آیا تضعیف اسلام و مسلمین، ایجاد تفرقه، مقابله با انقلاب اسلامی و تبرّی از اولیای خدا و تهمت و بهتان به آنها و افکار آیات خدا – ولو سیاسی هم باشد اشکالی ندارد؛ ولی حمایت از مظلومان و برائت از مشرکان و همنوایی با محرومان و ستمدیدگان و اعتراض به تسلط امریکا و اسرائیل بر کشورهای اسلامی و مخالفت با غارتگری کمپانیهای خارجی و محکوم کردن خیانت رؤسا و سلاطین مسلمانْنام و حمایت از مبارزات مسلمانان واقعی و امثال آن جرم است؟!
اینجاست که سخن امام فقید ما، آن داعی الیاللَّه و فانی فیاللَّه آشکار میشود که اسلام را به اسلام ناب محمّدی(ص) و اسلام امریکایی تقسیم میکرد. اسلام ناب محمّدی، اسلام عدل و قسط است؛ اسلام عزت و اسلام حمایت از ضعفا و پابرهنگان و محرومان است؛ اسلام دفاع از حقوق مظلومان و مستضعفان است؛ اسلام جهاد با دشمنان و سازشناپذیری با زورگویان و فتنهگران است؛ اسلام اخلاق و فضیلت و معنویت است.
اسلام امریکایی، چیزی به نام اسلام است که در خدمت منافع قدرتهای استکباری و توجیهکنندهی اعمال آنهاست؛ بهانهیی برای انزوای اهل دین و نپرداختن آنان به امور مسلمین و سرنوشت ملتهای مسلمان است؛ وسیلهیی برای جدا کردن بخش عظیمی از احکام اجتماعی و سیاسی اسلام از مجموعهی دین و منحصر کردن دین به مسجد است (و مسجد نه به عنوان پایگاهی برای رتق و فتق امور مسلمین – چنانکه در صدر اسلام بوده است – بلکه به عنوان گوشهیی برای جدا شدن از زندگی و جدا کردن دنیا و آخرت).
اسلام امریکایی، اسلام انسانهای بیدرد و بیسوزی است که جز به خود و به رفاه حیوانی خود نمیاندیشند؛ خدا و دین را همچون سرمایهی تجار، وسیلهیی برای زراندوزی یا قدرتطلبی میدانند و همهی آیات و روایاتی را که برخلاف میل و منفعتشان باشد، بیمحابا به زاویهی فراموشی میافکنند و یا وقیحانه تأویل میکنند. اسلام امریکایی، اسلام سلاطین و رؤسایی است که منافع ملتهای محروم و مظلوم خود را در آستانهی آلههی امریکایی و اروپایی قربان میکنند و در مقابل، به حمایت آنان برای ادامهی حکومت و قدرت ننگین خود چشم میدوزند؛ اسلام سرمایهدارانی است که برای تأمین سود خود، پا بر همهی فضیلتها و ارزشها میکوبند.
آری، این اسلام امریکایی است که مردم را به دوری از سیاست و فهم و بحث و عمل سیاسی میخواند؛ ولی اسلام ناب محمّدی، سیاست را بخشی از دین و غیرقابل جدایی از آن میداند و همهی مسلمین را به درک و عمل سیاسی دعوت میکند؛ و این چیزی است که ملتهای مسلمان باید همواره از امام فقید خود و زبان گویای اسلام به یاد داشته باشند. ۱۳۶۸/۰۴/۱۴ راز اصلی جذب دلها و مقاومت مردم در انقلاب، اسلام ناب بود
به خاطر اسلام، خدا دلها را متوجه انقلاب و رهبر و ملت ایران کرد. آن چیزی که به پاها و دلهای شما قوّت داد، تا بتوانید راههای طولانی را طی کنید و به اینجا بیایید، اسلام ناب و مدافع مظلوم و ناسازگار با ظالم بود. این اسلام است که دلها را جذب و جمع میکند و نیرویی عظیم و شکستناپذیر به وجود میآورد. راز اصلی همین نکته است، که ما باید آن را درست درک کنیم و همیشه به یاد داشته باشیم. انقلاب اسلامی تا وقتیکه در خط صحیح اسلام ناب- یعنی خط امام- با دقت حرکت میکند و شما مردم دین و اسلام را بر هر چیز دیگر ترجیح میدهید و روحیهی دفاع از اسلام و ارزشهای اسلامی را زنده نگه میدارید و شعارهای کوبنده و برخاسته از متن اسلام را مورد توجه قرار میدهید، نه امریکا و نه شرق و غرب و نه ارتجاع و نه هیچ قدرت دیگر، قادر نخواهند بود که شما و کشور و نظام جمهوری اسلامی را از حرکت به سمت هدفهای خود بازدارند. ۱۳۶۸/۰۴/۲۱ اسلام وابسته به استعمار مورد تهاجم فرهنگی دشمن نیست
امروز تهاجم فرهنگی عظیمی علیه اسلام هست که ارتباط مستقیمی با انقلاب ندارد. این تهاجم، وسیعتر از انقلاب و علیه اسلام است. چیز عجیب و فوقالعادهیی است که با تمام ابعاد فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، علیه اسلام – و حتّی اسلامی که در تودهی مردم الجزایر نفوذ دارد – وارد کارزار شده است. فقط یک استثنا دارد و آن اسلامِ وابسته به دستگاههای استعماری و فهدگونه است؛ والّا حتّی اسلامهای به معنای اعتقاد عوامانهی مردم هم مورد تهاجم است؛ چه برسد به اسلام ناب و انقلابی – و به تعبیر آنها اسلام ایران – که دیگر وضعش روشن است. ۱۳۶۸/۰۹/۰۷ شیفتگان اسلام آمریکایی مایه شادی دشمنان هستند
درست است که امروز روحانیت و اسلام، راه و جایگاه خود را کاملاً پیدا کردهاند؛ اما این طور هم نیست که افکار انحرافی، بکلی از بین رفته و ریشهکن شده باشد. کسانی که هنوز نتوانستهاند جلوهی انقلابی اسلام را درک کنند، باز هم در حوزهها و در کسوت روحانیت هستند. هنوز کسانی که به جای کینهی امریکا و دشمنان، قلبهای آنها جایگاه کینهی مجاهدان فیسبیلاللَّه و جوانان مؤمن و پرچمداران حقیقت است، در حوزهها و بیرون از حوزهها نیز پیدا میشوند. همان متحجّرانی که امام مکرر اشاره کردند – یعنی دوستداران و شیفتگان اسلام امریکایی؛ اسلامی که روحانیت و دین و معنویت را از مسیر خود و از مردم و خدا دور میکند و مایهی شادی و آسایش دل دشمنان خدا میشود – هنوز هستند. در همهی جبههها، حضور جوانهای مؤمن و فعال و فضلای جوان در سمت هدفهای انقلاب، یک ضرورت است. ۱۳۶۸/۱۲/۰۲ اسلام ناب پیروان خود را به وضع جدیدی از زندگی دعوت میکند
امروز، در سرتاسر عالم حقیقت روشنی محسوس است که اگر کسی از مسائل جهان مطلع باشد، این حقیقت را خواهد دید و نخواهد توانست انکار کند و آن این است که اسلام در اجتماعات بشری در حال نفوذ و رشد است؛ چه اجتماعاتی که از ظلم و ستم قدرتهای شیطانی و نظامهای طاغوتی بجان آمدهاند و به دنبال فکر و راه جدیدی هستند – مثل جوامع کشورهای آفریقایی و آسیایی و امثال اینها – و چه حتّی جوامع کشورهای اروپایی.
البته، کدام اسلام؟ این، قابل بحث است؛ چون دو نوع اسلام وجود دارد که شاید بعضی از ظواهر این دو، با هم شبیه باشند، اما روح و جهتگیری آنها یکسان نیست:
یکی اسلام حقیقی و قرآنی و ناب محمّدی(ص) است؛ یعنی همان اسلامی که پیروان خود را به وضع جدیدی از زندگی دعوت میکند و در خدمت صاحبان قدرت و رؤسای شرق و غرب قرار نمیگیرد. دیگری هم همان اسلامی است که ظواهر و اسم اسلام را دارد؛ امّا به آسانی در خدمت امریکا و غرب و شرق قرار میگیرد – مثل اسلامِ همین قلدرهایی که بر بعضی از کشورهای اسلامی مسلطند. آنها هم از اسلام دم میزنند؛ اما اسلام برای آنها یک دکان و وسیلهی حیات و قدرت است؛ والّا اسلام اگر همان اسلامِ قرآن باشد، تسلط امریکا بر مخازن نفتی و سرنوشت مسلمین را صریحاً رد میکند.
چهطور ممکن است که کسی هم مسلمان باشد و هم مطیع و منقاد امریکا؟! هم مسلمان باشد و هم اهل فساد و انحطاط و عیش و طرب و انواع و اقسام گرفتاریهای اخلاقی؟! هم مسلمان باشد و هم به مردم ظلم کند و در رأس قدرت ظالمانهیی قرار داشته باشد و به میل دشمنان اسلام بر مسلمانها فشار وارد کند. پس، همان تعبیر «اسلام امریکایی» – که امام فقید و بزرگوارمان مکرّر بیان میکردند – تعبیر درستی برای اسلام آنچنان افراد و مدعیانی است.
