این حسی که گاهی آدمی را قلقلک می دهد که باید برای دل کسی کاری بکنیم را چگونه ارضا کنیم؟
در زندگی حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که از لذتی و یا کاری که مورد علاقه شما بوده اما چون معشوق شما، همسر شما یا فردی که برای شما عزیز است، آن را دوست نداشته، شما آن را ترک کرده اید … این چشم پوشی شما از آنچه دوست دارید گاهی به نظر آن طرف رسیده و برایتان جبران کرده، یا حتی زبانی از شما تشکر کرده که در این صورت خیلی خوب و خوشایند است و انسان از کار و چشم پوشی اش خوشحال می شود اما گاهی این چشم پوشی از لذت و چیزی که به خاطر دیگری آن را ترک کرده ایم هیچ بازخوردی برایمان پیدا نمی کند؛ یعنی طرف یا اصلا متوجه این گذشت ما به خاطر او نشده و یا متوجه شده اما اصلا به روی خودش نمی آورد و یا حتی انقدر گستاخ است که این کار را هیچ می داند و از ما باز طلبکار است …
کسی که برای رضای خدا کار می کند هر گز مغبون و متضرر نمی شود چرا که برای کسی کار می کند که سریع الحساب است؛ انَّ اللّهَ سَریعُ الحِساب: خداوند سریع الحساب است. (سوره مؤمن، آیه ۱۷) و ذره ای از عمل خیر هم از چشمش نمی افتد: وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ (سوره زلزال، آیه ۸) و یا مثل انسان ها دچار فراموشی نمی شود.
بله آدم ها دنیا این گونه اند؛ اگر بخواهیم آن ها را از خودمان راضی نگه داریم یا خیلی سخت است و یا اصلا نشدنی است و جز درگیری ذهنی و آشفتگی روحی چیزی برایمان ندارد. پس چه کار کنیم؟ این حسی که گاهی آدمی را قلقلک می دهد که باید برای دل کسی کاری بکنیم را چگونه ارضا کنیم؟
پاسخ این صحبت را من از داستان شیخ رجبعلی خیاط گرفته ام … توجه کنید …
جناب شیخ رجبعلی خیاط تحول معنوی خود را چنین بازگو نموده است: در ایام جوانی حدود ۲۳ سالگی دختری رعنا و زیبا از بستگان، دلباخته من شد و سرانجام در خانهای خلوت مرا به دام انداخت، با خود گفتم: رجبعلی! خدا می تواند چندین دفعه تو را امتحان کند، بیا یک بار تو خدا را امتحان کن! و از این حرام آماده، به خاطر خدا صرف نظر کن و در برابر گناه آماده صبر کن، سپس به خداوند عرضه داشتم: خدایا! من این گناه را برای تو ترک کرده و بر آن صبر کردم، تو هم مرا برای خودت تربیت کن.
و این گونه است که در روایتی رسول خدا صلی الله و علیه وآله پاداش صبر بر معصیت را این گونه بیان می کنند: …صَبْرٌ عَلَى الْمَعْصِیَهِ، … وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى الْمَعْصیهِ کَتَبَ اللّهُ لَهُ تِسْعَ مِأَهِ دَرَجَه مَا بَینَ الدَّرَجَهِ اِلىَ الدَّرَجَهِ کَمَا بَینَ تُخُومِ الاَرْضِ اِلَى مُنْتَهَى الْعَرْشِ; … صبر بر معصیت … و هر کس صبر بر معصیت کند، خداوند نهصد درجه برایش مى نویسد که فاصله هر یک با دیگرى، همانند فاصله منتهاى زمین تا منتهاى عرش خداست». (بحار الانوار، جلد ۶۸، صفحه ۷۷ ؛ اصول کافى، جلد ۲، صفحه ۹۱)
و آنگاه رجبعلی دلیرانه، همچون یوسف علیه السلام در برابر گناه مقاومت می کند و از آلوده شدن به گناه اجتناب می ورزد و به سرعت از دام خطر می گریزد، این کفّ نفس و پرهیز از گناه، موجب بصیرت و بینایی او میگردد، بگونه ای که به گفته برخی دیده برزخی او باز می شود و آن چه را که دیگران نمی دیدند و نمی شنیدند، می بیند و می شنود، به طوری که برخی اسرار برای او کشف می شود.
بله تا می توانیم برای خدا کار کنیم، برای خدا در برابر حرام های آماده صبر کنیم … اگر در ظاهر داریم برای کسی قدم بر می داریم نیت را خدایی کنیم و بگوییم خدایا من با تو معامله می کنم و می دانم کسی که با تو معامله کند شکست نمی خورد … کسی که برای خدا کار کند در سختی ها صبر می کند، در رفاه صبر دارد، در انجام گناه و لذت های گناه صبر می کند و این گونه می شود که خداوند در قرآن از آنان این گونه سخن می گوید و پاداش می دهد:
سَلامٌ عَلَیْکُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ (سوره رعد، آیه ۲۴)
(فرشتگان در قیامت به آنان مى گویند:) سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان، چه نیکوست عاقبت آن سرا (ى جاویدان).
اُولَئِکَ یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِمَا صَبَرُواْ وَ یُلَقَّونَ فِیهَا تَحِیَّهً وَ سَلاماً (سوره فرقان،آیه۷۵)
آنها (عباد الرَّحمن) هستند که درجات عالى بهشت، در برابر شکبیایى و صبرشان به آنان پاداش داده مى شود و در آن با تحیّت و سلام رو به رو مى شوند.
«وَ بَشِّرِ الصَّابِرین… أُولئِکَ عَلَیْهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَهٌ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُهْتَدُون»
در روایتی رسول خدا صلی الله و علیه وآله پاداش صبر بر معصیت را این گونه بیان می کنند: …صَبْرٌ عَلَى الْمَعْصِیَهِ، … وَ مَنْ صَبَرَ عَلَى الْمَعْصیهِ کَتَبَ اللّهُ لَهُ تِسْعَ مِأَهِ دَرَجَه مَا بَینَ الدَّرَجَهِ اِلىَ الدَّرَجَهِ کَمَا بَینَ تُخُومِ الاَرْضِ اِلَى مُنْتَهَى الْعَرْشِ; … صبر بر معصیت … و هر کس صبر بر معصیت کند، خداوند نهصد درجه برایش مى نویسد که فاصله هر یک با دیگرى، همانند فاصله منتهاى زمین تا منتهاى عرش خداست». (بحار الانوار، جلد ۶۸، صفحه ۷۷ ؛ اصول کافى، جلد ۲، صفحه ۹۱)
کار برای خدا و برای خدا کار کردن با هم متفاوت هستند
کارتان را برای خدا نکنید، برای خدا کار کنید. تفاوتش فقط همین قدر است که ممکن است حسین در کربلا باشد و من و تو در حال کسب علم برای رضای خدا…! (شهید آوینی) یا ممکن است که ایام محرم و فاطمیه باشد و همه در تکیه گاه ها و هیئت ها برای اهل بیت به نیت رضای خدا کار م یکنند و اشک می ریزند و من در خانه به پدر و مادر ناتوان خدمت کنم …
برای خدا کار کردن ضرری ندارد
کسی که برای رضای خدا کار می کند هر گز مغبون و متضرر نمی شود چرا که برای کسی کار می کند که سریع الحساب است؛ انَّ اللّهَ سَریعُ الحِساب: خداوند سریع الحساب است. (سوره مؤمن، آیه ۱۷) و ذره ای از عمل خیر هم از چشمش نمی افتد: وَ مَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّهٍ شَرًّا یَرَهُ (سوره زلزال، آیه ۸) و یا مثل انسان ها دچار فراموشی نمی شود.
منبع:تبیان
بازدیدها: 106