جلسه سوم مجمع الذاکرین با حضور حاج سعید حدادیان مورخ 6/8/94

خانه / آموزش / جلسه سوم مجمع الذاکرین با حضور حاج سعید حدادیان مورخ 6/8/94

جلسه سوم مجمع الذاکرین با حضور حاج سعید حدادیان مورخ 6/8/94

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

  • لزوم خلوت داشتن برای مناجات با خدا و انس با اهل بیت

اصبر علی ما یقولون و اذکر عبدنا داود

 برآنچه که می گویند صبر کن و یاد داود کن که عبد ما بود

ذالاید ؛ صاحب دست بود صاحب قدرت بود

انه اواب؛ خیلی اهل دعا و انابه بود. در انبیا صوت داود معروف است.

انا سخرنا الجبال معه ؛ ما کوه ها را مسخر کرده بودیم با او

یسبحن بالعشی و الاشراق ؛شب و روز کوه ها با او هم ناله بودند . خیلی ساده که بخواهیم نگاه کنیم همان پژواک است که او ناله می زد و کوه صدایش را برمی گرداند . بعضی هم می گویند نه ؛ همه با او ناله می کردند واقعا

و الطیر محشوره کل له اواب ؛ او برای خدا اواب بود آنها همه برای او .

داود حشم داشت که برود برای هیئتش بخواند اما یک خلوتی برای خود داشت . ما این را نداریم . عمدتا هم خاستگاه ها عوض شده، قشنگ من می فهمم که نوع نگرش به دستگاه امام حسین علیه السلام طبقه بندی شده دارد تغییر می کند با فضای نوینی که  ایجاد شده –فضای مجازی-مباحث ملکوتی دستگاه امام حسین دارد می آید پایین .به پایین دارند بسنده می کنند . علتش هم این است که ارتباط با خود امام حسین علیه السلام ضعیف است . ما به یک خلوت احتیاج داریم. اگر خلوت داشتیم خودمان، حالا اینهمه عاشورا خواندیم برای مردم یک بیابانی جایی پیدا کنیم یک عاشورا برای خودمان بخوانیم. الآن ما [مشهور و ] معروفیم  سختمان است . حرم خون ما یک وقت کم است. نصفه شب می گویم حاج خانم چکار کنیم ما الآن حرم می خواهیم. ما سن این نوجوان ها بودیم می رفتیم حرم سید الکریم کسی ما را نمی شناخت یک گوشه می نشستیم زمزمه می کردیم. یک عاشورا می خواندیم ممکن بود چند نفر هم جمع شوند یا نشوند . یک جاهایی هم باید جوری بخوانی که یکی هم نیاید. باید خواسته ها تغییر کند ما اصلا نوع زندگی مان با امام حسین علیه السلام جور دیگری شده. ما همه اش امام خواهی داریم برای خواسته هامان ؛ باید عوض شویم. نوکر ! هی می گوییم نوکر امام حسین .

نوکری کار ساده ای نیست . قرآن سوره دهر را مطالعه کنید . اگر شما در خانه حضرت زهرا جای فضه بودید چه می شدید؟

چه کار کرد ؟ بچه ها مریض اند پیغمبر فرمود نذر روزه کنید . نذر روزه کردند بچه ها خوب شدند گفتند ما هم روزه بگیریم . فرمود بگیرید. دید همه خانه دارند روزه می گیرند او مانده است این می شود پیروی .

اول :فضه نگفت اینها که همه می خواهند روزه بگیرند یک نفر باید کار کند خوب آن یک نفر روزه نگیرد.

چون من می خوانم؛ سینه زدنش با من نه ، پامنبرش با من نه .به خاطر آن یک دانه کار هزار تا کار دیگر نمی کند.

خوب فاطمه زهرا خودش گندم را دستاس کرد و نان پخت . فضه می گوید اجازه هست من هم روزه بگیرم می دانم من خاک پای حسنین هم نمی شوم اما چون اینها روزه اند من هم می خواهم روزه بگیرم .

