اهل بیت علیه السلام علامت راه هستند
در دنیا فرهنگی در حال گسترش است که بر اساس آن هویت انسان وارونه می شود، راه انسانیت گم می شود.
اهل بیت علیهم االسلام، علامت راه هستند؛ در روایات آمده که در آخرالزمان یک دوران حیرت و سردر گمی برای مومنین به وجود می آید. ” يخرج بعدغيبة و حيرة لا یثبت فیها على دینه الا المخلصون ” امام زمان عجل الله تعالی فرجه بعد از یک دوره غیبت برای خودش، و یک دوره حیرت و سردرگمی برای مردم، ظهور خواهد کرد.خیلی ها در این دوران حیرت دچار گمراهی می شوند، جز انسان های مخلص کسی بر دین باقی نمی ماند.
در این دوران حیرت، شیطان و دستگاه ابلیس با تمام قوا به مومنین حمله میکند؛ شیطان از جهتی شبیه به انسان است، از طایفه جن است. تجربه و علمش به مرور زمان و تاریخ بیشتر می شود، همانطور که انسان اکنون با انسان 100 یا 1000 سال پیش فرق دارد شیطان هم، همینطور است. جن قابل رشد است. در آخرالزمان پیچیده ترین ترفند ها را برای مومن به کار میگیرد. شیطان یک موجود واقعی است که در این عالم لشکر کشی کرده است.
شیطان بر انبیا تسلطی ندارد، نمیتواند آن ها را به گمراهی بکشاند، اما در قرآن داستانی آمده است که شیطان حتی درباره انبیا طمع کرده است، بر این اساس که حضرت موسی زمانی که تحت تعقیب فرعونیان بود، ناشناس وارد مصر شد، دید یکی از شیعیانش با یکی از فرعونیان در حال دعوا هستند.
تا چشم شیعه به حضرت موسی افتاد گفت: یا موسی! به دادم برس.
حضرت موسی جلو رفت و مشتی به سمت فرعونی پرتاب کرد و او مرد، حضرت موسی از طرفی و شیعه او از طرف دیگری فرار کرد. هیچ کسی متوجه نشد چه کسی فرعونی را کشته است. البته او مظلوم کشته نشد، از فرعونیانی بود که تجاوزات و بدی های فراوانی انجام داده بود، اینطور نبود که حضرت موسی مظلومانه او را کشته باشد.
فردای آن روز حضرت دوباره به شهر آمد و دید همان شیعه دیروزی با فرد دیگری در حال دعوا است. آن شیعه وقتی حضرت موسی را دید گفت: یا موسی! به دادم برس. حضرت موسی اول شیعه خودش را توبیخ کرد، که چرا هر روز با یک نفر در حال دعوا کردن هستی؟ بعد برای کمک کردن به سمت شیعه رفت ، شیعه حضرت موسی گمان کرد که حضرت برای زدن او می آید، فریاد زد ای موسی، میخواهی مرا بکشی همانطور که دیروز فردی را کشتی؟ این حرف باعث شد همه متوجه آن موضوع شوند.
حضرت موسی فرمود: “هذا من عمل الشیطان”
در روایتی امام رضا علیه السلام فرمودند: اینکه حضرت موسی گفت: “هذا من عمل الشیطان” یعنی دعوا. یعنی شیطان باعث دعوای بین دو نفر در مقابل من شد تا من را که قرار است با ظهورم فرعونیان را نابود کنم خرج یک دعوای ساده کند.
اگر حضرت موسی در این جریان توسط فرعونیان دستگیر می شد، ظهورش بر هم میخورد. در واقع شیطان به حضرت موسی تسلط ندارد، اما به شیعه او که دارد، با تسلط به شیعه حضرت موسی را خرج یک دعوای ساده می کند.
شیطان از طریق یاران اهل بیت علیهم السلام در کار ائمه اختلال ایجاد می کند. از این رو در آخرالزمان شیطان تمام تیر ها را به سمت مومنین پرتاب میکند، چون میداند وقتی ظهور رخ دهد، فلسفه وجودی او هم تمام میشود.
دین داری در آخرالزمان سخت می شود
امام زمان عجل الله تعالی فرجه خصوصیات و ابزار انبیا و ائمه گذشته ، مثل عصای حضرت موسی، انگشتر حضرت سلیمان و … را به همراه دارد. شاید دلیل آن اشاره به این مطلب باشد که وقتی امام زمان عجل الله تعالی فرجه ظهور می کنند به قدری نفاق و شرک پیچیده و تو در تو شده است که امام زمان عجل الله تعالی فرجه باید از تمام ابزار انبیا گذشته برای برچیدن این نفاق و شرک و کفر استفاده کند.
گویی تمام ترفند هایی که شیطان در زمان یکایک انبیا به کار میبرد در این زمان یک جا جمع است و حضرت برای برخورد با اینها از تمام ابزارهای انبیا گذشته باید استفاده کند.
همین یکی از دلایلی است که دین داری در آخرالزمان سخت می شود. در این دوره مفاهیم ارزش ها را دچار تغییر کرده اند، حیا را خجالت، امر به معروف و نهی ار منکر را دخالت، مقدسات را خرافات تعبیر کرده اند.تعاریف در حال تغییر است. نه تنها صفات ارزشی رعایت نمی شود، بلکه مفاهیم و تعارف آن هم تغییر می کند.
شیطان آن چنان در ذائقه ها نفوذ می کند که انسان زشت را زیبا می بیند و زیبا را زشت، هویت ها تغییر میکند.
زن اگر زن باشد مرد به گرد پای او هم نمیرسد
در تمام کتاب های تاریخ غرب زن در تمام کشور های اروپایی و غربی به عنوان انسان درجه 2 محسوب می شد. انسان درجه 1 مرد بود و انسان درجه 2 زن، و به طور طبیعی خیلی از حقوق را نداشت. اگر زن مالی داشت مالک مال خود نبود.
در کشورهای غربی کاری کردند که زن از زن بودن خودش پشیمان می شود، جایگاهش در خانواده را از دست می دهد، هویت زن بودن را از دست می دهد و میخواهند این را به جوامع اسلامی هم برسانند. اما ما الگوهایی داریم که به آنها افتخار میکنیم، وجود مقدس فاطمه زهرا سلام الله علیها، حضرت زینب سلام الله علیها، حضرت خدیجه سلام الله علیها و حضرت معصومه سلام الله علیها که یک نقطه سیاه در زندگی هیچ کدامشان نیست. اینها قله ها هستند که در این زمان که هویت ها گم می شود اینها سر برافراشته هستن و در تاریخ مشخص اند انسان از دور هم می تواند آن ها را ببیند و راه را گم نکند.
زن اگر زن باشد با همان عاطفه، عفت و حیا، نقش هایی که خداوند متعال بر دوش او قرار داده است، در قرب به خدا، در مراحل رشد، مرد به گرد پای او هم نمیرسد.
پنج تن آل عبا، اساتید حضرت زینب سلام الله علیها
وجود مقدس حضرت زینب سلام الله علیها، شاگرد 5 استاد بود، پنج تن آل عبا استاد های ایشان بودند.
شیخ جعفر نقدی در کتابش می گوید: حضرت زینب سلام الله علیها را پنج تن آل عبا تربیت کردند، برای معلم بودن همین بس که استاد زینب سلام الله علیها پنج تن آل عبا بودند.
حضرت از هر کدام از این پنج استاد چیزی را به ارث برده است.
از وجود مقدس پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آیه و سلم عقل و درایت را به ارث برد و شد عقیله بنی هاشم که وقتی در کوفه خطبه خواند امام سجاد علیه السلام فرمودند: عمه جان شما دانشمندی هستی که استاد ندیدی، استادت خدا ست.
از پدر بزرگوارشان مولا علی علیه السلام شجاعت را به ارث بردند، در کوفه وقتی وارد دارالاماره شدند ابن زیاد جوان بی دین و هتاکی بود که کمتر از 30 سال سن داشت و دنبال بهانه ای بود تا اهل بیت علیهم السلام را از بین ببرد، وقتی وارد شدند ابن زیاد شروع به زخم زبان زدن کرد و گفت: خدا را شکر که شما رامفتضح کرد و مردان شما را کشت و دروغ شما ر آشکار کرد.
مقابل ابن زیاد هر کسی میخواست حرفی بزند از ترس به لکنت می افتاد، زینب کبری سلام الله علیها با شجاعت گفت: خدا را شکر که پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را به ما داد، و ما را از هر آلودگی پاک کرد، تو گفتی ما مفتضح شدیم؟ میدانی چه کسی مفتضح و رسوا شد؟
آن کسی که رسوا شد آدم فاسق است، آن کسی که دروغ گفت آدم گناه کار است، ما نیستیم، شما هستید. این را با شجاعت گفت.
از مادر بزرگوارشان حضرت زهرا سلام الله علیها عفت و حیا را به ارث برد، ابو یحیی مازنی می گفت من هفت سال همسایه علی علیه السلام بودم، همان خانه ای که زینب سلام الله علیها هم در آن بود، در تمام این هفت سال یک بار صورت زینب سلام الله علیها را که ندیدم بماند، صدای زینب سلام الله علیها را هم نشنیدم.
از برادرش امام حسن مجتبی علیه السلام صبر را به ارث برد، وجود مقدس ام المصائب، ام الصبر هم هست. مصیبت های حضرت زینب سلام الله علیها را که ببینیم باورمان نمی شود یک زن بتواند بر آنها صبر کند.
و پنجمین استاد ایشان، امام حسین علیه السلام بود، از وجود مقدس ایشان، عزت را به ارث برد، کلید شخصیت امام حسین علیه السلام عزت نفس ایشان بود.
شبیه ترین کس به امام حسین علیه السلام، زینب سلام الله علیها بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به حضرت زینب سلام الله علیها در هنگام تولد لقب شریکة الحسین را دادند.
پايگاه اطلاع رساني هيأت رزمندگان اسلام
بازدیدها: 1574