حاج سعید حدادیان مداح اهل بیت علیهم السلام در گفتگویی صمیمی از حال و هوای محرم سال ۸۸ و همچنین حماسه بزرگ ۹ دی مطالب جالب و خواندنی بیان کرده است که در ادامه از نظرتان میگذرد:
محرم سال ۸۸ برای شما یادآور چیست؟
حدادیان: محرم سال ۸۸ یکی از به یاد ماندنیترین محرمهای عمر ما است. در این محرم مردم ما، آنهایی که اهل سیدالشهدا بودند یک پیروزی چشم گیر به دست آوردند و آن غلبه بر فتنه روز عاشورا بود. با تمسک بر پرچم سیدالشهدا و معارف حسینی. ماه محرم بهار تقویت روحیه مجاهدت و حماسی مسلمانان است. در محرم سال ۸۸ زمانی که جریان فتنه به دنبال زمینهسازی برای براندازی بود، برای عرض اندام خود روز عاشورا را انتخاب کرد.
این مساله به عدم شناخت اینها از مردم بر می گردد. جریان فتنه با انتخاب روز عاشورا برای آشوب و بلوا و از همه اینها برخورد بیرحمانه، بی منطق و ناجوانمردانه با عزاداری سیدالشهدا کوس رسوایی خد را زد. روز عاشورا روزی است که جناح مقابل سیدالشهدا علیه السلام که دم از اسلام میزد خود را رسوا کرد.
در عاشورای ۸۸ چه اتفاقی افتاد؟ روایت شما از عاشورای آن سال چیست؟
حدادیان: من تا قبل از آن عاشورا از این که شهید نشده بودم خیلی ناراحت بودم. اما آن روز احساس کردم که خوب شد که تا امروز زنده ماندهام. صبح آن روز ما برنامه روضه روز عاشورای خودمان را داشتیم اما از صبح مطلع بودم که فضای خیابان عادی نیست. خیلی از بچهها به خصوص دانشجویان میگفتند جلسه باید تعطیل شود و به خیابان برویم. من عرض کردم نه، صبور باشید. بعد مطلع شدم که جاهایی را آتش می زنند و در بعضی از جاها به مردم هجوم آوردند. چون مردم در روز عاشورا بیشتر در حسینیهها و دستههای عزاداری مشغول عزاداری بودند یک فضایی در قسمتی از شهر دست آنها افتاد و در این فضا همه جوان ها پیشنهاد می دادند که برویم بیرون و به این فضا برسیم، ولی من باز موافق نبودم.
با این وجود چرا هیئت را تعطیل کردید؟ مگر چه اتفاقی افتاده بود؟
حدادیان: اصلا علت هیئت چیست؟ اصلا برای چه پای روضه سیدالشهدا می نشینیم؟ سمبل انقلاب ما سیدالشهدا است و دیدیم دستگاه عزاداری اش مورد تهدید است. روز عاشورا دارند در خیابان ها میرقصند و آتش میزنند و تخریب می کنند. ما به عنوان مردم نمی توانستیم بنشینیم و ببینیم گروهی در روز عاشورا، مظاهر عاشورا را در خیابان آتش میزنند و به دسته ها و پرچمهای سیدالشهدا بی احترامی میکنند. این اخبار به ما رسید و بچههای هیئت رفتند و جماعت فتنه گر تا موج جمعیت را دیدند متفرق شدند. در حال روضه خواندن بودم که به من خبر دادند که کار به جاهای بدی کشیده شده است. همان جوانهایی که در هیئت سینه می زدند به اصرار خودشان رفتند و غائله را ختم کردند. فتنهگران از خالی بودن عرصه و مشغول بودن مردم به عزاداری استفاده کرده بودند وگرنه همین که بچههای هیئت و دانشجوها وارد خیابان شدند پا به فرار گذاشتند. من تا قبل از عاشورای ۸۸ غصه میخوردم که چرا شهید نشدم، اما روز عاشورا و بعد هم ۹ دی ۸۸ احساس کردم تکلیفی بر عهده ما بوده که ان شاء الله آن را انجام داده ایم.
