قاسم نصرالهی چهاردهم بهمن ماه سال 1333 در شهرستان خوی متولد شد . دوره ی ابتدایی را در دبستان هدایت گذراند و دوره ی متوسطه را در دبیرستان شمس به پایان رساند ،با تلاش زیاد توانست وارد دانشگاه شود.
پس از اتمام دوران دانشجویی و گذراندن خدمت سربازی به استخدام شركت مخابرات آذربایجان غربی در آمد . در سال 1358 ازدواج كرد، ثمره ی این ازدواج 3 فرزند است ، یك دختر و دو پسر . خانواده ا ش سخت پای بند به مذهب بودند واو را نیز مقید به احكام دین در دامن خود پرورش دادند و همین امر بزرگترین سرمایه زندگی او شد . دوران تحصیلات ابتدایی تا متوسطه ی او همزمان بود با سالهای سخت حکومت ستم شاهی .
شهید و خانواده ی اش نیز مانند میلیونها ایرانی از ظلم وفساد حکومت شاه بی امان نماندند محرومیت های طاقت فرسای خانواده اش حاكی از آن بود ، اما این محرومیت ها قاسم را بیشتر و بیشتر با توجه به استعداد های ذاتی كه در وی وجود داشت ، مقاوم و متعهد ساخت .وقتی به تهران آمد تا در دانشكده ی مخابرات به ادامه تحصیل بپردازد ، در همان روزهای اول به مبارزات دانشجویی پیوست .
سال 1355 توسط ماموران ساواك دستگیر می شود . پس از آزادی مجدداً به مبارزات خود ادامه می دهد . پس از اتمام دانشگاه برای خدمت سربازی به پادگان لویزان اعزام می شود . این دوران با اوجگیری حركت انقلاب و صدور فرمان امام خمینی رحمة الله علیه مبنی بر ترك پادگانها به وسیله ی نیروهای مسلح همزمان می شود . در این میان او نیز بنا به وظیفه ی شرعی به شهید حجت الاسلام محلاتی مراجعه می كند وبا بیان کارهایی که در پادگان انجام می دهد،از ایشان کسب تکلیف می کند. شهید محلاتی اجازه نمی دهند او از پادگان فرار کند و می گویند كه برای انتقال اطلاعات پادگان آنجا بماند .
شهید در کشتن تعدادی از افسران وابسته به حکومت شاه که در شهادت مردم دست داشتند ،سهیم بود.پس از پیروزی انقلاب همواره در تمام صحنه های آن حضور فعال داشت.هنوز اولین فرزندش به دنیا نیامده بود كه عازم جبهه های غرب كشور شد.او به سر پل ذهاب و ارتفاعات بازی دراز رفت تابه دفاع از مرزهای کشور درمقابل متجاوزان بپردازد . اوپس از حضور در جبهه های غرب یکی از اولین حملات را علیه دشمن صورت داد و همراه با رزمندگان پیروز اسلام اولین موفقیت را برای کشورمان در جنگ نابرابر و تحمیلی به دست آورد نیروهای ضد انقلاب در شهر ها و جاده ها شرایط ناامنی را به وجود آورده بودند . ضد انقلاب سعی داشت تا باجلب توجه مسیولین كشور و اداره كنندگان جنگ به خود ، آنهارا از توجه به خطوط مقدم جبهه و رویارویی با دشمن بعثی نیروهای ضد انقلاب غافل كند و تزلزلی در اجتماع ایجاد نماید پس از حضور در مریوان در سال 1361 ابتدا فرماندهی سپاه سرو آباد را بر عهده می گیرد . بعد ازمدتی مسیولیت عقیدتی سیاسی سپاه مریوان را عهده دار می شود و بالاخره قایم مقام فرمانده سپاه مریوان می گردد .
بعد از آن عازم بانه می شود و به مدت چهار سال، تا هنگام شهادت در سمت فرمانده سپاه پاسداران این شهر مهم مشغول خدمت می شود . در دوران خدمت در بانه ، چنان با مردم در می آمیزد و در دلشان جای می گیرد كه همه به او عشق می ورزند . تمام مردم او را حامی و یاور بی ادعا و دلسوز خود می دانند .
بالاخره در تاریخ 12/4/64 در اطراف شهر بانه ،در منطقه سوره كوه با همکاری پس مانده های ضد انقلاب ودشمنان خارجی وجود پر خیروبرکت قاسم نصرالهی از اسلام،ایران بزرگ ومردم بانه گرفته می شود ،او در این روزبه ملكوت اعلی پرواز می كند.پیکر مطهرش سالها در خاک دشمن می ماندتابعد از پذیرش قطعنامه و به هنگام تبادل پیکرهای مطهر شهدا با جنازه های دشمن ، پیكر پاكش از منطقه شیلی در نزدیكی شهر پنجوین عراق كه توسط نیروهای بعثی به خاك سپرده شده بود ، خارج و در تاریخ سوم شهریور ماه 1367 ،روزپنجشنبه طی مراسم بی نظیر و شایسته ای با حضور مردم مخلص و متدین بانه تشیع و پس از یكروز طی مراسمی مشابه در بهشت زهرای تهران در جوار سایر شهدای گرانقدر اسلام آرام گرفت.
فرازی از وصیت نامه شهید نصرالهی
در این برهه از زمان که میهن اسلامی مورد تجاوز امپریالیسم جهانخوار و صدام خاین قرار گرفته است و حاکمیت اسلام به طور جدی در خطر واقع شده است و اسلام بیش از هر زمان جلوه گر است در پی ندای زمانه این ولی فقیه کفر ستیز لبیک گویان به جبهه نبرد حق علیه باطل می روم.
منبع: باشگاه خبرنگاران
بازدیدها: 502