خاطره حجت الاسلام ناصری با آیت الله بهجت
هیات:در ملاقاتی که با والد گرامی محضر آیت الله العظمی بهجت داشتیم ، سخن از اولیای الهی به میان آمد.حضرت آیه الله ناصری فرموند: من از ابتدای طلبگى، به مرحوم آیه الله آسید جمال گلپایگانی نه تنها ارادت داشتم، بلکه شیفتهی حرکات و روش و حتی جملات این مرد الهی بودم و در نماز جماعت ایشان شرکت می کردم. و یادم هست ایشان در قنوت نماز با صدائی آرام و پرطمأنینه این دعا را میخواندند: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْأَمْنَ وَ الْإِیمَانَ بِکَ وَ التَّصْدِیقَ بِنَبِیِّکَ وَ الْعَافِیَهَ مِنْ جَمِیعِ الْبَلَاءِ وَ الشُّکْرَ عَلَى الْعَافِیَهِ وَ الْغِنَى عَنْ شِرَارِ النَّاسِ».
آیتالله العظمی بهجت فرمودند : بله این دعای حضرت ابوذر است . روایت دارد روزی جناب ابوذر غفاری خدمت رسول خدا صلی الله علیه و آله رسید و ایشان را مشغول صحبت با دِحْیَه کلبی دید؛از این، از آنان فاصله گرفت که مبادا دِحْیَه حرفی خصوصی محضر رسول خدا داشته باشد. در واقع، این فرد که رسول خدا با او صحبت می کرد دحیه نبود، بلکه جبرائیل امین بود به صورت دِحْیَه کلبى. جبرائیل عرض کرد یا رسول الله اگر ابوذر غفاری به ما سلام میداد، ما جواب او را میگفتیم. یا رسول الله، ابوذر غفاری دعائی دارد که او را در سماوات مشهور کرده و آن دعا این است :
«اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ الْأَمْنَ وَ الْإِیمَانَ بِکَ وَ التَّصْدِیقَ بِنَبِیِّکَ وَ الْعَافِیَهَ مِنْ جَمِیعِ الْبَلَاءِ وَ الشُّکْرَ عَلَى الْعَافِیَهِ وَ الْغِنَى عَنْ شِرَارِ النَّاسِ».
بالاخره، جبرائیل امین به ظاهر در صورت دِحْیَه کلبی رفت و جناب ابوذر نزدیک آمد. پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسید ابوذر چرا نزدیک نیامدی ؟ عرض کرد: یا رسول الله! شما را با دِحْیَه کلبی مشغول صحبت یافتم نخواستم مزاحم شوم. پیامبر رحمت فرمود او جبرائیل بود نه دِحیَه و میگفت: اگر ابوذر به ما سلام می داد، ما نیز جواب می گفتیم. او نیز میگفت: تو دعائی میخوانی که تو را در آسمانها مشهور کرده است. ابوذر آن دعا را برای آن حضرت خواند اما برای از دست دادن توفیق مکالمهی با جبرئیل بقدری نادم و نگران شد که چند روز نتوانست از منزل بیرون بیاید .
سجده
همچنین حضرت آیت الله بهجت فرمودند آن هنگام که ما در نجف، در محضر استاد، بودیم (منظور از استاد مرحوم حجتالحق آیتالله العظمی سید علی آقا قاضی است)، گاهی وقت نماز مغرب، ایشان برای اقامه جماعت تشریف نمیآوردند و دوستان یک نفر از خودشان را مقدم میداشتند و به او اقتدا میکردند، که غالباً دوستان مرحوم آقای طباطبائی را برای به امامت جماعت مقدّم داشتند و ایشان نیز راحت میپذیرفتند، بخلاف وقتی که به ایران آمدند، که دیگر امامت، برای جماعت را نمیپذیرفتند .
حضرت والد پرسیدند : کدام آقای طباطبائى؟ آیه الله العظمی بهجت فرمودند: صاحب تفسیر المیزان بعد ادامه دادند که و در آن ایام یادم هست که در سجده آخر مرحوم طباطبائی این دعا را می خواندند :
( اللهم فاطِرَ السَّماوا تِ وَ الْأَر ْضِ أَنتَ وَلِیّی فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ تَوَفَّنِی مُسْلِماً وَ أَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ۲ .)
منبع: بنیادهاد
بازدیدها: 0