هرکس خودش با خودش دعوا کند [و تکلیفش را روشن کند]

دوم : صاحبخانه نیامد بگوید خوب شما در این خانه زحمت می کشی خواهش می کنم روزه نگیر ، همین که کنیزی  می کنی بس است . آیا اینجوری بود ؟ می گوید کنیز من هستی ؟ عملا این می شود گدا می آید در خانه ی من ، نباید دست خالی برود ، شده تو هم گرسنه بمانی . به فضه نگفت حالا تو بخور تو خدمتکاری.

  • دنبال تشکر و اجر مردمی نباشیم

حالا آقایان بعضی رسما می گویند من برای کمک خرج زندگی ام می خواهم مداح شوم. این به فضای من نمی خورد . نمی گویم کار بدی است . من این را نمی فهمم. من در قطعه ای از عالم به دنیا آمدم که در آن رفیق هایم جانشان را کف دست گذاشته بودند بلکه امام حسین بخرد. من با آنها بودم نمی فهمم اینها را .

شما ببینید کجای سوره دهر هستید ؟ برادران : انا لانرید منکم جزاء  و لاشکورا ؛ نه از شما پاداش می خواهیم نه تشکر.

تجربه می گوید این که هیچ نه پاداش نه تشکر ولی منتظر اذیت هم باش. از در و دیوار اذیت می بارد چون کار بزرگ است .

یک:  در یک خلوت خودت بخوان . کدام کوه به انعکاس تنهایی تو به لرزه آمده ؟ کدام موج دریایی با یا رب یا رب تو همسنگی کرده؟ کدام برگ درختی با یا الله یا الله تو بالا و پایین شده ؟ کدام ابری با بک یا الله تو آمده ؟ حالا می خواهی دم از امام حسین بزنی ؟! دستگاه امام حسین یک دنیای دیگری است . خوب به من نگاه نکن من فلک زده ام فلاکت زده ام. و الا من با رفقای شهیدم می رفتم . شما باید ارتقا پیدا کنید . معدن رحمت الهی اینها هستند معدن محبت الهی اینها هستند همه چیز اینجاست. باید یک خودی نشان بدهیم . یعنی اینکه برویم در معرض تابش های اینها قرار بگیریم. اصلا آقا ساعت یک ظهر عاشورا که می شود انگار این ساعت ساعت تابش های زهرایی سلام الله علیهاست. عوالم طوری دیگر می شود دارد می تابد. به همه می تابد ولی آنکه حواسش جمع باشد …

مثل باران . ما از اثر باران صدایش را می شنویم،  از در یک ذره هوا می آید نمش را می فهمیم. ولی یکی می گوید من بروم زیر باران می دود  و می رود و اینجا نمی ایستد . ما این را می گوییم.

  • لزوم بهره مندی معنوی از امام زاده ها

یکی از کارهایی که شما باید بکنید تا جوانتر هستید این است که این امام زاده ها را رها نکنید. امام ها که جای خودش . در تهران تو باید بیشتر از همه با امام زاده ها رفیق باشی. امام زاده ها برای توست . مزار شهدا برای توست قبرستان مؤمنین مال توست کار توست. باید بروی با اینها زندگی کنی بگردی بچرخی . قرار است اسباب توسل مردم به عالم ملکوت شوید . شما می روید عمل جراحی ؛وسائلی می آورند می گویند اینها استرلیزه است اینها اسباب عمل جراحی است . یک ذره خش نباید داشته باشد . قرار است شما اسباب توسل مردم به اهل بیت باشید . اسباب ارتباط با عالم ملکوت باشید . پس شما باید به عالم برزخ راه داشته باشید. نمی گویم چشم  برزخی داشته باشی . دنبال این نیستیم . طبق روایات وقتی سر مزار مؤمن می رویم روح میت می آید مأنوس می شود با ما . چون مأنوس می شود کمی بمانید زود نروید. پس حسب روایات من می فهمم اینجا میت هست. حسب روایات روز جمعه ارواح می آیند روی دیوار منزل . آقا آن استخوانی که داری می اندازی دور بده به گربه ثوابش به ما برسد. ما آن را هم احتیاج داریم .چون روایت هست می گوییم الآن روز جمعه اموات چشم انتظارند . این می شود جهان بینی علمی . پس الآن اینجا ارواح هستند. عالم برزخ یعنی عالم ارواح . شما قرار است با این امام زاده مردم را مرتبط کنی خوب خودت باید ارتباط داشته باشی .

نه من صدایم خوب است . عیب ندارد صدایت هم خوب است . ولی مقصد این نبوده که چون من صدایم خوب است قرآن و روضه بخوانم . فضه را در نظر داشته باش . و در این راه صدقه دادن و پول خرج کردن خیلی مهم است خیلی .

بسیاری از مشکلات شما در نوکری با صدقه دادن مرتفع می شود .

بگذار تابش ها بتابند الآن می تابد ده سال بعد جوانه اش می زند بیرون . ممکن است 20 سال پیش اتفاقی افتاده الآن مقدمه یک حرکت عظیمی می شود .

  • استفاده از حرم اهل بیت برای اصلاح عیوب خود

یک نمونه برای تابش این است که  در هر زیارتی چند تا اتفاق می افتد یک اینکه  یک عیب آدم را می گویند .

آن که امام شناس نیست در ذوقش می خورد .آنکه امام شناس نیست عقب نشینی می کند . ما اگر آمده ایم اصلاح شویم تربیت شویم باید قدر کسی که مربی است را بدانیم . آمدی زیارت . آقا من خوبم؟ دینم را و خودم را عرضه می کنم.

امام صادق علیه السلام فرمود رحمت خدا برکسی که عیب مرا به من هدیه کند. برادران! امام صادق العیاذبالله عیب دارد ؟ انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا. پاک پاک است . اگر منِ امام صادق -که درود خدا بر حضرتش باد -بر تو عیبت را گفتم عیبت را به تو هدیه کردم و برادری کردم .

یک بخش تابش ها این است . عیبت را می گویند یک دفعه می بینی خودت از خودت بدت می آید. کاش من فلان کار را نکرده بودم .

بعضی ها سر یک عیب عوض اینکه جبران کنند خراب می کنند . چون با امین الله آشنا نیستند . در امین الله می گوید زلل من استقالک مقاله . این زلل با گناه فرق می کند . در آخر دعای کمیل دارد واغفر زلتی ؛این با بخشش گناهان فرق می کند. می گوید اگر من در حین دعا خواندنم هم لغزشی داشتم آن را ببخش و الا گناهان را که اول گفته بود .

داری می روی زیارت او می داند تو از راه دور آمدی . ممکن است کوتاهی از تو سر زده به رخت می کشد تا آدم شوی نه به رخت می کشد تا قهر کنی بروی. به رخت می کشد تا حواست باشد بزرگی نکنی نه تا اینکه رها کنی بروی .

باز ما آمدیم مشهد این خطا از ما سر زد ، قهر کند برود تهران .

در هر زیارت یک حکم هم می دهند . امام است کار دارد . برویم خوش بگذرانیم بیاییم نیست. کار دارد با تو . تابش ها دو بحث است . آینه ی تابش – شما که چراغ روشن می شود می بینید که کجا لکه سیاه است . یکی هم در آینه تابش کار می دهد به تو . چیزهای دیگر هم هست .

