چهاردهمین روز از اسفند ماه را به نام«احسان و نیکوکاری» گذاشته اند. این فضیلت اخلاقی دردین مبین اسلام، مورد تأکید فراوان واقع شده است. آیت الله جوادی آملی در کتاب شریف مفاتیح الحیات در مورد ارزش، اهمیت، آداب و پاداش نيكوكاري، مطالب ارزشمندی را مرقوم داشته اند که برش هایی از آن در ذیل می آید.
* ارزش و اهميت نيكوكاري
رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: خدا به داود پيامبر علیه السلام چنين وحي كرد: بنده اي از بندگانم در روز قيامت كار نيكي مي آورد، پس او را در بهشت حاكم مي سازم. داود پرسيد: آن كار نيك چيست؟ خداي متعال فرمود: اندوهي از مؤمني مي زدايد، اگر چه با دانه اي خرما يا نيمي از آن باشد. داود گفت: شايسته است كسي كه تو را بشناسد اميدش را از تو نَبُرد.[1]
* آداب نيكوكاري
قرآن حكيم پاداش احسان و نيكي را نيكي مي داند. معناي دقيق آن اين است كه اگر كسي نسبت به شما نيكي كرد و شما نيز مشابه آن را درباره او روا داشتيد كار شما عدل است نه احسان؛ ولي اگر افزون بر كار او، شما دوباره نسبت به او نيكي كنيد كار شما احسان می شود كه مي تواند جزاي احسان او باشد.
* آداب احسان، نیکی به همه مردم اعم از نیکوکار و بدکار
احسان آدابي دارد که به برخي از آن ها اشاره مي شود:
جزاي نيكي با نيكي: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: چون كسي به شما نيكي كرد، آن را با نيكي جبران كنيد. اگر نداشتيد سپاسگزار او باشيد، زيرا سپاسگزاري گونه اي از پاداش است.[22]
نيكي به همه: امام رضا سلام الله علیه به نقل از پيامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: به همگان، اعم از شايستگان و نااهلان نيكي كنيد؛ اگر كسي را نيافتي كه درخور و شايسته دريافت نيكي باشد تو به نيكي كردن سزاواري.[33]
نيكي در برابر بدي: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: آيا شما را از بهترين خُلق دنيا و آخرت آگاه نكنم؟ درگذشتن از كسي كه به شما ظلم كرده است، نيكي و احسان به كسي كه به شما بدي كرده و بخشيدن به كسي كه از شما دريغ داشته است.[44]
تعجيل، تقليل و ترك منت: امام صادق سلام الله علیه فرمود: نيكوكاري كامل نمي شود، جز با سه خصلت؛ شتاب در آن، كم شمردن بسيار آن و منت ننهادن.[55]
مخفي بودن: امام صادق سلام الله علیه فرمود: نيكوكاري به صلاح نمي گرايد، جز با سه چيز؛ اندك شمردن آن، مخفي كردن آن و شتاب در آن، زيرا آنگاه كه تو آن را اندك بشماري، نزد دريابنده بزرگش كرده اي و چون آن را بپوشاني آن را به كمال رسانده اي و هنگامي كه شتاب كردي، گوارايش كرده اي.[6]
* پاداش نيكوكاري
خير دنيا: اميرموٴمنان سلام الله علیه مي فرمود: خيري در دنيا نيست، مگر براي دو كس؛ آن كه هر روز بر احسان خود مي افزايد و كسي كه گناهانش را با توبه جبران مي كند.[77]
جذب دل ها: اميرمؤمنان سلام الله علیه فرمود: هر كه احسان و نيكي كند، دل ها به سوي وي گرايش يابند.[8]
مصونيت از لغزش: اميرمؤمنان سلام الله علیه مي فرمايد: نيكوكاري، آدمي را از سقوطِ خواري زا نگاه مي دارد.[9]
جلوگيري از مرگ بد: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نيكوكاري از مرگ بد پيشگيري مي كند.[10]
بركت در خانه: امام صادق سلام الله علیه به نقل از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: بركت به سوي خانه اي كه از آن نيكي مي تراود از فرو رفتن كارد در كوهان شتر (كه نرم و نفوذپذير است) و شتاب سيلاب از فراز كوه به عمق دره شتابان تر است.[111]
افزايش رزق و آبادي شهرها: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: نيكوكاري و حسن همجواري بر نعمت ها مي افزايد و شهرها را آباد مي سازد.[122]
عمر طولاني: امام صادق سلام الله علیه فرمود: نيكي و خوش خُلقي شهرها را آباد مي كنند و بر عمرها مي افزايند.[13]
ورود به بهشت: امام صادق سلام الله علیه فرمود: خداي سبحان در روز قيامت به فقيران مي فرمايد: بنگريد و چهره ها را جست وجو كنيد، پس هر كس به شما نيكي كرده دستش را گرفته و به بهشتش درآوريد[144]؛ همچنين فرمود: برداشتن خاشاكي از چهره برادرت ده حسنه و لبخند زدن به رويش يك حسنه دارد و نخستين كسي كه به بهشت درمي آيد اهل نيكوكاري است.[15]
دوري از آتش جهنم: حضرت موسي سلام الله علیه خطاب به خدا عرض كرد: خدايا پاداش كسي كه آزارش را از مردم باز دارد و به آنان نيكي كند چيست؟ خدا فرمود: اي موسي! در روز قيامت آتش به او خطاب مي كند: هيچ راهي به سوي تو ندارم.[16]
محبوب خدا شدن: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: هر كار نيكي صدقه است و آن كه به كار خيري رهنمود مي دهد همچون فاعل آن است و خدا كمك به بيچاره را دوست مي دارد.[17]
منبع: کتاب مفاتیح الحیات، اثر آیت الله جوادی آملی
پاورقی:
[1] . (قرب الاسناد، ص56؛ ر.ك: مستدرك الوسائل، ج12، ص395).
[2] . (تحف العقول، ص49).
[3] . (عيون اخبار الرضا A ج2، ص35).
[4] . (الزهد، ص15).
[5] . (تحف العقول، ص323).
[6] . (الكافى، ج4، ص30).
[7] . (روضة الواعظين، ص448).
[8] . (غرر الحكم، ص449).
[9] . (غرر الحكم، ص386).
[10] . (دعائم الاسلام، ج2، ص331).
[11] . (الكافى، ج4، ص29).
[12] . (مستدرك الوسائل، ج8، ص425).
[13] . (الكافى، ج2، ص100).
[14] . (وسائل الشيعة، ج16، ص291).
[15] . (الدعوات، ص108).
[16] . (الأمالي، صدوق، ص208).
[17] . (الكافى، ج4، ص27).
بازدیدها: 0