راه رهایی از کرونا و دیگر بلایا از منظر آیتالله جاودان
هیات: آیتالله جاودان استاد برجسته اخلاق طی سخنانی برای این روزهای کشور و شیوع موج جدید کرونا که همچون بلا و مصیبت برای مردم رقم خورده است، توصیه کردند که مردم مانند اولیای الهی تقوا پیشه کنند، چشم بر گناه از همین حال، ببندند و گذشته خود را جبران کنند. در این صورت خدا حافظ و مراقب آنها خواهد بود و با تقویت ایمانشان، دیگر از بلا و مصیبت ترس نخواهند داشت.
فیلم این سخنرانی را اینجا مشاهده کنید:
آیتالله جاودان در این سخنرانی فرمودند:
در سوره یونس میفرماید: «أَلَا إِنَّ أَوْلِیَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» [آیه ۶۲ سوره یونس]. آنهایی که ولیّ خدا هستند نه خوفی برای آنهاست نه حزنی.
ما الان برای فرداهایمان میترسیم. مریضی میشود؟ بلا؟ چه میشود؟ من الان برای نان فردایم میترسم. برای زن و بچهام میترسم. بچههایم کار گیرشان بیاید، نیاید، میترسم. مریض بشوند، میترسم. هزار جور ترس سراغ آدم میآید اما، این افراد از هیچی ترس ندارند.
از آن روزی که ولی خدا شدهاند، دیگر ترس برداشته شده است. یعنی هیچ عاملی که برای آنها ضرر داشته باشد، آزار به آنها برساند، نقص و بلایی برایشان باشد، وجود ندارد. درگذشته هم، هیچ گودالی در زندگی حفر نکردهاند. برای همین نسبت به گذشته که نگاه میکند، کاملاً خیالش راحت است. نسبت به آینده که نگاه میکند، کاملاً خیالش راحت است.
یعنی همیشه تحت مراقبت، حفاظت و رعایت خدا هستند. کسی که تحت حفاظت، رعایت و مراقبت خدا هست، دیگر زیر ماشین نمیرود. بنابراین از زیر ماشین رفتن نمیترسد. سیل او را نمیبرد، یعنی سیل هم بیاید، او را نمیبرد، پس از سیل نمیترسد. مریضی کرونا بیاید، نمیترسد زیرا به او کاری ندارد، چون مراقب دارد.
حضرت ایوب عرض کرد خدایا مثلاً هشت سال یا هجده سال است، دارم بلای تو را میکشم و صبر میکنم. فرمودند که این صبر را چه کسی به تو داده است؟ یک مشت خاک برداشت و زد به دهان خودش و گفت صبر را هم تو دادی. «وَ ما صَبْرُکَ إِلَّا بِاللَّهِ» [آیه ۱۲۷ سوره نحل]. تو صبر کردی، اما صبر را هم خدا داده است.
اینهایی که اولیاء خدا هستند «لَا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلَا هُمْ یَحْزَنُونَ» [در آیه بعد میفرماید:] «الَّذِینَ آمَنُوا وَ کانُوا یَتَّقُونَ». اینها کسانی هستند که ایمان آوردهاند. «وَ کانُوا یَتَّقُونَ» یعنی چه؟ یعنی اینها تمام گذشته را به تقوا گذراندهاند.
این گذشته صد در صد تمیز، پاکیزه، صالح و با تقوا ثمر داد. این ثمر را ما هنوز نداریم، لذا از حوادث میترسیم.
آقای بزرگوار را خاطرتان هست؟ وقتی بمباران و موشک باران میشد میآمد کنار شیشه پنجره مینشست. خب آقا برو آن عقب بنشین. هر تکه شیشه وقتی خورد میشود از یک گلوله بدتر است. شیشه اگر خورد شد در بدن تو صدتا گلوله میشود. آنجا مینشست و مشغول مطالعه کتابش بود. با خیال راحت هم کتاب میخواند، نمیترسید.
جایزه اش را به او دادهاند. جایزهاش یک درجه ایمانی است که اگر شما از آن درجه ایمان برخوردار بودید، دیگر نمیترسید. دیگر از هیچ چیز نمیترسید. نه از گذشته می ترسی، نه از آینده میترسی. او گذشته عمرش را به تقوا گذرانده است.
حالا حداقل از یک روزی که چشمش باز شد، دیگر در گناه را بست. آن روزی که فهمیدی دیگر کامل بستی و آنها را هم جبران کردی. اگر آنها را جبران کردی و الان هم در را بستی میشود به اینجا رسید.
منبع:فارس
بازدیدها: 0