  • خواندن ما باید ما را به اهل بیت نزدیک کند

حالا یک کار بکنید که امسال محرم من چه گیرم آمد؟ من برای امام حسین علیه السلام خوانده ام و زحمت کشیده ام . ته کار چه چیزی به من اضافه شد . آیت الله العظمی بهجت فرمودند بعد از هر خواندی خودتان را وزن کنید . ببین آیا محبتت بیشتر شده عاشق تر شدی؟

ما همه اش دنبال این هستیم که میکروفون خراب بود. فلانی زد آبجوش ریخت روی پای ما . فلانی وسط خواندن رفت.

الآن دهه تمام شد. چه کسی به امام حسین نزدیک تر شده ؟ حساب کتاب کنیم. شماها به این چیزها نیفتید: فلانی ترکاند فلانی لرزاند فلانی نتوانست فلانی…

اینقدر به شما بگویم که تجربه داشته باشید : آنکه نشد به نظر تو و آنکه شد به نظر تو گاهی می بینی تفاوتی ندارد. حساب کتاب آن طرف چیز دیگر است . بعضی ملاحظه همدیگر را ندارند . کسی با افتخار می گفت شعر آقای سازگار را من گرفتم قول دادم که نخوانم ولی تا او بیاید من خواندم . کیف هم می کرد و می خندید که دزدی کرده و دروغ گفته .

بدن امام حسین علیه السلام تکه تکه شده که من با آن اسم در کنم . این خیلی بد است . یعنی ما اصلا کلا باید یک وقت هایی برای نوحه خواندن مان بنشینیم خودمان را مؤاخذه کنیم .

این کلاس به یک لحاظ مخلوط باشد از سطوح مختلف بهتراست به خاطر اینکه آنها که استادند استادی را هم یاد بگیرند نشستن و گوش دادن را هم یاد بگیرند . بنده بلد نیستم . من سه نفر بخوانند باید از مجلس بروم . حاج منصور آقا می نشیند نه نفر می خوانند . من می گویم این را که آن گفت آن را که این گفت من هم می خواهم همین ها را بگویم  خداحافظ . اینکه ما شنوایی مان هم در این جلسات تقویت شود مهم است .

 خواندن ذاکر اول

نکات :

  • اهمیت انتخاب شعر

اگر ما شعر درست انتخاب کنیم 50 درصد کار ما حل است عده ای که برای بکاء آمده اند اگر من هم خوب نخوانم با مضمون شعر گریه می کنند .خدا نیاورد که شعر خوب نباشد . آقای سازگار خودش هم خوب است . چرا سازگار می شود سازگار ؟ ایشان با یک ایمانی دارد شعر می دهد با یک محبت می دهد .

مداحی می گفت از یک شاعر نوحه می گرفتم ، شاعر گفت سه دفعه قبل را پولش را نیاوردی .

منا اتفاق افتاده آقای سازگار را گیر آوردم که برای دعای ندبه شعر می خواهم گفت چشم . داشت در تب می سوخت .

به سازگار داده اند .

  • صدای سوزدار

خود صدا باید جسور باشد خود صدا باید گریه باشد . عزادار صدایش باید بگیرد. مردم دنبال سوز صدای شما هستند . صدای شما باید صدای سوخته اهل بیتی شود.

  • نحوه ی مقتل خوانی

شما مقاتل شاذ را نمی خواهد بخوانید. برخی حرف ها زبان گرفتنی است حرف مقتلی نیست . در اینجا سعی کنید مقتل عربی بخوانید و ترجمه اش را بگویید . بعد هم باید پرورش دهید و با تخیل و عاطفه هنرمندانه از مقتل استفاده کنید .

در شهرها صدایی که بتواند تحریر دستگاه موسیقی بزند و بخواند نمره دارد هرچند نازک باشد ، نباید با تهران مقایسه کرد.

  • همراه کردن مستع

کسی که غزل مصیبت می خواند آخر شعر را باید بکشد . این باعث می شود مستمعان همنوا شوند .

چند تا شگرد داریم برای تسهیم کردن یکی این است که شعری را انتخاب کنیم که قافیه آن قابل پیش بینی باشد و پیش بینی خوب باشد . تسهیم یعنی سهیم کردن مستمع . باید دیگران را هم در خواندن روضه سهیم کنیم.