شما مداح راهپیمایی روز ۹ دی ۸۸ بودید. از آن روز بگویید ؟
حدادیان: آن روز یکی از به یاد ماندنیترین روزهای من بود. از بالای جایگاه گستردگی و انبوه جمعیت را میدیدم. من خودم را قطرهای از دریای آن جمعیت میدیدم و به خودم میبالیدم و افتخار میکردم که این روز را میبینم. آن بالا دیدم که اولین چیزی که باید بگویم یک یا حسین است. یک یا حسین گفتم و فکر میکنم زیباترین ذکر حسینی بود که به عمرم می گفتم. آن بالا وقتی مردم را دیدم و ارادت شان به دستگاه امام حسین و رهبری را دیدم و میزان آمادگی آنها برای جان نثاری در راه امام حسین را فهمیدم و با مظلومیت انبیا در تاریخ مقایسه کردم به بودن در بین این مردم افتخار کردم. مسئولین هرچه برای این مردم بکنند کم است. بیداری سیاسی این مردم کم نظیر بود. مردم در ۹ دی آمده بودند تا بگویند ما کاری به چهار کاندیدا نداریم. مساله ما حفظ کلیت نظام است. مساله اصلی ما ولایت فقیه است که معتقدیم منشعب از ولایت رسولالله و امیرالمومنین است. ۹ دی حماسه بزرگی بود که باید برای همیشه زنده بماند.
چرا بعد از راهپیمایی ۹ دی فتنه خوابید؟
حدادیان: بنیان انقلاب ما حرکت امام حسین است. قبل از دهه محرم شنیدم اینها میخواهند روز عاشورا یک حرکتهایی بکنند. خندهام گرفت از اینکه می خواهند با امام حسین مقابله کنند. حضرت اباالفضل پاسدار این انقلاب است. ما با این اعتقاد داریم زندگی می کنیم. روی پیراهنهامان نوشتیم امیری حسین و نعم الامیر. هر وقت از کسی کاری بر نیاید آن روز پرچم امام حسین غوغا می کند و خون سیدالشهدا آثار و برکات خود را نشان می دهد.
درست است که جریان فتنه ۸۸ بزرگترین فتنه در طول انقلاب بوده است، اما در مقابل اصل انقلاب خیلی کوچک و حقیر بود. نظام جمهوری اسلامی ظرفیت هایی دارد که هنوز برای دشمنان ناشناخته مانده است.
برای روشن شدن قضیه یک مثال بزنم؛ مأمون برای رسیدن به مقاصد سیاسی خود به امام رضا علیه السلام گفت نماز عید فطر را ایشان بخوانند. حضرت فرمودند من مثل جدم نماز میخوانم و پای برهنه راه افتادند و تکبیر میگفتند. مردم زیادی پشت سر ایشان راه افتادند و عظمتی به وجود آمد که حکومت بر بقای حکومتش بیمناک شد و ماموران خود را فرستاد تا به بهانه حفظ جان امام رضا علیه السلام ایشان را برگردانند. دشمنان ما هنوز ظرفیت ولایت فقیه را نشناختهاند. ولایت فقیه یعنی سوسنگرد باید فردا آزاد شود، مهران باید پس گرفته شود. اصلاً کاری به ابزار ندارد. وقتی میگوید دیگر هر طور شده این کار را انجام میدهند.
آنها ظرفیت گریه بر سیدالشهدا را نفهمیدهاند. اساساً نگاه درست به واقعه عاشورا همان نگاه سیاسی است که از درون آن انقلاب رخ میدهد. امام خمینی(ره) فرمودند ما ملت گریه سیاسی هستیم. اصلا امام حسین را نمیتوانیم از سیاست جدا کنیم.
بازدیدها: 138