تبلیغ دین با استفاده از فناوریهای نوین ارزشمند است | استاد انصاریان
هیات: یکی از جنبههای کاربردی فضای مجازی، بهکارگیری آن در فعالیتهای تبلیغی، درس و بحث حوزویان و دانشگاهیان است.
در سالهای اخیر و با شیوع کرونا بسیاری از محافل و مجالس به طور مجازی برگزار شدند و علاوه بر آن مبلغین و روحانیون، حتی طیف سنتی آنها هم به این نتیجه رسیدهاند که باید از این ابزار و امکانات برای گسترش بیشتر فعالیت مذهبیهایشان استفاده کنند.
به همین منظور با استاد حسین انصاریان، خطیب پیشکسوت و مفسر قرآن، گفتوگویی شد که در ادامه میخوانید.
به عنوان کسی که سالهاست در عرصه منبر و خطابه به طور سنتی فعال هستید، نظرتان درباره تبلیغ معارف دین و بویژه قرآن در فضای مجازی چیست؟
محور پاسخم را معطوف به فعالیتهای رسانه قرآنی و همه فعالان عرصه قرآن قرار میدهم که به روز بودن و استفاده از ابزار نوین اطلاع رسانی باید مورد توجه باشد.
اگر گزارشهای قرآنی و مذهبی را همراه با صوت و فیلم در رسانه خود منتشر میکنید، سپاسگزاری از نعمت خداوند است و عدهای را به سمت رضایتالله و جنتالله میکشاند. این کار بسیار ارزشمند است و باید همه فعالان این عرصه در این مسیر حرکت کنند. همیشه به کسانی که کار مثبت میکنند سفارش میکنم که خسته نشوید و به همه فعالان مجازی که برای تبیین مبانی دینی و قرآنی فعالیت میکنند، هم این حرف را میگویم.
فعالان قرآنی صدای پروردگار را با مفاهیم دانش بینهایت به سراسر ایران و خارج از ایران میرسانند و کار بسیار باعظمتی است که اگر هنرمندانه به دست مردم برسد، آماده پذیرش مفاهیم قرآنی خواهند شد. اگر با نگاه حقیقتبین کار کنید، عنایت قرآن را لمس خواهید کرد؛ لذا باید شوق داشته باشید تا اینگونه کارها جامع و کامل انجام شود و درست به دست جامعه اسلامی برسد و مردم از آنها استفاده کنند.
سالهاست که مردم ایران و حتی فراتر از ایران شما را با منبر، روضه و خطابه میشناسند. به عنوان خبره این کار بفرمایید که چگونه میتوان یک منبر خوب و درست ارائه کرد؟ آیا فضای مجازی میتواند جایگزین این منبر حقیقی باشد؟
اجازه بدهید با یک داستان و حقیقت کمنظیر سؤال شما را پاسخ دهم. شیخ صدوق یک عالم کمنظیر، بزرگزاده و به دنیا آمده به دعای امام دوازدهم(عج) است که خدا در عصر غیبت صغری به او توفیق منبر رفتن داد. شیخ حتی یک روز در کار برای دین کسل و سست نبود و خوشگذرانی مشروع هم نداشت. خدا چه توفیقی به این مرد داد که دو بار از قم برای گرفتن روایات از اهل حدیث به بخارا رفت. چند هزار کیلومتر راه به بخارا رفته و برگشته، به بغداد هم رفته، در قم بوده و در آخر کار هم به شهرری رفته، آنجا کار آخوندیِ کامل میکرده است. یک کار آخوندیاش هم منبر رفتن برای مردم منطقه بود و جالب است که نمیگفته که من چه کسی هستم! حالا منبر را باید به روضهخوان داد؟ نه، منبر را باید به عالم، فقیه و آنکسی داد که دین را میفهمد.
شیخ صدوق به منبر میرفت، خودش هم منبرهایش را یادداشت کرد و بعد کتاب «اَمالی» را نوشت. نقل میکنند که اَمالی منبرهای ایشان است و این روایت بسیار ناب، پرمایه و پربنیان را از وجود مبارک حضرت باقرالعلوم علیه السلام در اَمالی نقل میکنم. حضرت فرمودند: «لَیْسَ شَیْ ءٌ إِلاَّ وَ لَهُ شَیْءٌ یَعْدِلُهُ»؛ هیچچیز در این عالم نیست، مگر اینکه برابر، معادل و هموزن داشته باشد. معنای جمله این بود که ما در عالم تک نداریم مگر سه چیز که اینها معادل، هموزن، برابر و مساوی ندارند. «إِلاَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَإِنَّهُ لاَ یَعْدِلُهُ شَیْءٌ» یکی وجود مقدس خداوند است. قرآن میفرماید: «لَیسَ کمِثْلِهِ شَیءٌ»(شوری، ۱۱).
چه چیزی میتواند معادل خدا باشد؟
دومین چیزی که در این عالم معادل ندارد؛ «وَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ فَإِنَّهُ لاَ یَعْدِلُهَا شَیْ». «لَا إلَهَ إلّا اللّه» یعنی چه؟ یعنی توحید قلبی نه لفظ «لام»، «الف» و «ه». معنی بینهایتی هم در آن وجود دارد که یکطرفش منفی و یکطرفش مثبت است و ظاهرش در این عالم نمونه ندارد. «لَا إلَهَ إلّا اللّه»، که امام باقر علیه السلام میفرمایند، همان است که حضرت رضا علیه السلام در نیشابور فرمودند: «بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا». اگر «لَا إلَهَ إلّا اللّه» با نبوت، ولایت، یقین، عمل و اخلاق توأم باشد، «فَإِنَّهُ لاَ یَعْدِلُهَا شَیْ». باز صدوق در کتاب «توحید» نقل میکند: «ثَمَنُ الْجَنَّةِ لا إِلهَ إلّا اللّهُ»؛ تو میتوانی بهشت را با قیمت «لَا إلَهَ إلّا اللّه» و توحید علمی، اعتقادی و اخلاقی به دست بیاوری.
سومین چیزی که امام باقر علیه السلام از قول پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم میفرمایند که معادلی در این عالم ندارد «وَ دَمْعَة مِنْ خَوْفِ اَللَّهِ» یک قطره اشک از خوف الهی است. «دَمْعَة» تای وحدت است؛ یک قطره اشک، یعنی اگر گوشه چشمت از خوف عظمت الهی یا خوف عقاب الهیتر شود، معادل و هموزن ندارد. «فَإِنْ سَالَتْ عَلَى وَجْهِهِ لَم یَرْهَقْهُ قَتَرٌ وَ لا ذِلَّةٌ بعْدَهَا أَبَداً». اگر این اشک روی صورت سرازیر شد، این قیافه در آخرت نه سیاه میشود و نه ذلیل. اینقدر قیمت و ارزش دارد.
این مقدمه را بیان کردم تا ارزش منبر را بدانیم و منبر و خطابه نمیتواند خارج از منبع و سرچشمه زلال قرآن و اهلبیت علیهم السلام باشد.
ما توانستهایم این فناوریهای جدید را به کار ببریم و معارف اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام را بیشتر منتشر کنیم و امروزه سایتها و شبکههای اجتماعی در خصوص پاسخ به شبهات، سخنرانیها، کلیپهای صوتی و تصویری بسیار فعالاند و باید شکرگزار این نعمت باشیم.
شرط اثرگذاری منبرها چیست، چون در سالهای اخیر به نظر میرسد برخی منبرها تاثیرگذاری لازم و مفید را ندارند.
اگر ضمیر افراد آماده پذیرش کلام حق و حقیقت، یکتاپرستی و ولایت ائمه اطهار علیهم السلام باشد، مطلب را دریافت میکنند. امام هادی علیه السلام میفرمایند ای رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم ، ای ائمه طاهرین، ای امیرالمؤمنین علیه السلام ، ای امام مجتبی علیه السلام ، ای ابیعبدالله علیه السلام ، سخن شما نور محض است؛ چون خودتان نور هستید. اگر آدم اهل قبول نسخه طبیب باشد، این نور قدرت دارد که ظلمت جهل، شرک، کفر، ریا، تکبر و غرور را رفع کند؛ اما اگر اهل قبول نسخه طبیب نباشد، نسخهاش اثری ندارد. اگر به دکتر بگویم که ۴۸ ساعت است دلم خیلی درد میکند، میگوید که سریع نسخه را بگیر و عمل کن، اما اگر من به خانه بیایم و نسخه را روی طاقچه بگذارم، خوب میشوم؟ قرآن و کتاب روایت وقتی روی طاقچه خانهام است، درمان درد من است؟ باید آنها را به کار بگیریم. در غیر این صورت دردم معالجه نمیشود. برای مثال روایات ما به زن و شوهر میگویند که گذشت کنید. قرآن هم میفرماید: «فَاعْفُوا وَ اصْفَحُوا». آیا در این صورت تلخی و اختلاف بروز میکند؟ حالا شوهر اشتباهی کرده، باگذشت باش و بگو که معصوم نیست. بعد از ده سال زندگی شیرین، اشتباه کرده است. خدا اشتباه را میآمرزد، مگر تو سنگینتر و سختتر از خدا هستی؟
از نظر شما نسبت منبرها با مسائل سیاسی و اجتماعی چقدر و چگونه باید باشد؟
اینکه میفرمایید آیا منبر و مطالب آن با رویکرد اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی دارای قیود است یا خیر؟ بله، همه چارچوپ منبر از صدر اسلام تا کنون بر مبنای توحید، هدایتگری، امر به معروف و نهی از منکر و کلیت اسلام بوده است و خطبا نمیتوانند شاکله اصلی منبر خود را خارج از عرف ترسیم کنند. همچنین برحسب ضرورت و مناسبتهای مختلف میتوان بخشی از منبر را به مسائل سیاسی اختصاص داد، اما شایسته نیست که همه وقت را به آن اختصاص دهیم و به جای اینکه مردم را به خدا و معنویت نزدیک کنیم به دنیا و مادیات سوق دهیم.
نظر شما در خصوص استناد به خواب، شهود و کشف در منبر چیست؟
خواب در اسلام «فیالجمله» است، یعنی مقداری از خواب قابل قبول است؛ ولی «بالجمله» مورد قبول نیست که هر کس هر خوابی دید، خوابش درست باشد. خوابهای درست خیلی کماند. از کجا بفهمیم درست است؟ وقتی قرآن و روایات ما میزان باشند میفهمیم. دو سال پیش در هفتم ذیالحجه، یعنی دو روز به عرفه مانده، بنا بود که دعای عرفه را در حسینیه هدایت ساعت سه بعدازظهر بخوانم. شب پدرم را با یک لباس نو و کتوشلوار حسابی که اصلاح هم کرده بود در خواب دیدم. خیلی خوشحال شدم و به او گفتم که بابا، شما از آن دنیا به این دنیا برگشتی؟ گفت نه باباجان. من سه چهار سال است که مردهام و الان هم برنگشتهام؛ فقط گوشهای از پرده کنار رفته است و تو من را میبینی. گفتم که حالا برای چه آمدی؟ گفت که پسفردا میخواهی دعای عرفه بخوانی و من اجازه گرفتم به اینجا بیایم و در عرفه شرکت کنم، وقتی دعا تمام شود میروم.
چهار پنج سال بعد از فوت مرحوم آیتالله العظمی میلانی در مشهد بود. ایشان خیلی به من محبت میکرد و یک اجازه روایتی خیلی مهمی هم من برای من نوشتند. ایشان از دنیا رفته بود، من تهران بودم. یک روز که داشتم تکوتنها در کوچه راه میرفتم، در دل نیت کردم که منبر را ترک کنم و به قم برگردم و تا آخر عمر مشغول درس و بحث شوم. شب ایشان را در خواب دیدم، به من فرمودند که حق ترک منبر را نداری. تمام منبرهایی که میروی، این طرف به ما منعکس میشود.
منبع: وارث
بازدیدها: 0