وقتی که تلویزیون پخش مستقیم دارد خواندن من می شود 30 درصد وقتی آقای انسانی یا ارضی اینجا باشند خواندن من می شود 30 درصد . قاعده این است که اینجا خواندند ایشان ،در شهر و هیئت خودش سه برابر این بهتر بخواند.

  • ارتباط گرفتن با مستمع

کلید واژه ما ارتباط است. برخی برای ایجاد ارتباط با دیگران وقتی می نشینند نگاه می کنند، بعضی ها جوری می نشینند که شما مرا نگاه کنید . بعضی ها تقسیم می کنند . اول به اقتضای حال مجلس یا حال خودش در خودش است. با خودش زمزمه می کند . یا برعکس آن با همه شروع می کند بعد با خودش ادامه می دهد . آشپز دهان همه غذا گذاشت خیالش راحت شد حالا غذای خودش را می خورد .

یک مدل دیگر هم داریم که گزینشی است .نگاه می کند در جمع –این بیشتر مال بزرگتر هاست- می بیند این آقا سالم آمده ، برای آن یک نفر می خواند . همه مجلس به گریه این دوتا گریه می کنند .یا چهار تا را در نظر می گیرد.

یکی هم ذاتش –آقای سماواتی است – این آدم خودش وصل است سرش پایین است می خواند . هزار تا هستید گریه کردید نوش جانتان ، هزار تا هستید یکی گریه کرد باز هم من وظیفه ام را انجام داده ام .

اینها تکنیک های مختلف است .فن همان حدیث است . المؤمن هو عارف بزمانه ، مؤمن علی شأنه .شأن تو چیست ، تو کجا هستی؟

  • بار مجلس روی شعر است

بار مجلس روی نقل روضه است یا روی شعر ؟ حتما روی شعر است کار شما شعر است . ما تصدیق پایه یک را می گیریم مثل راننده پایه یک . یکی ماشین دماغ دار دوست دارد دیگری ویترینی دوست دارد .

حاج محمود کریمی همه کار بلد است قصیده ای که می تواند در 70 دقیقه بخواند در 7 دقیقه می خواند .می تواند یک ساعت روضه بخواند ولی یک ربع می خواند تا نوحه هم بخواند . من حدادیان نوحه نمی خواهم بخوانم لذا روضه طولانی می خوانم . حرفه ای تر که جلو می رویم تخصیص می دهیم که هرکسی کاری را انجام دهد ولی مداح باید اول در همه چیز پر باشد مثل میرداماد. همه فن حریف است . دعا می خواند روضه می خواند مصیبت می خواند مولودی می خواند . باید همه را بلد باشی.

این آقایان که اینجا هستند یک بار بروند سر قبر ، همه روی قبر افتاده اند یکی بلد نیست بگوید الآن چکار کنیم .

بگوید بسمک العظیم الاعظم ، آقایان بلند شوند خانم ها بیایند ، حالا رو به قبله صلی الله علیک یا اباعبدالله …جمعش کن بروند . خیال می کند الآن هیئت زیر سقف است . از تو توقع دارند . مداح اهل بیت است .

از تو توقع دارند اسم برای بچه بگذاری ؛ می گوید بیژن خوب است ؟ تو نوکر امام حسینی! طرف بچه اش روز میلاد امام حسین به دنیا آمد ما گفتیم خدا را شکر یک حسین به حسین ها اضافه شد . گفت اسم بچه را گذاشتیم بهروز . گفتیم چرا؟ گفت چون در بهترین روز به دنیا آمده .

تو که مداح امام حسینی باید حسین و حسن را زیاد کنی.

بار مجلس شعر است . هیچ چیز نمی خواهد. سی سال پیش سازگار می گفت آقا قصیده بخوانید هیچ چیز دیگر نمی خواهد. قصیده بخوان که کم حرف بزنی خوب اگر بلد نیستی حرف بزنی .حرف ها را قصیده زده است .

