امام، طرح رسمی انقلاب را تا سال 1348به تأخیر انداخت، دلایل دیگری داشت؛ دلایلی مانند فقدان حمایت حوزههای علمیه از اندیشه انقلاب و آگاهینداشتن عموم مردم از حکومت اسلامی. ازاینرو، ابتدا به زمینهسازی و رفع موانع اقدام کرد، آنگاه انقلاب اسلامی را بهطور رسمی مطرح نمود و سپس براندازی عملی را پیش کشید.
زمینهسازی
در یک جمعبندی میتوان گفت که زمینهسازیهای امام در دو بخش متمرکز بود؛ یکی زمینهسازیهایی بود که به نهاد حوزه مربوط میشد؛ بهگونهای که بهصورت «تغییر بینش سیاسی حاکم بر حوزهها» خود را نشان داد و دیگری «آگاهسازی عموم از اسلام و حکومت اسلامی» بود.
اول- تغییر بینش سیاسی حوزههای علمیه
تبیین رابطه دین و سیاست و طرح ولایت فقیه، از مهمترین اقداماتی بود که امام خمینی در راستای اصلاح اندیشههای سیاسی حاکم بر حوزهها انجام داد. وی قبل از تبعید با تأکید و سوگند درباره دین و سیاست گفت: «اسلام تمام آن سیاست است» ایشان بعد از تبعید نیز در جمع علمای نجف گفت: «اسلام دارای احکام اجتماعی و برنامه حکومتی است».
امام خمینی سالها قبل از مبارزات عملی و سیاسی در کتابهای علمی خود، به بحث ولایت فقیه پرداخته بود. او بعد از تبعید بهصراحت، فقها را نایب معصوم علیه السلام در سیاست دانست و مردم را مکلف نمود تا در اجرای امور سیاسی با فقها مساعدت کنند و بعدها در نجف اشرف، طی بحث مبسوطی ولایت سیاسی فقیه را با ادله اثبات نمود.کادرسازی از میان علما و طلاب حوزههای علمیه از اقدامات دیگر امام خمینی بود. این امر را از طریق پیامهای مکرّر به طلاب پیگیری میکرد؛ مانند لزوم آمادگی برای به عهدهگرفتن مصالح مسلمین لزوم مجهزشدن برای پاسداری و خدمت به اسلام و مسلمین عهدهداری وظایف سنگین در آتیه و نظایر اینها.
دوم- آگاهسازی عمومی
امام خمینی برای آگاهسازی عمومی، هم رابطه دین و سیاست را بیان میکرد و هم اقدامات ضد دینی رژیم، مانند نقض قوانین اسلام، رابطه با اسرائیل و مانند اینها را به مردم گوشزد میکرد. همزمان با عموم مردم، دانشجویان، گروه عمدهای بودند که مخاطب آگاهیبخشیهای امام بودند. ایشان از آنها میخواست که برای پیادهکردن حکومت اسلامی بیشتر اهتمام ورزند (همان:439).پ
بازدیدها: 260