تفسير تسنيم (اجمالي)| جلد سيزدهم، سوره آل عمران، آيه 1و2

خانه / قرآن و عترت / قرآن / تفاسیر متنی / تفسير تسنيم (اجمالي)| جلد سيزدهم، سوره آل عمران، آيه 1و2

هر موجود امكاني از اين‏رو كه هستي آن عين ذاتش نيست، به خداي قيّوم متكي است و چون قيّوم بودن خداي سبحان و سرپرستي و افاضه او آگاهانه و عالمانه است، و هرجا سخن از علم و قيوميّت باشد، حيات مطرح است، او «حي قيّوم» است. اسم شريف هو كه به هويّت مطلقه اشاره دارد، برترين اسم و جامع ديگر اسماي الهي است. «الحي القيوم» مي‏تواند دو اسم يا يك اسم مركب از دو جزء باشد.

بسم الله الرحمن الرحيم
الم (1)
اَللهُ لااِلهَ اِلاّهُوَ الحَي القَيُّوم (2)

گزيده تفسير
هر موجود امكاني از اين‏رو كه هستي آن عين ذاتش نيست، به خداي قيّوم متكي است و چون قيّوم بودن خداي سبحان و سرپرستي و افاضه او آگاهانه و عالمانه است، و هرجا سخن از علم و قيوميّت باشد، حيات مطرح است، او «حي قيّوم» است. اسم شريف هو كه به هويّت مطلقه اشاره دارد، برترين اسم و جامع ديگر اسماي الهي است. «الحي القيوم» مي‏تواند دو اسم يا يك اسم مركب از دو جزء باشد.

تفسير

مفردات
الم: «الف، لام، ميم» از حروف مقطّعه قرآني است. درباره حكمت وجود اين حروف در قرآن وجوه فراواني گفته‏اند كه بسياري از آنها مي‏تواند صحيح باشد، زيرا با يكديگر منافات ندارند 1.
^ 1 – ـ ر.ك: تسنيم، ج2، ص129 ـ 63.
47

تناسب آيات
سياق و نظم دويست آيه اين سوره گوياي نزول يكباره آن است. شش آيه نخست، در حكم براعت استهلال سوره و ترسيم كننده دورنماي كلي آن است. آيه دوم در بيان توحيد و ابطال تثليث مسيحيان است كه تفصيل آن در همين سوره خواهد آمد 1.
پنج آيه آغازين اين سوره پس از ﴿الم﴾ با توحيد شروع مي‏شود: ﴿اَللهُ لااِلهَ اِلاّهُو… ﴾ و با توحيد نيز پايان مي‏يابد: ﴿لااِلهَ اِلاّهُوَ العَزيزُ الحَكيم﴾. در سه آيه نخست، اصول سه‏گانه دين آمده است: 1. توحيد: ﴿اَللهُ لااِلهَ اِلاّهُوَ الحَي القَيُّوم﴾. 2. نبوّت: ﴿نَزَّلَ عَلَيكَ الكِتبَ بِالحَقّ﴾. 3. معاد: ﴿اِنَّ الَّذينَ كَفَروا بِءايتِ اللهِ لَهُم عَذابٌ شَديدٌ واللهُ عَزيزٌ ذو انتِقام﴾.
٭ ٭ ٭

آغاز سوره با توحيد
بخش گسترده‏اي از اين سوره احتجاج با مسيحيان معتقد به تثليث است، به همين جهت سوره با «توحيد» و «حي و قيوم» بودن خداي سبحان شروع شده است تا هيچ‏گونه زمينه‏اي براي عقايد انحرافي مانند «ابن الله» دانستن حضرت مسيح(عليه‌السلام) يا حلول و اتحاد نماند.
خدا قيّوم هر موجودِ قائم به غير است و اين قيوميت و سرپرستي او نيز آگاهانه و حيات‏بخش است. حضرت اميرمؤمنان(عليه‌السلام) مي‏فرمايد: كلّ قائم في
^ 1 – ـ ر.ك: الميزان، ج3، ص7 ـ 6.

48

سواه معلول 1 ؛ يعني هر موجودي كه به غير خود متكي است و هستي او عين ذاتش نيست، علت مي‏خواهد.
اين سخن نوراني، ضمن تثبيت قانون عليّت و معلوليت، معيار معلول بودن چيزي و ملاك علت نخست بودن چيزي را به دست مي‏دهد، زيرا مدلولش آن است كه هر موجودي، يا هستي‏اش عين ذات اوست، در نتيجه او «قائم في سواه» نيست، بلكه «قائم به ذات» است و معلول نيست؛ يا هستي‏اش عين ذات او نيست، پس قائم به غير است و علت مي‏خواهد. در نتيجه علت نخست، قيّوم غير خود است و چون قيوم بودن او عالمانه است و هر جا سخن از علم و قيوميت باشد، حيات مطرح است، خدا حي و قيوم 2 است. خداي سبحان زنده‏اي است كه سرپرستي او حيات‏بخش و آگاهانه است.
نكته: 1. اسم شريف ﴿هُو﴾ كه به هويّت مطلق اشاره دارد، برترين اسم الهي (اگر بتوان از آن به اسم تعبير كرد)، جامع ديگر اسمها و فراتر از ﴿الحَي القَيُّوم﴾ است، زيرا اسم مبارك ﴿الله﴾ كه جميع كمالات را دربر دارد تعيّن اوست؛ امّا «هويت مطلق» هيچ تعيّني ندارد.
2. درباره ﴿الحَي القَيُّوم﴾ دو احتمال هست: أ. اين دو اسم مانند «بعلبك» است كه از دو لفظ تركيب يافته است؛ ولي در حقيقت يك اسم و داراي يك معناست و اگر لفظي به تنهايي معناي ﴿الحَي القَيُّوم﴾ را مي‏رساند، همان لفظ به كار گرفته مي‏شد، چنان‏كه شايد كلمه ﴿الله﴾ چنين باشد.
ب. «حي» از امّهات اسماي الهي است و «قيّوم» بودن وي ناظر به مقام
^ 1 – ـ نهج البلاغه، خطبه 186. اين سخن در توحيدصدوق ص35 از حضرت رضا(عليه‌السلام) نقل شده است.
^ 2 – ـ درباره صفت ذاتي «حي» و «قيوم» ر.ك: توحيد در قرآن، ص319 ـ 311 393 ـ 292.
49