ساده هم بخوانی مردم گریه می کنند . شعر خوب کار خودش را می کند حتی اگر دکلمه ای بخوانی .

اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها همین کافی است ، امها و بنتیها و السر المستودع را نمی خواهد اضافه کنید خودت را گرفتار نکن : و سرّ است یا والسّرّ است ؟ مستودِع است یا مستودَع؟ همان متعارف را بخوانید.

ذاکر دوم :

این شعر آقای مؤید بسیار خوب است که اگر توانستید همه حفظش کنید . اجراهای خوبی داشته .شعر کاربردی است خصوصا برای بعد از دهه اول محرم ، برای 25 محرم و اول صفر آماده می کند مجلس را .

سلام  ما به تو ای سومین امام ؛حسین

که در حضور تو مهدی کند سلام، حسین

سلام بر تو و آن لحظه ای که قاتل تو

نهاد تیغ بر آن لعل تشنه کام، حسین

سلام بر تو و آن قطره های خون سرت

که ریخت روی زمین در مسیر شام، حسین

یک نکته : شما وقتی با ردیف حسین شعر دارید ،وقتی می رسد به اسم امام حسین مکث کنید تست کنید ، اگر مردم گفتند و همراه شدند خیلی خوب است اگر هم نگفتند شما مشکلی پیدا نمی کنید. برنامه از اول این بوده که فاصله بیندازم بین قافیه  و ردیف .

  • نوشتن شعر روی کاغذ

ریز ننویسید ، با روان نویس ننویسید . نور پردازی های مجالس الآن مشکل شده. بهترین کار تایپ درشت کامپیوتری است. روی تای کاغذ هم ننویسید. از روی کاغذ شعر خواندن سخت است .

ما توقع داریم شما که اینجا آمدید همه 10-15 بیت شعر را بخوانید. باید بسامد شعر شما برود بالا. اگر این شعر را حفظ باشید حتی می توانید با انتخاب درست در چند مجلس هم این شعر را بخوانید مثلا در هر مجلس دو سه بیت را انتخاب می کنید و هیچ جا هم تکراری نخوانده اید .

شعر آقای انسانی هم انتخاب خوبی است مثنوی معروف روز تاریخی عاشورا گذشت در کتاب چراغ صاعقه :

با زبان اشک گرم جستجو

خاک را با یاد گل می کرد بو

یافت آن گل را ولی پرپر شده

پاره پاره پیکری بی سر شده

یک شعر درست  و درمان خواندن برای مجلس کافی است. حضرت آقا به آقای طاهری گفته بودند شعر آقای مؤید را بخوانید .

  • تنظیم صحیح گام های صدا

هر “به به”ی گفتند قرار بگذار بعد از آن “به به” بالا نروی یعنی گامت نرود بالا .

دوم اینکه از جایی شروع کن که پایین ترین گام باشد.

یکی از تکنیک ها کور خوانی است که مخاطب نفهمد کجا می روید.

سنگ تمام گذاشتن غلط است . جلوی یک مداح معروف قرار نیست سنگ تمام بگذاری ، باید جا برای او هم بگذاری، باید جا برای مداحان دیگر هم بگذارید .

  • مدیریت نفس

یکی از مشکلات این است که وسط خواندن آب در گلو گیر می کند ، این به خاطر این است که اصرار دارید شعر را تا آخر بخوانید . خوب بایستید تا ته نخوانید. هیچ اتفاقی نمی افتد . ما سختش کرده ایم .

همه این فن ها درست است . شما بچسبید به یک عالم ربانی .

هفته آینده زیر هفت بیت کسی نیاید اینجا بخواند . نباید حرف بزنید فقط شعر بخوانید.

والسلام علیکم و رحمة الله

بازدیدها: 246

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *