تحولات اخیر جهان اسلام | خیانت امارات متحده عربی
پایگاه اطلاع رسانی هیات: در جهت تحولات اخیر جهان اسلام ؛ در هفته های گذشته حوادث و رویدادهای بسیاری جهان اسلام را تحت تاثیر قرار داده است از شعله ور شدن آتش جنگ بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان، حملات گسترده بر علیه ملت مظلوم یمن، خیانت امارات متحده عربی در عادی سازی روابط و توافق صلح با رژیم کودک کش صهیونیستی و…. که در این بخش به تحلیل این رویدادها پرداخته ایم.
1. انفجار بیروت و تحلیل سخنان سید حسن نصرالله
از زمان انفجار مهیب بندر بیروت تاکنون اظهارنظرها، گمانهزنیها و تحلیلهای بسیاری از سوی نهادها و مقامات سیاسی و نظامی صورت گرفته است. برخی مستقیم و گروهی غیرمستقیم تلاش کردند تا مسئولیت این حادثه را به گردن حزبالله لبنان بیندازند تا شاید بدینوسیله بتوانند این نهاد مردمی و انقلابی را در جامعه بینالملل منزوی سازند. از سفر غیرمنتظره و ناگهانی رئیسجمهور فرانسه به لبنان که بلافاصله پس از انفجار صورت گرفت و اظهارنظرهای جنجالی و دخالتهای مستقیم او در امور داخلی لبنان گرفته تا سکوت معنادار نتانیاهو و توییت عجولانه ترامپ و …، همه و همه نشان از یک سناریوی از پیش تعریفشده در جهت خلع سلاح حزبالله دارد.
در میانه این هیاهو، سخنرانی سید حسن نصرالله بهمنزله ریختن آب سردی بر زبانههای آتش فتنه گران بود که همه رشتههای آنان را پنبه کرد. او در سخنرانی اخیر خود دراینباره ضمن رد اتهامات وارده به حزبالله، طی سخنانی اشاره کرد که اگر اسرائیل در این ماجرا دخیل باشد عواقب بدی در انتظارش خواهد بود. دبیر کل حزبالله همچنین با اشاره به اینکه از بندر حیفا بیش از بندر بیروت اطلاع داریم، تلویحاً اسرائیل را از عاقبت شوم درافتادن با حزبالله آگاه نمود.
نوک پیکان سخنرانیهای سید حسن نصرالله پس از انفجار بیروت، چه در سالگرد جنگ 33 روزه و چه در شبهای محرم، بهسوی رژیم صهیونیستی بوده است؛ چراکه اسرائیل است که بیش از همه از ایجاد جنگ داخلی و تعطیلی دولت و مجلس لبنان و همچنین تضعیف حزبالله سود میبرد. از همین رو ابراز مخالفت نصرالله با تحقیق بینالمللی درباره انفجار نیز ناشی از همین رویکرد است. ازآنجاکه دبیر کل حزبالله حضور اسرائیل را در پشت پرده اقدامات خرابکارانه علیه لبنان بعید نمیداند، با هرگونه ورود کمیتههای تحقیقاتی بینالمللی مخالف است چراکه این امکان وجود دارد که کمیتههای مذکور در جهت تبرئه رژیم صهیونیستی و منحرف کردن نتیجه تحقیقات حرکت نمایند و پرونده انفجار بندر بیروت نیز به فرجام تحقیقات مربوط به پرونده ترور رفیق حریری نائل گردد.
2. مناقشات دوباره آذربایجان و ارمنستان بر سر منطقه قرهباغ
آتش مناقشه کهنه میان ارمنستان و آذربایجان بر سر منطقه قرهباغ، هنوز هم که هنوز است ادامه دارد و هر از چند سالی دوباره شعله میکشد. این درگیریها هر بار با وساطت همسایههای مرزی دو کشور به آتشبس تبدیلشده اما هیچگاه توافقی دائمی و صلحی که حاکی از پایان مناقشه باشد حاصل نشده است.
در سال 1994 با حمایت ارمنستان، در بخشی از جمهوری آذربایجان موسوم به «قرهباغ»، جمهوری خود خواندهای به نام آرتساخ تشکیل شد که داعیه استقلالطلبی و جدایی از آذربایجان را داشت و این مسئله همواره موجب ایجاد تنش در روابط میان دو کشور همسایه شمالی ما شده است. منطقه قرهباغ به دو ناحیه «ناگورنو» و «نواحی اشغالی 1993» تقسیم میشود. نواحی اشغالی، مرز میان آذربایجان و ارمنستان است که بیشتر جمعیت آن را مسلمانان آذری تشکیل میدهند؛ اما در ناحیه ناگورنو که در قلب آذربایجان قرار دارد برعکس ناحیه اشغالی، غلبه جمعیتی با ارامنه است. در دوران حاکمیت شوروی هرچند این ناحیه توسط یک مجلس محلی و زیر نظر باکو اداره میشد؛ اما بااینوجود ازنظر اداری جزء اراضی مستقیم جمهوری سوسیالیستی آذربایجان بهشمار نمیآمد. این مسئله موجب شد که پس از فروپاشی شوروی در سال 1991، میان ارمنستان و آذربایجان رقابتی نظامی بر سر تصاحب این منطقه آغاز گردد. در این کشمکش درنهایت ارمنستان توانست علاوه بر تصاحب ناحیه ناگورنو، هفت ناحیه شهری دیگر را که موسوم به نواحی اشغالی 1993 گردید، اشغال نماید. علت مناقشه بر سر منطقه قرهباغ آن است که هرکدام از دو کشور به دلیلی این منطقه را متعلق به مرز حاکمیتی خویش میدانند. آذربایجان با استناد به حاکمیت دوران شوروی و جمعیت آذری آواره شده از نواحی اشغالی، منطقه قرهباغ اشغالی را از آن خود میداند و خواستار بازگرداندن این منطقه به قلمرو خویش میباشد. ارمنستان نیز با استناد به ترکیب جمعیت ارمنی ناگورنو و همچنین تصویب طرح الحاق به ارمنستان توسط مجلس محلی ناگورنو را دلیلی بر حمایت خویش از استقلال آرتساخ میداند.
این روزها پس از سالها دوباره شاهد ازسرگیری مناقشه و نقض آتشبس از سوی دو کشور هستیم. این در حالی است که با وجود میانجیگری کشورهای همسایه به نظر میرسد پای اسرائیل در شروع دوباره درگیریهای قرهباغ در میان باشد. چراکه چندی پیش در این منطقه، پهپادی اسرائیلی توسط ارامنه قرهباغ شکار شده است. علاوه بر این، راهپیمایی جنگطلبان آذربایجانی در خیابانهای باکو و سردادن شعار بر ضد همسایگانی چون ایران، نشانی از به راه انداختن جنگی روانی و دمیدن بر آتش زیر خاکستر اختلاف میان همسایههای شمالی است. شاید با اندک تأملی بتوان ردپایی از صهیونیسم را در این فتنهها پیدا کرد.
3. حملات موشکی اسرائیل به سوریه
در روزهای اخیر بارها حریم هوایی سوریه از سوی جنگندههای اسرائیلی نقض شده و چند موشک نیز به مناطقی از این کشور شلیک شده است. ازجمله حملات موشکی میتوان به هدف قرار گرفتن یکی از مواضع نظامی سوریه در جنوب غرب فرودگاه دمشق توسط چند موشک اسرائیلی اشاره کرد که خسارتهایی را نیز در پی داشت. همچنین حملات هوایی این رژیم متخاصم به جنوب شرق حلب که توسط پدافند هوایی سوریه دفع شد.
هرچند سامانههای پدافند موشکی سوریه در دفع حملات هوایی اسرائیل بسیار موفق عمل کرده و در این یکی دو ماه اخیر چندین فروند موشک شلیکشده از جنگندههای اسرائیلی را رهگیری و سرنگون نمودهاند؛ اما به نظر میرسد این حملات و تهاجمات، در چارچوب تلاش برای بالا بردن روحیه گروههای تروریستی باشد. ازآنجاکه محور مقاومت در ماههای اخیر موفقیتهای چشمگیری به دست آورده است، گروههای تروریستی مستقر در سوریه خود را باخته و روحیه خود را ازدستدادهاند؛ لذا اسرائیل با تکیه بر توان موشکی خویش در پی جان بخشیدن به تروریستهای تکفیری و از توان انداختن نیروهای سوری است.
این تحرکات و حملات نهتنها عزم و اراده نیروهای سوری و محور مقاومت را در مسیر مبارزه با تروریسم نکاسته است بلکه میتواند بهانه و گزکی باشد برای محور مقاومت و کلید آغازی بر پایان اسرائیل در صفحه کره خاکی. شاید اگر خوب گوش کنیم بتوانیم صدای خسخس نفسهای آخر رژیم منحوس صهیونیستی را بشنویم.
4. تحولات عراق و تحرکات دوباره داعش
از عراق خبر میرسد که طی روزهای گذشته در سه استان دیالی، کرکوک و صلاحالدین، تحرکاتی از سوی گروهک تروریستی داعش رخ داده است. بقایای این گروهک در حال موت با حمایتهای خارجی دوباره قصد جان گرفتن دارد و با اشغال منطقه «المطیبیجه» و یورش به روستاهای اطراف آن در پی اعلام موجودیت باشد.
بااینوجود، علی الحسینی مسئول روابط عمومی محور شمالی حشد الشعبی عراق اعلام کرد که ۹۰ درصد تروریستهای داعشی از سه استان عراق بهطور کامل شناسایی و نابود شدهاند. این خبر حاکی از آن است که نیروهای بسیج مردمی عراق در مقابله با داعش و شناسایی و کشف افراد آنها در لباس مردم عادی بسیار خوب عمل کردهاند و نقشههای پلید آنان را ناکام نمودهاند.
بههرحال وجود تروریستهای مخفیشده در عراق میتواند بهمنزله آتش زیر خاکستری باشد که هر آن امکان دارد دوباره با وزیدن نسیمهایی شعلهور گردد. مقاومت آمریکا مبنی بر عدم خروج از عراق میتواند ازجمله همان نسیمها باشد؛ لذا میتوان چنین انگار کرد که حضور آمریکا در عراق، برای تکفیریها نوعی پشتگرمی بهحساب آید و چراغ سبزی باشد برای انجام عملیاتهای انتحاری بیشتر در عراق.
تکفیریهای امروز تا به دست آوردن فرصتی مناسب، در پوشش مردمی از ارتکاب عملیاتهای خرابکارانه دریغ نمیکنند. حشد الشعبی و سایر گروههای مقاومت میدانند تا آمریکا در عراق حضور دارد نمیتوان بهطورقطع از نابودی داعش خبر داد و هر آن این فتنه در منطقهای از عراق سر بر خواهد آورد؛ لذا جنگ پیش رو علیه بقایای تکفیریها، کم از مقابله رودررو با داعش ندارد اما در این جنگ بیش از آنکه عملیاتهای گسترده نظامی نیاز باشد، به عملیاتهای پیچیده اطلاعاتی نیاز است تا ریشه تفکر تکفیری شناسایی و از بیخ خشکانده شود.
5. لکّهی ننگ خیانت دولت امارات متّحدهی عربی
پس از گذشت یک ماه و اندی از اعلام توافق صلح میان امارات متحده عربی و اسرائیل با میانجیگری آمریکا و شخص دونالد ترامپ، اکنون خبرهایی مبنی بر همکاری امارات و اسرائیل در ایجاد یک پایگاه نظامی اطلاعاتی در یمن به گوش میرسد.
امارات جایگاهی را در جزیره استراتژیک «سقطری» در یمن به اسرائیل اختصاص داده است تا از این طریق پایگاههای نظامی و اطلاعاتی در آنجا تأسیس کند. با توجه به اذعان مجمع یهودیان فرانسه، ازجمله اهداف تأسیس پایگاههای اطلاعاتی اسرائیل، کنترل تحرکات نیروی دریایی ایران در منطقه، نظارت بر تحرکات جنبش انصارالله و کنترل ناوبری دریایی در منطقه خواهد بود. گویا همکاری اسرائیل و امارات طی چندین سال بهصورت مخفیانه و مستمر بوده است؛ چراکه به گزارش این پایگاه، اسرائیل و امارات همه تدارکات لجستیکی را برای ایجاد پایگاههای اطلاعاتی جهت جمعآوری اطلاعات در سراسر خلیج عدن از باب المندب تا جزیره سقطری که تحت کنترل امارات است، آماده کردهاند.
اعلام این همکاری در جهت رسمیت بخشیدن به موجودیت اسرائیل آن هم درست در زمانی که بوی سرنگونی این رژیم به مشام میرسد، حاکی از تلاشهای همهجانبه محور سعودی – عربی برای ماندن بر اریکه قدرت است. با توجه به موفقیتهای اخیر انصارالله در یمن و حزبالله در لبنان و محور مقاومت در سوریه و عراق، این اتفاقات بهمنزله تلاش کشورهای حامی اسرائیل برای جبران گلهای خورده و فرار از باخت تحقیرانه است. این مسئله با ورود نیروهای ذخیرهای همچون رژیم آل خلیفه به میدان و اعلام توافق با اسرائیل کاملاً مشهودتر شده است. رهبر انقلاب اسلامی ایران این اقدام دولت امارات را چنین تعبیر کردند:
«در حقیقت دولت امارات متّحدهی عربی هم به دنیای اسلام خیانت کرد، هم به دنیای عرب خیانت کرد، هم به کشورهای منطقه خیانت کرد، هم به مسئلهی مهمّ فلسطین خیانت کرد. این کاری که اماراتیها کردند، یک لکّهی ننگی است؛ البتّه این از بین خواهد رفت، یعنی این حالت دیری نخواهد پایید انشاءالله، لکن این لکّهی ننگ بر پیشانی کسانی که این اقدام را امروز انجام دادند خواهد ماند. اینها با خیانت خود پای صهیونیستها را در منطقه باز کردند».
از سوی دیگر دولت امارات با این اقدام خود مسئله مهم و بزرگ غصب کشور فلسطین و آواره کردن آن ملت را به بوتهی فراموشی سپرد و عادیسازی کرد. امام خامنه ای در این باره فرمودند: «در حالی که ملّت فلسطین، از همه جهت زیر فشارهای شدید صهیونیست ها هستند، آنگاه دولت امارات با اسرائیلیها و با عناصر صهیونیستِ خبیثِ آمریکایی که با اسرائیلیها همراهند توافق می کند. اینها دارند با قساوتِ تمام علیه مصالح دنیای اسلام و منطقه کار میکنند و ما نبایستی به آنها کمک کنیم ولی اماراتیها به این مسئله کمک کردند».
6. سرنوشت محاصره شهرک الدریهمی یمن
در حالی که شهر محاصره شده «الدریهمی» در آستانه یک فاجعه انسانی است، در ادامهی حملات نیروهای گارد ریاست جمهوری به سرکردگی طارق صالح به شهرک الدریهمی، انصارالله عملیات سنگینی را برای شکست محاصره این شهر آغاز کرده است. در حال حاضر درگیریها در محور جنوبی و شرقی این شهرک به طور سنگین ادامه دارد و احتمال شکست محاصره دو ساله الدریهمی در ساعات آتی بسیار بالاست.
جریان اشغال الدریهمی از آنجا آغاز شد که نیروهای تحت فرمان ائتلاف غربی ـ عربی آتش بس و توافق «استکهلم» را نقض کرده و مواضع رزمندگان یمنی را هدف قرار دادند که این حملات سنگین با پشتیبانی جنگندههای ائتلاف به محاصره و اشغال شهر الدریهمی منجر شد.
در این مدت نیروهای ائتلاف چندین مرتبه حملاتی را علیه نیروهای یمنی در حومه شرقی منطقه «الفازه» در غرب استان الحدیده انجام دادند اما با واکنش متقابل مواجه شدند. نیروهای یمنی در جریان درگیریها توانستند گردان نیروهای مزدور موسوم به الازب را به محاصره دربیاورند و ۶۰ تن از آنان را به هلاکت برسانند و 93 تن دیگر را زخمی کنند. در این عملیات غافلگیرانه ۵۹ تن از نیروهای مزدور هم توسط نیروهای یمنی اسیر شدند و مقادیر زیادی از تجهیزات نظامیان به غنیمت گرفته شد. به گفته منابع میدانی با کمینها و ضد حملات دقیق ارتش و رزمندگان انصارالله تلفات نیروهای مزدور در نوار ساحلی استان الحدیده به شکل محسوسی افزایش یافته و روزانه حداقل 45 تن از نیروهای مجروح مزدور به بیمارستان شهر المخاء درغرب استان تعز انتقال داده میشوند. در ۵۰ روز گذشته حدود ۲۵۸۰ نفر از نیروهای مزدور زخمی به بیمارستانهای شهرهای المخاء، الخوخه، عدن وحیس منتقل شدند.
بازدیدها: 0