دو وصیت سیاسی امام صادق(علیهالسلام)
امام صادق«ع» در شرایطی میزیست که حتی نمی توانست وصی و امام بعد از خود را معرفی کند.
از این رو با سیاست مدبّرانه خود به گونه ای وصیت کرد تا جان وصی حقیقی خود امام کاظم (ع) را از خطر گزند منصور دوانیقی حفظ کند.
در این رابطه نظر شما را به حدیث زیر جلب میکنیم:
۱-ابو ایوب نحوی میگوید: منصور در نیمه های شب مرا طلبید به نزدش رفتم دیدم روی کرسی (صندلی) نشسته و شمعی در برابرش است و نامهای در دست دارد.
وقتی که بر او سلام کردم نامه را به طرف من انداخت و گریه میکرد به من گفت: این نامه محمد بن سلیمان، والی مدینه است.
که در آن خبر داده جعفر بن محمد وفات کرده آنگاه سه بار گفت: «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ» در کجا مانند جعفر (امام صادق-ع ) یافت میشود؟»،
سپس به من گفت بنویس:
من آغاز نامه را نوشتم، گفت: برای محمد بن سلیمان بنویس؛ اگر او (امام صادق-ع) به شخص معينى وصیت کرده است؛ او را احضار کن و گردنش را بزن.
[نامه را نوشتم و به سوی مدینه فرستاده شد.]
پاسخ نامه آمد و در آن نوشته شده بود:
جعفر بن محمد (ع) به پنج نفر وصیت نموده است که عبارتند از:
۱ – منصور دوانيقي -۲- محمد بن سليمان (والى مدينه) ۳- عبدالله (یکی از پسرانش) ۴ حمیده (مادر امام کاظم) ۵-موسی.
در حقیقت وصی امام صادق (ع) همان موسی بن جعفر(ع) بود، ولی آن حضرت با این سیاست خواست جان وصی خود را حفظ کند.
با توجه به اینکه عدم صلاحیت آن چهار نفر دیگر از نظر شیعیان روشن بود.
مطابق بعضی از ،روایات منصور دوانیقی پس از دریافت جواب نامه گفت:
ما لِي إِلَى قَتْلِ هؤُلَاءِ سَبِيلٌ: «من راهی به کشتن همۀ این پنج نفر ندارم.»
۲-وصیت سیاسی دیگر امام صادق(ع) اینکه آن حضرت می دانست که خفقان حاکم بر جامعه، مانع گسترش آثار آن حضرت و بازگویی حقایق برای آیندگان است.
وصیت کرد بعد از خود هفت سال در مراسم (حجّ) مجالس سوگواری برای او تشکیل دهند و مقداری از اموال خود را در این مراسم به نیاز مندان بدهند.
چنین وصیتی آن هم در موسم حج که مردم از اکناف و اطراف اجتماع کرده اند، حاکی است که امام میخواست در آن مجالس، حقایق گفته شود.
تا مردم ظالم و مظلوم را بشناسند و از ماجراهای پشت پرده نا آگاه نباشند در نتیجه وظیفه اسلامی خود را تشخیص دهند.
امام صادق(ع) در بستر شهادت
روز به روز بر عظمت امام صادق (ع) افزوده میشد، دشمنان او، و در رأس آنها منصور دوانیقی نتوانست، وجود آن بزرگان را تحمّل کند.
سرانجام توسط مزدوران مرموز خود آن حضرت را با انگور زهر آلود مسموم نمود.
آن بزرگوار در بستر شهادت قرار گرفت، از آنجا که همۀ زندگی او درس و پند بود؛ بستر شهادت او نیز کلاس درس بود.
عیادت کنندگانش را با اندرزهای سازنده بهره مند میساخت.
منبع: کتاب سیره ۱۴ معصوم از محمد محمدی اشتهاردی
احادیث و گهر های کلام امام صادق علیه السلام
بازدیدها: 0