آنچه امروز در دلها و جوامع بشری نفوذ میکند، اسلام حقیقی و ناب و سازش ناپذیر است. لذا شما میبینید در کشورهایی که مردمِ آن مسلمان هستند – مثل بعضی از کشورهای عربی و آفریقایی که تودهی مردم مسلمانند – مساجد معمور است؛ اما جمعی بهعنوان طرفداری از اسلام قیام میکنند و حکومتهای وابسته، این جمع را زیر فشار قرار میدهند و آنها را با انواع شکنجهها، شکنجه میکنند و نهایتاً هم آنها را خرابکار مینامند!! این، به چه معناست؟ معنایش این است که آنچه در آن کشورها رایج است، چون از لُب و حقیقت اسلام فاصله دارد، لذا افراد مؤمن و دارای وجدانِ آگاه و آزاد در صدد بر میآیند که اسلام واقعی و سازشناپذیر را حاکم کنند و به همین خاطر اصطکاک پیش میآید.
این، یک حقیقت است که امروز اسلام در حال پیشروی است و این، یکی از معجزات اسلام و قرآن است؛ زیرا آن قدری که علیه اسلام – بخصوص در طول ده سال اخیر – تبلیغ و اقدام شده و پول خرج شده است، شاید علیه هیچ فکر و عقیدهی دیگری در مدت مشابه، این همه تبلیغ و ضدیت و خصومت انجام نگرفته باشد. ۱۳۶۸/۰۹/۰۱ اسلام مستکبران اسلام محمد نیست اسلام ابوجهل و ابولهب است
مردم نباید فراموش بکنند که ما هرچه داریم، به برکت اسلام ناب و اسلام انقلابی است؛ اسلامی که به فکر طبقات مستضعف و محروم است، نه اسلامی که در خدمت قدرتمندان و اغنیاست. بله، در دنیا کسان دیگری هستند که ادعای اسلام میکنند؛ اما اسلام آنها اسلام محمّد نیست؛ اسلام ابو جهل و ابو لهب است؛ اسلام امریکاست. کسانی هستند که ادعای اسلام و اسم اسلام را وسیلهای برای چاپیدن و سوءاستفاده و تحمیق بیشتر قرار دادهاند. آن اسلام، اسلامی است که به نفع سرمایهداران و زراندوزان و صاحبان میلیاردها دلار در بانکهای خارجی است. ما آن اسلام را قبول نداریم. ۱۳۶۹/۰۱/۰۲ پرچم اسلام زندگی و زندگیساز را ملت ایران توانستند بلند کردند
ما در شکلدهی و راهاندازی حرکت اسلامی در جهان، هیچ نقش مستقیم و غیر مستقیمی که از روی برنامهریزی و طراحی ما باشد، نداریم؛ از اول هم نداشتیم. نقش، از آنِ اسلام است؛ یعنی همین که ملت ایران توانستهاند پرچم اسلام زندگی و زندگیساز و اسلام مبارز، نه اسلام تسلیم در مقابل دشمنان خدا، نه اسلام طاغوت و نه اسلام امریکایی همانطوری که امام عزیزمان تعبیر کردند بلکه اسلام ناب محمّدی (ص) را بلند کنند، در دست محکم نگهدارند و متزلزل نشوند. نفس همین، برای ملتهای مسلمان دنیا امیدبخش است. ۱۳۶۹/۰۳/۰۲
در انقلاب اسلامی، اسلام ناب محمدی جایگزین اسلام آمریکایی شد
طبیعت اسلام ناب، طبیعتی پُرجاذبه است و دلهایی را که آلودهی غرضورزی و کینهتوزی نباشد، به خود جلب میکند و این همان است که انقلاب ما و امام ما، دوباره در جهان مطرح کردند و بر دلها و چشمهای نیازمند و جستجوگر عرضه داشتند. در مدرسهی انقلاب که امام ما بنیان گذارد، بساط اسلام سفیانی و مروانی، اسلام مراسم و مناسک میانتهی، اسلام در خدمت زر و زور و خلاصه اسلام آلت دست قدرتها و آفت جان ملتها برچیده شده و اسلام قرآنی و محمّدی (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، اسلام عقیده و جهاد، اسلام خصم ظالم و عون مظلوم، اسلام ستیزنده با فرعونها و قارونها و خلاصه، اسلام کوبندهی جباران و برپاکنندهی حکومت مستضعفان، سر برکشیده است. در انقلاب اسلامی، اسلام کتاب و سنت، جایگزین اسلام خرافه و بدعت؛ اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت؛ اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت؛ اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی یا رهبانیت؛ اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجر و غفلت؛ اسلام دیانت و سیاست، جایگزین اسلام بیبندوباری و بیتفاوتی؛ اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بیحالی و افسردگی؛ اسلام فرد و جامعه، جایگزین اسلام تشریفاتی و بیخاصیت؛ اسلام نجاتبخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچهی دست قدرتها؛ و خلاصه اسلام ناب محمّدی (صلّی الله علیه و آله و سلّم)، جایگزین اسلام امریکایی گردید. و مطرح شدن اسلام بدین صورت و با این واقعیت و جدیت است که موجب خشم سراسیمه و دیوانهوار کسانی شده است که دل به زوال اسلام در ایران و در همهی کشورهای اسلامی بسته بودند و یا از اسلام، فقط نامی بیمحتوا و وسیلهای برای تحمیق و اغفال مردم را میپسندیدند. و لذا از روز اول پیروزی انقلاب تا امروز، هیچ فرصتی را برای تهاجم و ضربه زدن و توطئه و بدخواهی نسبت به جمهوری اسلامی و کانون حرکت جهانی اسلام یعنی ایران از دست ندادهاند. ۱۳۶۹/۰۳/۱۰
اسلام ناب در مقابل هیچ قدرتی مرعوب نمیشود
اگر میبینید کسانی با نام اسلام، در مقابل دشمنان اسلام کوتاه میآیند، به خاطر این است که آنان اسمشان، اسم اسلام است، ولی باطنشان از اسلام خبری ندارد. بعضی از این مرتجعان منطقه این مسلماننامها، این مدعیان مسلمانی با نیرنگهای گوناگون، برای فریب دادن اذهان ملتها، اسم اسلام و ادعای آن را بر زبان جاری میکنند، ولی از اسلام خبری ندارند! معلوم است که اینگونه کسان، در مقابل قدرت کفر، متزلزل و مرعوب میشوند؛ اما اسلام واقعی و ناب، در مقابل هیچچیزی مرعوب نمیشود و هیچچیز نمیتواند او را شکست بدهد. ۱۳۶۹/۰۶/۰۴
دشمنانی که با اسلام ناب و فقاهتی مخالف بودند مطهری را شهید کردند
دشمنی که مطهّری را بر زمین انداخت و خون او را جاری کرد، دشمنی بود که از ارشادها و آگاهیهایی که او به مردم میداد، صدمه میدید. چون شهید مطهّری در مقابل التقاط ایستاد، در مقابل نفاق ایستاد، در مقابل تهاجم فرهنگ غرب و شرق ایستاد و اسلام ناب و اسلام فقاهتی را ترویج کرد، لذا کسانی که با این چیزها مخالف بودند، او را بر زمین انداختند. اگر دستشان میرسید، هرکسی را هم که شبیه مطهّری و کوچکتر از مطهّری و در راه مطهّری بود، بر زمین میانداختند؛ اما خدای متعال به آنها این فرصت را نداد و إن شاء اللّه، هرگز هم نخواهد داد. ۱۳۷۲/۰۲/۱۵
خلاصه درس امام خمینی به مسلمانان عالم، بازگشت به اسلام ناب است
تجلیل از امام بزرگوار ما فقط بهعنوان یک قدردانی و تجلیل از گذشته نیست، بلکه به معنای اصرار و پافشاری بر آن خطّ و راهی است که امام بزرگوار با انقلاب خود، با قیام خود، با سیرهی خود، با درسهای خود، با وصیتنامهی خود، برای ملت ایران و همهی مسلمانان عالم باقی گذاشت. امام بهعنوان یک الگو، بهعنوان یک معلّم، بهعنوان یک رهبر، در ذهن ما و در واقعیت جامعهی ما حضور دارد. جسم او نیست، اما فکر او هست، راه او هست، درس او هست و این درس، همان چیزی است که ملت ایران و همهی مسلمانان عالم به آن احتیاج دارند؛ دیروز هم احتیاج داشتند، امروز هم احتیاج دارند. لذا درس امام زنده است، راه امام زنده است، خطّ امام زنده است، انگشت اشارهی امام جلوِ چشم همه است. اگر ما بخواهیم این درس را برای مسلمانان عالم خلاصه کنیم، این خلاصه عبارت است از بازگشت به اسلام ناب؛ اسلامی که میتواند برای مردم و ملتها همه چیز را به ارمغان آورد. ۱۳۷۸/۰۳/۱۲
هر کس اسلام انقلابی و مبارزه با ظلم را گرامی بدارد برای آینده ملت ایران خدمت میکند
مبارزه [دشمنان] با عزّت و استقلال ملت ایران و مبارزه با هویت ملت ایران است؛ اما چون اسلام است که این عزّت را داده و به ملت ایران، هویت بخشیده است؛ چون اسلام است که به ملت ایران قدرت بخشیده است تا بتواند آرمانها، آرزوها و خواستهای خود را علناً بر زبان آورد و آن را دنبال کند و از اخم قدرتها و دستنشاندگان آنها و حکومتهای فاسد نترسد؛ چون اسلام است که این امتیاز را به ملت ایران بخشیده است، با اسلام دشمنند. دشمنی با اسلام انقلابی، اسلام امام، اسلام زندگیبخش، اسلامی که وقتی پرچمش برافراشته میشود، همهی دنیا را به خود متوجّه میکند؛ همچنانی که امروز هم همینطور است. دشمنی با این اسلام بهخاطر این است که اسلام، دست بیگانگان را از اینجا کوتاه کرد و منابع این کشور را از دست بیگانگان نجات داد. لذا امروز خدمت به ایران و خدمت به ملت ایران، عبارت از خدمت به اسلام است. هرکس که امروز اسلام انقلابی، اسلام امام، اسلام زندگیبخش و اسلام مبارزه با ظلم و ستم را گرامی بدارد نه آن چیزی که به نام اسلام در مقابل ظلم و ستم، تعظیم میکند! آن اسلام نیست، فریب است هرکس که امروز اسلام حقیقی و به تعبیر امام بزرگوار ما اسلام ناب محمّدی را تأیید و حمایت کند، اوست که برای ایران و ملت ایران، برای تاریخ ایران و آیندهی ایران و یکایک آحاد این ملت خدمت میکند. ۱۳۷۸/۰۹/۰۳
اسلام تطبیق داده شده با اصول آمریکایی و غربیها اسلام نیست
امروز دنیای اسلام برای به دست آوردن عزّت و موجودیّت و هویّتِ خود یک راه بیشتر ندارد و آن برگشت به اسلام است؛ البته اسلام واقعی، نه یک اسلام متحجّرِ آمیخته با خرافات که دشمنان اسلام تبلیغ میکنند و میگویند اسلام این است- اینطور اسلامی کارآمد نیست- و نه اسلامِ تطبیقدادهشدهی با اصول امریکایی و مورد نظر غربیها که آن هم اسلام نیست؛ هر دوی اینها اسلام امریکایی است، که امام بزرگوار ما تقابل ایجاد کردند و فرمودند: «اسلام امریکایی» و «اسلام ناب محمّدی». اسلام ناب و خالص، اسلامِ توحید و وحدت بین امّت اسلامی، اسلامِ «و لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا »، اسلامِ «الاسلام یعلو و لا یعلی علیه »، اسلامی که میگوید: «و لو انّ اهل القری آمنوا و اتّقوا لفتحنا علیهم برکات من السّماء و الأرض ». برگشت به این اسلام، تنها علاج و نسخهی درمان امّت اسلامی است و این ممکن است. امروز حرکت به سمت این اسلام، از شرق تا غرب دنیای اسلام، همه جا را فراگرفته و این همان چیزی است که دشمنان اسلام را دستپاچه کرده است. ۱۳۸۲/۰۲/۲۹
امروز در دنیا با مجموعه تفکرات نظام اسلامی برخاسته از اسلام مبارزه میشود
نام اسلام و حقیقت اسلام، به شکل فردی در سراسر دنیای اسلام بود- در بین بعضی غلیظ، در بین بعضی رقیقتر- اما نگاه اسلام به دنیا، به ملت و به امّت اسلامی بهعنوان یک موجود عظیم و دارای استعداد فراوان و قادر به حرکت و بیدار شدن، نگاهی است که در ایران اسلامی ریشه گرفت و ظاهر شد و به همهی دنیا اشعاع کرد. نگاه به اسلام از این دید و ترویج این تفکّر در دنیای اسلام- تفکّری که حکومتی به وجود آورده است که توانسته آزادی، مردمسالاری و حکومتِ متّکی به آراءِ مردم را از درون مفاهیم و تعالیم اسلام بیرون آورد- چیزی است که در هیچ نقطهای از دنیای اسلام در زمان ما و لااقل قرنهای پیش از زمان ما سابقه نداشته است. آنچه از حکومت اسلامیِ دوران خلفای عثمانی و خلفای قبل از آن- عبّاسی و اموی- در ذهن مردم وجود داشت، مفهوم دیگری بود که با مفهومی که امروز دنیای اسلام از حکومت با دید ایران اسلامی درک میکند، بهکلّی متفاوت است. این فرهنگ دینیِ برخاسته از نظام اسلامی که خود منشإِ نظام اسلامی هم بوده است و حرکت به سمت وحدت اسلامی- که در همین تفکّر، یکی از چیزهایی که وجود دارد، وحدت امّت اسلامی است؛ یعنی نگاه اسلام به امّت بهعنوان یک مجموعهی واحد- و همچنین پرهیز از اختلافات قومی و طایفهای در دنیای اسلام و در جوامع اسلامی، چیزی است که پیامآور آن، انقلاب اسلامی بود. از اینها نباید غفلت نمود و اینها را نباید فراموش کرد.
ما باید به آزادی، مردمسالاری و عدالتطلبی- که انقلاب اسلامی شعار آنها را داد و اسلام را با این نگاهها و شعارها و نقطه نظرها به دنیا معرفی کرد- توجّه داشته باشیم. امروز هم در دنیا و در سطوح مختلف، با همهی مفاهیمی که در مجموعهی تفکّرات نظام اسلامیِ برخاسته از اسلام است، مقابله و مبارزه میشود. با حاکمیت دین، با تکفّل دین نسبت به امور زندگی مردم، با سازگاری مردمسالاری با دین، هم در میدان نظر و هم در میدان عمل، مقابله و مبارزه میشود؛ همچنان که با وحدت امّت اسلامی هم به شدّت مبارزه میشود، که این از تجربههای قدیمی استعمار است. امروز ما میبینیم در نقاط مختلف دنیا دشمنان مسألهی جنگ طایفهای و عقیدتی را بین مسلمانان بهجد تعقیب میکنند. همین الآن در عراق به بخشی از دنیای اسلام اینطور تفهیم میکنند که حکومت آیندهی عراق دستِ شیعه خواهد افتاد و این برای آنها خطر است. به شیعه هم اینگونه تفهیم میکنند که دشمنان شما سنّیها هستند. آنها سیاستهای خود را اینطور پیش میبرند تا بین شیعه و سنّی و بین طوایف مختلف اسلامی اختلاف بیندازند. این از سیاستهای کهنه و قدیمی استعمار است، که انگلیسیها هم در این سیاست جزو کهنه کارها هستند و خوب بلدند؛ در داخل کشور ما هم تلاشهایی در این زمینه میکنند. شعار اسلام ناب و اسلامی که نظام اسلامی بر پایهی آن به وجود آمد، این است که مسلمانان با وجود اختلافشان در عقاید و در مبانی مذهبی خود، باید اتّحاد کلمه داشته باشند؛ روی مواردِ اتّفاقی تکیه کنند و از جریحهدار کردن احساسات یکدیگر خودداری نمایند. این فرهنگ دینی با این معنا و با این نگاه که در آن، آزادی و عدالت و مردمسالاری و بسط وحدت در دنیای اسلام و میان امّت اسلامی وجود دارد، یکی از میدانهای مجاهدت ماست که باید در آن تلاش کنیم. ۱۳۸۲/۰۶/۱۹
دشمنان میترسند از اینکه تفکرات اسلام ناب از ایران به بقیه جوامع اسلامی سرایت کند
اصل «ایجاد اختلاف»، یک انگیزهی دیگر هم دارد که آن بعد از قیام ملت ایران و برافراشته شدن پرچم انقلاب اسلامی در این کشور به آن انگیزهی قبلی اضافه شد و آن این است که میترسند از اینکه تفکرات اسلام ناب، اسلام جهاد، اسلام استقلال، اسلام عزت و هویت، اسلامی که تسلط بیگانگان و دشمنان را بر امت اسلامی گناه میداند و آن را به هیچ قیمت نمیپذیرد، از ایران به بقیهی جوامع اسلامی سرایت کند و مشکله را برای آنها چند برابر کند. سعی میکنند بین ایران اسلامی و بین سایر مناطق جهان اختلاف بیندازند. میدانند که تفکراتی که یک ملت را- یک ملت استعمارزده مثل ملت ما را در دوران طاغوت- بیدار میکند، به صحنه میآورد، به مجاهدت وادار میکند، ترس او را میریزد، او را به وسط میدان کارزار عظیم بینالمللی میکشاند و او را در همهی مراحل از میدان پیروز خارج میکند، برای جهانخواران، برای کسانی که برنامه برای منطقهی خاورمیانه و برای نفت اینجا و برای بقیهی چیزهای اینجا دارند، خیلی خطرناک است. نمیخواهند بگذارند؛ البته خیلی هم تلاش کردهاند، موفق هم نشدهاند تا امروز. ۱۳۸۶/۰۵/۲۸
ما به اسلام قرآن، سنت و اهل بیت دعوت میکنیم
از اسلام متحجر دفاع نمیکنیم؛ از اسلامی که با کمال تنگنظری به همهی مسائل نگاه کند، مثل آنچه که بعضی از مدعیان اسلام میگویند، ما به او دعوت نمیکنیم؛ اسلام ناب، اسلام هشداردهندهی انسان و توجهدهندهی انسان به تعقل و تفکر و تدبر؛ اسلامِ قرآن، اسلامِ سنت، اسلامِ اهل بیت؛ اسلامی که یک نمونهاش در کشور بزرگ ما با این گرفتاریهای فراوانِ چندین دهسالهی دوران تسلط دشمن، توانست یک چنین حرکتی را ساماندهی کند و این آزادی و این استقلال را از خود نشان دهد؛ ما به این اسلام دعوت میکنیم. ۱۳۸۸/۰۲/۲۶
هرچیزی که خارج از اسلام ناب باشد اسلام آمریکایی است
این اسلام ناب هم که در فرمایش امام بود، ناظر به همین است؛ چون امام اسلام ناب فرمودند، در مقابل اسلام آمریکائی. اسلام آمریکائی فقط آن نیست که آمریکاپسند باشد؛ هر چیزی که خارج از این اسلام ناب است؛ اسلام سلطنتی هم همین جور است، اسلام التقاطی هم همین جور است، اسلام سرمایهداری هم همین جور است، اسلام سوسیالیستی هم همین جور است، اسلامهائی که با شکلها و رنگهای مختلفی عرضه بشود و آن عناصر اصلی در او وجود نداشته باشد، همهاش مقابل اسلام ناب است؛ در واقع اسلام آمریکائی است. انسان مشاهده میکند در این معارضههائی که با نظام در طول این سی سال انجام گرفته، این اسلامهای گوناگون حضور داشتهاند؛ هم اسلام التقاطی وجود داشته، هم اسلام سلطنتی وجود داشته، هم اسلام سوسیالیستی وجود داشته؛ انواع و اقسام این اسلامها در مواجههی با نظام جمهوری اسلامی وجود داشتهاند. خوب، در این نگاه به اسلام و درک و فهم از اسلام، فرد و جامعه با هم ملاحظه میشوند، معنویت و عدالت با هم ملاحظه میشوند، شریعت و عقلانیت با یکدیگر ملاحظه میشوند، عاطفه و قاطعیت در کنار هم دیده میشوند؛ اینها همه باید باشد. قاطعیت در جای خود، عواطف در جای خود، شریعت در جای خود، عقلانیت – که آن هم خارج از شریعت البته نیست – در جای خود؛ همه در کنار هم بایستی مورد استفاده قرار بگیرند؛ انحراف از این منظومهی مستحکم، موجب انحراف از نظام اسلامی خواهد بود. ۱۳۸۸/۰۷/۰۲
تحقق اسلام ناب جز با تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نیست
اولین و اصلیترین نقطه در مبانی امام و نظرات امام، مسئلهی اسلام ناب محمدی است؛ یعنی اسلام ظلمستیز، اسلام عدالتخواه، اسلام مجاهد، اسلام طرفدار محرومان، اسلام مدافع حقوق پابرهنگان و رنجدیدگان و مستضعفان. در مقابل این اسلام، امام اصطلاح «اسلام آمریکائی» را در فرهنگ سیاسی ما وارد کرد. اسلام آمریکائی یعنی اسلام تشریفاتی، اسلام بیتفاوت در مقابل ظلم، در مقابل زیادهخواهی، اسلام بیتفاوت در مقابل دستاندازی به حقوق مظلومان، اسلام کمک به زورگویان، اسلام کمک به اقویا، اسلامی که با همهی اینها میسازد. این اسلام را امام نامگذاری کرد: اسلام آمریکائی.
فکر اسلام ناب، فکر همیشگی امام بزرگوار ما بود؛ مخصوص دوران جمهوری اسلامی نبود؛ منتها تحقق اسلام ناب، جز با حاکمیت اسلام و تشکیل نظام اسلامی امکانپذیر نبود. اگر نظام سیاسی کشور بر پایهی شریعت اسلامی و تفکر اسلامی نباشد، امکان ندارد که اسلام بتواند با ستمگران عالم، با زورگویان عالم، با زورگویان یک جامعه، مبارزهی واقعی و حقیقی بکند. لذا امام حراست و صیانت از جمهوری اسلامی را اوجب واجبات میدانست. اوجب واجبات، نه از اوجب واجبات. واجبترین واجبها، صیانت از جمهوری اسلامی است؛ چون صیانت اسلام – به معنای حقیقی کلمه – وابستهی به صیانت از نظام سیاسی اسلامی است. بدون نظام سیاسی، امکان ندارد. ۱۳۸۹/۰۳/۱۴
به اسلام مطلوب واشنگتن، لندن و پاریس بدبین باید بود
خواست عمومی ملتهایتان بازگشت به اسلام است؛ که البته به مفهوم «بازگشت به گذشته» نیست. اگر انقلابها باذناللّه واقعی بمانند و ادامه یابند و دچار توطئه یا استحاله نگردند، مسئلهی اصلی شما، چگونگی نظامسازی، قانوننویسی و مدیریت کشور و انقلابها خواهد بود؛ این همان مسئلهی مهم تمدنسازىِ اسلامی مجدد در عصر جدید است…
تعریفها باید بازخوانی و اصلاح شوند. دو الگوی «اسلام تکفیری» و «اسلام لائیک» از سوی غرب به شما پیشنهاد شده و خواهد شد تا الگوی «اسلام اصولگرای معتدل و عقلانی» در میان انقلابهای منطقه تقویت نشود. کلمات را دوباره و بدقت تعریف کنید.
«دموکرات بودن» اگر به معنای مردمی بودن و انتخابات آزاد در چارچوب اصول انقلابهاست، همه دموکرات باشید؛ و اگر به معنای افتادن به دام لیبرال دموکراسی درجهی دوم و تقلیدی باشد، هیچ یک دموکرات نباشید.