افاضه، سرپرستي و نگهداري آن است. تبيين نهايي اين مطلب به مبحث اسماي حسناي پروردگار مرتبط است.
به نظر برخي اهل معرفت كه گفتارش مقبول تلاميذ معروف اوست، اسم «الله» بر همه اسماي الهي حتي اسم «حي قيّوم» مُهَيْمِن است، هرچند در تمام اسما حيات شرط است و هيچ اسمي بر اسم حي مقدّم نيست، از اين‏رو رتبه تقدم براي اوست و وي در حقيقت، موصوف به «اوّل» است 1.

بحث روايي

1. شأن نزول
قال الكلبي و محمّد بن إسحاق و الربيع بن أنس: نزلت أوائل السورة إلي نيف و ثمانين آية في وفد نجران و كانوا ستّين راكبًا قدموا علي رسول الله‏صلي الله عليه و آله و سلم….
اشاره: هيئت بلندپايه مسيحيان نجران، پس از نماز عصر در مسجد النبي ‏صلي الله عليه و آله و سلم به محضر پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم شرفياب شدند و پس از انجام دادن مراسم مذهبي خود دو نفر از بزرگان آنان با حضرت رسول‏صلي الله عليه و آله و سلم به مذاكره پرداختند و ايشان آنان را به اسلام دعوت كردند و آن‏ها گفتند كه ما پيش از شما تسليم امر خدا بوده‏ايم. حضرت رسول‏صلي الله عليه و آله و سلم فرمودند كه دروغ مي‏گوييد، زيرا مسيح را فرزند خدا مي‏دانيد و صليب مي‏پرستيد و گوشت خوك مي‏خوريد. گفتند كه اگر مسيح فرزند خدا نباشد پس پدر او كيست و بحث در اين باره بالا گرفت و سرانجام در برابر سخنان متقن و سؤالات متين پيامبرصلي الله عليه و آله و سلم سكوت كردند. در اين هنگام، هشتاد و چند آيه نخست سوره «آل عمران» نازل شد.
چون ظاهر سياق آيات اين سوره نزول يكباره مجموع آن است، گويا نزول
^ 1 – ـ رحمة من الرحمن، ج1، ص410 ـ 409.
50

هشتاد و چند آيه درباره وفد نجران، اجتهاد و نظر راويان اين داستان است 1 ؛ يا اينكه ارتباط اين آيات ويژه به وفد نجران است و ارتباط آيات ديگر به ساير مطالب كه همگي پيوسته به هم‏اند و زمينه نزول دفعي آن را فراهم كرده‏اند.

2. معناي ﴿الم﴾
عن الصادق(عليه‌السلام) قال: و أمّا ﴿ألم﴾ في أوّل آل عمران فمعناه أنا الله المجيد 2.
اشاره: بايد نخست سند اين‏گونه احاديث ارزيابي شود و سپس مقدار دلالت آنها بعد از جمع‏بندي روشن گردد. در اين باره بحث محدودي در آغاز سوره مبارك «بقره» گذشت.

3. «الحي القيوم» اسم اعظم الهي
عن ابن عبّاس أنّه قال: الحي القيوم اسم الله الأعظم و هو الّذي دعا به آصف بن برخيا صاحب سليمان(عليه‌السلام) في حمل عرش بلقيس من سبأ إلي سليمان قبل أن يرتد إليه طرفه 3.
اشاره: معناي «اسم»، معناي «عظيم» يا «اعظم» بودن آن، كيفيت فراگيري‏اش و چگونگي تأثير آن در اعيان خارجي با حفظ نظام علّي و معلولي، در مطاوي تفسير سوره به اجمال بيان شد و تفصيل آن ذيل آيه ﴿… ولِلّهِ الاَسماءُ الحُسني… ﴾ خواهد آمد.
٭ ٭ ٭
^ 1 – ـ ر.ك: مجمع البيان، ج2 ـ 1، ص596؛ الميزان، ج3، ص18.
^ 2 – ـ معاني الاخبار، ص22؛ تفسير نورالثقلين، ج1، ص309.
^ 3 – ـ مجمع البيان، ج2 ـ 1، ص696.
51

بازدیدها: 328

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *