام ترجیح دادند و بار دیگر از بوته سخت آزمایش سر بلند بیرون آمدند.! از این که مطابق این نقل حضرت ابوالفضل العباس(علیه السلام) اولین نفری بود که بعد از سخنان امام وفاداری خود را تکرار و بیعت خود را تجدید کرد می توان استفاده کرد که امام حسین (علیه السلام) این سخنان را خطاب به نزدیک ترین یاران خود حتی عباس (علیه السلام) ایراد کرده اند و آنان وفاداری مجدد خود را با شجاعت تمام اعلام داشتند.
.[2] تاریخالطبری،ج5،ص:419؛ تجاربالأمم،ج2،ص:75؛ الکامل،ج4،ص:58؛ المنتظم،ج5،ص:338؛ عبد الرحمن بن محمد بن خلدون (م 808) دیوان المبتدأ و الخبر فى تاریخ العرب و البربر و من عاصرهم من ذوى الشأن الأکبر، ج3،ص:30، تحقیق خلیل شحادة، بیروت، دار الفکر، ط الثانیة، 1408/1988.
منبع:اسلام کوئست
بازدیدها: 138