«سلفیگری» اگر به معنای اصولگرائی در کتاب و سنت و وفاداری به ارزشهای اصیل و مبارزه با خرافات و انحرافات و احیاء شریعت و نفی غربزدگی باشد، همگی سلفی باشید؛ و اگر به معنای تعصب و تحجر و خشونت میان ادیان یا مذاهب اسلامی ترجمه شود، با نوگرائی و سماحت و عقلانیت – که ارکان تفکر و تمدن اسلامیاند – سازگار نخواهد بود و خود باعث ترویج سکولاریزم و بیدینی خواهد شد.
به اسلام مطلوب واشنگتن و لندن و پاریس بدبین باشید؛ چه از نوع لائیک و غربگرا، و چه از نوع متحجر و خشن آن. به اسلامی که رژیم صهیونیستی را تحمل میکند، ولی با مذاهب اسلامىِ دیگر بیرحمانه مواجه میشود، دست آشتی به سوی آمریکا و ناتو دراز میکند، ولی در داخل به جنگهای قبیلهای و مذهبی دامن میزند و اشدّاء با مؤمنین و رحماء با کفار است، اعتماد نکنید. به اسلام آمریکائی و انگلیسی بدبین باشید، که شما را به دام سرمایهداری غرب و مصرفزدگی و انحطاط اخلاقی میکشانند. در دهههای گذشته، هم نخبگان و هم حاکمان، به وابستگی بیشتر خود به فرانسه و انگلیس و آمریکا و یا شوروی افتخار میکردند و از سمبلهای اسلامی میگریختند؛ و امروز همه چیز برعکس شده است. ۱۳۹۰/۱۱/۱۴
دشمنان از اسلام برده دلار و غرق در فساد و افشرافیگری نمیترسند
دشمنان از کلمهی «بیداری اسلامی» میترسند؛ سعی میکنند عنوان «بیداری اسلامی» برای این حرکت عظیم به کار نرود. چرا؟ چون وقتی اسلام در هیئت حقیقی خود، در قوارهی واقعی خود بروز و ظهور پیدا میکند، تن اینها میلرزد. اینها از اسلامِ بردهی دلار نمیترسند؛ از اسلامِ غرق در فساد و اشرافیگری نمیترسند؛ از اسم اسلامی که امتداد و انتهائی در عمل و در تودهی مردم نداشته باشد، نمیترسند؛ اما از اسلام عمل، اسلام اقدام، اسلام تودهی مردم، اسلام توکل به خدا، اسلام حسن ظن به وعد الهی که فرمود: «و لینصرنّ الله من ینصره»، میترسند. وقتی اسم این اسلام میآید، نشانی از این اسلام پیدا میشود، مستکبرین عالم به خودشان میلرزند – «کأنّهم حمر مستنفرة. فرّت من قسورة» – لذا نمیخواهند عنوانِ بیداری اسلامی باشد. ولی ما معتقدیم نخیر، این یک بیداری اسلامی است، بیداری حقیقی است، و رسوخ پیدا کرده است، امتداد پیدا کرده است، به این آسانیها هم دشمنان نمیتوانند آن را از راه خودش منحرف کنند. ۱۳۹۱/۰۹/۲۱
نخستین بار امام خمینی اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی را مطرح کرد
یک موضوع مهم و دارای اولویت، نگاه هوشمندانهای است که فعالان دلسوز جهان اسلام باید به تفاوت میان اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی داشته باشند و از خلط و اشتباه میان این دو، خود و دیگران را برحذر بدارند. نخستین بار امام راحل بزرگ ما به تمایز این دو مقوله همت گماشته و آن را وارد قاموس سیاسی دنیای اسلام کرد. اسلامِ ناب، اسلامِ صفا و معنویت، اسلامِ پرهیزکاری و مردمسالاری، اسلامِ «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار رُحَماءُ بَینَهُم» است. اسلامِ آمریکایی، پوشاندن لباس اسلام بر نوکری اجانب و دشمنی با امت اسلامی است. اسلامی که آتش تفرقه میان مسلمین را دامن بزند، به جای اعتماد به وعدهی الهی، به دشمنان خدا اعتماد کند، به جای مبارزه با صهیونیسم و استکبار با برادر مسلمان بجنگد، با آمریکای مستکبر علیه ملت خود یا ملتهای دیگر متحد شود، اسلام نیست؛ نفاق خطرناک و مهلکی است که هر مسلمان صادقی باید با آن مبارزه کند.
نگاه همراه با بصیرت و ژرفاندیشی، این حقایق و مسائل مهم را در واقعیتِ جهان اسلام برای هر جویندهی حقی روشن میسازد و وظیفه و تکلیفِ روز را بیهیچ ابهامی معین میکند. حج و مناسک و شعائر آن فرصت مغتنمی برای کسب این بصیرت است. ۱۳۹۳/۰۷/۰۸
بازدیدها: 601